بررسی کهنالگوی زن اغواگر در مثنوی «زهره و منوچهر» ایرجمیرزا
محورهای موضوعی : زبان و ادبیات فارسیشکوفه یغمایی 1 , محمود صادق زاده 2 , هادی حیدری نیا 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران.
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران
کلید واژه: کهنالگو, ایرجمیرزا, زهره, الهۀ عشق, منظومۀ «, زهره و منوچهر»,
چکیده مقاله :
کهنالگوها صورتهایی یکسان و مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه افراد بشرند که در هر عصری به شکل باورهای رایج آن دوره خود را نشان میدهند و بازشناسی تحولات و دگرگونیهای آنها میتواند شناخت ما را در مورد جریانهای عمیق فرهنگی، اخلاقی و مذهبی در دورههای تاریخی افزایش دهد. در این تحقیق کهنالگوی زن اغواگر در ادبیات با مثنوی زهره و منوچهر ایرجمیرزا، تحلیل و مقایسه شده است. شاعران بزرگ به کهنالگویی زن اغواگر در شعر خویش اشاره کردهاند. ایرجمیرزا، در مثنوی زهره و منوچهر، این کهنالگو را دستمایۀ داستان خود قرار داده، زهره را الهۀ عشق نامیده و شخصیتی ویژه به آن بخشیده است. در این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی تلاش شده است تا با تعاریفی دقیق و جامع از کهنالگو و صور کهنالگویی، نمودهای کهنالگویی زهره در مثنوی زهره و منوچهر ایرج میرزا بررسی گردد. نتایج پژوهش نشان میدهد که این روایت ایرج میرزا سرگذشتی شبیه به روایتهای شفاهی عامیانه داشته است؛ عناصر گوناگون از اسطورههای مستقل دیگر در روایتی جدید گرد هم میآیند و قصهای نو میآفرینند که گاه ممکن است بنیاد وجودی آن با اساس کهنالگویی پیشین در تعارض باشد. زهره در این سروده دارای وجوهی متناقض و دوگانه است؛ این امر از آنجا سرچشمه میگیرد که آناهیتا ایزدبانوی عشق، آب، پاکی و بیآلایشی، قداست و عصمت است و نقطۀ مقابل عشق پاک و الهی، عشق ناپاک و شهوانی است که در روایتهای سامی و یونانی به زهره، ایشتر و افرودیت نسبت داده شده است، حال این دو ویژگی متناقض به خاطر ماهیت داستانی ایرج میرزا در یک شخصیت جمع شدهاند تا روایت او را جلوهای دیگر ببخشند.
Archetypes are the same and common forms in the minds and subconscious of human beings that show themselves in each era in the form of common beliefs of that period, and recognizing their changes and transformations can give us an understanding of deep currents. Increase cultural, moral and religious in historical periods. In this research, the archetype of a seductive woman in literature has been analyzed and compared with Iraj Mirza's Masnavi "Zohreh and Manouchehr". The great poets have referred to the archetype of the seductive woman in their poetry. Iraj Mirza, in his Masnavi "Zohreh and Manouchehr", has used this archetype as the basis of his story and has called Zohreh the goddess of love and has given it a special character. In this research, in a descriptive-analytical way, an attempt has been made to study the archetypal manifestations of the seductive woman in the Masnavi of Zohreh and Manouchehr Iraj Mirza with accurate and comprehensive definitions of the archetype and forms of archetype. The results of the research indicate that Iraj Mirza called the goddess of love Venus in his story and is present in the literature named Venus and Anahita. Venus in this system, on the one hand, is the god of music, love, water, rain, fertility and the manifestation of purity and purity, and on the other hand, it represents a woman who ascends to heaven and to the star as a result of wrongful deception and deception of Harut and Marut. O becomes. Venus is also a character whose description and illustration are reminiscent of dance and merriment, and this is equivalent to its mythical aspect and its archetype in literature, where it is also a manifestation of dance, cheerfulness and love.
آرین پور، یحیی (۱۳۷۵). از صبا تا نیما. تهران: زوار.
امینیلاری، لیلا؛ محمودی، خیرالله (1389). ناهید مظهر قدس است یا هوس. متنشناسی ادب پارسی. 2 (3)، 64-51.
ارشاد، محمدرضا (۱۳۸۲). گسترۀ اسطوره (گفتگو با حورا یاوری). تهران: هرمس.
ایرج میرزا (1353). دیوان اشعار. به اهتمام محمدجعفر محجوب. تهران: افست گلشن.
باباصفری، علیاصغر (۱۳۹۲). فرهنگ داستانهای عاشقانه در ادب فارسی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
بنونیست، امیل (1386). دین ایرانی. ترجمۀ بهمن سرکاراتی. تهران: قطره.
ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد (1318). التّفهیم لاوائل صناعه التّنجیم. تهران: همایی.
جدیدی، حمیدرضا (1389). «بازتاب وقایع مشروطه بر شعر ایرج». فصلنامۀ تفسیر و تحلیل متون. 2 (6)، 96-75.
چدویک، چالز (1375). سمبولیسم، ترجمۀ مهدی سحابی. تهران: مرکز.
حائری، سیدهادی (1370). گنجینۀ ذوق و هنر ایرج. تهران: جهاننما.
حافظ، شمسالدین محمد (1367). دیوان. تصحیح انجوی شیرازی. تهران: جاویدان.
حری، ابوالفضل (1388). کارکرد کهنالگوها در شعر کلاسیک و معاصر فارسی. فصلنامۀ ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی. 5 (15)، 17-1.
