احسنالمنظومه (قرن 13) منظومهای مشتمل بر بیش از چهار هزار بیت است که شاعری گمنام، متخلص به پیری آن را سروده است. موضوع این مثنوی داستان یوسف و زلیخاست. پیش از آن، چند شاعر دیگر منظومههایی با محوریّت این داستان سرودهاند. سراینده با پیروی از قرآن و سرمشق قراردادن منظوم چکیده کامل
احسنالمنظومه (قرن 13) منظومهای مشتمل بر بیش از چهار هزار بیت است که شاعری گمنام، متخلص به پیری آن را سروده است. موضوع این مثنوی داستان یوسف و زلیخاست. پیش از آن، چند شاعر دیگر منظومههایی با محوریّت این داستان سرودهاند. سراینده با پیروی از قرآن و سرمشق قراردادن منظومههای پیشین کوشیده ضمن بیان چهارچوب اصلی داستان که برگرفته از قرآن است، روایتی متفاوت از برخی قسمتهای داستان داشته باشد. شاعر با افزودن شاخ و برگها و توصیفات جزئی در داستان میکوشد بر تنوع روایتگری خود بیفزاید. داستان حول سه محور غنا، عرفان و تعلیم میچرخد و سراینده از عشق و غنا برای جذابکردن داستان بهره میبرد و هرکجا محلی مناسب مییابد به پند و اندرز و تعلیم و بیان آموزههای عرفانی میپردازد و بیاعتباری و ملالت و سختی دنیا را به مخاطب گوشزد میکند. در این مقاله ضمن معرفی این اثر، ویژگیهای سبکشناسی و محتوایی آن بهطور اجمال بررسی میشود و روایت جدیدی از داستان یوسف و زلیخا در دسترس قرار میگیرد.
پرونده مقاله
سعدی شاعر قرن هفتم و یگانه استاد غزل عاشقانه، عارفانه و پندآموز است. همام تبریزی نیز معاصر سعدی است و دیوان شعری، با حدود 4000 بیت دارد. در نسخة خطی جُنگ به شمارة 478 در کتابخانة لالا اسماعیل ترکیه، 47 غزل سعدی با 47 غزل از همام تبریزی تحت عنوان المعارضات بین غزلیات الش چکیده کامل
سعدی شاعر قرن هفتم و یگانه استاد غزل عاشقانه، عارفانه و پندآموز است. همام تبریزی نیز معاصر سعدی است و دیوان شعری، با حدود 4000 بیت دارد. در نسخة خطی جُنگ به شمارة 478 در کتابخانة لالا اسماعیل ترکیه، 47 غزل سعدی با 47 غزل از همام تبریزی تحت عنوان المعارضات بین غزلیات الشیخ سعدی و مولانا همامالدین طاب ثراهما در معارضه قرار گرفته است. پژوهشگر ضمن تصحیح نسخة خطی یادشده به سبکشناسی اشعار سعدی و همام و بررسی تأثیر و تأثرات این دو شاعر در معارضات موجود در این نسخة خطی پرداخته است. شیوة تحقیق کتابخانهای و تحلیلی است. ازآنجاکه این دو شاعر معاصر همدیگرند و تاکنون اشعار این دو بهصورت تطبیقی بررسی سبکشناسانه نشده است، انجام این پژوهش ضروری به نظر میرسد. پرسش اصلی در این پژوهش آن است که با توجه به معارضات موجود در نسخة خطی یادشده، میزان تأثیر و تأثرات سعدی و همام در شعر تا چه اندازه و در چه ابعادی است؟. نتایج بهدستآمده نشان میدهد، تأثرات همام از سعدی به دو شکل است: الف) برپایة اساس و بنیاد است؛ یعنی تنها میتوان تأثیر بیان شیوای سعدی را در اشعار همام دید، بدون آنکه شباهتی در ظاهر و مضمون ابیات وجود داشته باشد؛ ب) تأثر وزن و قافیه است که خود بر دو گونه است: غزلیاتی از همام که هم ازنظر وزن و قافیه و هم ازنظر مضمون، متأثر از سعدی است و دوم غزلیاتی که فقط در وزن و قافیه اتحاد دارند. درمجموع، تأثیر سبک شعر سعدی بر اشعار همام مشهود و انکارناپذیر است.
