تشیع در آذربایجان و تاثیر آن بر روابط ایران و عثمانی در عصر صفوی بر اساس نظریه گفتمان لاکلا و موفه
محورهای موضوعی : فقه و تاریخ تمدّنسیدسعید جیواد 1 , سید حسن قریشی کرین 2 , محمدطاهر یعقوبی 3 , محمد صادق غلام جمشیدی 4
1 - دانشجوی دکتری مدرسی معارف دانشگاه پیام نور تهران. ایران
2 - عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، تهران،ایران
3 - دانشیار گروه تاریخ فرهنگ وتمدن اسلامی ، دانشگاه پیام نور ، تهران ، ایران.
4 - عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
کلید واژه: نظریه گفتمان لاکلا و موفه, امپراطوری عثمانی, تشیع, آذربایجان, صفویه,
چکیده مقاله :
آذربایجان در تاریخ ایران پیش از اسلام و دوران اسلامی از نظری سیاسی و سوق الجیشی و اقتصادی جایگاه و اهمیت ویژهای داشته و بخشی از هویت ایرانی بوده است، به ویژه نقش فرهنگی، مذهبی آن از زمان پیدایش آئین زرتشتی تا دوره صفویه و رسمیت یافتن مذهب تشیع قابل توجه بوده است. رسمیت یافتن آئین تشیع که تلألوی آن در آذربایجان بوده است تاثیرات مهمی بر زندگی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی ایران و همسایگان داشت. همسایه غربی ایران پس از تشکیل امپراتوری عثمانی، که ادعای رهبری جهان اسلام را میکرد با سیاست مذهبی ضدشیعی با صفویه در افتاد و زمینه را برای بروز اختلاف و جنگهای مذهبی بین ایران و عثمانی آماده ساخت، که سرزمین آذربایجان در این تقابل در خط مقدم جبهه قرار داشت و نقش مهمی در تحولات را ایفا میکرد، با این وجود آذربایجان تأثیر بسزایی در برقراری روابط فرهنگی و اقتصادی بین ایران و عثمانی داشته است. مقاله حاضر به بررسی تأثیرات و تأثرات آذربایجان و عثمانی در حوزه اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی، هنری، علمی و سیاسی که پرداخته و نقش هنرمندان، دانشمندان آذری با بکار گیری از نظریه گفتمان در عثمانی مورد بررسی قررا داده است، گرچه این دانشمندان و هنرمندان در بحبویه جنگ یا در به صورت اسیری به عثمانی رفتند یا برده شده، ولی نقش آنان در عثمانی در برقرار ایجاد ارتباط و گفتمان قابل توجه بوده به مرور زمان موجب نزدیکی دو ملت به هم شده است. یاقته پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی به شیوه کتابخانهای با بهره گیری از نظریه ی گفتمان لاکلا و موفه، نشان میدهد که جنگ با دشمنان خارجی به ویژه عثمانی بر روندگسترش و تحـول گفتمـان تشـیع در آذربایجـان مـوثر بوده و تشیع در آذربایحان بر امور فرهنگی، عقیدتی، علمی عثمانی تأثیر گذاشته است.کلمات کلیدی: آذربایجان، صفویه، امپراطوری عثمانی، تشیع، نظریه گفتمان، لاکلا و موفه.
منابع
آژند، یعقوب(1389) « تأثیر هنرمندان مکتب تبریز در شکل گیری و گستر ش مکتب استانبول »، هنرهای تجسمی ، ش41
بلر شیلا و بلوم جاناتان(1388)، تاریخ معماری اسلامی، ترجمه یعقوب آزند، تهران، سمت
پورگشتال، یوزف فون هامر(1367ق).، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمه زکی علیآبادی، به اهتمام جمشید کیان فرد، تهران: زرین
ثریا، محمد(1315ق)، سجل عثمانی، استانبول، اینترنشنال
تاجیک، محمدرضا(1379) «گفتمان، پاد گفتمان و سیاست»، تهران، مؤسسه توسعه علوم انسانی
ترکمان، اسکندربیک(1350)، تاریخ عالمآرای عباسی، به کوشش ایراج افشار، ج یک، تهران، امیرکبیر
ترکمنیآذر، پروین(1383)، تاریخ سیاسی شیعیان اثنیعشری در ایران، قم، موسسه شیعهشناسی
حسینی زاده، سید محمد علی(1383)، «نظریه گفتمان و تحلیل سیاسی»، فصلنامه علوم سیاسی، ش28
حسینی قمی، قاضی احمدبن شرف الدین الحسین(1394)، خلاصه التواریخ ، تصحیح، احسان اشراقی، دانشگاه تهران
حشری تبریزی، ملا محمد امین(۱۳۷۱)، روضه اطهار،تصحیح عزیز دولت آبادی،تبریز، ستوده
حقی، اسماعیل(1368ق.)، تاریخ عثمانی، ترجمه ایرج نوبخت، تهران، کیهان
حقیقت، سید صادق(1389)، روش شناسی علوم سیاسی، قم، مفید
جباری، محمد رضا،(1382). سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (علیهم السلام) ، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
جعفریان رسول. (1383). سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ، قم، دلیل ما.
داغسر، رسول ( 1393 )، تبریز مادر شهر: نقش خبرگان حرف و نخبگان علوم تبریز در عمران و آبادانی
سایر شهرها و کشورها، تبریز، نباتی
دفتر اهل حرف:952 ،Ehl-Hiref, TS.MA.d. 97060004, Topkapısaray
دخت امین،آرومین( 1395)،« تاریخ جنّابی تاریخ نگار ایرانی در دربار عثمانی و رویکرد به تشیع با تکیه بر تاریخ جنّابی»مطالعات تاریخ اسلام، س8، ش30
دین پرست، ولی(1390 )، «نقاشان صفوی و انتقال هنر نگارگری ایرانی به عثمانی (اوایل قرن دهم هجری »، تاریخ نامه ایران بعد از اسلام، س 2، ش 3
رضایی،محمد(۱۳۸5)، تاریخ تشیع در آذربایجان، قم، شیعه شناسی
رویمر، روبرت هانس(۱۳۸۰)، ایران در راه عصر جدید،ترجمه آذر آهنچی، تهران، دانشگاه تهران
شعبانی، رضا، ولی دین پرست(1389 ) «مهاجرت هنرمندان ایرانی به عثمانی: اواخر تیموریان و اوایل دوره صفویه (. 1528-1409 م. 932- 851)»، تاریخ اسلام و ایران دانشگاه الزهرا (س)، س 20 ، ش 6
شیبانی، نظامالدین مجیر(1346)، تشکیل شاهنشاهی صفویه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران
طاش کبریزاده، ملا احمد بن مصطفی(1412ق)، الشقائق النعمانیه فی علماء الدوله العثمانیه، بیروت: دارالکتاب
عالمآرای صفوی، مولف گمنام(1363)، به کوشش یدالله شکری، تهران، انتشارات اطلاعات
غفاری، قاضی احمد(1344)، تاریخ جهان آراء،، تهران، حافظ
فائقی،ابراهیم(۱۳۸۹)،آذربایجان در مسیر تاریخ، تبریز، یاران
فدایی، مریم (1391)، «هنر خوشنویسی در دوره عثمانی»، کتاب ماه هنر، ش 1172
کسرایی،محمد سالار(پاییز ۱۳۸۸)،« نظریه گفتمان لاکلا و موفه ابزاری کار آمد در فهم و تبیین پدیده های سیاسی»،فصلنامه سیاست،مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی،دوره ۳۹ ، شماره ۳،
کسروی، احمد(1353)، شهریاران گمنام، تهران، امیرکبیر
گمنام(1363)، عالمآرای صفوی، به کوشش یدالله شکری، تهران، انتشارات اطلاعات
مزاوی، میشل(1363)، پیدایش دولت صفوی، ترجمه یعقوب آژند، تهران، نشر گستره
مستقیمزاده، سلیمان سعدالدین افندی(1347)، تحفه خطاطین، استانبول ، دولت مطبعه سی
مقدمی، محمدتقی(1390) ، «نظریۀ تحلیل گفتمان لاکلا و موف و نقد آن»، معرفت فرهنگی اجتماعی، سال دوم، شماره دوم، بهار
میرجعفری، حسین(1375)، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره تیموریان و ترکمانان، اصفهان، دانشگاه اصفهان
میرزا حبیب اصفهانی (1306)، خط و خطاطان، قسطنطنیه،مطبعه ابوالضیا
نش، کنت(1390)، جامعه شناسی سیاسی، ترجمه محمدتقی دل فروز، تهران، کویر
نوائی، عبدالحسین، (1363)، اسناد و مکاتبات سیاسی ایران 1105 تا 1135ق، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقاتی فرهنگی.
