• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - نثر اعتدالی در نیمه اوّلِ دوره قاجاریه
        قهرمان شیری
        اگرچه آغاز حکومت قاجاریه تداعی کننده ادبیات بازگشت است و پایان آن یادآور شعر و نثر صریح و سیاسی و ساده مشروطه، اما به‌طور کلی نثر دوره قاجار را می‌توان نثر اعتدالی نام‌گذاری کرد؛ یعنی نثری که قسمت‌هایی از خصوصیات نثرهای گذشته را با پاره‌هایی از ویژگی‌های زبان ساده و گفت چکیده کامل
        اگرچه آغاز حکومت قاجاریه تداعی کننده ادبیات بازگشت است و پایان آن یادآور شعر و نثر صریح و سیاسی و ساده مشروطه، اما به‌طور کلی نثر دوره قاجار را می‌توان نثر اعتدالی نام‌گذاری کرد؛ یعنی نثری که قسمت‌هایی از خصوصیات نثرهای گذشته را با پاره‌هایی از ویژگی‌های زبان ساده و گفتاری دوره قاجار درهم می‌آمیزد. آن‌چه از این اختلاط و ترکیب پدید می‌آید شیوه متفاوتی از نوشتن است که ترکیب‌سازی‌ و تقارن گزاره‌ها و عبارت‌های ادبی و کنایی را از نثر مصنوع و موزون اقتباس کرده و سادگی عبارت‌ها و فعل‌ها و صراحت‌گویی و تعبیرات گفتاری را از نثر مرسل و زبان روزمره گرفته است. در کنار یک جریان بازگشت‌گرا در نثرنویسی که شامل تاریخ‌نگاران گذشته‌گرایی چون محمدصادق نامی، محمدتقی سپهر و رضاقلی خان هدایت است، دو جریان به نسبت نیرومند نیز وجود دارد که تقلید را با نوآوری همراه کرده‌اند. نخست بخش مهمی از جریان تاریخ‌نگاری در دوره قاجار، یعنی نویسندگانی چون بدایع‌نگار، حقایق‌نگار، میرزا رضی تبریزی، محمود میرزا قاجار و زین العابدین شیروانی است که رویکرد به نثر بینابین مصنوع و مرسل و ترکیب آن با عبارت‌هایی از زبان زمانه را هدف نوشته‌های خود قرار داده است؛ و دوم تبدیل منشآت‌نویسی‌های مصنوع پیشین به وسیله قائم مقام و فاضل‌خان گروسی به نوشته‌هایی معتدل و منعطف و هنرمندانه و درآمیختن آن با اشعار و امثال و تعبیرات گفتاری است که فرجام نهایی همه این فعالیت‌ها به نثر ساده و صریح و تحلیلی دوره ناصری منتهی می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - سازکار روایت در لیلی و مجنون بر اساس الگوی گریماس
        فریده طهماسبی سرقلی امیدوار مالملی سیدعلی سهراب نژاد
        لیلی و مجنون از جمله منظومه های نظامی گنجوی است که در سیر داستان سرایی ادب فارسی تأثیری بسزا داشته است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی الگوهای روایتی در روایت لیلی و مجنون نظامی پرداخته شده است و نتایج نشان می دهد تقابل اصلی برخاسته در این اثر، تق چکیده کامل
        لیلی و مجنون از جمله منظومه های نظامی گنجوی است که در سیر داستان سرایی ادب فارسی تأثیری بسزا داشته است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی الگوهای روایتی در روایت لیلی و مجنون نظامی پرداخته شده است و نتایج نشان می دهد تقابل اصلی برخاسته در این اثر، تقابلی است برخاسته از جامعه عصر؛ تقابلی که ریشه در عصبیّت قومی دارد. کنش های کنشگران نیز بر اساس همین تقابل معنادار می شود. مجنون، شخصیتی پویا است که دچار تغییر و تحوّل می شود اما لیلی شخصیتی ایستا دارد. کنشگر اصلی داستان، مجنون است و اطرافیان او نیز نقش یاری گر دارند. بازدارنده اصلی این داستان، پدر لیلی و شیءارزشی نیز عشق است و به همین دلیل داستان، رنگ و بوی عرفانی پیدا کرده است. گیرنده نهایی نیز در داستان، مجنون است چرا که فقط اوست به عشق و حالات برخاسته از آن می رسد و مجنون با حالات برخاسته از عشق زندگی می کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - نقد و بررسی عنصر داستانی تعلیق در سه رمان از فریبا وفی
        محمد عیس زاده حاجی آقا آرش مشفقی عزیز حجاجی کهجوق
