فراواقع‌گرایی (هایپرریالیتی) مدح در تاریخ بیهقی و دیوان فرخی سیستانی
محورهای موضوعی : پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
سهیل فتاحی
1
(دانش‌آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی کرمانشاه)
کلید واژه: تاریخ بیهقی, ژان بودریار, فراواقعیت (هایپرریالیتی), مدح برجسته, دیوان فرخی سیستانی,
چکیده مقاله :
نظریه فراواقع‌گرایی (هایپرریالیتی) را ژان بودریار فرانسوی در علم رسانه مطرح کرد که در ادبیات فراواقعیت خوانده می‌شود، بر اساس این نظریه در عصر نوین از طریق رسانه‌ها می‌توان از واقعیت، مفهومی فراتر و به تعبیر خود هایپرریالیست‌ها حادتر از واقعیت ساخت و یا برداشت و ترویج کرد که با اصل خود متفاوت باشد؛ یعنی واقعیتی بیش‌تر از واقعیت نمایش داده‌شود. این نظریه به سرعت به شاخه های دیگری از هنر، روزنامه نگاری، عکاسی، سینما، روانشناسی، فلسفه و ... ورود کرد و مبنای اظهارات متنوعی شد، امّا تاکنون در ادبیات به‌طور جدی مطرح نشده‌است. مدح نخستین موضوعی است که بر اساس این نظریه در ادبیات سنجیدنی به ذهن می‌رسد که بر این اساس، پژوهش پیش روی نظریه فراواقع‌گرایی (هایپرریالیتی) و نمود مدحی آن را در تاریخ بیهقی و دیوان فرخی سیستانی با رویکردی توصیفی- تحلیلی بررسی و در یک نگاه مقایسه‌ای مدح‌های هایپرریال یا فراواقعی خاندان غزنوی را در این آثار تحلیل و تبیین کرده‌است.
Jean Baudrillard's theory on hyper reality has been introduced in media science which has been called as hyper reality in literature. Whereas it is absolutely different. Regarding the theory of new age of media, it is possible to perceive, to make, to distribute hyper concept or hyper reality out of truth which is different with itself, it means the truth is shown more than truth. Such theory was hastily distributing to other branches of art, newspaper, taking picture, cinema, psychology, philosophy,.etc and it introduced the different concepts, but it was not been seriously taken in literature. The first eulogy is an issue which is mentioned in measurable literature by which this study tries to compare Hyper Reality and eulogy Manifestation in Tarikh Beyhaghi and Divan Farokhi Sistani due to analytical descriptive approach, to examine hyper reality eulogy or hyper reality of Ghaznavi tribes in these two aforementioned works.
_||_