ــــــــــــــــــــــ ، (1368)، اسناد و مکاتبات سیاسی ایران 1105 تا 1135ق، تهران ، ارغوان
نوریلدیز، سارا(1391)، « تاریخ نگاری عثمانی » ،تاریخ نگاری و مورخان عثمانی، ترجمه و تدوین نصرلله صالحی، تهران، پژوهشکده تاریخ اسلام
هواث(پاییز 1377 )، «نظریه گفتمان»، ترجمه سلطانی، علوم سیاسی، سال اول، شماره 2
یورگنسن و فیلیپس(1389)، نظریه و روش در تحلیل گفتمان، ترجمه هادی جلیلی، تهران، نی،
Bayat Ali haydar: Turk Kulturu El sanatlari Dergisi, Osman El sanatlarinin gelismesinde Ehl-I
Bosworth, c. e, e. van Donzel, b. Lewis and ch. Pellat, the Encyclopedia of Islam, (under the patronage of the international union of academies) vol 6, Leiden, E. J. Brill, 1991
. Kutukoglu, Bakir(١٩٩٣), Osmanli-iran siyasi munasibetleri, Istanbul fetih cemiyeti, Istanbul.
Laclau, E and Mouffe, C, Recasting marxism in James martin ( 2002 ) : Antonio
Mahir Banu. (2005). Osmanli Minyatür sanati: Kabalci yayinevi.Istanbul20Gramsci, critical Assesment of leading Political philosophers ( 2002 ) Voutledge.
Mahir Banu. (2005). Osmanli Minyatür sanati: Kabalci yayinevi.Istanbul
Zeren Tanindi (2000), “Addition to illustrated manuscripts in the Ottoman Workshops”, Muqarnas, no: 17
مجله فقه و تاریخ تمدن، مقاله پژوهشی، دوره 9 ، شماره 3، پاییز 1402، صفحه 11- 19
|
تشیع در آذربایجان و تاثیر آن بر روابط ایران و عثمانی در عصر صفوی
بر اساس نظریه گفتمان لاكلا و موفه
سيدسعيد جيواد 1 سيد حسن قريشي2 محمد طاهر یعقوبی 3 محمد صادق غلام جمشیدی 4
1 دانشجوی دکتری مدرسی معارف دانشگاه پیام نور تهران. ایران. jivad@pnu.ac.ir
2 دانشیار ،عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، تهران،ایران (نویسنده مسئول) shquorishi@pnu.ac.ir
3دانشیار گروه تاریخ فرهنگ وتمدن اسلامی ، دانشگاه پیام نور ، تهران ، ایران.. yaghoubi@pnu.ac.ir
4 دانشیار ، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران. Jamshidirad@pnu.ac.ir
نویسنده مسئول: shquorishi@pnu.ac.ir
تاریخ دریافت: 03/09/ 1401 تاریخ پذیرش: 19/09/ 1402
چکیده
آذربایجان در تاریخ ایران پیش از اسلام و دوران اسلامی از نظری سیاسی و سوق الجیشی و اقتصادی جایگاه و اهمیت ویژهای داشته و بخشی از هویت ایرانی بوده است، به ویژه نقش فرهنگی، مذهبی آن از زمان پیدایش آئین زرتشتی تا دوره صفویه و رسمیت یافتن مذهب تشیع قابل توجه بوده است. رسمیت یافتن آئین تشیع که تلألوی آن در آذربایجان بوده است تاثیرات مهمی بر زندگی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی ایران و همسایگان داشت. همسایه غربی ایران پس از تشکیل امپراتوری عثمانی، که ادعای رهبری جهان اسلام را میکرد با سیاست مذهبی ضدشیعی با صفویه در افتاد و زمینه را برای بروز اختلاف و جنگهای مذهبی بین ایران و عثمانی آماده ساخت، که سرزمین آذربایجان در این تقابل در خط مقدم جبهه قرار داشت و نقش مهمی در تحولات را ایفا میکرد، با این وجود آذربایجان تأثیر بسزایی در برقراری روابط فرهنگی و اقتصادی بین ایران و عثمانی داشته است. مقاله حاضر به بررسی تأثیرات و تأثرات آذربایجان و عثمانی در حوزه اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی، هنری، علمی و سیاسی که پرداخته و نقش هنرمندان، دانشمندان آذری با بکار گیری از نظریه گفتمان در عثمانی مورد بررسی قررا داده است، گرچه این دانشمندان و هنرمندان در بحبویه جنگ یا در به صورت اسیری به عثمانی رفتند یا برده شده، ولی نقش آنان در عثمانی در برقرار ایجاد ارتباط و گفتمان قابل توجه بوده به مرور زمان موجب نزدیکی دو ملت به هم شده است. یاقته پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی به شیوه کتابخانهای با بهره گيري از نظريه ي گفتمان لاكلا و موفه، نشان میدهد که جنگ با دشمنان خارجي به ویژه عثمانی بر روندگسترش و تحـول گفتمـان تشـیع در آذربايجـان مـوثر بوده و تشیع در آذربایحان بر امور فرهنگی، عقیدتی، علمی عثمانی تأثیر گذاشته است.
کلیدواژه: آذربایجان، صفویه، امپراطوری عثمانی، تشیع، نظريه گفتمان، لاكلا و موفه.
مقدمه
آذربايجان در تاريخ و فرهنگ ايران از اهميت ويژه اي برخوردار است و نقش آذربايجان در شكل گيري هويت ايراني، موضوع مهمي است كه هنوز بر اساس نياز روز به اندازه كافي مورد تحقیق واقع نشده است. نقش مذهبی آذربایجان پیش از اسلام و در دوره اسلامی کمتر مورد توجه واقع شده است، خاستگاه آئین زردشت در آذربایجان که موجب تحول عظمیی دینی در تاریخ ایران باستان شد، تأثیر مشابهی در رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران دارد که منشاء این تحول در آذربایجان بود که با رسمی اعلام نمودن مذهب رسمس در تبریز تغییراتی در نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به وجود آمد. با رسمي شدن تشيع توسط صفويان در آذربايجان، تمدن ايران وارد مرحله جديدي از دوران تاريخي خود شد؛ تا جايي كه اين امر منجر به شكل گيري هويت و گفتمان جديد در اين گستره ي تمدني شد. منطقه ي آذربايجان به لحاظ داشتن موقعيت استراتژيك و ژئوپوليتيك خود همواره به عنوان يكي از مناطق بسيار مهم ايران مطرح بوده و اين اهميت با رسمي شدن مذهب شيعه و ايجاد يك تمركز سياسي و نظامي مستقل بيش از پيش چشمگيرتر شد.
یکی از سختترین برخورد بین ایران و عثمانی جنگ چالدران بود، جنگ چالدران غنايم گرانمايه ي بسياري را نصيب دولت عثماني كرد؛ شايد ارزشمندترين اين غنايم، نخبگاني باشند كه به صورت اجباري تبريز، تختگاه صفوي، را به مقصد استانبول، پايتخت عثماني، ترك گفتند. گروهي از اين نخبگان، هنرمندان و دانشمندانی بودند که منشاء خدمات زیادی در عثمانی شدند, از این گروه برخی علمای و دانشمندان شیعی بودند که در پوشش هنرمند و اندیشهگر به عثمانی رفتند. منابع دوره صفویه کمتر به این مهاجرت ها و یا انتقال علما به عثمانی پرداختند، يكي ا ز اصلي ترين دلايل آن اين است که این منابع سعي داشته اند شكست چالدران را حادثه اي نه چندان مهم جلوه دهند و از جان گذشتگي هاي قزلباشان و شاه را کم اهمیت جلوه ندهند.