پرونده مقاله
کاربست مفهوم بینامتنیت، در فهم و نقد متون عرفانی و حتی تصحیح آنها ظهوری گسترده دارد. بهطور خاص با توجه به ارتباطات عمیق و گسترده میان تفاسیر عرفانی سورة یوسف(ع) در سنت تفسیرنگاری سده های متقدم، درک این روابط در خوانش درست و گره گشایی از برخی مشکلات این متون و برگزیدن چکیده کامل
کاربست مفهوم بینامتنیت، در فهم و نقد متون عرفانی و حتی تصحیح آنها ظهوری گسترده دارد. بهطور خاص با توجه به ارتباطات عمیق و گسترده میان تفاسیر عرفانی سورة یوسف(ع) در سنت تفسیرنگاری سده های متقدم، درک این روابط در خوانش درست و گره گشایی از برخی مشکلات این متون و برگزیدن ضبط های مرجّح، اهمیت و جایگاهی ویژه دارد. این مقاله به روش تحلیل محتوا، با هدف تأکید بر این مسئلة جدی در ارائة نسخه های موجود از تفاسیر عرفانی سورة یوسف (ع) انجام شده است و میکوشد با ذکر نمونه و مثال نشان دهد چگونه می توان با دیدگاه بینامتنی در بستری از پیش متن‎ها و پس متن های قصة یوسف(ع) در ادبیات عرفانی، برای فهم بهتر متن و رفع دشواری ضبط های غلط و مغشوش گام برداشت و از این طریق به هدف اصلی تصحیح، یعنی دستیابی به متنی اصیل تر نزدیک شد؛ برای نمونه، در تصحیح بحر المحبه فی اسرار الموده، یکی از تفاسیر عرفانی سورة یوسف(ع) به زبان عربی از مؤلفی نامعلوم است که احتمالاً در قرن نهم هجری شکل گرفته است؛ بررسی تطبیقی سایر تفاسیر موجود و درک ارتباط میان آنها به گشایش برخی گر ه های متن میانجامد. در پاسخ به این پرسش که بهطور خاص توجه به این رویکرد در تصحیح بحرالمحبه چگونه به رفع مشکلات فهم آن کمک می کند می توان به برگزیدن ضبطهای مرجَّح در نام برخی شخصیت های قصه ـ مانند نام خواهر یوسف نبی (دینه)، نام زلیخا (طیموس)، نام رقیب زلیخا (قارعه) ـ تعیین برخی شخصیت های اصلی در حکایات تاریخی و عرفانی ـ مانند علیان مجنون/ بهلول، عثمان بن عفّان/ عثمان بن مظعون ـ فهم درست برخی احادیث نبوی و اقوال و روایت های عرفانی مانند حدیث فراست و همچنین انتخاب دقیق ضبط برخی واژه ها و شناخت افتادگی ها اشاره کرد.
پرونده مقاله
مثنوی مودتنامه ازجمله داستانهای روایی است که شاعری به نام میرمحمداسماعیل بن یوسف ابجدی، از شاعران فارسیسرای سدۀ یازدهم سرزمین هند، در جواب خسرو و شیرین نظامی سروده است. این مثنوی هرگز توفیق خمسۀ نظامی را به دست نیاورد؛ اما سادگی زبان، روانی کلام، توجه به معنا و مضمون چکیده کامل
مثنوی مودتنامه ازجمله داستانهای روایی است که شاعری به نام میرمحمداسماعیل بن یوسف ابجدی، از شاعران فارسیسرای سدۀ یازدهم سرزمین هند، در جواب خسرو و شیرین نظامی سروده است. این مثنوی هرگز توفیق خمسۀ نظامی را به دست نیاورد؛ اما سادگی زبان، روانی کلام، توجه به معنا و مضمون، استفاده از آرایههای ادبی درحدّ اعتدال و ساخت و بافت مناسب کلام، سبب شده است فهم مثنوی مودتنامه برای مخاطب، بدون مشکل باشد. بررسی دستنوشتۀ منحصربهفرد اثر نشان داد سراینده علاوهبر توجه به ظاهر کلام، از معنا و مضمون نیز غافل نبوده و هر دو جنبۀ لفظی ومعنایی را مدّنظر داشته است؛ ازاینرو، منظومۀ وی تکساحتی نیست و ارزش زبانی، ادبی، معنایی و... دارد. این منظومه تاکنون ناشناخته باقی مانده است؛ به همین سبب، نگارنده بر آن شد تا در این مقاله ضمن معرفی این اثر، به بررسی و تحلیل محتوا و سبکشناسی اثر بپردازد.
