پژوهشی در احوال وآثار ملا مصطفی کلاشی شاعر ناشناخته دیار جوانرود (با تکیه بر یک مجموعه نسخ خطی)
محورهای موضوعی : کردی
1 - مدرس زبان عربی و پژوهشگر متون و نسخ خطی
کلید واژه: خاندان صدیقی, علمای کلاشی, ملا مصطفی کلاشی, مصطفی بن عبدالله,
چکیده مقاله :
ملا مصطفی کلاشی یکی از شاعران و علمای ناشناخته منطقه جوانرود در قرن سیزدهم هجری قمری است. همانند بسیاری از علمای این دیار، نام وی در هیچ کتاب و تذکره ای ذکر نشده است، اما با تکیه بر اطلاعات موجود در حواشی صفحات یک مجموعه نسخه خطی مشتمل بر پنج رساله که توسط ایشان کتابت شده و در حال حاضر در کتابخانه مرکز ژین در شهر سلیمانیه به شماره٦٠ نگهداری می شود، محرز گشته که وی فرزند ملا عبدالله کلاشی و برادر بزرگتر شاعر بزرگ کرد ملا عیسی جوانرودی و از خاندان علمی صدیقی کلاشی بوده است. ما در این پژوهش بر آنیم تا با روش تحلیلی - توصیفی و با تکیه بر اطلاعات موجود در مجموعه مذکور به بررسی احوال و آثار وی بپردازیم. پارهای از نتایج حاکی از آن است که ملا مصطفی سال ١١٨٦ ه.ق. به دنیا آمده، اما از مدت حیات و سال وفات وی اطلاعی در دست نیست. علاوه بر تبحر و سرعت ایشان در امر کتابت، دارای طبع روانی در سرودن اشعار به زبان کردی به ویژه اشعار عاشقانه بوده است. مقدم بودن ایشان به لحاظ زمانی بر برخی دیگر از شعرای این دیار اهمیت و جایگاه ملا مصطفی کلاشی در ادب کردی در منطقه جوانرود به خوبی نمایان میسازد.
Mulla Mustafa Kalashi is one of the unknown poets and scholars of Javanroud region in the 13th century. Like many scholars of this country, his name is not mentioned in any book or tazkira, but based on the information found in the margins of the pages of a manuscript collection consisting of five treatises written by him and currently in the library of Jin center in The city of Sulaymaniyah is kept at number 60, it is established that he was the son of Mullah Abdullah Kalashi and the elder brother of the great Kurdish poet Mullah Isa Javanroudi and from the scientific family of Siddiqui Kalashi. In this research, we intend to investigate his status and works by analytical-descriptive method and relying on the information available in the aforementioned collection. Some of the results indicate that Mulla Mustafa in 1186 A.H. He was born, but there is no information about his life span and the year of his death. In addition to his proficiency and speed in the matter of writing, he has a psychic nature in writing poems in Kurdish language, especially love poems. The fact that he is ahead of some other poets of this country in terms of time shows the importance and position of Mullah Mustafa Kalashi in Kurdish literature in Javanrood region
حەبیبی، عەبدوڵڵا (۲۰۲۲). کەشکۆڵی مەحموود پاشای جاف، بەرگی یەکەم، سنە: بڵاوکەرەوەی کوردستان.
صفی زاده، صدیق (1392). دیوانی بێسارانی، چاپی دووەم، سنە: بڵاوکردنەوەی کوردستان.
علیزاده، ناصر و غلامی کوتنایی، مارال (۱۳۹۳). بررسی محتوایی نامه نگاری های لیلی و مجنون نظامی و جامی، مجله مطالعات انتقادی ادبیات، دوره ۱، شماره ۳، صص ۹۴-۷۹.
کلاشی، مصطفی، مجموعه نسخه خطی، شماره ۶۰، کتابخانه مرکز (بنکەی ژین)، سلیمانیه.
محمود محمد صبري الجبة، محمد (۲۰۱۷). شرح شافیة ابن حاجب للفسوي، المجلد الأول، بیروت: دار الکتب العلمیة.
یاراحمدی، طارق(۱۴۰۲). ژیان و بەرهەمی مەلا عیسا جوانڕۆیی لە ئاوێنەی دەستنووسەکاندا، پژوهشنامە ادبیات کردی، دوره ۹، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۵، صص ۱۵۷- ۱۴۱.
یارەحمەدی، تاریق (۲۰۲۳). هەوڵێک بۆ ناساندنی مەلا مووسا کڵاشی، گۆڤاری خاڵ، ژمارە ٤۱، صص ۱۶۵- ۱۵۳.
مصاحبه با استاد مؤمن ویسی مؤرخه هشتم آبانماه 1402.
دو فصلنامه مطالعات زبان و ادبيات کردي دانشگاه آزاد اسلامي واحد سنندج دوره ١، شماره 1، پیاپی ١، بهار و تابستان 140٤ |
| |
پژوهشی در احوال وآثار ملا مصطفی کلاشی شاعر ناشناخته دیار جوانرود
(با تکیه بر یک مجموعه نسخ خطی)
طارق ياراحمدی1
مدرس زبان عربی و پژوهشگر متون و نسخ خطی
DOI:
| ||
تاريخ دریافت: 20/11/1403 تاريخ پذیرش: 15/4/1404 | صفحات: 19-44 | بەرواری وەرگرتن: 8/2/2025 بەرواری قبووڵ 6/7/2025 |
چکیده
ملا مصطفی کلاشی یکی از شاعران و علمای ناشناخته منطقه جوانرود در قرن سیزدهم هجری قمری است. همانند بسیاری از علمای این دیار، نام وی در هیچ کتاب و تذکره ای ذکر نشده است، اما با تکیه بر اطلاعات موجود در حواشی صفحات یک مجموعه نسخه خطی مشتمل بر پنج رساله که توسط ایشان کتابت شده و در حال حاضر در کتابخانه مرکز ژین در شهر سلیمانیه به شماره٦٠ نگهداری می شود، محرز گشته که وی فرزند ملا عبدالله کلاشی و برادر بزرگتر شاعر بزرگ کرد ملا عیسی جوانرودی و از خاندان علمی صدیقی کلاشی بوده است. ما در این پژوهش بر آنیم تا با روش تحلیلی - توصیفی و با تکیه بر اطلاعات موجود در مجموعه مذکور به بررسی احوال و آثار وی بپردازیم. پارهای از نتایج حاکی از آن است که ملا مصطفی سال ١١٨٦ ه.ق. به دنیا آمده، اما از مدت حیات و سال وفات وی اطلاعی در دست نیست. علاوه بر تبحر و سرعت ایشان در امر کتابت، دارای طبع روانی در سرودن اشعار به زبان کردی به ویژه اشعار عاشقانه بوده است. مقدم بودن ایشان به لحاظ زمانی بر برخی دیگر از شعرای این دیار اهمیت و جایگاه ملا مصطفی کلاشی در ادب کردی در منطقه جوانرود به خوبی نمایان میسازد.