در مورد نقش و تأثیر هنرمندان و اندیشمندان آذربایجان بر عثمانی کتب و مقالاتی نوشته شده است از آن میان مقاله اي تحت عنوان «تأثير هنرمندان مكتب تبريز در شكل گيري و گسترش مكتب استانبول » از يعقوب آژند میباشد که در آن نويسنده موضوع مهاجرت هنرمندان ايراني به عثماني در بعد از جنگ چالدران به خوبي تشريح داده (آژند، 1389: 38 - 33 )، اما به نقش شیعیان مهاجر توجهای نشده است. ولي دين پرست در مقاله اي با عنوان« نقاشان صفوي و انتقال هنر نگارگري ايراني به عثماني» زندگی چند تن از نقاشان و سبک آنان را مورد بررسی قرار داده است.(دين پرست، 1390: 74 – 71). دین پرست در مقاله دیگری که با رضا شعبانی تحت عنوان «مهاجرت هنرمندان ايراني به عثماني اواخر تيموريان و اوايل دوره صفويه» نوشته، به صورت مختصر زندگي هنري و اقدامات برخی هنرمندان مانند شاه قلي در دوران مهاجرت به عثماني شرح داده شده است(شعباني و دين پرست،1389: 68)
مؤلف کتاب تبريز مادر شهر، نقش خبرگان حرف و نخبگان علوم تبريز در عمران و آباداني ساير شهرها و كشورها، به بررسي نقش نخبگان تبريزي در پيشرفت مادي و معنوي شهر استانبول پرداخته و اشارهاي بسياركوتاه به نقش اندیشمندان شیعی داشته است(داغسر، 1393: 116-99)
اين پژوهش بر آن است ضمن تبيين چگونگي نزج و گسترش تشیع در آذربایجان، تأثیر آن را بر روابط ایران و عثمانی در عهد صفویه مورد بررسی قرار دهد، به تأثر و تأثيرات اندیشمندان تبعيدي ايراني را بر فرهنگ و اندیشه عثمانی بر اساس نظریه گفتمان لاكلا و موفه پردازد. روش تحقيق در اين پژوهش توصيفي – تحلیلی و شيوه گردآوري اطلاعات به صورت كتابخانه اي میباشد.
نظريه گفتمان لاكلا و موفه
یکی از رویکردهای مهم و قابل توجهی که پژوهشگران علوم انسانی از آن استفاده کرده اند، نظریه گفتمان است. رویکرد گفتمان را متفکران مختلفی توسعه دادهاند که از مهم ترین آنها می توان به دریدا، فوکو، فیرکلو و در نهایت زوجی به نام ارنستو لاکلاو و شانتال موفه اشاره کرد. در این میان، در میان رویکردهای گفتمانی مختلف، به نظر میرسد که ایده این زوج بیش از سایر رویکردها مورد توجه قرار گرفته است. شاید یکی از دلایل این موضوع پررنگ شدن موضوع سیاسی در گفتمان این زوج باشد. آنچه مبنای تحلیل گفتمان است این است که معانی و برداشت هایی که از جهان داریم تنها در چارچوب گفتمان های مختلف امکان پذیر است. به عبارت دیگر، گفتمان ها نظامی از معانی هستند که باورهای ما را درباره واقعیت های مختلف سیاسی و اجتماعی شکل میدهند. بنابراین گفتمان ها بر موضوعات غالب هستند. سوژه ها فقط در زمان های خاصی که گفتمان ضعیف می شود، خود را نشان می دهند. در غیر این صورت، «مردم با گفتمان مورد بازجویی قرار میگیرند؛ یعنی در موقعیتهای گفتاری متفاوتی قرار دارند و باید به گونهای صحبت کنند» (حقیقت، 1388: 539-540).
لاکلا و موفه مفهوم گفتمان را از فوکو وام گرفته اند. گفتمان در دیدگاه آنان، یک نظام معنایی بزرگتر از زبان است و هر گفتمان بخشی از جامعه را کنترل می کند و با تسخیر ذهن مردم، گفتمان ها و رفتارهای فردی و اجتماعی آنها را شکل می دهد. نظريه ي لاكلاوموفه در زمينه ي گفتمان را مي توان كاربردي ترين نظريات اين حوزه دانست، در عرصه نظري، این گفتمان هم در قامت يك روش و هم در قامت يك نظريه راه را براي ورود تحليلگران به ساحت پديده هاي سياسي – اجتماعي با رويكردهاي توصيفي – تحليلي و رعايت بي طرفي علمي ميگشايد.
گفتمان برای لاکلا و موفه، مجموعهای از نشانهها است. مفهوم فرمول گفتمان فوکو با مفهوم بیان در نظریه گفتمان لاکلاو و موفه قابل مقایسه است، زیرا بلاغت فرآیندی است که در آن نشانه ها با هم ترکیب می شوند و یک نظام معنایی را تشکیل می دهند(هووارت ، 1998: 163). از نظر لاکلاو و موفه، هر کنش و پدیده ای باید معنادار باشد. فعالیت ها و پدیده ها زمانی قابل درک می شوند که در قالب یک گفتمان خاص باشند. هیچ چیز به خودی خود هویت ندارد، بلکه هویت خود را از گفتمانی که در آن قرار میگیرد، اخذ می کند(همان: 162).
گفتمان ها، مفصل بندي مجموعه اي منسجم از افراد،مفاهيم و واژگان هستند كه حول يك دال برتر قرار گرفته، به زندگي انسان معنا مي بخشند. از نظر لاكلا و موفه،گفتمان ها تنها دريچه ي شناخت انسان به سوي جهانند.هر گفتمان به همه چيز در چارچوبي از نظام معاني، مفهومي خاص مي بخشد(كسرايي،۱۳۸۸: 342).
بطوركلي مؤلفه ها و مفاهيم نظريه لاكلا و موفه بر چند اصل استوار است که مهمترین آن دال و مدلول، مفصل بندی، بي قراري، ضديت و غيريت، هژموني و تثبيت معنا، قدرت، اسطوره،تصور اجتماعي، سوژها و سوژگي سياسي میباشد.
دو مفهوم دال و مدلول در نظریۀ لاکلا و موفه نقش کلیدی دارند. دال¬ها، اشخاص، مفاهیم، عبارات و نمادهایی انتزاعی یا حقیقی هستند که در چارچوب¬های گفتمانی خاص، بر معانی خاصی دلالت میکنند. معنا و مصداقی که یک دال بر آن دلالت می¬نماید، مدلول نامیده می¬شود. مدلول نشانه¬ای است که ما با دیدن آن، دال مورد نظر برایمان معنا می¬شود.به عنوان نمونه، کثرت اندیشمندان و هنرمندان آذری شیعی و غیر شیعی در عثمانی به اصطلاح یک «مدلول» است که ما را به دال «تأثیر تشیع در عثمانی» رهنمون می¬شود.
تثبیت معنای دال¬ها در تمام گفتمان¬ها موقتی است و به همین علت، لاکلا و موفه برای نشان دادن موقتی بودن معنای نشانه¬ها از واژۀ وقته استفاده میکنند. بنابراین، همواره این امکان وجود دارد که معنای تثبیت شدۀ یک وقته متزلزل شود. این تزلزل را «بیقراری»می¬نامند. مفهوم بی¬قراری در نظریۀ لاکلا و موفه، اشاره به بحران¬ها و حوادثی دارد که هژمونی گفتمان¬ها را به چالش می¬کشد.
مفصلبندی، قرار دادن پدیده هایی در کنار یکدیگر است که به طور طبیعی در کنار هم قرارندارند(مقدمی، 1390:98) یا کنشی است که میان عناصر مختلف مانند مفاهیم، نمادها، اعمال و...، چنان رابطه¬ای ایجاد می¬کند که هویت اولیۀ آنها دگرگون شده، هویتی جدید بیابند. از این¬رو هویت یک گفتمان، در اثر رابطه¬ای که از طریق عمل مفصل¬بندی میان عناصر گوناگون به وجود می¬آید شکل می¬گیرد(تاجیک،1383: 46). لاکلا و موفه با خلق فرایند مفصلبندی و به کمک مفهوم هژمونی، به این سؤال پاسخ داده¬اند. در عمل مفصلبندی، میان عناصر گوناگون چنان ارتباطی ایجاد می¬شود که یک کلیت منسجم و نظام¬مند حاصل می¬گردد و بدین ترتیب، یک گفتمان پدید میآید(Laclau, E, Mouffe, ( 2002 ), Ibid, p 105.).
گفتمان وقتی توانست به یک ثبات نسبی برسد و نظام معنایی خود را تثبیت نماید، به یک گفتمان هژمونیک تبدیل می گردد، در این مرحله گفتمان توانسته بر مشکلات فائق بیاید و با جلب اجماع و اقناع جمعی به از سوي کارگزاران و سوژه ها مورد پذیرش قرار گرفته شده است.
گفتمان¬ها اساساً در ضدیت و تفاوت با یکدیگر شکل می¬گیرند. هویت¬یابی یک گفتمان، صرفاً در تعارض با گفتمان¬های دیگر امکانپذیر است. هویت تمامی گفتمان¬ها منوط و مشروط به وجود غیر است. از این¬رو گفتمان¬ها همواره در برابر خود غیریت¬سازی می¬کنند.
قدرت را می¬توان اساسی¬ترین مفهوم در نظریۀ گفتمان دانست. چراکه شکل¬گیری هر گفتمانی تنها از طریق اعمال قدرت میسر است. گفتمان¬ها به وسیله قدرت غیر را طرد و خود را تثبیت می¬کنند. قدرت چيزى است كه جامعه و سوژهها را توليد مىكند. قدرت تمامی ابعاد زندگی ما را اعم از فردی و اجتماعی فرا گرفته است
.
