کاربرد آموزش برنامه حل مسأله بینفردی در کاهش رفتارهای مشکلساز دانشآموزان دیرآموز: مطالعه تک آزمودنی
محورهای موضوعی : روش ها و مدل های روانشناختیمحسن شکوهی یکتا 1 , نیره زمانی 2
1 - دانشیار دانشگاه تهران
2 - کارشناس ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی
کلید واژه: روش حل مسأله, مهارتهای شناختی, مشکلات رفتاری, کودکان کم توان ذهنی,
چکیده مقاله :
مهارت حل مسأله در برقراری ارتباط مناسب با دیگران، از اهمیت زیادی برخوردار است. عدم برخورداری از توانایی حل مسأله در مواجهه با مشکلات بین فردی، میتواند موجب بروز رفتارهای تکانشی، پرخاشگری، گوشهگیری، احساس ناکامی و رفتارهای غیرانطباقی در کودکان شود. از سوی دیگر، در کودکان کم توان ذهنی وجود نقایص شناختی و نارسایی مهارتهای اجتماعی، بر کنترل تکانه و سازگاری رفتاری تأثیرگذار است. از این رو، آموزش مهارتهای تفکر از جمله حل مسأله ضروری به نظر میرسد. مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر برنامه حل مسأله بین فردی بر کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان دیرآموز پایه اول دبستان انجام شده است. این پژوهش از نوع طرحهای تک آزمودنی است که به صورت طرح A-B با مرحله پیگیری بر روی پنج دانشآموز پسر انجام گرفت. پرخاشگری، زورگویی و تهدید، شکایت کردن، بحث و مجادله به عنوان رفتارهای آماج مورد مشاهده قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به خط پایه در 10 جلسه جمعآوری شد. سپس طی 30 جلسه 50 دقیقهای، سه جلسه در هر هفته ، برنامه حل مسأله بین فردی به صورت گروهی آموزش داده شد. اطلاعات مرحله پیگیری در طی 10 جلسه بعد از پایان برنامه مداخله جمعآوری شد. برای تحلیل دادهها از نمودار و تحلیل چشمی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها مبین آن است که آموزش، در کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان در مرحله مداخله تأثیرگذار بوده و روند نزولی رفتارها در مرحله پیگیری نیز قابل مشاهده است.
Establishing a proper communication requires various skills including problem-solving. Lack of such skills could result in impulsive behaviors, aggression, isolation, disappointment, and other behavior problems in children. In the case of mentally challenged children, deficient cognitive capacities and underdeveloped social skills could also affect their impulse control and their adaptive behaviors. Therefore, teaching productive thinking skills, such as problem-solving seems necessary. The main objective of the present study is to evaluate cognitive problem-solving approach for resolving interpersonal issues in slow-learner students in first grade. This single-subject study was conducted on five male students with A-B design with follow-up. Behaviors such as aggression, bullying and threat, complaining, arguing and quarrelling were observed as target behaviors. The baseline data was gathered during 10 sessions. Then, the cognitive problem-solving skill training for resolving interpersonal issues was offered in 30 sessions of 50 minutes each, three times a week. Follow-up data was gathered during 10 sessions after the workshop. Diagrams and Visual Analysis were used to analyze the data. Analysis shows that training was effective on reducing behavioral problems during intervention phase; a decreasing trend was also noticed during the follow-up period.