پرواز به آسمان یکی از آرزوهای دیرینة بشر بوده که در اسطورهها به زیبایی تبلور یافته است. در این جستار به واکاوی پنج اسطوره (کیکاووس در روایات ایرانی، نمرود در روایـات سامی، ووئی در روایـات چینی، ایـکاروس در روایات یونانی و اتنـه در روایات بین النّهرینی) که وجه غالب آن چکیده کامل
پرواز به آسمان یکی از آرزوهای دیرینة بشر بوده که در اسطورهها به زیبایی تبلور یافته است. در این جستار به واکاوی پنج اسطوره (کیکاووس در روایات ایرانی، نمرود در روایـات سامی، ووئی در روایـات چینی، ایـکاروس در روایات یونانی و اتنـه در روایات بین النّهرینی) که وجه غالب آن ها پرواز است، پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی همگونی های این روایات با یکدیگر و پاسخ به این پرسش است که آیا ممکن است همگونی های شگرف برخی از این روایات، دال بر تأثیر و تأثّر برخی ازاین روایات از یکدیگر باشد یا کنش برخی از شخصیّتهای یاد شده به دیگری نسبت داده شده باشد؟ با بررسی این پنج روایت روشن شد که داستانهای کیکاووس، نمرود و اتنه بیش ترین همگونی را با یکدیگر دارند و در واقع گویی به سبب همسانی برخی حوادث زمان پادشاهی کیکاووس و نمرود، داستان پرواز کیکاووس به نمرود نسبت داده شده است؛ هرچند قدمت روایت اتنه، نسبت به دیگر روایات بیش تر و امکان تأثّر دیگر روایات از آن قوی تر است.
پرونده مقاله
چکیده دنیای اسطوره و افسانه، دنیایی پررمزوراز و لبریز از اسرار ناگشوده است که از سدۀ نوزدهم به بعد، با ظهور رویکردهای مختلف اسطوره شناسی، کوشش شد که پرده از فروبستگی های دنیای اسرارآمیز اسطوره ها بگشایند و ژرف ساخت نمادین آن ها را بنمایند. در این جستار، بنا بر رویکرد چکیده کامل
چکیده دنیای اسطوره و افسانه، دنیایی پررمزوراز و لبریز از اسرار ناگشوده است که از سدۀ نوزدهم به بعد، با ظهور رویکردهای مختلف اسطوره شناسی، کوشش شد که پرده از فروبستگی های دنیای اسرارآمیز اسطوره ها بگشایند و ژرف ساخت نمادین آن ها را بنمایند. در این جستار، بنا بر رویکرد توصیفی تحلیلی، اسپ، یکی از بن مایه های اسرارآمیزی که در گسترۀ اساطیر نمودی نمایان دارد، در حماسه های منظوم و منثور بررسی شد و محقق گشت که اسب در اساطیر و متون حماسی منظوم و منثور، گاهی در کنار گاو و زن، نماد باران است. در اختیار داشتن آن برابر با در دست داشتن باران و از دست دادن آن برابر با نباریدن باران است. اسب هایی مانند رخش و شب رنگ بهزاد، گاه بهوسیلۀ اهریمنان دزدیده می شوند و یکی از خویش کارهای مهم ایزدان یا پهلوانان، برگرداندن این اسب ها به سرزمین ایران است؛ چنانکه دو اسب یادشده گاه به سرزمین توران برده می شوند که با توجه به قراین متعدد، می توان چنین استنباط کرد که اسب دزدی نیز مانند دزدیدن گاو و زن در اسطوره و باورها نماد باران دزدی و برگرداندن آن، نماد باران آوری است.
پرونده مقاله
خاندان رستم در حماسههای ایرانی پیوند بسیاری با جادو₋درمانگری و شمنیسم دارد. احتمال میرود این خاندان یکی از انجمنهای اخوت آریایی پر نفوذ در ایران بوده باشد. در این انجمنها فرد پیش از شمن یا پهلوان شدن تشرف مییافته و علاوه بر جنگجویی، توانایی ارتباط با جهان زیرین ی چکیده کامل
خاندان رستم در حماسههای ایرانی پیوند بسیاری با جادو₋درمانگری و شمنیسم دارد. احتمال میرود این خاندان یکی از انجمنهای اخوت آریایی پر نفوذ در ایران بوده باشد. در این انجمنها فرد پیش از شمن یا پهلوان شدن تشرف مییافته و علاوه بر جنگجویی، توانایی ارتباط با جهان زیرین یا جهان مردگان را برای ارتباط با ارواح مردگان و درمان بیماری به دست میآورد. دو داستان دربارة رستم در حماسههای ملی ایران با دو مفهوم تشرف و سفر به جهان زیرین یا جهان مردگان در رابطه است. نخست داستان ببر بیان که مقام تشرف رستم به انجمنهای شمنی₋جنگجویی است و دیگر هفت خان رستم که نمودی از سفر به جهان زیرین است. در این مقاله به بررسی نشانههای آیینهای شمنی در این دو داستان پرداخته شده و در نهایت مشخص میشود که هفتخان رستم بر خلاف هفتخان اسفندیار مقام تشرف او نیست؛ بلکه روایتی از سفر شمن به جهان ارواح برای بازگرداندن روح بیمار است.
پرونده مقاله
چکیده نظریّة توهّم توطئه یا پارانویا، یک نظریّة مدرن سیاسیست که بر اساس آن، حاکم پارانوییک چنین می اندیشد که تمام کاینات در حال توطئه چینی علیه اوست و کشور را پیوسته دستخوش توطئه و براندازی از سوی دیگران می داند. او گاه بعمد می کوشد با توسّل به توهّم توطئه، نامشروعبودن چکیده کامل
چکیده نظریّة توهّم توطئه یا پارانویا، یک نظریّة مدرن سیاسیست که بر اساس آن، حاکم پارانوییک چنین می اندیشد که تمام کاینات در حال توطئه چینی علیه اوست و کشور را پیوسته دستخوش توطئه و براندازی از سوی دیگران می داند. او گاه بعمد می کوشد با توسّل به توهّم توطئه، نامشروعبودنِ حکومت خود و مشکلات داخلی را از کانون توجّه واقع شدن دور کند و توجّه مردم را به توطئه ها و کانون های بحران بیگانگان معطوف دارد. در این جستار با تحلیل داستان گشتاسپ بر مبنای نظریّة توهّم توطئه ، چنین استنباط می شود که گویا گشتاسپ نیز به دلیل چنین توهّمی، از یک هرم قدرت (لهراسپ، اسفندیار، رستم) سخت می هراسیده و از این رو در پی توطئه پردازی برای در دستداشتن یا از میان بُردنِ هر سه رقیب برآمده است. بنابراین شاید سخن چینی های گرزم و در بندشدنِ اسفندیار، اقامت دوسالة گشتاسپ در زابلستان و فرستادن اسفندیار به جنگ با رستم، همه ، نقشه هایی از پیش طرّاحی شده و درهم تنیده به وسیلة خود گشتاسپ بوده است تا با بحران سازی، هم بر نامشروعبودنِ حکومت و تصاحب تاج و تخت از پدرش سرپوش گذارد و هم رقیبان تاج و تخت خود را از میان بردارد. در فرجام گشتاسپ موفّق می شود با توسّل به توهّم توطئه، هم دو رقیب سرسخت خود، یعنی لهراسب و اسفندیار را از میان بردارد و هم با مخدوش کردنِ چهرة زابلیان به واسطة کشتن شاه زاده ای ایرانی، سال های سال بی منازع بر مسند قدرت نشیند.
پرونده مقاله