یکی از الزامات توسعه پایدار، برخورداری از عدالت منطقه ای در توسعه هست. در بلندمدت، عدم توازن در توسعه مناطق مانعی بر سر راه توسعه پایدار خواهد بود. قدم اول در مسیر رفع نابرابری منطقه ای، شناخت شرایط توسعه مناطق است. در تحقیق حاضر دو مقطع زمانی 1375 و 1390 برای بررسی سطح چکیده کامل
یکی از الزامات توسعه پایدار، برخورداری از عدالت منطقه ای در توسعه هست. در بلندمدت، عدم توازن در توسعه مناطق مانعی بر سر راه توسعه پایدار خواهد بود. قدم اول در مسیر رفع نابرابری منطقه ای، شناخت شرایط توسعه مناطق است. در تحقیق حاضر دو مقطع زمانی 1375 و 1390 برای بررسی سطح توسعه استانها انتخابشده است. با توجه به ادبیات تحقیق و دسترسی به داده ها و اطلاعات، شاخصهای مختلف اقتصادی، آموزشی و فرهنگی، مسکن و زیربنایی، جمعیتی و بهداشتی انتخاب و به مقتضای هر شاخص تعدیل لازم انجام شده است. برای تعیین درجه توسعهیافتگی استانها از دو روش تاکسنومی عددی و تاپسیس استفاده شده است. نتایج بهدستآمده نشان می دهد که استانهای مرکزی رتبه های اول توسعه را به خود اختصاص داده اند. باوجود کاهش انحراف معیار و دامنه تغییرات شاخص توسعه استانها، هنوز هم نابرابری منطقه ای در جامعه ایران حاکم است و آزمون الگوی مرکز پیرامون برای هر دو مقطع، برقراری این الگو را مورد تأیید قرار می دهد. به نظر می رسد با توجه به تفاوت در پتانسیل مناطق مختلف، نمی توان از یک برنامه یکسان برای تمامی مناطق بهره برد. بر همین اساس برای ایجاد تعادل ناحیه ای پیشنهاد می شود در قالب برنامه های توسعه ملی، اقدام به برنامه ریزی منطقه ای با محوریت توانایی های منطقه ای شود، به نحویکه توسعه پایدار برای تمامی مناطق حاصل شود.
پرونده مقاله