کلیدواژه: خاندان صدیقی، علمای کلاشی، ملا مصطفی کلاشی، مصطفی بن عبدالله
لێکۆڵینەوەیەک لەسەر ژیان و بەرهەمەکانی مەلا مستەفا کەڵاشی شاعیری نەناسراوی دیار جەوانروود
(بە پشتبەستن بە کۆمەڵێک دەستنووس)
تارق يارئهحمهدی
مامۆستای زمانی عەرەبی و لێکۆڵەری دەق و دەستنووس
کورته
مەلا مستەفا کڵاشی یەکێکە لە شاعیر و زانایانی نەناسراوی ناوچەی جەوانرود لە سەدەی ١٣. وەک زۆرێک لە زانایانی ئەم وڵاتە ناوەکەی لە هیچ کتێب و تازکیرایەکدا نەهاتووە، بەڵام بە پشتبەستن بەو زانیاریانەی کە لە پەراوێزی لاپەڕەکانی کۆمەڵە دەستنووسێکدا دۆزراونەتەوە کە پێکهاتووە لە پێنج ڕیساله کە لەلایەن ئەوەوە نووسراوە و لە ئێستادا لە کتێبخانەی ناوەندی ژین لە شاری سلێمانی لە ژمارە ٦٠ هێڵراوەتەوە، ئەوە جێگیر کراوە کە کوڕی مەلا عەبدوڵڵا کەڵاشی و ئەو برا گەورەی شاعیری گەورەی کورد مەلا عیسا جەوانروودی و لە بنەماڵەی زانستی صدیقی کڵاشی. لەم لێکۆڵینەوەیەدا مەبەستمانە بە شێوازی شیکاری-وەسفکردن و پشتبەستن بەو زانیاریانەی کە لە کۆمەڵەی پێشوودا بەردەستن، لێکۆڵینەوە لە دۆخ و کارەکانی بکەین. هەندێک لە ئەنجامەکان ئاماژە بەوە دەکەن کە مەلا مستەفا لە ساڵی ١١٨٦ کۆچی لەدایک بووە، بەڵام هیچ زانیارییەک لەسەر تەمەنی و ساڵی کۆچی دوایی نییە. جگە لە لێهاتوویی و خێرایی لە بابەتی نووسیندا، سروشتێکی دەروونیی هەیە لە نووسینی شیعر بە زمانی کوردی، بە تایبەت شیعری خۆشەویستی. ئەوەی کە لە ڕووی کاتەوە لە پێش هەندێ شاعیرانی دیکەی ئەم وڵاتە کەوتووە، گرینگی و پێگەی مەلا مستەفا کڵاشی لە ئەدەبی کوردیدا لە ناوچەی جەوانروود نیشان دەدات.
وشەی سەرەکی: بنەماڵەی صدیقی، زانایانی کڵاش، مەلا مستەفا کڵاش، مستەفا بن عەبدوڵڵا
١- مقدمه
خاندان صدیقی کلاشی یکی از بزرگترین خاندانهای علمی کردستان و منطقه جوانرود است. این خاندان از آن جهت که خود را منتسب به حضرت ابوبکر صدیق می دانند به صدیقی معروف هستند و هم اکنون نام خانوادگی شاخه های از آنها در جوانرود و نواحی پیرامون آن همان صدیقی است. البته شاخه های دیگری، نام خانوادگی دیگری را برگزیده اند. از این خاندان در طی سدههای گذشته دهها عالم دینی و شاعر پا به عرصه وجود نهاده اند که هر کدام از آنها منشأ خدمات زیادی در امر آموزش و پیشرفت علمی در این خطه و دیگر مناطق کردنشین بودهاند و به همین دلیل است که به آنها خاندان ملایی نیز گفته میشود، چرا که نسل اندر نسل ملا (عالم دینی) بودهاند.
علی رغم پیشینه تاریخی و وجود علمای تراز اول زیادی در این خاندان علمی، متاسفانه تاکنون پژوهش مستقلی در خصوص معرفی این خاندان، مشاهیر آن و خدماتشان انجام نگرفته است. نگارنده چند سالیست که با اندک بضاعت علمی خود به این مهم پرداخته و علاوه بر نگارش شجره نامه این خاندان بر پایه نسخه های خطی کتابت شده توسط علمای خود این خاندان، تاکنون موفق به انجام پژوهشهایی در خصوص احوال و آثار چند تن از علمای این خاندان از جمله ملا عیسی و ملا موسی کلاشی شده است و در ادامه این پروژه بر آن است که در پژوهش حاضر به معرفی یکی دیگر از علمای بزرگ ولی ناشناخته این خانواده به نام ملا مصطفی کلاشی بپردازد. نامبرده فرزند ملا عبدالله بزرگ کلاشی معروف به "مەلا عەوڵای گەورە" و برادر بزرگتر شاعر کرد ملا عیسی جوانرودی و ملا موسی کلاشی است. همانند شمار زیادی از علمای این دیار متاسفانه، نام وی به بوته فراموشی سپرده شده و در کتب تذکرهها و سایر منابع مرتبط نامی از ایشان ذکر نشده است. ملا مصطفی دارای طبعی روان در سرودن شعر به زبان کردی بوده است. آنچه که سبب نگارش پژوهش حاضر گردیده دست یافتن نگارنده به یک مجموعه نسخه خطی است که مشتمل است بر پنج رساله به زبان عربی که در واقع از منابع تدریس در حجره های علمی کردستان است. این مجموعه توسط ملا مصطفی کتابت گردیده است و از آنجایی که در حواشی صفحات این نُسخ مطالب مهمی در خصوص زندگی و آثار نامبرده درج گردیده است، لذا منبع اصلی این پژوهش همان مجموعه نسخ کتابت شده توسط ملا مصطفی است.
این پژوهش دارای دو بخش اصلی است. در بخش اول به احوال و زندگی ملا مصطفی خواهیم پرداخت و در آن در خصوص اصل و نسب، سال تولد، فررزندان وی، محل تحصیل، اساتید ایشان و دیگر مطالب مرتبط با این بخش خواهیم پرداخت. بخش دوم به معرفی آثار ملا مصطفی اختصاص یافته است و ضمن معرفی مجموعه پنج رساله ای حاضر، و همچنین یک برگ یادداشت بسیار مهم که در بین رساله چهارم و پنجم قرار گرفته، به مقوله شاعری وی خواهیم پرداخت و اشعاری نویافته از ایشان را منتشر خواهیم نمود.
2- احوال ملا مصطفی کلاشی
پیرامون بخش های زیادی از احوال و زندگی ملا مصطفی اطلاعات زیادی در دسترس نیست. اما خوشبختانه در خصوص اصل و نسب و تاریخ ولادت ایشان در حواشی نسخ خطی اطلاعات مفیدی کتابت گردیده است که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.
1-2- اصل و نسب ملا مصطفی
آنچه که از اطلاعات مندرج در نسخههای خطی کتابت شده توسط ملا مصطفی برمیآید ایشان فرزند ملا عبدالله کلاشی است چرا که در انجامه نسخه خطی رساله الوضعیة، خود را چنین معرفی نموده است: "کتبه مصطفی ابن مولانا عبدالله ابن مولانا صالح ابن مولانا مصطفی کلاشي الأصل ابوبکري نسباً وشافعي مذهباً".
در صفحه پایانی نسخه خطی شرح گل احمد بر رساله استعاره خود را نیز معرفی کرده و نوشته است. "تمت شد من ید ذل ذلیل مصطفی ابن عبدالله الکلاشي".
در صفحه انجامه نسخه خطی رساله جهة الوحدة محمدامین چنین نوشته است: "تمت الکتاب المسمی بمحمد أمین علی ید أضعف العباد مصطفی ابن ملا عبدالله ابن صالح ابن مصطفی کلاشي الأصل"
در انتهای حواشی نوشته شده در صفحات مختلف مجموعه نسخ خطی کتابت شده توسط خودش، بارها نام خود یعنی "مصطفی بن عبدالله الکلاشی" را درج نموده است. موارد دیگری در تأیید صحت انتساب ملا مصطفی به خاندان صدیقی کلاشی و پسر ملا عبدالله کلاشی وجود دارد که با توجه به مستندات ارائه شده و به جهت اجتناب از تطویل از ذکر همه آنها در اینجا پرهیز خواهد شد. بنابراین می توان ایشان را اینچنین معرفی نمود: مصطفی بن عبدالله بن محمدصالح بن مصطفی کلاشی. با عنایت به موارد ذکر شده می توان وی را برادر ملا عیسی و ملا موسی کلاشی دانست.
2-2- سال تولد و وفات ملا مصطفی
حسب آنچه که در ظهر برگ یادداشتی کتابت گردیده، سال تولد ملا مصطفی ۱۱۸۶ هجری قمری بوده است. لذا با استناد به سند مذکور سال ۱۱۸۶ هجری قمری را می توان سال ولادت ملا مصطفی تعیین کرد. این برگ یادداشت بین رساله چهارم و پنجم مجموعه نسخ خطی کتابت شده توسط ملا مصطفی قرار گرفته است. نظر به اهمیت برگه یادداشت مذکور، در ادامه و در بخش آثار ملا مصطفی به تفصیل محتویات آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
در خصوص سال وفات و مدت عمر ایشان تاکنون هیچ اطلاعی در دست نیست و لذا نمی توان در این خصوص تخمینی زد.