پیشینه تاریخی گرایش آذربایجان به تشیع
با ورود اسلام به ایران، اندیشه شیعی نیز همراه برخی فاتحین مسلمان وارد آذربایجان شده ولی به طور نامحسوس به حیات خود ادامه داده است، با تشکیل دولت علویان در شمال ایران و نزدیکی آذربایجان به دیلم، زمینه حضور عدهای از خاندان سادات در آذربایجان به وجود آمد(حشري تبريزي، 1371: 17) آنان در آشنا ساختن مردم با خاندان نبوت نقش داشتند.با قدرت یابی آل بویه زمینه برای توسعه تشیع فراهم آمد، آل مظفر شعبه ای از آل بویه بودند که در آذربایجان حکومت می کردند و صبغه شیعی داشتند، حتی واضح، جد یعقوبی مورخ شیعی ، علائق شيعى داشته در زمان منصور مدتى حاكم ارمينيه و آذربايجان و مصر بوده است(جعفریان، 1383: 120). دردوران ائمه اطهار نیز نقاط ديگرى همچون مناطق جبال، مثل همدان و قزوين، و مناطق آذربايجان، مثل ارّان و اردبيل، و منطقه سيستان و منطقه طبرستان، و مناطقى از آسياى ميانه، همچون بلخ و هرات و سمرقند، به شهادت نصوص تاريخى زير پوشش سازمان وكالت بودهاند. (جباری، 1382: 1/111)
حمدانیان یکی از دولتهای هم جوار با آذربایجان مذهب شیعی داشت و احتمالا این همجواری در آشنایی مردم با تشیع در آذربایجان نقشی داشته است. يكى از امراى اين خاندان به نام عبد اللّه بن حمدان مدتى بر آذربايجان و شهر مراغه تسلط داشتند که این امر در گسترش تشيع در آذربايجان مؤثر بوده است(رضايي، 1385: 47).گسترش اسماعیلیلیان در آذربایجان در زمان آل مسافر در نزج تشیع در این منظقه نقش داشته اشت، حتی یکی از امرای آل مسافر سکه ای با نام ائمه اسماعیلی ضرب کرده است(کسروی، 1353: 51)
با سقوط عباسیان و روی کار آمدن ایلخانان در ایران، فعالیت شیعیان در ایران چشمگیر شد، گرایش عمومی مردم آذربایجان و تبریز به تشیع به زمان اولجایتو که مرکز حکومت ایلخانان مغول بود، باز می گردد و تصمیم وی برای رسمیت بخشیدن به تشیع، زمینه مناسبی را برای گرویدن به تشیع از سوی حکومت ایلخانان مغول فراهم کرد.
عهد تيمورى براى ترويج تشيع زمان مناسبى بود و شيعه ي اثني عشرى ازاين فرصت براى نشر عقايد و اظهار آزادانه ي مقالات خويش،خوب استفاده كرد و رجال اهل سنّت درمنازعه با اكثريت رو به رشد شيعه يا جنبش هاى بدعت آميز کمتر توفیق به دست می آوردند(رویمر، 1380: 185). در دوره ترکمانان قراقویونلو در عراق با ورود ابوالعباس احمد بن الفهد حلی به دربار سپندمیرزا پسر قرایوسف که اولین نفر از این خاندان بود که رسماً به تشیع گروید، مقدمات گسترش تشیع را با حضور در مناظره با علمای اهل سنت با ثابت کردن حقانیت تشیع فراهم آورد. و با این کار بسیاری از مردم مذاهب خود را تغییر دادند. اسکندر میرزا که جانشین قرایوسف شد نیز تمایلات شیعی داشت. اما در زمان جهانشاه (حک 872- 841 ق) قراقویونلوها حکومتی شیعی داشتند. در عین حال در این دوره شاهد نوعی تسامح دینی هستیم. در کنار اسامی خلفای راشدین نیز بر روی سکه های سلطنت جهانشاه که در عبارت شیعی «علی ولی الله» نوشته شده بود (مزاوی، 1363: 144) گرچه سکههایی جهانشاه از نظر جغرافیایی در مناطق وسیعتری گسترده شده بود، ولی فعالیتهای فرهنگی او در تبریز متمرکز بود . در زمان او مسجد کبود تبریز در سال 870 هجری قمری ساخته شد که نام خلفای راشدین در آن دیده نمی شود، اما با عبارت علی ولی الله و نام حسنین بر در و دیوار مزین شده است. (میرجعفری، 1375: 329)
با قدرت یابی آق قویونلوها که مذهب سنت داشتند، نوعی تسامح بین شیعه و سنی وجود داشته است که علت آن احترام مفرط آق قویونلوها به فرقه صوفیه و خاندان صفی بود(مزاوی، 1363: 129)، اما به دنبال اظهارات صریح طرفداران شیخ حیدر، از شیعیان، روابط او با خاندان آق قویونلو تیره شدو یعقوب بیگ (893-883ق)، سلطان سنی آق قویونلوها، شیخ حیدر را که همسر خواهرش نیز بود، ترور کرد و کشت. اما در زمان سلطان مراد آق قویونلو (908-903ق) که همزمان با الوندمیرزا آق قویونلو بر بخشی از ایران حکومت می کرد، شیعیان را مورد آزار و اذیت شدید قرار داد، این اقدامات موجب مهاجرت خانواده شیخ حیدر به ویژه دو فرزندش ابراهیم و اسماعیل به گیلان شد. اسماعیل میرزا نزد سید علی کیا که از شاگردان سید قوام الدین مرعشی در گیلان بود، تحصیل کرد. خاندان آل کیا که شیعی مذهب بودند، مقدم که اسماعیل میرزا را گرامی داشت. (شیبانی، 1346: 72) همچنین اسماعیل میرزا در لاهیجان نزد مولانا شمس الدین لاهیجی به فراگیری درس قرآن پرداخت. (ترکمان، 1350: 26) محیط شیعی آن منطقه و رفتار خانواده مرعشی و ال کیا، قطعاً شخصیت مصمم اسماعیل میرزا را برای حرکتی فراگیر جذب کرده بود ( 510 :1991، Bosworth).
علاوه بر این شمس الدین لاهیجی و میرانجم زرگر از زمان خروج از گیلان تا به سلطنت رسیدن و پس از آن او را همراهی کردند. (ترکمنی آذر، 1383: 340) گزارش مؤلف تاریخ صفویه نشان می دهد که نهضت اسماعیل میرزا و یارانش یک جریان اعتقادی بوده است. هنگام خروج از گیلان، حرکت او با مخالفت الوند میرزا آق قویونلو مواجه شد و اسماعیل در پاسخ نوشت: در راه دین شمشیر می زنم تا درست در مرکز آن باشد. (عالم آرای صفوی، 1363: 62). سه عامل تشیع، پیوند تشیع با تصوف و قدرت نظامی قزلباشان در قدرت یابی صفویه نقش اساسی داشت، قزلباشان با ارادتيكه به خاندان علي و پرچم داري نهضت شيعه امامي داشتند ، جان دادن در راه پيروزي خدا و فرمان برداري از اوامر مرشد كامل را مقدس ترين وظيفه خود ميدانستند.
با توجه نظریه گفتمان لاکلا و موفه هژمونيك شدن اين گفتمان از يك سو باعث به حاكميت رسيدن آن شد و از سوي ديگر شرايط و زمينه ها را براي تقويت و گسترش گفتمان تشيع در ايران و به خصوص منطقه آذربايجان فراهم آورد. در مجموع تشيع در اين مرحله از سقوط عباسیان و حاكميت ايلخانان تا به قدرت رسيدن صفويان پس از سالها توانست خود را به عنوان يك گفتمان در جامعه آذربايجان مطرح كند که نتیجه آن رسمیت یافتن مذهب شیعی از آذربایجان شد. بر اساس نظریه گفتمان، گفتمان وقتی توانست به یک ثبات نسبی برسد و نظام معنایی خود را تثبیت نماید، به یک گفتمان هژمونیک تبدیل می گردد، این امر را در رسمیت یافتن تشیع به خوبی قابل درک است، از دوره ایلخانان تا تأسیس صفویه، موانع به مرور زمان از بین رفته و زمینه برای رشد و رسمیت یافتن تشیع فراهم گشته ، با فائق آمدن بر مشکلات ، جلب اجماع و اقناع جمعی و پذیرش آن از سوي کارگزاران و سوژه ها یاري میرساند. بدین ترتیب است که یک گفتمان خود را هژمونیک میکند. پیامد هژمونی شدن یک گفتمان تثبیت خود و به حاشیه راندن نظامهاي معنایی سایر رقبا است.