حکیمیان، ابوالفتح (1355). تحقیق پیرامون افسانۀ زهره و منوچهر. هنر و مردم. 4 (165 و 166)، 56-49.
دهخدا، علیاکبر (1373). لغتنامه. تهران: دانشگاه تهران.
دورانت، ویلیام جیمز (1383). لذات فلسفه. ترجمۀ عباس زریاب خویی. تهران: علمی و فرهنگی.
ذوالفقاری، حسن (۱۳77). یکصد منظومۀ عاشقانه فارسی. تهران: چرخ.
شفا، شجاعالدین (1383). افسانۀ خدایان. تهران: دنیای نور.
طبری، محمدبنجریر (1367). ترجمۀ تفسیر طبری. تصحیح و اهتمام حبیب یغمایی. تهران: دانشگاه تهران.
عتیق نیشابورى، ابوبکر (1370). قصص قرآن مجید. به اهتمام یحیى مهدوى. تهران، خوارزمى.
فاطمی، سعید (1347). اساطیر یونان و رم. تهران: دانشگاه تهران.
قرآن مجید (1376). ترجمۀ محمدتقی فولادوند. تهران: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی.
محجوب، محمدجعفر (۱۳۴۲). تحقیق در احوال و آثار و افکار و اشعار و خاندان ایرج میرزا. تهران: اندیشه.
مصفا، ابوالفضل (1381). فرهنگ اصلاحات نجومی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
مظفری، سولماز (1390). الهۀ بانوی ایشتر یا زهره. رشد زبان و ادبیات فارسی. 22 (97)، 27-22.
میس، کارولین (1398). گالری کهنالگوها. ترجمۀ سیمین موحد. تهران: هیرمند.
یاحقی، محمدجعفر (1386) فرهنگ اساطیر و داستانواژهها در ادبیات فارسی. تهران: فرهنگ معاصر.
یونگ، کارل گوستاو (1371) خاطرات، رؤیاها، اندیشه. ترجمـۀ پروین فرامرزی. مشهد: آستان قدس رضوی.
_||_Abu Rihan al-Biruni, M. ibn A. (1940). Al-Tafhim Lawa'il Sana'a Al-Tanjim, Tehran: Homayi.
Aminilari, L. & Mahmoudi, Kh. (2010). "Venus is the manifestation of Quds or lust". Textbook of Persian Literature. 2 (3), 51-64.
Arianpour, Y. (1996). From Saba to Nima. Tehran: Zavar.
Atiq Neyshabouri, A.B. (1992). Stories of the Holy Quran. Yahya Mahdavi (Ed.). Tehran, Kharazmi.
Babasefari, A.A. (2013) Culture of Love Stories in Persian Literature. Tehran: Institute of Humanities and Cultural Studies.
Benonist. E. (2007), Iranian Religion. Bahman Sarkarati (Trans.). Tehran: Qatreh.
Chadwick, Ch. (1997). Symbolism. Mehdi Sahabi (Trans.). Tehran: Center.
Dehkhoda, A.A. (1995). Dictionary. Tehran: University of Tehran.
Durant, W.J. (2004). The Pleasures of Philosophy. Abbas Zaryab Khoi (trans.). Tehran: Scientific and Cultural, ninth edition.
Ershad, M.R. (2003). The Extent of Myth (Conversation with Hoora Yavari). Tehran: Hermes.
Fatemi, S. (1969). Greek and Roman Mythology. Tehran: University of Tehran.
Haeri, S.H. (1991). Iraj's Treasure of Taste and Art. Tehran: Jahannama.
Hafez, Sh.M. (1989). Divan. Anju Shirazi (Ed.). Tehran: Javidan.
Hakimian, A. (1977). Research on the Myth of Venus and Manouchehr. Art and People. 4 (165- 166, 49-56.
Hari, A. (2009). The function of archetypes in classical and contemporary Persian poetry, Quarterly Journal of Mystical Literature and Mythology. 5 (15), 1-17.
Iraj Mirza (1975). Poetry Divan, Mohammad Jafar Mahjoub (Ed.). Tehran: Golshan Offset.
Jadidi, H.R. (2010). Reflection of Constitutional Events on Iraj's Poetry. Quarterly Journal of Text Interpretation and Analysis. 2 (6), pp. 75-75.
Jung, C.G. (1993). Memoirs, Dreams, Thought. Parvin Faramarzi (Trans.), Mashhad: Astan Quds Razavi.
Mahjoub, M.J. (1966). Research on the Conditions, works, thoughts, poems and family of Iraj Mirza. Tehran: Andisheh.
Miss, C. (2022). Gallery of Archetypes, Simin Movahed (Trans.), Tehran: Helmand.
Mosaffa, A. (2002). Culture of Astronomical Reforms. Tehran: Institute of Humanities and Cultural Studies.
Mozaffari, S. (2011). Goddess Lady Ishtar or Venus. The Growth of Persian Language and Literature. 22 (97), 22-27.
Shafa, Sh. (2005). The Legend of the Gods. Tehran: The World of Light.
Tabari, M. ibn J. (1988). The Translation of Tabari Commentary. Habib Yaghmaei (Emend.), Tehran: University of Tehran.
The Holy Quran (1997). Mohammad Taqi Fooladvand (Trans.), Tehran: Office of Islamic History and Education.
Yahaghi, M.J. (2007). Dictionary of Myths and Stories of Words in Persian Literature, Tehran: Contemporary Culture.
Zolfaghari, H. (1998). One Hundred Persian Love Poems. Tehran: Charkh.