تأثیر اندیشه های خواجه نصیرالدین طوسی در معماری و شهرسازی دوره ایلخانی
محورهای موضوعی : معماریحنانه فیاض مقدم 1 , لیدا بلیلان 2
1 - کارشناس ارشد معماری، گروه معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
2 - دانشیار گروه معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.(نویسنده مسئول)
lidabalilan@hotmail.com
کلید واژه: اندیشه, معماری, شهرسازی, خواجه نصیرالدین طوسی, ایلخانی,
چکیده مقاله :
قرون هفت و هشت عصر شکوفایی معماری و شهرسازی ایران پس از فروکش شدن حمله مغول و تشکیل حکومت ایلخانی است. یکی از افراد تأثیرگذار در این دوره، خواجه نصیرالدین طوسی است که با درایت خود توانســت نظر هولاکوخان را به خود جلب کند و در مقام وزارت، در برخی از فعالیتهای عمرانی و نظارت بر امور ساخت حضور داشته باشد. خواجه در علوم مختلف از جمله ادبیات که شاخهای از هنر محسوب میشود صاحب نظر بود؛ و عمق مطالب وی میتواند در بر گیرنده سایر انواع هنری باشد. هدف مقاله بررسی مفاهیم هنری و هندسی خواجه نصیرالدین طوسی و بیان اندیشههای نشات گرفته از مفاهیم و مبانی فلسفی و حکمی خواجه؛ سعی در تبیین ویژگیهای معماری و شهرسازی متأثر از این اندیشهها دارد. این پژوهش در پی پاسخگویی به پرسشهایی چون چگونگی تأثیر خواجه نصیر در معماری و شهرسازی دوره ایلخانی با توجه به جایگاه علمی و حکومتی، و چگونگی ارتباط این اندیشهها با معماری و شهرسازی دوره ایلخانی است. نتایج این تحقیق بر پیوند میان معماری و شهرسازی دوره ایلخانی با اندیشههای فلسفی و هندسی خواجه تاکید دارد. نوع تأثیرگذاری به نحوی است که خواجه توانسته به یاری جایگاه علمی و حکومتی خود، سه موضوع سیاست، علم و مذهب را باهم تلفیق کند و علاوه بر استفاده نظری از اندیشههای حکمی و فلسفی شیعه در قالب شهر آرمانی، بصورت مستقیم نیز با استفاده از علومی مانند ریاضی، هندسه و نجوم در ساخت و تزئینات بناهای دوره ایلخانی و ارتباط دادن وقف با شهرسازی اثرگذار باشد.
The architecture and urban planning of any nation is a reflection of the thoughts of the people who are influenced by the philosophical thoughts of the thinkers of their era, which will not be possible to understand except by studying the works and the historical period of their lives. The seventh and eighth centuries AH is the era of flourishing Iranian architecture after the Mongol invasion subsided and the formation of an Il-khanate government. One of the most influential people of this period is Khajeh Nasir al-Din Tusi. This article tries to explain the architectural and urban planning features influenced by these ideas with the aim of carefully studying the artistic and geometric concepts of Khajeh and expressing the ideas originating from his philosophical and theological foundations. This study also seeks to answer questions such as how the impact of his ideas in the architecture of this period by examining the writings and architectural works. The results of this research emphasize the connection between the architecture and urban planning with the philosophical and geometric ideas of him. The type of influence of these ideas is such that Khajeh was able to combine the three issues of politics, science and religion with the help of his position, and in addition to the theoretical use of theological and philosophical ideas in the form of an ideal city, he also directly used from sciences such as mathematics, geometry and astronomy to be effective in the construction and decoration of Il-khanate buildings and linking endowment with urban planning.
_||_