• فهرست مقالات حسن فاضلی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - باستان‌شناسی هزاره پنجم پیش از میلاد فلات مرکزی و چالش‌های پیش رو
        حسن فاضلی
        مطالعات باستان ‌شناسی در دهه ۱۳۵۰ شمسی در دشت قزوین، با کاوش در سه محوطه مهم زاغه، قبرستان و سگزآباد وارد مرحله نوینی شد که همگان به نتایج این اقدام شادروان دکتر عزت الله نگهبان به صورت مبسوط اشاره داشته‌ اند. این کاوش‌ ها به رغم نتایج درخشان از دو ضعف عمده برخوردار بود چکیده کامل
        مطالعات باستان ‌شناسی در دهه ۱۳۵۰ شمسی در دشت قزوین، با کاوش در سه محوطه مهم زاغه، قبرستان و سگزآباد وارد مرحله نوینی شد که همگان به نتایج این اقدام شادروان دکتر عزت الله نگهبان به صورت مبسوط اشاره داشته‌ اند. این کاوش‌ ها به رغم نتایج درخشان از دو ضعف عمده برخوردار بودند که یکی از مهمترین نقیصه‌ ها فقدان گاهنگاری درست محوطه ‌های مورد اشاره است. همین امر موجب شد تا برخی از کاوشگران این محوطه‌ ها در تبیین جابجایی استقرارها دچار برداشت‌های عامیانه از تحولات فرهنگی شوند که من آن‌را باستان‌شناسی شبه ‌تاریخی ـ فرهنگی نام می‌ نهم. استفاده از واژه باستان ‌شناسی شبه‌ تاریخی ـ فرهنگی بدین منظور بوده که این رهیافت‌ها شباهت ظاهری با مکتب تاریخی-فرهنگی دارند؛ اما مشرب باستان ‌شناسی تاریخی ـ فرهنگی خود دارای ساختار و چهارچوب مشخصی است که افرادی همانند دکتر مجیدزاده در طرح بیان و نظریاتشان از همان اندک بضاعت باستان ‌شناسی تاریخی ـ فرهنگی نیز بهره نجسته‌‌اند. نکته دوم که ذکر آن خالی از فایده نیست، فقر نظریه پردازی در مکتب تاریخی-فرهنگی است که موجب شد این نوع از باستان‌شناسی فاقد هرگونه درکی جامع از چگونگی تطور فرهنگی جوامع انسانی فلات مرکزی ایران باشد. به همین دلیل وقتی به یک گونه سفالی همانند سفال آلویی در یک بستر فرهنگی جدیدتر بر خوردند، تصور کردند که قومی تازه وارد به فلات حمله نموده و با به‌بار‌آوردن ویرانی‌ ها باعث جابجایی عظیم استقرارها شده است. جنگ و به‌کارگیری قوه قهریه علیه ساکنان بومی، نه تنها آن‌ها را از محل‌های مسکونی شان فراری داده، بلکه آن‌ها را مجبور کرده ضمن فراموش نمودن سنن و آداب و رسومشان، حتی در استفاده از اسباب روزمره زندگی، سفالی را استفاده کنند که باب میل مهاجمان بوده است. مقاله حاضر از دو منظر نگرش و نگاه سطحی این رویکرد شبه‌باستان‌شناختی را مورد نقد و ارزیابی قرار می ‌دهد و سعی دارد تصویر درست و علمی از باستان‌ شناسی هزاره پنجم پ.م شمال فلات مرکزی ارائه دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - گونه‌شناسی سفال های دوره نوسنگی جدید و مس‌سنگی دشت تهران (مطالعه موردی تپه پردیس ورامین)
        حمیدرضا ولی‌پور حسن فاضلی محمد حسین عزیزی خرانقی