        تعلیق در داستان کیفیتی است که نویسنده برای وقایعی که در داستان در حال شکل گیری است می آفریند تا شور و علاقه و انگیزه ای در خواننده برای خواندن داستان ایجاد کند. جستار حاضر با شیوۀ توصیفی- تحلیلی سعی دارد این عنصر داستانی را در سه رمان از این نویسنده (پرندۀ من، رویای تبت چکیده کامل
        تعلیق در داستان کیفیتی است که نویسنده برای وقایعی که در داستان در حال شکل گیری است می آفریند تا شور و علاقه و انگیزه ای در خواننده برای خواندن داستان ایجاد کند. جستار حاضر با شیوۀ توصیفی- تحلیلی سعی دارد این عنصر داستانی را در سه رمان از این نویسنده (پرندۀ من، رویای تبت و ترلان) بررسی نماید. سه رمان یاد شده از عنصر تعلیق قوی برخوردار نیستند و دلیل این امر توجه بیشتر نویسنده به شخصیت پردازی و بازنمایی هویت شخصیت های داستانی است. این گفته به معنای فقدان این عنصر در رمان های یاد شده نیست. بلکه نویسنده از برخی ابزارها برای ایجاد این عنصر و جبران ضعف آن کمک می گیرد که یکی از این عناصر گنجاندن روایت های موازی در طول رمان است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - فراواقع‌گرایی (هایپرریالیتی) مدح در تاریخ بیهقی و دیوان فرخی سیستانی
        سهیل فتاحی
        نظریه‌ فراواقع‌گرایی (هایپرریالیتی) را ژان بودریار فرانسوی در علم رسانه مطرح کرد که در ادبیات فراواقعیت خوانده می‌شود، بر اساس این نظریه در عصر نوین از طریق رسانه‌ها می‌توان از واقعیت، مفهومی فراتر و به تعبیر خود هایپرریالیست‌ها حادتر از واقعیت ساخت و یا برداشت و ترویج چکیده کامل
        نظریه‌ فراواقع‌گرایی (هایپرریالیتی) را ژان بودریار فرانسوی در علم رسانه مطرح کرد که در ادبیات فراواقعیت خوانده می‌شود، بر اساس این نظریه در عصر نوین از طریق رسانه‌ها می‌توان از واقعیت، مفهومی فراتر و به تعبیر خود هایپرریالیست‌ها حادتر از واقعیت ساخت و یا برداشت و ترویج کرد که با اصل خود متفاوت باشد؛ یعنی واقعیتی بیش‌تر از واقعیت نمایش داده‌شود. این نظریه به سرعت به شاخه های دیگری از هنر، روزنامه نگاری، عکاسی، سینما، روانشناسی، فلسفه و ... ورود کرد و مبنای اظهارات متنوعی شد، امّا تاکنون در ادبیات به‌طور جدی مطرح نشده‌است. مدح نخستین موضوعی است که بر اساس این نظریه در ادبیات سنجیدنی به ذهن می‌رسد که بر این اساس، پژوهش پیش روی نظریه‌ فراواقع‌گرایی (هایپرریالیتی) و نمود مدحی آن را در تاریخ بیهقی و دیوان فرخی سیستانی با رویکردی توصیفی- تحلیلی بررسی و در یک نگاه مقایسه‌ای مدح‌های هایپرریال یا فراواقعی خاندان غزنوی را در این آثار تحلیل و تبیین کرده‌است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تحلیلی نو در طبقه‌بندی شخصیت‌های داستان گشتاسپ بر مبنای الگوی شاخص و وضعیت رحیم‌خانی سامانی
        شکوه فورجانی زاده محبوبه خراسانی مرتضی رشیدی
        شخصیت محوری ترین عنصر هر داستان به شمار می آید و یکی از راههای درک صحیح داستان شناخت درست شخصیت است. شاهنامه فردوسی، بزرگ ترین اثر حماسی ادب فارسی نگاهی ژرف و عمیق به رویدادها و شخصیت های گوناگون دارد و با توجه به زمان و مکان نامحدود، حوادث و رویدادهای فراوانی را ترسیم چکیده کامل