3-2- فرزندان ملا مصطفی
ملا محمد شریف: آنچه که به صورت مستند در اختیار نگارنده است آن است که ملا مصطفی فرزندی به نام محمد شریف داشته که خود وی نیز بعدها عالم بزرگی شده است. در دو جای مجموعه نسخ خطی ملا مصطفی یادداشتهای بسیار کوتاهی در حاشیه صفحات نوشته شد ودر انتهای هر دوی آنها نویسنده خود را محمد شریف پسر کاتب معرفی نموده است. در صفحه ۲۶ این مجموعه چنین نوشته است:"این حاشیه را خواندم در سنه هزار و دوصد و پنجاه و شش الخقیر محمد شریف ابن کاتب". در صفحه ۱۲۲ نیز این پس از کتابت یک سطر علمی نوشته است "بید محمدشریف سنة ۱۲۵۶" که نوع خط هم گویای یکی بودن این دو محمدشریف است.
علاوه بر موارد فوق سندی متقن تر مبنی بر وجود پسری به نام محمد شریف فرزند ملا مصطفی کلاشی وجود دارد که نشان میدهد وی نیز ادامه دهنده راه پدر بوده است اما زود بهار عمرش خزان گردیده است. این سند عبارت است از یک نسخه خطی مسمی به شرح کمال الدین محمد فسوی بر کافیه ابن حاجب که توسط ملا محمد شریف کتابت گردیده است. متن انجامه این نسخه خطی از این قرار است. "تمّت کتابة الکتاب بعون الملک الأعلی الوهاب علی ید الحقیر الطلاب محمد شریف بن المصطفی بن عبدالله الکلاشي الجوانرودي في قریة ترجان حرّسه الله وأهلها من آفات الإنس والجان في خدمة ... مولانا علي القزلجي ... في سنة ۱۲٦٦". بر این اساس ملا محمد شریف فرزند ملا مصطفی فرزند ملا عبدالله کلاشی بوده که سال ۱۲۶۶ نسخه مذکور را در روستای ترجان در خدمت ملا علی قزلجی از اکابر علمای کرد قرن سیزدهم کتابت نموده است. این نسخه خطی هم اکنون با شماره (۱۸۴/ صرف طلعت/) و میکروفیلم شماره ۱۹۴۶۵ با شماره عمومی (۴۴۰۶۰۱) در کتابخانه دار کتب المصریة در شهر قاهره مصر نگهداری میشود. محققی به نام محمد محمود محمد صبري الجُبَّة سال ۲۰۱۷ این اثر را بر اساس سه نسخه خطی تصحیح نموده است که این نسخه کتابت شده توسط ملا محمدشریف کلاشی یکی از نسخههای مورد استفاده در تصحیح این اثر بوده است. مورد دیگری که ذکر آن در اینجا خالی از لطف نیست نوشته ای است که در پایین نوشته ملا محمدشریف توسط شخص دیگری کتابت شده است. متن نوشته از این قرار است: "وقد توفی الکاتب الفقیه الصالح العالم في شهر شعبان في آخر الربیع و قد صار الربیع خریفاً لأوراق أعصار عمره في سنة ۱۲٦۸. اللهم اغفر له ولجمیع المستغفرین له آمین". ترجمه: (این) کاتب فقیه صالح دانشمند در ماه شعبان، در اواخر بهار وفات یافته است و بهار برگ های زندگی وی پاییزی گردید در سال ۱۲۶۸. خداوند وی و همه کسانی که برایش طلب آمرزش می کنند بیامرزد. آمین.
رقم یکان سال وفات واضح نیست و شبیه به عدد ۸ می باشد. با استفاده از مبدل تاریخ و به قرینه این نکته که سالی که ایشان وفات یافته بود ماه شعبان در اواخر بهار آمده است و از طرفی یکم شعبان سال ۱۲۶۸ مصادف است با ۳۱ اردیبهشت می توان به احتمال قریب به یقین سال وفات ایشان را سال ۱۲۶۸ تعیین نمود. تصویر شماره (۱) در انتهای این پژوهش تصویر صفحه انجامه نسخه کتابت شده توسط ملا محمدشریف است.
ملا محمود مدرّس: آنچه که نگارنده در لابلای نسخ خطی بدان دست یافته بود وجود همان پسر به نام ملا محمدشریف است. اما حسب گفته مؤمن ویسی پژوهشگر اهل کلاش و منتسب به خاندان علمی صدیقی کلاشی، ملا مصطفی فرزند دیگری به نام ملا محمود داشته که به مدرّس معروف بوده و ابوی عالم بزرگ ملا فتح الله خطیب بوده است (مصاحبه با مؤمن ویسی).
4-2- اساتید و محل زندگی و تحصیل ملا مصطفی
در خصوص موارد فوق اطلاعات آنچنانی در دست نیست اما بازگو کردن اندک اطلاعات موجود می تواند سرنخی برای پژوهش های آتی باشد. نظر به مدرّس بودن ملا عبدالله کلاشی، طبیعی است که فرزندان وی بخشی از علوم دوازده گانه را نزد ایشان فرا گرفته باشند. این موضوع در نسخه های خطی کتابت شده توسط فرزندانش انعکاس داشته مثلاً ملا موسی در حاشیه یکی از نسخه خود چنین نوشته است: "بلغ قراءة هذا الکتاب إلی آخره مع کتابة الحاشیة وتصحیحها عند أبي مولانا عبدالله کلاشي" (یارەحمەدی، ۱۵۵:۲۰۲۳).
ملا مصطفی نیز در دو جا به این موضوع اشاره داشته. در صفحه ۹۵ مجموعه نسخ خویش چنین نوشته است: "کتبه الحزین مصطفی في محل خان عاشور في خدمة أبي عبدالله".در صفحه ۱۱۲ هم اینطور مرقوم نموده است."في خدمة ملا عبدالله کلاشي الأصل في محل خان آشور". پس می توان نتیجه گرفت که ملا عبدالله از اساتید ملا مصطفی بوده است.
در انتهای یک یادداشت مرتبط به علم استعاره در صفحه ۵۴ جمله "هکذا أفادني أستاذي مولانا عبدالقادر السیسي؟" علیرغم کندوکاو فراوان در خصوص این شخصیت اطلاعاتی حاصل نشد. عموماً واژه سیسي یا سیستي باید نام محل زندگی فرد مذکور و یا نام قبیله منتسب به وی باشد که نام مکان یا طایفه ای مشابه به این واژگان پیدا نشد. نظر به حضور ملا مصطفی در منطقه، به نظر می رسد که مولانا عبدالقادر هم یکی از علمای این دیار بوده باشد که گذشت زمان وی را به بوته فراموشی سپرده است.
در خصوص محل تحصیل ملا مصطفی، ایشان هم اشاره به دو جا داشته است که گویا محل زندگی وی و پدرش نیز بوده است. یکی از این اماکن، خان عاشور یا خان آشور است که در سطور بالاتر بدان اشاره شد. خانه عاشور هم اکنون با نام خانه شور نام یکی از دهستان بخش مرکزی ثلاث باباجانی است.
مکان دیگری که نام آن در نسخ خطی ملا مصطفی ذکر شده "بادیه سرپان" است. سرپان نام دشتی در نزدیکی روستای شیخ صله از توابع ثلاث باباجانی است. در حین کتابت نسخه خطی رسالة الوضعیة ملا مصطفی در دشت سرپان بوده است. از آنجاییکه در نسخ خطی کتابت شده توسط ملا موسی هم در چند جا نام این بادیه ذکر شده (یارەحمەدی، ۱۵۵:۲۰۲۳) لذا به نظر می رسد دشت سرپان در آن زمان محل سکونت و چه بسا محل تدریس ملا عبدالله بوده است.