        طبقه‌بندی و گونه‌شناسی مجموعه‌های سفالی که در کاوش‌ها یا بررسی‌های باستان‌شناختی به‌دست می‌آیند، یکی از روش ‌های استاندارد در مطالعات باستان‌شناختی به شمار می‌رود. در مقاله حاضر نیز بر مبنای طبقه‌بندی مجموعه سفال‌های حاصل از فصل دوم کاوش در تپه پردیس ورامین، به بیان ویژ چکیده کامل
        طبقه‌بندی و گونه‌شناسی مجموعه‌های سفالی که در کاوش‌ها یا بررسی‌های باستان‌شناختی به‌دست می‌آیند، یکی از روش ‌های استاندارد در مطالعات باستان‌شناختی به شمار می‌رود. در مقاله حاضر نیز بر مبنای طبقه‌بندی مجموعه سفال‌های حاصل از فصل دوم کاوش در تپه پردیس ورامین، به بیان ویژگی‌ها و شاخص‌های گونه‌های سفالی دشت تهران از دوره نوسنگی جدید تا دوره مس‌سنگی جدید پرداخته شده است. این مطالعات به ما کمک می‌نماید تا موضوعاتی چون تداوم یا گسست بین سنت‌ها و سبک‌های سفالی در دوره‌های مختلف را آشکار سازیم و از طریق آن‌ها به تحلیل‌های گسترده‌تری چون تداوم یا گسست فرهنگ‌های پیش از تاریخی در دشت تهران و فلات مرکزی ایران بپردازیم. به نظر می‌رسد، نتایج حاصل از این مطالعه را بتوان به کل منطقه فلات مرکزی ایران تعمیم داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - نمونه‌برداری نظام‌مند طبقه‌بندی‌شده در تپه‌برج نیشابور، خراسان
        محسن دانا عمران گاراژیان حسن فاضلی نشلی
        بررسی‌های باستان‌شناسی در شناسایی محوطه‌های باستانی و درک روابط درون یا برون منطقه‌ای بسیار مهم و کاربردی است. امابررسییک محوطه به تنهایی، برخلاف شیوه‌های سنّتی رایج،معمولاً داده‌های دقیق و قابل توجهی درباره آن محوطه در اختیار می‌گذارد.در این پژوهش محوطةبزرگپیش‌ازتاریخی چکیده کامل
        بررسی‌های باستان‌شناسی در شناسایی محوطه‌های باستانی و درک روابط درون یا برون منطقه‌ای بسیار مهم و کاربردی است. امابررسییک محوطه به تنهایی، برخلاف شیوه‌های سنّتی رایج،معمولاً داده‌های دقیق و قابل توجهی درباره آن محوطه در اختیار می‌گذارد.در این پژوهش محوطةبزرگپیش‌ازتاریخی تپه برج در نزدیکی نیشابور برای نمونه‌برداری نظام‌مندطبقه‌بندی‌شده انتخاب شده‌است، آن هم در خراسان، سرزمینی که به‌ویژه از نظر باستان‌شناسی دوران پیش‌از تاریخ ناشناخته است. این امر مسلماً خطرپذیری بالایی داشته و همان‌ گونه که در ادامه خواهد آمد، نتایج پژوهش را تحت تأثیر خود قرار داده‌است به طوری که باوجود حجم بالای سفال جمع آوری شده از سطح تپه، کمترین شباهت را با دوره‌ های شناخته ‌شده در باستان شناسی سرزمین‌های پیرامونی منطقه دارد. برای دسته‌بندی بهتر و درنتیجه، مقایسه سفالی بهتر، علاوه بر طبقه‌بندی آنها براساس رنگ پوشش، نوع خمیرمایه، کیفیت پخت و ... سفال‌ها گونه‌شناسی نیز شدند. بر این اساس بیست و پنج گونه سفالی تعریف شد. تأکید این نوشته بر گونه‌شناسی سفال‌های نمونه‌برداری از سطح تپه برج نیشابور و ارائه چشم‌اندازی برای فعالیت‌های آینده در این محوطه مهم پیش‌ازتاریخی خراسان است. پرونده مقاله