یکی دیگر مؤلفه ها و مفاهيم نظريه لاكلا و موفه در گفتمان قدرت بود، صفویه با بهره گیری از هژمونی تشیع و قدرت نرم صوفیان قزلباش و رابطه مریدی و مرادی آنان به طوری که شاه در عين تصدي امر سلطنت، مراتب روحاني و حلقه مريدان داشت و تا حدي كه از شاه اسماعيل با عنوان «اسماعيل ولي اللّه» یاد میکردند( غفاري، 344 :26).
شاه اسماعیل برای رسمیت دادن مذهب تشیع در تبریز دست به خشونت زد، او بعد از تغییر خطبه و ضرب سکه، و آوردن اشهد ان علیا ولیالله و حی علی خیرالعمل در اذان و اقامه، گروهی از تبراييان در كوي و برزن هاي تبريز به حركت در آمدند، تا با صداي بلند خلفاي سه گانه و تمامي دشمنان دوازده امام را دشنام گويند(فائقی، 1389: 2/663). پذيرش مذهب جديد كه در نظر اكثريت مردم تبريزدر حكم ترك كردن دين و بدعت بود، بدون مقاومت و خونريزي صورت نپذيرفت. تعداد زیادی در این مقاومت کشته شدند(همان: 665)، این اقدامات شاه موجب گرديد تا نوعي قدرت پشت گفتمان تشيع بوجود آيد. به عقيده ي لاكلا و موفه توان گفتمان ها در تثبيت معنا و هژمونيك شدن،بسته به ميزان قدرتي است كه پشت آنها وجود داشته،از آنها حمايت مي كند.
صفویه برای ماندگاری خود ناچار بود، مبانی ایدئولوژی شیعه را جایگزین اندیشه مریدی و مرادی تصووف نماید به همین منظور از راهبرد مهاجرت علما از جبل عامل به ایران بهره برد و تعدادی از آنان را که در رأس آنان محقق کرکر بود، به ایران دعوت کرد بدین طریق سياست به كارگيري فقهاي شيعه در ساختار رسمي قدرت را در دستور كار خود قرار داد.بنابرین اقدامات شاه اسماعيل براي رسميت دادن و گسترش مذهب تشيع در آذربايجان یا دو ويژگي روشهاي سركوب گرايانه(قدرت سخت) و اقناع ايدئولوژيك(قدرت نرم) همراه بود.
اهمیت تشیع در آذربایجان و تاثیر آن بر مناسبات صفوی و عثمانی
در رویارویی تاریخی ایران با غرب، چه در ایران پیش از اسلام (امپراتوری روم) و چه در ایران صفوی (عثمانی)، دین مهمترین نقش را در حفظ وحدت ملی و سرزمینی ایران ایفا کرده است که بدون آن حفظ هویت این کشور و سرزمین باستانی غیرممکن به نظر می رسد. به رسمیت شناختن تشیع که در آذربایجان رخ داد، بدون شک نقطه عطفی در تاریخ ایران است. اقدام فوق و دیگر اقدامات شاه اسماعیل، بزرگ ترين تهديد براي امپراتوري عثماني بود.هنوز چند سال از این اقدام نگذشته بود که عثمانی ها آذربایجان را غارت کردند. لشکرکشی های پی در پی عثمانی ها از یک سو اهمیت این رویداد مهم یعنی به رسمیت شناختن تشیع را و از سوی دیگر عمق دشمنی عثمانی ها را نشان می داد، تعصب شديد دولت عثماني در مذهب سني حنفي، فتاواي علماي سني مبني بر تكفير و ارتداد شيعيان، مكاتبات طرفين در زمينه مذهب و كشتارهاي شيعه و سني در قلمرو يك ديگر، تنش ميان صفويان و عثماني ها را سبب گردید.
اقدامات عثمانی در برابر تشیع ایرانیان بسیار سخت و شکننده بود، چندین سلاطین عثمانی ایران آذربایجان را مورد تاخت و تاز قرار دادند، به عنوان نمونه سلطان مراد سوم در طول حدود ٢١ سال سلطنت (١۵٧۴ تا ١۵٩۵میلادی) مدت ١١ سال مشغول حمله به ایران بود. نیروهای عثمانی به شهرها و روستاهای آذربایجان حمله کردند و مردم را به طرز فجیعی قتل عام نمودند(١۵٨-١٩٩٣،١۵٩. Kutukoglu). اوج این کشتارها در سال 993 ق که تبریز اشغال شده بود اتفاق افتاد. قاضی احمد قمی از کشتار حدود 8000 نفر از مردم بیگناه خبر میدهد: «تمام پیاده نظام خود را به کوچه و محله انداختند، هر که را دیدند شهید کردند... و به طور کلی از ظهور اسلام تا آخر، این قتل عام در بین مؤمنان ظاهر نشده بود. و هیچ یک از سلاطین کفر جرأت به این امر شنیع نکرده بودند که از این عثمان [عثمان پاشا] بیایمان نسبت به مسلمانان صادر شد(حسینی قمی، 1394: 1/89- 788. ترکمان، 1350: 1/310)
جنگ هاي ايران و عثماني در دوره تهماسب و محمد خدابنده ادامه اشت ، جنگ دوازده ساله كه از دومين سال سلطنت شاه محمد خدابنده( ۹۸۶ ق) شروع شده بود، با قتل عام مردم تبريز ( ۹۹۳ق) به نقطه اوج رسيد و در سومين سال سلطنت شاه عباس، انعقاد معاهده صلح استانبول( ۹۸۸ ق) پايان يافت. اين جنگها موجب برانگیخته شدن نوعي خصومت و غيريت آشكاري علیه عثمانی به دليل كشتار بيرحمانه ي سپاهيان عثماني در
بين مردمان آذربايجان شد.
بر اساس نظريه گفتمان لاكلا و موفه گفتمان ها اساسا در ضديت و تفاوت با يكديگر شكل مي گيرند. هويت يابي يك گفتمان،صرفا در تعارض با گفتمان هاي ديگر امكان پذير است و هويت یک گفتمان مشروط به وجود غیر است
ازاين رو گفتمان ها، همواره در برابر خود گاه در برابر يك گفتمان، غيرهاي متعدد وجود دارد كه آن گفتمان از آنها غيريت سازي مي كنند در شرايط گوناگون و براي كسب هويت هاي مختلف استفاده مي نمايد. از اينرو مي توان گفت :اين جنگها علي رغم پيامدهاي ناگواري كه در پي داشت و سالهاي متمادي مردمان غيور و دردمند آذربايجان را به خاك و خون كشاند، توانست به شكل گيري يك هويت صفوي – شيعي در ايران و به خصوص منطقه آذربايجان منجر گردد. علاوه بر آن حاكميت صفوي توانست با غيريت سازي در خارج از مرزهاي كشور، غيرها و گفتمانهاي مخالف داخل را در ذيل گفتمان خود در برابر يك دشمن واحد فرا مرزي متحد سازد.
اين جنگها بر اساس نظريه لاكلا و موفه به دليل غيريت سازي و ايجاد ضديت با عثمانيهاي سني مذهب از يك سو موجبات گسترش گفتمان تشيع در آذربايجان را فراهم آورد و از سويي ديگر بازهم بر پيوند بيشتر دو گفتمان صفويه و تشيع افزود. که، بلكه منجر به رشد پيامد مهم ديگري شد كه تاثيرات مثبتي بر روند گسترش تشيع در آذربايجان گذاشت، و آن شكوفايي ادبيات مرثيه ي شيعي در آذربايجان بود. چرا كه مبارزه شديد صفويان با عثماني، آذربايجان را محل زد و خورد ساخت كه زنده نگهداشتن احساسات ملي - مذهبي رمز بر جاي ماندن دولت نوپاي صفويه بود.
تاثيرات جنگ هاي ایران و عثماني عصر صفوی بر تشيع در آذربايجان
دولت عثماني از بدو پیدایش دولت صفوي با این دولت به علت اختلافات مذهبی در نزاع و تعارض یود، اقدامات مؤسس سلسله صفوي در رسمي كردن مذهب شيعه و توهين به مقدسات اهل سنت و سخت گيري شديد نسبت به سنیان از یک طرف و نفوذ روزافزون تشيع در قلمرو عثماني و حضور ترکمنها در آناتولی و طرفداری آنان از صفویه بزرگ ترين تهديد براي امپراتوري عثماني بود.
