مدیریت ذینفعان از درجه اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا عاملی است که حیات سازمان به آن وابسته است. از آنجاکه اطلاعات و گزارشات از طریق مدیران به ذینفعان انتقال مییابد و مدیران شخصیتهای متفاوت و گاهاً اختلالاتی در شخصیت خود دارند؛ کنترل و نظارت، مدیریت واحدهای اقتصادی و چکیده کامل
مدیریت ذینفعان از درجه اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا عاملی است که حیات سازمان به آن وابسته است. از آنجاکه اطلاعات و گزارشات از طریق مدیران به ذینفعان انتقال مییابد و مدیران شخصیتهای متفاوت و گاهاً اختلالاتی در شخصیت خود دارند؛ کنترل و نظارت، مدیریت واحدهای اقتصادی و اداره صحیح ذینفعان را غیرممکن کرده است. لذا هدف این پژوهش بررسی ارتباط اختلالات روانشناختی مدیریتی و مدیریت گزارشگری مالی و مدیریت سرمایه گذاری ذینفعان است، یا به عبارتی آیا مدیران شرکتهای ایرانی با دارا بودن نوع اختلال میتوانند ذینفعان را مدیریت کنند؟ جهت سنجش اختلالات شخصیتی مدیریتی از پنج الگوی ناسازگار به شرح روانپریشخویی، مهار گسیختگی، عاطفة منفی، گسلش و مخالفت ورزی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، مدیران شرکتهای ایرانی که در سال 1399 مشغول به کار بودهاند، است. با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده و استفاده از جدول مورگان 101 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد و به کمک نرم افزار PLS دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل ارتباط اختلالات شخصیتی مدیریتی با مدیریت گزارشگری مالی و سرمایه گذاری ذینفعان حاکی از آن است که اختلالات شخصیتی مدیریتی با مدیریت ذینفعان رابطه منفی و معناداری دارد. همچنین یافتهها نشان داد رابطه بین اختلالات مخالفت ورزی، مهارگسیختگی و روان پریش خویی با مدیریت ذینفعان غیرمعنادار است. بین گسلش اختلالات و عاطفه منفی با مدیریت ذینفعان نیز ارتباط منفی و معنادار وجود دارد.
پرونده مقاله
سبک تصمیمگیری افراد بیانگر الگوی عادتی است که آنها در هنگام تصمیمگیری مورد استفاده قرار میدهند. تمامی تصمیمات سرمایهگذاری بر اساس روابط میان ریسک و بازده صورت میگیرد. هدف پژوهش بررسی میزان ارتباط بین سبکهای شناختی تصمیمگیری و انتظارات سرمایهگذاران از ریسک و باز چکیده کامل
سبک تصمیمگیری افراد بیانگر الگوی عادتی است که آنها در هنگام تصمیمگیری مورد استفاده قرار میدهند. تمامی تصمیمات سرمایهگذاری بر اساس روابط میان ریسک و بازده صورت میگیرد. هدف پژوهش بررسی میزان ارتباط بین سبکهای شناختی تصمیمگیری و انتظارات سرمایهگذاران از ریسک و بازده سرمایهگذاری در ابزارهای مالی است. جامعه آماری تحلیلگران حرفه ای و غیر حرفه ای در سال ۱۳۹۲ میباشد. نوع تحقیق، توصیفی استقرایی است. روش اجرای و شیوه آزمون فرضیه ها شبه آزمایشگاهی میباشد. نمونه جامعه فوق 150 نفر میباشد که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای است. نتایج این مطالعه نشان می دهند: بین حرفه ای گرایی سرمایهگذاران و ادراک ریسک و تمایل به ریسک رابطه مثبتی وجود دارد. بین بازده مورد انتظار و ادراک ریسک رابطه مثبتی وجود دارد. ادراک ریسک در بین سبکهای با پیچیدگی شناختی بالا(تحلیلی و ادراکی) بیشتر از سبکهای با پیچیدگی شناختی پایین (رهنمودی و رفتاری) است. تمایل به ریسک در بین سبکهای با پیچیدگی شناختی بالا (تحلیلی و ادراکی)بیشتر از سبکهای با پیچیدگی شناختی پایین(رهنمودی و رفتاری) است. تمایل به ریسک در بین نیمکره غالب چپ مغز بیشتر از نیمکره غالب راست مغز میباشد. همچنین شواهد نشان می دهد تفاوتی بین الگوهای رفتاری مردان و زنان در تشکیل پرتفوی سرمایه گذاری وجود ندارد.این یافته ها می تواند اهمیت توجه به الگوهای رفتاری افراد را گوشزد نماید.
پرونده مقاله