اغلب در فضای معماری معاصر، حس بینایی اصیلترین عامل ادراک حسی محسوب میشود؛ اما در واقع، این تفوق حس بینایی بر حواس دیگر باعث شده است تا مخاطب فضای معماری با درکی تک بعدی و سطحی از فضا مواجه گردد و مهمترین اصل تعامل با فضا، یعنی حس بودن در محیط زندگی را تجربه نکند و ا چکیده کامل
اغلب در فضای معماری معاصر، حس بینایی اصیلترین عامل ادراک حسی محسوب میشود؛ اما در واقع، این تفوق حس بینایی بر حواس دیگر باعث شده است تا مخاطب فضای معماری با درکی تک بعدی و سطحی از فضا مواجه گردد و مهمترین اصل تعامل با فضا، یعنی حس بودن در محیط زندگی را تجربه نکند و احساس تعلق به فضا را در نارساترین حالت ممکن دریافت کند؛ در صورتی که در فضای معماری بازارهای سنتی، غنای حسی نهادینه شده در کالبد فضا با ایجاد تعامل ادراکی با مخاطبان و همافزایی حواس چندگانه به ادراک هویت کالبدی فضاهای مختلف بازار منجر میشود. بر این اساس، این پژوهش قصد دارد تا از طریق رویکرد منظرسازی حسی به شناسایی چگونگی همافزایی مناظر چندگانه حسی دست یابد؛ بدین منظور، تلاش بر آن است تا از طریق ارزیابی ادراک مخاطبان از مناظر چندحسی در تکتک فضاهای بازار سنتی کرمان به درکی روشن از ماهیت همافزایی منظرهای چندحسی بر اساس ادراک حسی از فضاهای کالبدی مختلف بازار دست یابد. در این پژوهش، ابتدا با مطالعات اسنادی و با هدف شناسایی ادراک چندحسی، منظرهای چندگانه حسی تعیین میشوند؛ سپس در مطالعات میدانی برای ارزیابی تصویر ذهنی مخاطبان از منظرهای چندگانه حسی از ابزار پرسشنامه، نرمافزار SPSS 24 و GIS10.3 و از روشIDW برای تحلیل دادههای مکانی (UTM) و نیز از روش تحلیلی - توصیفی برای استنتاج چگونگی همافزایی منظرهای چندگانه حسی استفاده میشود. نتایج این پژوهش نشان میدهند که شدت و میزان تاثیرگذاری مناظر حسی در بازار سنتی کرمان با توجه به ویژگیهای کالبدی _ کاربردی متفاوت میباشد. همچنین کالبد بازار کرمان به گونهای طراحی شده که در کنار کاربریهای قسمتهای مختلف در همجواری یکدیگر، باعث میشود شدت همافزایی حسی در قسمتهای مختلف بازار متفاوت باشد. این امر سبب حس فضایی ویژهای میشود که متاثر از مولفههای مناظر حسی در بازار سنتی کرمان است.
پرونده مقاله