رویه دولت متعصب عثماني، فتاواي علماي سني مبني بر تكفير و ارتداد شيعيان، مكاتبات طرفين در زمينه مذهب و كشتارهاي شيعه و سني در قلمرو يك ديگر، تنش ميان صفويان و عثماني ها را افزایش داده بود(نوایی، 1368: 58).پیوستن هواداران شاه اسماعیل در آناتولی که عثمانی را از نظر مالیاتی، نیروی انسانی و رزمی در مضیغه قرار داد که عامل دیگری در دشمنی بین عثمانی و صفویه بود. رسمیت یافتن مذهب شیعه در ایران بر سلاطین عثمانی گران آمد و سلطان سلیم برای حل بحران مشروعیت به مبارزه با شیعیان نبرد با صفویه پرداخت و با وجود شورشهای علویان در آناتولی و حمایت شاه اسماعیل از آنان، فتوای الحاد و ارتداد آنان را از علما اهل سنت گرفت و راه را برای رفع بحران مشروعیت خود برداشت و علما را با خود همسو کرد(نوریلدیز، 1391: 139). بر اساس نظریه لاکلاو و موفه در گفتمان یا مخالف آن، عوامل و پدیده هایی در کنار یکدیگر قرار میگیرند که به طور طبیعی در کنار هم قرارندارند که از آن به عنوان مفصل بندی یادی میشود. این امر در شروع جنگهای ایران و عثمانی عصر صفویه مشهود است، اقدامات شاه اسماعیل و مقابله سلطان عثمانی، مسائل آناتولی و اقدامات علمای اهل سنت مبنی بر فتوای الحاد و ارتداد، همه عوامل مفصل بندی این ستیز را تشکیل دادند که بعدها نتیجه این اقدامات زمینه هویت¬یابی، غیریت¬سازی و تبدیل یک گفتمان سیاسی به گفتمان هژمونیک شد.
جنگهای ایران و عثمانی علاوه بر آسیب انسانی تأثیر و تأثرات فرهنگی و تمدنی داشت که مهمترین آن عبارتند از:
- کوچ احباری عده زیادی از عالمان، هنرمندان و صنعتگران ایرانی از تبریز به استانبول پس از جنگ چالدران، برخی مورخان عثمانی اوزون چارشلی تعداد این هنرمندان را تا هفتصد نفر نوشتهاند (1997:667Bayat,). تعدادی از این هنرمندان با سقوط تیموریان توسط ازبکان، از هرات به تبریز آمده بودند.
- شكوفايي ادبيات مرثيهاي شيعي در آذربايجان. كشتار مردمان آذربايجان توسط سپاه عثماني، منجر به شكوفايي ادبيات مرثيهي شيعي شد که این امر در روند گسترش تشيع در آذربايجان تاثيرات مثبتي گذاشت، چرا كه مبارزه شديد صفويان با عثماني، آذربايجان را مهد نگهداشتن احساسات ملي- مذهبي نمود. در کنار رشد ادبیات مرثیهای شیعه، مراسم عزاداري و سوگواري حسيني به اشكال و انحاء گوناگون مثل زنجيرزني، سينه زني، نوحه خواني، مقتل نويسي و شبيه گرداني به اجرا درآمد. بر اساس نظریه گفتمان لاكلا و موفه، گفتمان¬ها اساساً در ضدیت و تفاوت با یکدیگر شکل می¬گیرند. هویت¬یابی یک گفتمان، صرفاً در تعارض با گفتمان¬های دیگر امکانپذیر است.سختگیری و خشونت عثمانی، نوعی مبارزه منفی مردم را علیه آنان به وجود آورد و به جای دور شدن مردم از عقاید خود، این عقاید در ادبیات، عزاداریها به اشکال گوناگون ظهور و بروز کرد و زمینه ظهور ادبیات مرثیهای، مقتل نویسی و غیره شد که برخی مهاجران این ادبیات را نیز در عثمانی رواج دادند، حتی در اشعار سلامطین عثمانی از این ادبیات نیز الگوبرداری شده است.
علاوه بر آن در نظریۀ لاکلا و موفه، هویت جمعی یا تشکیل گروه و در شکل گستردهتر آن هویت یک گفتمان تحت اصولی مشترک با هویت فردی یا هویت سوژه، شکل میگیرد. هویت سوژه ناشی از تعارض میان دو نوع هویت است.پای بندی به اصول اعتقادی و شکلی تشیع در آذربایجان یک هویت جمعی را به وجود آورد که آن را با هویت دیگر مناطق غیر شیعی متمایز میکرد، که از آن با عنوان هویت سوژه یاد کرد.
- تأسیس و توسعه حوزۀ علميۀ تبريز. نهضت توسعه مدارس دینی پس از حملات عثمانی توسعه قابل توجهای یافت، این مدارس به پرورش فقها، محدثين، حكما، خوشنويسان و شاعران شيعي پرداخته. مدارسي كه در اين دوره تاسيس شد میتوان به مدرسه طالبيه، مدرسه صادقيه، مدرسه صفويه، مدرسه حاج صفر علي، مدرسه حاج علي اصغر و مدرسه ميرزا علي اكبر اشاره کرد. طبق نظریۀ لاکلا و موفه توسعه مدارس دینی و اندیشمندان شیعی یک مدلول است که ما را به دال توسعه و نهادینه شدن فرهنگ و اندیشه شیعی در آذربایجان رهنمون می سازد.
- دانشاندوزی عثمانیها در مدارس ایرانی: علاءالدین علی چلبی در هرات و سمرقند، به تحصیل پرداخت و در اوایل سلطنت محمد دوم به عثمانی بازگشت (طاش کبریزاده، 1412ق، ص111). او از طرف سلطان، به ریاست مدرسه بروسه منصوب شد (ثریا، 1315، ص487). قبل از او علاءالدین اسود قرهخواجه نیز که در ایران تحصیل کرده بود، مدرسه ازنیق از نخستین مدارس عثمانی را در زمان اورخان، پایهگذاری نمود(حقی، 1368، ص687). محمود بن محمد چلبی نیز در مدرسه گالیپولی و ادرنه با تدریس رساله فتحیه قوشچی و زیج الغبیک، از مهمترین مروّجان سنت مدرسه سمرقند در عثمانی بودند. (پورگشتال، 1367، ج1، ص786)
حضور دانشمندان آذربایجانی در عثمانی مانند محمود بن کمال تبریزی (متوفی 930ق) که از تبریز به استانبول رفت و مسئولیت بیمارستان سلطان محمد استانبول را برعهده گرفت و مدرسهای در ادرنه عثمانی بنا کرد (حقی، 1368/2: 636). ظهیرالدین اردبیلی وفیات الاعیان ابنخلّکان را برای سلطان سلیم به فارسی ترجمه کرد. او نماینده سلطان در حلب، شام و مصر شد، قاسم بن شیخ مخدومی به دعوت سلطان سلیم از تبریز به عثمانی رفت و تاریخ دولت عثمانی را به نگارش درآورد (طاش کبریزاده، 1412ق: 271). مولا عبدالرحیم شروانی در سال 1105 هجری به عثمانی مهاجرت کرد و تدریس در مدارس وافی افندی، مسیح پاشا، محمد انقروی و ثمانیه را برعهده گرفت. (ترکمان، 1350: 1/148) میرزا مخدوم شریفی معلم ریاضیات شاه اسماعیل دوم، به استانبول گریخت و مسئولیت درس و قضاوت در دیاربکر، بغداد و بعداً مدینه و مکه را پذیرفت. او یکی از 87 دانشمند مهاجر ایرانی به عثمانی در دولت صفویه است (طاش کبریزاده، 1412ق: 526). مهاجرت این دانشمندان، با پیشرفت کمی و کیفی شاخههای متنوع علوم در عثمانی بیارتباط نیست. معرفت و دانش ما محصول گفتمان ها است، گفتمان، هم دانش و هم عمل اجتماعی را تولید و موجه میسازند(یورکنسن، 1389: 25-22). رشد کمی و کیفی هنرمندان ایرانی نتیجه گفتمان دو ملت ایران و عثمانی بود که در برخی عقاید واندیشه و هژمونی با هم اشتراکاتی داشتند.