پرونده مقاله
در پژوهشهای جدید، مشخص شده است که آقابزرگ تهرانی در شناسایی و معرفی کتاب کشف الإرتیاب و ارتباط آن با جوابیة محدث نوری بر شبهات فصل الخطاب، دچار اشتباه یا سوءتفاهم بوده است و طبق شواهدی، جوابیة محدث نوری در رد کتاب کنونی کشف الإرتیاب، اثر شیخ محمود معرب تهرانی، نیست. ای چکیده کامل
در پژوهشهای جدید، مشخص شده است که آقابزرگ تهرانی در شناسایی و معرفی کتاب کشف الإرتیاب و ارتباط آن با جوابیة محدث نوری بر شبهات فصل الخطاب، دچار اشتباه یا سوءتفاهم بوده است و طبق شواهدی، جوابیة محدث نوری در رد کتاب کنونی کشف الإرتیاب، اثر شیخ محمود معرب تهرانی، نیست. این بدان معنی خواهد بود که صاحب شبهات بر فصل الخطاب و نویسندۀ آن، مجهول است؛ بنابراین لازم است پرسیده شود که 1) چه اطلاعاتی میتوان از وضعیت شکلی و محتوایی رسالة جوابیه به دست آورد؟ 2) شواهد شکلی و محتوایی رسالة جوابیه نوری را میتوان با چه کسانی تطبیق داد؟ 3) آیا میتوان ازطریق جریانات تاریخی پیرامون کتاب فصل الخطاب در ایران و عراق، نویسندة این اشکالات و شبهات بر فصل الخطاب را شناسایی کرد؟ 4) مخاطب رسالة جوابیة محدث نوری کیست؟ اکنون اطلاعات موجود ما از وضعیت شکلی و محتوایی رسالة جوابیة محدث نوری، با دو شخصیت، یعنی میرزا ابوطالب زنجانی و محمدحسین شهرستانی، تقریباً هماهنگ هستند؛ ولی چون، نه متن تقریظ میرزا ابوطالب بر کشف الإرتیاب دستیاب شد و نه متن رسالۀ ردیة شهرستانی در دست است، نمیتوان مصداق قطعی برای نویسندة اشکالات و شبهات بر فصل الخطاب تعیین کرد که مخاطب رسالۀ جوابیة محدث نوری بوده است.
پرونده مقاله
نسخههای خطی، میراث مکتوب و معرف هویّت علمی، فرهنگی و اجتماعی ملّتهاست. از قدیم و به گواه تاریخ، ادبا و شعرای فارسیزبان، آثار فراوانی خلق کردهاند که حفظ و احیای آنها رسالت علمی و فرهنگی پژوهشگران است. هرچند پژوهشگران حوزة زبان و ادبیات فارسی، از دیرباز به تصحیح متون چکیده کامل
نسخههای خطی، میراث مکتوب و معرف هویّت علمی، فرهنگی و اجتماعی ملّتهاست. از قدیم و به گواه تاریخ، ادبا و شعرای فارسیزبان، آثار فراوانی خلق کردهاند که حفظ و احیای آنها رسالت علمی و فرهنگی پژوهشگران است. هرچند پژوهشگران حوزة زبان و ادبیات فارسی، از دیرباز به تصحیح متون کهن ادب فارسی توجّه ویژهای داشتهاند، اما برخی از این متون با گذشت قرنها، هنوز احیا و تصحیح نشدهاند. با این وجود، نسخة دیوان قصاب کاشانی، پنج مرتبه توسط پرتو بیضایی، عباسی، جواهری، کرمی و عاطفی تصحیح شده و نگارندگان در پژوهش پیش روی، با روش توصیفی- تحلیلی و با کمک منابع کتابخانهای درصددند تا به معرّفی نسخه و مؤلف و بررسی و عناصر و مؤلفههای سبکی، بیان ویژگیهای زبانی، ارزش ادبی، دینی و عرفانی و تاریخی آن بپردازد. همچنین به تصحیحهایی که از این دستنوشته صورت گرفته است، بپردازند و در بیان هر تصحیح، انگیزههای مصحّحان برای احیای دیوان قصاب و شیوههای تصحیح و اضافات و پیوستهای موجود در تصحیحات را بهصورت مختصر مورد بررسی قرار دهند. نتایج پژوهش نشان میدهد که تاکنون دست نوشتة کتابخانة نورعثمانیه در تصحیحهای پیشین، مورد استفاده قرار نگرفته است.
پرونده مقاله