3- آثار ملا مصطفی
در این بخش به معرفی آثار مکتوب بر جای مانده از ملا مصطفی کلاشی خواهیم پرداخت. یگانه اثر مکتوب باقی مانده از ایشان یک مجموعه نسخه خطی است که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت. پس از آن توضیحات مبسوطی در خصوص یک برگ یادداشت ارزشمند کتابت شده توسط ملا عبدالله و ملا عیسی خواهیم داد و نهایتاً در بخش ملا مصطفی و شعر، به معرفی و بررسی اشعار نویافته وی میپردازیم.
1-3- مجموعه نسخه خطی
این مجموعه مشتمل بر پنج رساله و به زبان عربی است. تعداد صفحات آن ۲۰۶ صفحه میباشد. سال نگارش این مجموعه ۱۲۰۸ هجری قمری بوده و هم اکنون با شماره بازیابی ۶۰ در کتابخانه مرکز ژین در شهر سلیمانیه نگهداری میشود. متن اصلی این مجموعه از صفحه پنجم شروع میشود. چهار صفحه آغازین این مجموعه که به نظر میرسد از همان کاغذ مورد استفاده در مجموعه است ابتدا خالی بوده و بعدها توسط خریدار یادداشتهایی در آن قلمی شده است. در صفحه اول شخصی به نام احمد خلیقی که خریدار این مجموعه بوده چنین نوشته است: "این کتاب که مشتمل (بر) پنج رساله است مؤرخه ۳۳/۹/۹ از برادر ملا حسن خلتی (خلیقی)؟ سنندجی در مقابل ۲۵ ریال ابتیاع نمودم. امید است که موفق بر مطالعه آن شوم - احمد خلیقی ابن ملا عبدالخالق المدرّس رحم الله تعالی الإبن و الأب". به نظر می رسد خریدار برادر ملا حسن مدرّس و هردو فرزند ملا عبدالخالق کوله ساری بوده اند.
صفحه دوم آن خالی از نوشته است. در صفحه سوم و در قسمت بالای صفحه یادداشتی در مورد حروف ابجد کتابت شده است و پایینتر از آن هفت بیت از شعر معروف جامی با مطلع "کی بود یارب که رو در یثرب و بطحا کنم" در سال ۱۳۵۱ توسط خلیقی کتابت شده است و در آن اشاره نموده که از روی خط مولانا عبدالله غفوری این ابیات را تحریر نموده استصفحه چهارم نیز همچون صفحه دوم فاقد نوشته است. متن رساله اول از صفحه پنجم شروع میشود. در پایین توضیحات مفصلی در خصوص هر کدام از رسالههای پنجگانه داده خواهد شد.
1-1-3- رساله اول (شرح ابو البقاء علی الرسالة الوضعیة)
این رساله در علم وضع و به زبان عربی است. تعداد صفحات آن ۲۲ صفحه بوده که هر صفحه خود نیز مشتمل بر ۱۳ خط می باشد. شماره بازیابی آن 1/60 است. اکثر صفحات این رساله فاقد حاشیه نویسی است. اندک حواشی کتابت شده در کناره های صفحات این رساله، ذکر آرای علمایی همچون یوسف أصم، ابراهیم آلانی و جامی چوری است. ملا مصطفی اینچنین کتابت رساله مذکور را به پایان رسانده است. "کتبه مصطفی ابن مولانا عبدالله ابن مولانا صالح ابن مولانا مصطفی کلاشي الأصل ابوبکري نسباً وشافعي مذهباً في آن اذان الظهر في بادیة المشهور بسرپان في سنة ۱۲۰۸". در همین صفحه انجامه که تصویر آن در انتهای این پژوهش با شماره (۲) قرار داده شده ملا مصطفی این عبارت را نوشته است. "کتبت هذا الکتاب من أوله إلی آخره في یوم واحد بلا کتابة حاشیته" یعنی این کتاب از آغاز تا پایان بدون حاشیه در یک روز کتابت نمودم. غیر از موارد مذکور، نکته قابل ذکری در این رساله وجود ندارد.
2-1-3- رساله دوم (رسالة عصام الدین في الإستعارة)
همانطور که از عنوان آن پیداست موضوع این رساله علم استعاره عربی است. صفحات آن هفت صفحه و هر صفحه دارای ۱۲ سطر می باشد. حواشی مرتبط با متن رساله در تمام صفحات آن کتابت شده است. نام جامی چوری، عبدالله کلاشی و عبدالله بن حیدر در حاشیه صفحات این رساله ذکر گردیده است. نظر به کوتاه بودن این رساله، حاشیه غیر مرتبطی در آن دیده نمی شود. این رساله دارای شماره بازیابی 2/60 می باشد.
3-1-3- رساله سوم (شرح رسالة عصام الدین في الإستعاره)
این رساله ۸۳ صفحه دارد که هر صفحه آن تقریبا هفت سطر است. این رساله همانند رساله قبلی در علم استعاره است. سراسر صفحات این رساله مزیّن به حاشیه نویسی شده است. شماره بازیابی آن 3/60 می باشد. در حواشی صفحات این رساله آرا و نام علمای زیادی آمده است از جمله: حسن چلپی، جامی چوری، حسن زیباری، احمد بن حسن ماوراني، عبدالله ماوراني، عبدالله کلاشی، عبدالله بن حیدر، شرانشی، رسول سورچی، احمد بن حیدر، زین الدین، و الجزري. در انتهای صفحات این رساله دو تک بیت زیر از بیسارانی شاعر بزگ کُرد آمده است.
ئهگهر به گڵکۆم ڕات گنۆ تهقدیر |
| سهنگ ئهڵحهدم مهبۆت دامانگیر |
دهرێغ جه خاودا شامار بگهستام |
| چهنی بێبهینهت بهینهت نهبهستام |
علاوه بر این دو بیت از بیسارانی، سه تک بیت دیگر وجود دارد که در بخش ملا مصطفی و شعر بدان خواهیم پرداخت. در صفحه ۱۱۵ یک دستور پزشکی برای رفع بواسیر کتابت شده و کاتب آن را مفید و مجرب دانسته است.
4-1-3- رساله چهارم (شرح گل احمد بر استعاره)
این رساله در بردارنده ۲۸ صفحه ۱۳ سطری است، بر خلاف رساله های دوم و سوم این رساله دارای کمترین میزان حواشی و تعلیقات است. اکثر صفحات آن فاقد هر گونه حاشیه نویسی است. ملا مصطفی در انجامه این رساله چنین نوشته است "تمت شد من ید ذل ذلیل مصطفی ابن عبدالله الکلاشي غفر الله لهما آمین في یوم سه شنبه دویم شهر رمضان المبارک". تصویر این صفحه به شماره (3) در انتهای این پژوهش آمده است. این رساله به شماره 4/60 در کتابخانه مرکز ژین نگهداری می شود.
5-1-3- رساله پنجم (رسالة جهة الوحدة لمحمد امین)
این رساله ۵۳ صفحه ای است و هر صفحه هم ۱۳ سطر دارد. شماره بازیابی آن 5/60 می باشد و به لحاظ اهمیت، این رساله بسیار با اهمیت تر از چهار رساله قبلی است چرا که در بردارنده یک سه بیتی در وصف زمستان و یک منظومه بلند به کُردی است که در بخش ملا مصطفی و شعر بدان خواهیم پرداخت. علاوه برآن دارای حاشیه نویسی زیادی است که عمدتاً مرتبط با متن رساله است و در آن دیدگاه علمایی همچون زین الدین، عبدالله بن حیدر، قاسم، یوسف، عبدالله کلاشی، علی بن زکی، داود، خلخالی، میرزا جان، حسن چلمی، ابراهیم آلانی و عبدالرحمن بن محمد منعکس گردیده است.