8- دانشمندان آذری در گسترش هنر خطاطی و کتابت که مورد توجه عثمانی بوده، پس از پیروزی عثمانیان بر آققویونلوها، هنرمندان این فن در استانبول به تربیت شاگردان پرداخته و به حدی عثمانیان در خوشنویسی پیشرفت کردند که با هند در رقابت بودند(148: 2000Zeren Tanindi,).حمداله آماسی، از هنرمندان این خطه، هنر کتابت و خطاطی، در عثمانی توسعه داد و کتیبه های مسجد سلطان بایزید دوم را طراحی و حدود صد نسخه قرآن را کتابت کرد(بلر و جاناتان بلوم، 1388: 2/610). پس از او احمد قره حصاری از اسران چالدران این هنر را تکمیل نمود(فدایی، 1391: 69). قلم تعلیق و نستعلیق ایرانی در عثمانی توسط این هنرمند محبوبیت فزایندهای یافت و خط تعلیق به دیوان راه یافت و از اقلام دیوانی گشت(همان: 73)
سید خویی حسینی یا میرخویی حسینی از دیگر کاتبان و اساتید آذربایجانی بود که در دوره سلیمان قانونی به استانبول مهاجرت کرد و مسؤل کتابت شهنامه خاقانی را به عهده گرفت و در گسترش خط تعلیق نیز نقش به سزایی داشت(مستقیمزاده، 1347: 661). حاج محمد تبریزی از خطاطان مشهور در دوره سلیمان قانونی(926-974) از تبریز عازم مکه و بروسه شد و در آنجا معلم خط درباریان و هنرمندان کاخ بروسه شد(میرزا حبیب اصفهانی، 1306ق: 220) در همین زمان محمد شریفی تبریزی به استانبول مهاجرت کرده بود و در آنجا مسأل کتابت اشعار سلاطین عثمانی شد و چند نسخه را به نستعلیق کتابت کرده بود(فدایی،1391 : 73) شاه قاسمبنشيخ تبريزي مخدومي از دیگر اسرای چالدران است که در کتابت و خطاطی شهرت داشت او فردی ادیب، محدث، مفسر و شاعر فارسی بود(ثریا، 1315ق:2/83)
- نقاشان آذربایجانی با مهاجرت یا انتقال به استانبول و دیگر شهرهای عثمانی در زمینه نقاشی از خود آثار ماندگاری یه جا گذاشتند. عبدالفتاح تبریزی از استادان اسیر شده نبرد چالدران است که در نقاشی درخشید و لوحي را به خط خود در مسجد جامع بروسه نگاشت که هنوز پابرجاست(دفتر اهل حرف:952). محمد بن ملک تبريـزي از دیگر نقاشانی بود که در دوره بایزید دوم(886-918) به استانبول رفت و در سال 938ق چند آثار ارزشمند در زمینه نقاشی از جمله جنگ خسروفرهاد را به نقاشی در آورد(شعباني و دين پرست، 1389: 66). عبدالواحد کاتب از دیگر اسرای هنرمند ایرانی در جنگ چالدران است که در کتابت و نقاشی هنر شهره بود و از کاتبان سلیمان قانونی به شمار می رفت (میرزا حبیب اصفهانی، 1306: 206).
سلطان علی کاتب از هنرمندان نامی تبریز که در جنگ چادران اسیر شد و نامش به عنوان نقاش در سیاهه اموال غارت شده این جنگ ثبت شده است. یوسف تبریزی نیز از کاتبان و نقاشان آذربایجانی در دربار عثمانی بود که در کتابت دربار عثمانی نقش داشت(دفتر اهل حرف: 952).حضور ایرانیان در دربار عثمانی به حدی زیاد و قابل توجه است که یکی از ایرانیان به نام محمد قاسم که احتمالا آذربایجانی باشد ریاست چپ نویسان را در دربار سلطان سلیمان عهدهدار بود(مستقیم زاده، 1347: 475)
شاه قلی الوانی قمی هنرمند دورۀ صفوی بود و اهل تبریز بود، اجداد وی از شهر قم به تبریز آمده و در آن ولایت ساکن گشته بودند، او شاگرد آقامیرک بود، او در دوره سلیمان قانونی، ریاست نقاش خانه دربار سلیمان قانونی را عهدهدار بودآ او روش ساز را در نقاشی در عثمانی متداول کرد(mahir,2005:2-1).علاوه بر هنرمندان تعداد زیادی از اهل حرف و صنایع از آذربایجان به به صورت اسیری یا مهاجر استانبول رفتند
حضور ایرانیان که برخی به دعوت و گروه کثیری به صورت اسیری به عثمانی رفتند، زمینه ساز گفتمان بین ایران و عثمانی شدند، روابط اجتماعی و هویتها محصول گفتمان میباشد، تغییر در گفتمان به تغییر روابط اجتماعی منجر می شود و مخاصمات گفتمانی نیز به تغییر و بازتولید گفتمانی منجر میگردد(حسینی زاده، 1383 :182)دوره شاه اسماعیل بین آذربایجان و عثمانی مخاصمات گفتمانی به علل مختلف که بدان اشاره شد حاکم بود، ولی با حضور ایرانیان و آذری ها در عثمانی به مرور این مخاصمه به برقرار روابط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تبدیل شد، حتی عثمانی بعدها سعی کردند کشتار مردم را به عوامل خود سر سپاه نسبت دهند و عثمان پاشا را مبرّی نمایند. این گفتمان در جنگ هشت ساله ایران و عراق و دوران بعد از آن نیز صادق است که گفتمان تخاصم جای خود را به گفتمان روابط میدهد، مشترکات اعتقادی، زبانی و آداب و رسوم در این گفتمان نقش دارند.بر اساس نظریه گفتمان، مشترکات اعتقادی، زبانی، فرهنگی و حتی جغرافیایی دالی هستندکه مدلول آن برقرار روابط گفتمانی و اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است.
- پیروان طریقت های صوفیانه. یک گروه از مهاجران آذربایجانی به آناتولی رهبران و پیروان طریقت های صوفیانه مانند پیروان بکتاشیه، حیدریه و اسحاقیه بودن که در گسترش تشیع صوفیانه و آثار ادب فارسی و فرهنگ ایرانی در آناتولی نقش مؤثری داشتند. به عنوان نمونه، حاجی بکتاش ولی، رهبر و بنیانگذار طریقت بکتاشیه آثاری مانند مقالات غیبیه و کلمات عینیه به زبان فارسی نوشته است.
- ورود اعتقادات شیعی در قالب کتب تاریخی در عثمانی، گاهی کتبی که به سلاطین عثمانی اهدا میشد مشحون از معارف شیعی بود که یک نمونه آن کتاب العیلم الزاخر فی احوال الاوائل و الاواخر معروف به تاریخ الجنّابی است، این کتاب به زبان عربی در تاریخ عمومی عالم از ابتدا تا قرن دهم هجری که توسط مصطفی جنّابی به سلطان مراد سوم عثمانی (982-1003ق.) تقدیم شده است. کتاب از هفتاد باب، سيزده باب را به دولتهاي شیعه اختصاص داده است.رویکرد کتاب به تشيع است و در مورد امامان شیعه توضیح مفصلی داده است(دخت امين، 1395: 56-47)
نتیجه
آذربایجان با توجه به موقعیت جغرافیایی و ویژگی های اجتماعی در شکل گیری هویت ایرانی نقشی داشته است، همسایه بودن این خطه با دولت عثمانی در زمان صفویه، موجب نزاعهای سیاسی و نظامی شد که این درگیزی نظامی و کشتار عثمانیان به نوعی روحیه مقاومت را در بین مردم تقویت کرد که اعتقادات شیعی در این امر نقش داشت، بر اساس نظریه گفتمان، گفتمان¬ها اساساً در ضدیت و تفاوت با یکدیگر شکل می¬گیرند، حضور عثمانی به دشمن خارجی توانست زمینه غیرت سازی گردد و هویت¬های متفاوت را به نفع هویت ملی محو نماید.ادبیات عزاداری تشیع در آذربایجان از آنجایی که مبارزه شدید صفویان با عثمانیان آذربایجان را به میدان جنگ تبدیل کرد، حفظ احساسات ملی ـ مذهبی کلید بقای دولت نوپای صفوی شد. در این دوره به دلیل رسمی شدن مذهب تشیع در ایران و جنگ های طولانی با عثمانی، ادبیات، فقه و فرهنگ شیعی روز به روز گسترش یافت. استمرار تقابل دولت صفوی و عثمانی زمینه را برای گفتمان پدید آورد . بنابراین می توان گفت که این جنگ ها علیرغم پیامدهای ناگواری که سالیان دراز مردم غیور و رنجدیده آذربایجان را به دنبال داشت، توانست هویت شیعی ـ صفوی را در ایران به ویژه در منطقه آذربایجان شکل دهد. علاوه بر این، حکومت صفویه با ایجاد بیگانگی در خارج از مرزهای کشور توانست گفتمان های خارجی و مخالف را در گفتمان خود علیه دشمن فرا مرزی متحد کند. در نتیجه باید گفت که این جنگ ها باعث گسترش گفتمان شیعه در آذربایجان شد و گفتمان صفویه و شیعه را به هم پیوند داد.