        شخصیت محوری ترین عنصر هر داستان به شمار می آید و یکی از راههای درک صحیح داستان شناخت درست شخصیت است. شاهنامه فردوسی، بزرگ ترین اثر حماسی ادب فارسی نگاهی ژرف و عمیق به رویدادها و شخصیت های گوناگون دارد و با توجه به زمان و مکان نامحدود، حوادث و رویدادهای فراوانی را ترسیم کرده است. این پژوهش بر آن است، از دیدگاهی متفاوت با استفاده از الگوی شاخص و وضعیت الگوی نویافته و ابداعی رحیم‌خانی سامانی در رساله دکتری خویش به راهنمایی محمد حکیم آذر به بررسی شخصیت های داستان گشتاسپ بر مبنای توصیف دقیق و استقرای تام شخصیت بدون توجه به روایت و ساختار داستان بپردازد. نتایج حاصل از یک سو کارآیی و سنجش الگوی شاخص و وضعیت را مشخص نموده است و از سویی دیگر، پژوهشی متفاوت در زمینه شخصیت شناسی شاهنامه فردوسی در ساختار شاخص های نام، بوم، نوع، جنس، سن، طبقه، باور، خُلق و فرجام با وضعیت های متفاوت به جامعه ادبی ارائه می نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - سیر تطوّر دیدگاه‌های شفیعی‌کدکنی در نقد شعر معاصر (با تکیه بر خصیصه‌های روش پژوهشی ایشان)
        حسین قربانپور آرانی عباس شاه علی رامشه
        تطوّر و دگردیسی در اندیشه‌ و آرای هر پژوهشگر در طول دوران تحقیقات علمی امری ناگزیر و مسلماً مسیری رو به کمال است. دکتر شفیعی‌کدکنی از پژوهشگران ادبیات عرفانی و ادبیات شعر معاصر ایران خود نیز همواره در آثارش از نوعی تطوّر در دیدگاه‌ها و حتی گاهی تناقض در آرای خود خبر می چکیده کامل
        تطوّر و دگردیسی در اندیشه‌ و آرای هر پژوهشگر در طول دوران تحقیقات علمی امری ناگزیر و مسلماً مسیری رو به کمال است. دکتر شفیعی‌کدکنی از پژوهشگران ادبیات عرفانی و ادبیات شعر معاصر ایران خود نیز همواره در آثارش از نوعی تطوّر در دیدگاه‌ها و حتی گاهی تناقض در آرای خود خبر می دهد. در این پژوهش با بررسی چهار خصیصه‌ بی‌پروایی و قاطعیت، احتیاط علمی، طنز در بیان و مبالغه در بیان همراه با ذکر نمونه‌ها در روش پژوهشی ایشان؛ سیر دگردیسی آراء وی را در باب مهمترین جریان‌ها (جریان شعر نو نیمایی، جریان شعر منثور و جریان شعر حجم) و مهمترین شاعران (نیمایوشیج، سهراب سپهری، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و احمد شاملو) نشان داده شده است. به طور کلّی در مواردی لحن ستایش‌گونه یا مخالف‌گونه و طعن‌آمیز وی در مورد جریان یا شاعری ثابت باقی مانده است و در مواردی این آراء در طول زمان تغییر کرده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی تطبیقی آراء ناصرخسرو و برادران شلگل در باب مفهوم «خرد» و «خردورزی» بر مبنای فلسفۀ فلوطین
        احسان کوشا علی اصغر حلبی
        در این پژوهش آراء نمایندگانی از دو مکتب فکری مهم در جهان شرق و غرب یعنی مذهب اسماعیلی و رمانتیسم، در باب خرد مورد مطالعۀ تطبیقی قرار گرفته است. ناصرخسرو (394-481 ه. ق) به عنوان نمایندۀ مذهبِ اسماعیلی و برادران شلگل: فردریش (1772-1829م) و آگوست ویلهلم (1767-1845م) به عنو چکیده کامل
        در این پژوهش آراء نمایندگانی از دو مکتب فکری مهم در جهان شرق و غرب یعنی مذهب اسماعیلی و رمانتیسم، در باب خرد مورد مطالعۀ تطبیقی قرار گرفته است. ناصرخسرو (394-481 ه. ق) به عنوان نمایندۀ مذهبِ اسماعیلی و برادران شلگل: فردریش (1772-1829م) و آگوست ویلهلم (1767-1845م) به عنوان نمایندگان مکتب رمانتیسم انتخاب شده اند. از نظر این متفکران، خرد- به کاربرندۀ آن- و موضوع نمی توانند از هم جدا باشند و اندیشنده با رشد یافتنِ خرد، خودش هم رشد یافته و از مرزهای محدودش برمی گذرد. در تاریخ تفکر، ریشۀ چنین دیدگاهی را باید در فلسفۀ نوافلاطونی و به ویژه شخص فلوطین جست. این پژوهش به دنبال آن بوده که نقاط اشتراک و افتراق ایده های ناصرخسرو و برادران شلگل را دربارۀ خرد با نگاهی با تفکرات فلوطین، در زمینه های زیر مشخص کند: جهان بینی، ماهیت خرد، ارتباط خرد با اخلاق، زیباشناسی و دین. این پژوهش به شیوۀ توصیفی-تحلیلی- تطبیقی و از طریق مطالعۀ کتابخانه ای، فیش برداری و تحلیل یادداشت ها انجام شده است. پرونده مقاله