نکته جالبی که در دو جای این رساله و نیز در یک جا از رساله سوم آمده عبارت کوتاهی به زبان کردی است. در رساله سوم صفحه ۱۱۲ چنین نوشته است " کتبته من بۆ خۆم لا لأجلک ..." یعنی من برای خودم نوشتم نه به خاطر تو. در رساله پنجم و در صفحه ۱۵۹ نوشته است "کتبه ئەمن لە بۆ خۆم". در صفحه ۱۸۵ نیز عبارت کوتاهی با همان مضمون نوشته است "کتبه ئەمن لأجل خۆم". هر چند ملا مصطفی از یک عبارت کردی بسیار کوتاه دو یا سه واژه ای بهره برده اما به جهت قدمت استفاده از واژگان کردی آن هم به لهجه جافی و سورانی می تواند جالب توجه باشد. پایان بخش کتابت این رساله این متن از ملا مصطفی است. "تمت الکتاب المسمی بمحمد أمین علی ید أضعف العباد مصطفی ابن ملا عبدالله ابن صالح ابن مصطفی کلاشي الأصل" تصویر شماره (4) انتهای این پژوهش مربوط به صفحه انجامه این رساله است.
2-3- یک برگ یادداشت بسیار ارزشمند
بین رساله چهارم و پنجم مجموعه نسخه های خطی کتابت شده توسط ملا مصطفی کلاشی یک برگ یادداشت بسیار مهم قرار دارد که ارزش این چند سطر یادداشت به زعم نگارنده، بیشتر از کل مجموعه مذکور پنج رساله ای نباشد کمتر نیست، چرا که حاوی نکات بسیار مهمی است که شرح آن در ادامه به تفصیل خواهد آمد.این صفحه شامل سه بخش است.
بخش اول: در وسط صفحه این عبارت کتابت شده است: "تاریخ تولد فرزند دلبند ارجمند عیسی طول الله عمره العزیز بجاه من لا نبي بعده آمین در یوم دوشنبه بیست و سه از اختیارات در ماه مبارک ذی الحجة الحرام سنه ۱۱۹۳ واحمد کذلک ۱۱۸۳ و مصطفی کذلک سنه ۱۱۸۶ و موسی کذلک سنه ۱۱۸۸". بنا به قرینه عبارت "فرزند دلبند ارجمند" به نظر می رسد، یادداشت وسط صفحه توسط ملا عبدالله کلاشی کتابت شده باشد و در این صورت اولین دستخط باقی مانده از ایشان است و طبیعتاً تاریخ کتابت این عبارت قدیمی تر از دو بخش دیگر خواهد بود. در عبارت مذکور تاریخ ولادت چهار تن از فرزندان ملا عبدالله بزرگ کلاشی ذکر شده است. اهمیت این چند سطر در آن است که تاکنون نه تنها سال ولادت این چهار برادر بر همگان مستور بوده بلکه تقدم و تأخر سنی آنها نیز نامشخص بوده است و اکنون با استناد به این سند می توان سال ولادت چهار تن از فرزندان ذکور ملا عبدالله که هر کدام از آنان بعدها از علمای طراز اول خطه جوانرود بوده اند، مشخص نمود. تعیین سال دقیق ولادت ملا مصطفی کلاشی در این پژوهش با استناد به همین برگه یادداشت بوده است. بر این اساس ملا احمد متولد سال ۱۱۸۳ ه. ق بزرگتر از سه برادر دیگر و پس از وی ملا مصطفی است که متولد سال ۱۱۸۶ و دو سال بعد از ایشان ملا موسی به دنیا آمده است و کوچکتر از همه آنها ملا عیسی است که محبوب پدر بوده و تاریخ دقیق ولادت ایشان (روز، ماه و سال) در این یادداشت مرقوم گردیده است. نگارنده که احوال و آثار ایشان با تکیه بر نسخ خطی را در قالب مقاله ای در پژوهشنامه ادب کردی به چاپ رسانده برای اولین بار تاریخ دقیق وفات ایشان را با تکیه بر یادداشتی از ملا موسی کلاشی تعیین نموده بوده که با این سند اکنون تاریخ دقیق ولادت و وفات این عالم بزرگ مشخص گردیده است.
بخش دوم: در بالای عبارت مذکور به صورت حاشیه، متنی به شرح زیر نگارش یافته است. "تولد این عاصی مسمی به عیسی که در هزار و صد و نود و سه بود از هجرت خیر البشر صلی الله علیه و سلم. مادام القضاء والقدر مدت حیات فقیر در این دار المحنت دنیا به هزار و دو صد و چهل و یک رسید و به قدر وسع و طاقت در کسب علم و کمال کوشید هر چه لایق بودیم معطی بی مانع عطا فرمود و علوم رسمی که دوازده اند به مجردی پیش از متأهل شدن در ایام حیات مرحومین والدین به اتمام رسید. در تاریخ هزار و دوصد و سی و یک پنج سال در زمان حیات ایشان به تدریس شاغل بودیم به مجردی، و در آن وقت به رحمت ایزدی پیوستند. بعد از رحلت ایشان پنج سال دگر با فاله؟...... و استفاده علوم رسمی و شرایع و مصاحبت فقهاء شاغل و در آن حدیث الأمور مرهونة بأوقاتها صادق آمد، نقد تجردی به مفت از دستم بیرون رفت و زنجیر زوجیت در هر دو پایم نهاده شد به کرم عمیم کریم. امیدوارم عاقبت را خیر کناد. بمحمد وآله الأمجاد"
پرواضح که این بخش با تأخر زمانی چند ساله که تعیین دقیق آن برما مستور است توسط ملا عیسی نگارش یافته است. این بخش نیز دربردارنده نکات مهمی به شرح زیر است. این متن در سال ۱۲۴۱ کتابت گردیده است. سال وفات ملا عبدالله کلاشی که تاکنون اطلاعی دقیقی از آن در دسترس نبوده، به وضوح در این متن آمده است و بر این اساس می توان تاریخ وفات ملا عبدالله را سال ۱۲۳۶ دانست چرا که ملا عیسی متن مذکور را در سال ۱۲۴۱ کتابت نموده است و در بطن آن نوشته سال ۱۲۳۱ شروع به تدریس نموده که پنج سال پس از آن پدرش ملا عبدالله در قید حیات بوده و پنج سال پس از وفات ایشان نیز مشغول به تدریس بوده است. لذا سال آغاز تدریس ملا عیسی ۱۲۳۱ بوده که پنج سال پس از آن یعنی سال ۱۳۳۶ پدرش از دنیا می رود و پنج سال پس از این تاریخ که مصادف است با سال نگارش این متن مشغول تدریس بوده است. بر اساس یادداشت مذکور، ملا عیسی در سن ۴۸ سالگی زندگی مشترک را تشکیل داده است، چرا که سال ولادت ایشان ۱۱۹۳ و سال ازدواج ایشان ۱۲۴۱ بوده است.
بخش سوم: این بخش نونویس است و کاتب آن همان احمد خلیقی خریدار مجموعه است که پیشتر در خصوص وی سخن رانده شد. وی در این برگ یادداشت با تقلید از نوشته ملا عیسی مطلبی نوشته است که بر اساس آن سال ۱۳۲۶ قمری متولد شده و سال ۱۳۵۰ تأهل را برگزیده است. وی این یادداشت را سال ۱۳۸۴ هجری قمری کتابت نموده است. تصویر شماره (5) در انتهای این پژوهش در واقع تصویر این برگ یادداشت است
3-3- ملا مصطفی و شعر
طبع روان و قریحه شعری میان خاندان علمی صدیقی کلاشی در میان بسیاری از علمای این خاندان ساری و جاری بوده است. به عنوان مثال از میان برادران ملا مصطفی مورد پژوهش ما، ملا عیسی شاعری معروف بوده است که با مولوی تاوگوزی شاعر بنام کرد مشاعره داشته است. ملا موسی برادر دیگر وی نیز طبع شعری داشته و علاوه بر چند تک بیتی نو یافته از وی، منظومه کوتاهی در علم استعاره به زبان فارسی سروده است که متن کامل آن در شماره ۴۱ مجله خال منتشر شده است. ملا احمد کلاشی هم شاعری با قریحه شعری روان بوده که نگارنده شرح احوال و آثار و تصحیح اشعار ایشان در دست کار دارد. ملا مصطفی هم از این موهبت بیبهره نبوده است در مجموعه نسخ خطی کتابت شده توسط وی که پیشتر در مورد آن صحبت شد، به ویژه در رسالههای سوم و پنجم ابیاتی را کتابت نموده است که با احتیاط میتوان آنها را به خود ایشان نسبت داد. در رساله سوم این دو تک بیتی به ترتیب در صفحات ۴۹ و ۹۸ آمده است.