با بررسي تاريخ تشيع و عوامل تأثير گذار بر گسترش آن در آذربايجان از شروع حكومت صفويه با استفاده از نظريه ي گفتمان لاكلا و موفه مي توان گفت كه گسترش تشيع در آذربايجان مسير پر فراز و نشيبي را طي كرده و با توجه به موقعيت استراتژيك و با بررسي تاريخ تشيع و عوامل تأثير و تأثر گذار بر گسترش آن در آذربايجان و عثمانی شاهد باشيم.
بحرانها و حوادث پیش آمده در آذربایجان که زمینه تخاصمات با عثمانی را فراهم آورد که در نظریه گفتمان لاکلا و موفه به «بیقراری» معروف است، موجب پیدایی هژمونی، هویت دینی و ملی و غیریت شد، گرچه به تحمل صدمات زیادی، زمینه ماندگاری، پایداری و تأثیر گذاری فرهنگ دینی و شیعی شد
نقش حوزه علمیه تبریز در تربیت خوشنویسان، شاعران، حکیمان، فقها و محدثان شیعه و تأسیس مدارسی چون مدرسه طالبیه، مدرسه صادقیه، مدرسه صفویه، مدرسه حاج صفرعلی، مدرسه حاج علی اصغر و مدرسه میرزا علی اکبر و ارتباط آنان با عثمانی در این گفتمان قابل توجه است.
منابع
آژند، يعقوب(1389) « تأثير هنرمندان مكتب تبريز در شكل گيري و گستر ش مكتب استانبول »، هنرهاي تجسمي ، ش41
بلر شیلا و بلوم جاناتان(1388)، تاریخ معماری اسلامی، ترجمه یعقوب آزند، تهران، سمت
پورگشتال، یوزف فون هامر(1367ق).، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمه زکی علیآبادی، به اهتمام جمشید کیان فرد، تهران: زرین
ثریا، محمد(1315ق)، سجل عثمانی، استانبول، اینترنشنال
تاجیک، محمدرضا(1379) «گفتمان، پاد گفتمان و سیاست»، تهران، مؤسسه توسعه علوم انسانی
ترکمان، اسکندربیک(1350)، تاریخ عالمآرای عباسی، به کوشش ایراج افشار، ج یک، تهران، امیرکبیر
ترکمنیآذر، پروین(1383)، تاریخ سیاسی شیعیان اثنیعشری در ایران، قم، موسسه شیعهشناسی
حسینی زاده، سید محمد علی(1383)، «نظریه گفتمان و تحلیل سیاسی»، فصلنامه علوم سیاسی، ش28
حسینی قمی، قاضی احمدبن شرف الدین الحسین(1394)، خلاصه التواریخ ، تصحیح، احسان اشراقی، دانشگاه تهران
حشري تبريزي، ملا محمد امين(۱۳۷۱)، روضه اطهار،تصحيح عزيز دولت آبادي،تبريز، ستوده
حقی، اسماعیل(1368ق.)، تاریخ عثمانی، ترجمه ایرج نوبخت، تهران، کیهان
حقیقت، سید صادق(1389)، روش شناسی علوم سیاسی، قم، مفید
جباری، محمد رضا،(1382). سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (علیهم السلام) ، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی
جعفریان رسول. (1383). سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ، قم، دليل ما.
داغسر، رسول ( 1393 )، تبريز مادر شهر: نقش خبرگان حرف و نخبگان علوم تبريز در عمران و آباداني
ساير شهرها و كشورها، تبريز، نباتي
دفتر اهل حرف:952 ،Ehl-Hiref, TS.MA.d. 97060004, Topkapısaray
دخت امين،آرومین( 1395)،« تاريخ جنّابي تاريخ نگار ايراني در دربار عثماني و رويكرد به تشيع با تكيه بر تاريخ جنّابي»مطالعات تاریخ اسلام، س8، ش30
دين پرست، ولي(1390 )، «نقاشان صفوي و انتقال هنر نگارگري ايراني به عثماني (اوايل قرن دهم هجري »، تاريخ نامه ايران بعد از اسلام، س 2، ش 3
رضايي،محمد(۱۳۸5)، تاريخ تشيع در آذربايجان، قم، شيعه شناسي
رويمر، روبرت هانس(۱۳۸۰)، ايران در راه عصر جديد،ترجمه آذر آهنچي، تهران، دانشگاه تهران
شعباني، رضا، ولي دين پرست(1389 ) «مهاجرت هنرمندان ايراني به عثماني: اواخر تيموريان و اوايل دوره صفويه (. 1528-1409 م. 932- 851)»، تاريخ اسلام و ايران دانشگاه الزهرا (س)، س 20 ، ش 6
شیبانی، نظامالدین مجیر(1346)، تشکیل شاهنشاهی صفویه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران
طاش کبریزاده، ملا احمد بن مصطفی(1412ق)، الشقائق النعمانیه فی علماء الدوله العثمانیه، بیروت: دارالکتاب
عالمآرای صفوی، مولف گمنام(1363)، به کوشش یدالله شکری، تهران، انتشارات اطلاعات
غفاري، قاضي احمد(1344)، تاريخ جهان آراء،، تهران، حافظ
فائقي،ابراهيم(۱۳۸۹)،آذربايجان در مسير تاريخ، تبريز، ياران
فدایی، مریم (1391)، «هنر خوشنویسی در دوره عثمانی»، کتاب ماه هنر، ش 1172
كسرايي،محمد سالار(پاييز ۱۳۸۸)،« نظريه گفتمان لاكلا و موفه ابزاري كار آمد در فهم و تبيين پديده هاي سياسي»،فصلنامه سياست،مجله دانشكده حقوق و علوم سياسي،دوره ۳۹ ، شماره ۳،
کسروی، احمد(1353)، شهریاران گمنام، تهران، امیرکبیر
گمنام(1363)، عالمآرای صفوی، به کوشش یدالله شکری، تهران، انتشارات اطلاعات
مزاوی، میشل(1363)، پیدایش دولت صفوی، ترجمه یعقوب آژند، تهران، نشر گستره
مستقیمزاده، سليمان سعدالدين افندي(1347)، تحفه خطاطين، استانبول ، دولت مطبعه سی
مقدمی، محمدتقی(1390) ، «نظریۀ تحلیل گفتمان لاکلا و موف و نقد آن»، معرفت فرهنگی اجتماعی، سال دوم، شماره دوم، بهار
میرجعفری، حسین(1375)، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره تیموریان و ترکمانان، اصفهان، دانشگاه اصفهان
میرزا حبیب اصفهانی (1306)، خط و خطاطان، قسطنطنيه،مطبعه ابوالضيا
نش، کنت(1390)، جامعه شناسی سیاسی، ترجمه محمدتقی دل فروز، تهران، کویر
نوائی، عبدالحسین، (1363)، اسناد و مکاتبات سیاسی ایران 1105 تا 1135ق، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقاتی فرهنگی.
ــــــــــــــــــــــ ، (1368)، اسناد و مکاتبات سیاسی ایران 1105 تا 1135ق، تهران ، ارغوان
نوریلدیز، سارا(1391)، « تاریخ نگاری عثمانی » ،تاریخ نگاری و مورخان عثمانی، ترجمه و تدوین نصرلله صالحی، تهران، پژوهشکده تاریخ اسلام
هواث(پاییز 1377 )، «نظریه گفتمان»، ترجمه سلطانی، علوم سیاسی، سال اول، شماره 2
یورگنسن و فیلیپس(1389)، نظریه و روش در تحلیل گفتمان، ترجمه هادي جلیلی، تهران، نی،
Bayat Ali haydar: Turk Kulturu El sanatlari Dergisi, Osman El sanatlarinin gelismesinde Ehl-I
Bosworth, c. e, e. van Donzel, b. Lewis and ch. Pellat, the Encyclopedia of Islam, (under the patronage of the international union of academies) vol 6, Leiden, E. J. Brill, 1991
E. laclau & C. Mouffe (1985), Hegemony and Socialist Strategy: Towards a Radical Democratic Politics London: Verso
. Kutukoglu, Bakir(١٩٩٣), Osmanli-iran siyasi munasibetleri, Istanbul fetih cemiyeti, Istanbul.
Laclau, E and Mouffe, C, Recasting marxism in James martin ( 2002 ) : Antonio
Mahir Banu. (2005). Osmanli Minyatür sanati: Kabalci yayinevi.Istanbul20Gramsci, critical Assesment of leading Political philosophers ( 2002 ) Voutledge.
Mahir Banu. (2005). Osmanli Minyatür sanati: Kabalci yayinevi.Istanbul
Zeren Tanindi (2000), “Addition to illustrated manuscripts in the Ottoman Workshops”, Muqarnas, no: 17