ئهوسا که باڵات مهبینوو به چهم |
| بێئهرواح مهبوون چوون پهروانهی شهم |
بهو دیدهی سیای بێسورمهی کۆی توور |
| بدیه یانهی کێت نهکهردهن خاپوور |
البته در صفحه ۹۸ بیت اول با اندکی اختلاف مجددا آمده است.
وەختێ کە باڵات مەبینۆ بە چەم |
| بێ ئەروا مەبۆ چون پەروانە و شەم |
در رساله پنجم سه بیت کردی منتسب به ملا مصطفی در توصیف زمستان آمده است این سه بیت به شرح زیر است.
فهسڵ زمستان یهخبهندان سهخت |
| ههوای خهزانڕێز، بورج واد وهخت |
چهتر چناران جه سهر ڕێزان بی |
| سایهی چهمهنان چهمهنبێزان بی |
داران سیا بی چوون سفتەدڵان |
| بوڵبوڵ نمهوهند شانامهی گوڵان |
نامه مجنون به لیلی
داستان لیلی و مجنون از داستا ن های منظوم پربسامد در ادب عربی، فارسی و کردی است و شعرای مختلفی در ادوار مختلف در این زمینه طبع آزمایی نموده اند. بخشی از این داستان مربوط به نامه نگاری میان این دو شخصیت است. محوریت اصلی این نامه ها برفراق و جدایی دو دلداده از یکدیگر است که به دلیل شرایط حاکم بر جامعه و محیط بسته اجتماعی تنها راه ارتباطشان قاصد و نامه نگاری است (علیزاده، ۱۳۹۳: ۷۹). در بیست صفحه پایانی رساله پنجم مجموعه کتابت شده توسط ملا مصطفی منظومه ای ۷۶ بیتی کتابت گردیده است. این سروده در واقع نامه مجنون به لیلی است که ابیات آن نه به صورت یکجا بلکه یک یا دو بیت در بالا و پایین صفحه های رساله پنجم قرار گرفته است و از آنجاییکه داستان منظوم لیلی و مجنون و نامه نگاری های آن دو به یکدیگر همانطور که گفته شد در ادب کُردی نمود پررنگی داشته است و از طرفی ملا مصطفی، به وضوح سراینده این ابیات را مشخص ننموده، لذا نگارنده با صرف زمان نسبتاً زیادی مجبور به تطبیق ابیات این سروده با دیگر سروده های کُردی لیلی و مجنون قبل از زمان کتابت این ابیات شد، و پس از تطبیق با اشعار خانای قبادی، ملا ولدخان و چند منظومه ناشناس دیگر، مشابهتی یافت نشد. پرسش از تنی چند از محققین برجسته و متخصص در زمینه ادبیات کردی هم نتیجهای در بر نداشت، و ابیات این منظومه برای همه تازگی داشت. لذا با عنایت به موارد فوق با احتمال زیاد نه با قاطعیت، میتوان منظومه مذکور را منتسب به خود مصطفی کلاشی دانست. خاصه آنکه برخی از ترکیبات به کار رفته در این ابیات در ادب کردی مسبوق به سابقه نیست. اگر این سروده را به ملا مصطفی کلاشی نسبت دهیم و در آینده ادله کافی برای تأیید صحت این انتساب به دست بیاید، در این صورت باید دنبال بخش های دیگری از منظومه لیلی و مجنون سروده ملا مصطفی بود. نظر به اهمیت و نویافته بودن این سروده، کل ابیات آن با مساعدت های بی دریغ استاد عبدالله حبیبی تصحیح و متن آن در پایین خواهد آمد. با این توضیح که در سه مصراع نقطه چین گذاشته شده که در واقع این بخش از بین رفته است.
نۆتاج وەفا به تارهکت بۆ | (1) | بەین نۆبەستەی موبارەکت بۆ |
یار نۆ ئهرسهد گهنجش فێشتهرهن | (2) | به یار کۆنه کهی وهراوهرهن؟ |
چێش بی کە پایەی بەین نۆ بەستی | (3) | مەر عەهد و پەیمان وهرین شکەستی؟ |
مهر هەرکەس غافڵ بەین نۆ مەبۆ | (4) | بێ شەرت و ئێقرار وێنەی تۆ مەبۆ؟ |
کۆن شەرت و ئێقرار سەوگەند مەوەردی؟ | (5) | بە سەوگەند وێت وەفا نەکهردی |
ئەگەر نەمەندەن شەرت یاریمان | (6) | کۆ شیهن حەقای نمەکخواریمان؟ |
بێشەرتان شەیتان دەستگیرشانەن | (7) | مەر عەهد و پەیمان بە ویرشانەن |
بێشەرتان هیچ حەق نمەک نەداران | (8) | زوو غافڵ مەبان جه ڕا مهسپاران |
من بام بە فیدات بە یانەمەوە | (9) | مەیلت کەرەم کهر بوانهمهوه |
یار نۆ ئەرسەد گەنجش فێشتەرەن | (10) | بە یار کۆنە کەی وەراوەرن |
وهراوهر مهگهر کهسێو کهردهبۆ | (11) | تەرسا بۆ سوجدەش وه بوت بەردەبۆ |
چوونکە جای قولاب مهیرت کەردەن گیر | (12) | زینهار جە دینت، ههر بوزیم به ویر |
ئەرێ هەی کەچباز، ڕاچەفت، بێوهفا | (13) | تێلێسم مەرجان جادووی پهڕجەفا |
بە بەینهتداری گەزافت مەدا | (14) | تمەز کە گەزاف خەلافت مەدا |
بە بێبەینهتی شنەفتم کارت | (15) | بە هەرزە بەرشی قەوڵ و قەرارت |
سەبرت بە مهینهت، خاکت به خار بی | (16) | مایەت بە مایەی بید و چنار بی |
ئەرسەد سایەدار سایهپەروەر بی | (17) | پەرێ من درەخت باغ بێبەر بی |
ئاب نهی داشتم، بەر بیدکاڵام | (18) | مایەی هەردوو بین بە بەژن باڵام |
ئیسه مایه پووچ ڕهنجهڕۆوهنان | (19) | بێبهری جه باغ باڵای تۆوهنان |
پهی چی نمانای مهوبهت بهی سهردی | (20) | مهگهر تاو مهیل وهرین کهم کهردی؟ |
ها دای به لاودا ڕهنج بهردهمان | (21) | بهر مێوهی باغ جێنهوهردهمان |
چهنی تۆ ڕهنجێ به بێجا بهردیم | (22) | چمان پاس نهی بووریا کهردیم |
ئهو کهسه تۆ بهرد، من گوڵان بێزام | (23) | نیازم ئێدهن نهیاوۆ به کام |
بێنهسیب جه باغ بهژن باڵات بۆ | (24) | ڕوو کهردهن نهخش خاڵ ئاڵات بۆ |
شهربهت نهچهشته وێڵ بۆ به تووندا | (25) | دهربهدهر گێڵۆ نه دهریای هووندا |
ئوفتادهی زهبوون بێدهسهڵاتم | (26) | چهمهڕای تۆنان ها چێگه ماتم |
ساتێ خۆشڕهنگن گوڵان گوڵزار | (27) | بهڵێ پهرێشان پهیدا مهبۆ خار |
لادێ نامشان مهکهران مهنشوور | (28) | بهڵێ چراشان هیچ نهدارۆ نوور |
جه سهودای خاڵت بهوتهور ئاما پێم | (29) | نمهشناسانێم هامسهران وێم |
پهی تۆ چهند تانهی بهدانم کێشان | (30) | نمهتاوو دیان به قهوم و خوێشان |
مێوهی باغ تۆ یهکێ ههنی وهرد | (31) | وهنهوشهت چنی، سهیر باغت کهرد |
من نوور دیدهم پهرێ تۆ کهم بی | (32) | من ئهروام پهشتان پهژاره و خهم بی |
............ فگار تۆ | (33) | من زهرد بیم به زام تیر خار تۆ |
من جهور جهفای بیابانم بهرد | (34) | من هامنشینی وهحشیانم کهرد |
من به مهیر تۆ کهڵپۆسم پۆشا | (35) | من تاو عهشقم پهی تۆ خرۆشا |
من به سهنگ سهخت منداڵانهوه | (36) | من پهنام مهبهرد به یاڵانهوه |
من وێڵ بیم پهی خاڵ جواهێردانه | (37) | من ئهڵڵام پێکا یانه به یانه |
من تهرک مهجلێس گهنج و ماڵم کهرد | (38) | من یاهووی سوورت سپیلاڵم کهرد |
من به مهیر تۆ وێڵ هۆزان بیم | (39) | من چوون پهروانان سفتهسۆزان بیم |
من پهژارهی تۆ وارا پێمهدا | (40) | من گۆل ئهسرین شهو نه جێمهدا |
من بێتۆ جه لام خهمان ئهنگێزا | (41) | من دهرد مهینهت جه دیدهم خێزا |
من کێشام تابشت تانهی بهدکاران | (42) | من بیم به زوخاڵ مهندهی ههواران |
خیاڵت به داخ به دوودمان بی | (43) | ئاخر جه سهودات یه سوودمان بی |
گا گا به زوان مهدای فرێوم | (44) | گا گا مهواتت ها بار لێوم |
به بار لهبان لێوهت کهردانێ | (45) | قهرار و ئارام ئهروات بهردانێ |
بێمروهت نه تۆ ئاواتوهستم بی | (46) | بینایی دیده و عاسای دهستم بی |
مهر کهم کهردهبێ عهقڵ و فام وێت | (47) | نهتهرسای جه ئاﮬ زهدهی زام وێت |
خهوف ڕۆی مهحشهر نهبی به یادت | (48) | بێنهوای چوون من بکهرۆ دادت |
...... ئهو ڕۆ مهبهران | (49) | دهست شهرت و شۆن بهینهت مهدهران |
ئهرسهد بوومشان چوون سپیشهمهن | (50) | ئهوانیچ چوون تۆ وهفاشان کهمهن |
بێتاویم جه تاو جهفای بێشۆوهن | (51) | کهمفامیم جه ههوڵ پهژارهی تۆوهن |
ئهگهر مهتهرسی جه ڕۆی عهرهسات | (52) | با بێبهر نهبۆ ڕهنجمان جه لات |
ئهوسه به کهسێ مهبینووت هامدهم | (53) | ئهوسه من چرکهی عومرم مهبۆ کهم |
نمانای خاڵت جه دیدهم کهمهن | (54) | ڕۆشنیت به دین کام سپیشهمهن؟ |
من چێگه خجڵ به خهمانهوه | (55) | سهرگهردان به کار زمستانهوه |
تۆ چۆگه پڕشنگ تاو جۆشتهن | (56) | چهنی بێغهمان عهیش و نۆشتهن |
من چێگه بهکونج بیابان یانه | (57) | هامڕای وهحشیان دهیری دێوانه |
تۆ چۆگه به بهرگ سهلخ سهوفهوه | (58) | پهرێ خهمگینان نیت به خهوفهوه |
من چێگه زهبوون ئوفتادهی بێزهین | (59) | ڕووگهردان جه تاو تانهی مهنا و مهین |
تۆ چۆگه ساحێب گهنج و خهزێنه | (60) | جه لات حازرن سهدههزار وێنه |
من چێگه غهریب دوورکهفتهی یاران | (61) | سیای دوودئهنگێز چوون سفتهی داران |
تۆ چۆگه به بورج یار نۆوهوه | (62) | به خاڵ غهبغهب ئهشههد بۆوهوه |
تۆ وێت مهزانی من بهو بهینهتم | (63) | فامبهردهی خهیاڵ ئهو خاڵ و خهتم |
گلهیی بێحهد، لهب بهستهی ڕازان | (64) | دوورهن جه تهریق شهرت عهشقبازان |
جهوپهی گلهییم کیاستهن بێشۆ | (65) | من نهبێم ئومێد بێبهینهتی تۆ |
ئهرسهد پهشێوی بهخت تاڵهمهن | (66) | زهڕهی مهیر تۆ گهنج ئاڵهمهن |
ڕێزهیێ جه ڕاز لهفز شهربهتڕێز | (67) | مهبهرۆ ئافات دووسهد ڕهستاخێز |
چێگه زێندهگیم به خیاڵتهن | (68) | به باد شهماڵ زوڵف و خاڵتهن |
خاک وهتهنت چوون تووتیامهن | (69) | مهیرت ئافتاب شهو سیامهن |
خهمت قاڵبم ئاستهن به پاوه | (70) | مهیرت مهبهرۆ پای من به ڕاوه |
ئهگهر نمهبیم من پهژارهی تۆ | (71) | ئهی هوو تهن مهبی به خاک نهیکۆ |
مهجنوون جه هێجران ههرتا که تاوا | (72) | نویسا ههرچی به خاتر یاوا |
..... سهودای سپی گوڵ | (73) | سیا کهرد به دوود ئهندووی داخ دڵ |
لهنگ لاڵ زوان پهی لهیلێ لێوه | (74) | موهر موحهبهت وێش نیا پێوه |
چوونکه به کارش خودا نازر بی | (75) | پهیک پهڕهنده پهرێش حازر بی |
دا به دهست پهیک پهڕهندهی تێژپهڕ | (76) | بهرد بهو خاک پای زهڕستوون زهڕ |
سخنی در باب انتساب شعر "نەوبەر نەمامێ" به ملا مصطفی اول کلاشی
در خصوص ملا مصطفی کلاشی که سرودهای از ایشان در جلد اول کشکول محمود پاشای جاف با نام "نەوبەر نەمامێ" آمده است، و وی به عنوان ملا مصطفای اول که جدّ ملا مصطفای مورد پژوهش ماست، به زعم نگارنده سراینده سروده مذکور به احتمال بیشتر، می تواند ملا مصطفی فرزند ملا عبدالله باشد. طبیعتاً نگارنده ترجیح میدهد که با ادلّه محکم و متقن ثابت شود که همان ملا مصطفی اول سراینده آن سروده کشکول محمود پاشا باشد، چرا که در این صورت پیشینه شعر کردی در میان خاندان صدیقی کلاشی و منطقه جوانرود به سه نسل قبلتر و حداقل ۱۰۰ سال عقبتر باز میگردد اما با عنایت به ادلّه غیرمحکم از جمله مضامین شعری می توان گزینه نسبت دادن منظومه مذکور به ملا مصطفی دوم را محتمل دانست. آنچه ذکر شد صرفاً یک احتمال است و صِرف یک احتمال در پژوهش های علمی نمی تواند محل تکیه و استناد باشد. جهت اثبات این امر نیاز به ارائه ادله متقن بیشتری است که نگارنده بدان دست نیافته است. لازم به ذکر است که برخی از محققین شعر مذکور را سروده شعرای دیگر مصطفی نام همانند شیخ مصطفی تخته و ملا مصطفی بیسارانی می دانند که با توجه به قلت اطلاعات نگارنده در این خصوص، ترجیحاً از هر گونه اظهار نظری اجتناب می نماید.
سخن آخر
آنچه که تقدیم گردید تلاشی متواضعانه در جهت معرفی یکی دیگری از علمای ناشناخته کرد خاندان صدیقی کلاشی بود. امید است پژوهش حاضر سرنخی برای انجام پژوهش های بیشتر در این خصوص باشد.
تشکر و قدردانی
جا دارد از مساعدت های استاد ارجمند جناب آقای مهندس عبدالله حبیبی در تصحیح ابیات مندرج در این پژوهش کمال تشکر و قدردانی داشته باشم که اگر ایشان نبود این ابیات با کیفیت حاضر ارائه نمی شد. همچنین از متولیان کتابخانه مرکز ژین آقایان استاد رفیق صالح و علی شیخ وهاب که زحمت ارسال فایل مجموعه نسخه خطی ملا مصطفی برای حقیر کشیدند نهایت تشکّر و تقدیر دارم.
نتیجه گیری
پژوهش حاضر به بررسی احوال و آثار ملا مصطفی کلاشی با تکیه بر یک مجموعه نسخه خطی به شماره ۶۰ نگهداری شده در کتابخانه مرکز زین شهر سلیمانیه پرداخته است و با استناد به اطلاعات مندرج در حواشی صفحات مجموعه مذکور، اطلاعاتی نویافته در خصوص احوال و آثار این شخصیت به دست آورده است که اهمّ آنها به شرح زیر است:
- ملا مصطفی از خاندان علمی صدیقی کلاشی است. وی فرزند ملا عبدالله بزرگ و برادر بزرگتر ملا عیسی جوانرودی و ملا موسی کلاشی بوده است. سال ۱186 هجری قمری به دنیا آمده است. اطلاعی از مدت حیات و سال وفات ایشان در دست نیست. وی دارای دو فرزند به نامهای محمد شریف و ملا محمود مدرس بوده که هر دو پا جای پای پدر و اجداد خویش گذاشتهاند و هردو عالم دینی بوده اند. ملا محمدشریف مدتی در روستای ترجان رحلت اقامت گزیده و سال ۱۲۶۸ ه. ق دار فانی را وداع گفته است.
- ملا مصطفی در محضر ابوی خود که مدرّس برجستهای در آن زمان بوده، علوم رایج حجره را فرا گرفته و مدتی در محضر مدرّسی دیگر به نام عبدالقادر السیسی یا السیستی بوده است.
- در خصوص محل زندگی ایشان اطلاعی در دست نیست، جز آنکه به هنگام کتابت مجموعه مذکور در خانه شور و بادیه سرپان از توابع ثلاث باباجانی کنونی سکونت داشته است.
- در خصوص آثار ملا مصطفی، خودِ مجموعه نسخه خطی مورد استفاده در این پژوهش که مشتمل بر پنج رساله و عمدتاً در زمینه علوم بلاغت و به زبان عربی است توسط ملا مصطفی کتابت گردیده است. ملا مصطفی در سال ۱۲۰۸ و زمانی که تنها ۲۲ سال سن داشته اقدام به نسخه برداری از این نسخه ها نموده است و حسب آنچه که در حاشیه نوشته، رساله اول را در مدت یک روز کتابت نموده است.
- ملا مصطفی طبع شاعری داشته و ابیاتی نو یافته منتسب به ایشان از این مجموعه نسخ خطی استخراج تصحیح و متن کامل آن در پژوهش حاضر ارائه گردیده است.
- علاوه بر موارد فوق در میان رساله چهارم و پنجم این مجموعه نسخ خطی، یک برگ یادداشت بسیار مهم وجود دارد که از چند جهت دارای اهمیت است. این یادداشت در سه برهه زمانی مختلف و توسط سه نفر کتابت شده است. بخشی از آن توسط ملا عبدالله کلاشی نوشته شده که در آن سال دقیق ولادت چهار تن از فرزندان خویش (عیسی، موسی، احمد و مصطفی) را نوشته است که علاوه بر اهمیت آن در مشخص کردن تاریخ ولادت چهار فرهیخته و شاعر کُرد، این خط اولین نمونه خط یافت شده از ملا عبدالله کلاشی است.
بخش دوم این یادداشت به خط ملا عیسی جوانرودی است که وی نیز اطلاعات گرانبهایی از جمله سال وفات پدرش ملا عبدالله، سال آغاز به تدریس و تأهل خود را نوشته است.
بخش سوم این یادداشت با فاصله زمانی بیشتر از صد و چهل سال در مقایسه با نوشته ملا عیسی و توسط خریدار این مجموعه نسخه خطی به نام احمد خلیقی کتابت گردیده و کاتب در آن با تقلید از نوشته ملا عیسی، چند سطری را یادداشت نموده که در مقایسه با دو بخش قبلی از اهمیت نسبتاً کمتری برخوردار است.
منابع
حەبیبی، عەبدوڵڵا (۲۰۲۲). کەشکۆڵی مەحموود پاشای جاف، بەرگی یەکەم، سنە: بڵاوکەرەوەی کوردستان.
صفی زاده، صدیق (1392). دیوانی بێسارانی، چاپی دووەم، سنە: بڵاوکردنەوەی کوردستان.
علیزاده، ناصر و غلامی کوتنایی، مارال (۱۳۹۳). بررسی محتوایی نامه نگاری های لیلی و مجنون نظامی و جامی، مجله مطالعات انتقادی ادبیات، دوره ۱، شماره ۳، صص ۹۴-۷۹.
کلاشی، مصطفی، مجموعه نسخه خطی، شماره ۶۰، کتابخانه مرکز (بنکەی ژین)، سلیمانیه.
محمود محمد صبري الجبة، محمد (۲۰۱۷). شرح شافیة ابن حاجب للفسوي، المجلد الأول، بیروت: دار الکتب العلمیة.
یاراحمدی، طارق(۱۴۰۲). ژیان و بەرهەمی مەلا عیسا جوانڕۆیی لە ئاوێنەی دەستنووسەکاندا، پژوهشنامە ادبیات کردی، دوره ۹، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۵، صص ۱۵۷- ۱۴۱.
یارەحمەدی، تاریق (۲۰۲۳). هەوڵێک بۆ ناساندنی مەلا مووسا کڵاشی، گۆڤاری خاڵ، ژمارە ٤۱، صص ۱۶۵- ۱۵۳.
مصاحبه با استاد مؤمن ویسی مؤرخه هشتم آبانماه 1402.
تصویر شماره (1) صفحه انجامه نسخه خطی شرح فسوی بر شافیه به کتابت ملا محمد شریف کلاشی
تصویر شماره (2) صفحه انجامه نسخه خطی "شرح رسالة العضدیة" کتابت شده توسط ملا مصطفی کلاشی
تصویر شماره (3) صفحه انجامه نسخه خطی "حاشیه گل احمد" کتابت شده توسط ملا مصطفی کلاشی
تصویر شماره (4) صفحه انجامه نسخه خطی "جهة الوحدة محمد امین" کتابت شده توسط ملا مصطفی کلاشی
تصویر شماره (5) تصویر برگ یادداشت مهم به کتابت ملا عبدالله کلاشی، ملا عیسی و ملا احمد خلیقی
A research on the life and works of Mulla Mustafa Kalashi, the anonymous poet of Javanrood region
(based on the collection of manuscripts)
Tariq Yarahmadi
Arabic language teacher and researcher of texts and manuscripts
Abstract
Mulla Mustafa Kalashi is one of the unknown poets and scholars of Javanroud region in the 13th century. Like many scholars of this country, his name is not mentioned in any book or tazkira, but based on the information found in the margins of the pages of a manuscript collection consisting of five treatises written by him and currently in the library of Jin center in The city of Sulaymaniyah is kept at number 60, it is established that he was the son of Mullah Abdullah Kalashi and the elder brother of the great Kurdish poet Mullah Isa Javanroudi and from the scientific family of Siddiqui Kalashi. In this research, we intend to investigate his status and works by analytical-descriptive method and relying on the information available in the aforementioned collection. Some of the results indicate that Mulla Mustafa in 1186 A.H. He was born, but there is no information about his life span and the year of his death. In addition to his proficiency and speed in the matter of writing, he has a psychic nature in writing poems in Kurdish language, especially love poems. The fact that he is ahead of some other poets of this country in terms of time shows the importance and position of Mullah Mustafa Kalashi in Kurdish literature in Javanrood region.
Keywords: Seddiqi family, Klashi scholars, Mullah Mustafa Klashi, Mustafa bin Abdullah
[1] . targh.yarahmadi@gmail.com