• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی تأثیر پروبیوتیک‌های لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم لاکتیس بر بیان ژنهای REGA و TGF بافت کلیه در موش‌های صحرایی دیابتی
        زهرا کشتمند غزاله علیزاده
        زمینه و هدف:از نظر بالینی یکی از شایع ترین بیماری های غدد درون ریز، دیابت نوع اول می باشد. امروزه در درمان دیابت گرایش به سوی استفاده از ترکیباتی که دارای عوارض جانبی کمتری نسبت به داروهای شیمیایی هستند، روز به روز در حال گسترش است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات پرو بیو چکیده کامل
        زمینه و هدف:از نظر بالینی یکی از شایع ترین بیماری های غدد درون ریز، دیابت نوع اول می باشد. امروزه در درمان دیابت گرایش به سوی استفاده از ترکیباتی که دارای عوارض جانبی کمتری نسبت به داروهای شیمیایی هستند، روز به روز در حال گسترش است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات پرو بیوتیک‌های لاکتو باسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم لاکتیس بر میزان بیان ژن RAGE و TGFβ در بافت کلیه موشهای صحرایی مبتلا به دیابت بررسی گردید.مواد و روش ها: در مطالعه تجربی 35موش صحرایی در 5گروه(7 n=)کنترل، دیابتی، سه گروه دیابتی دریافت کننده لاکتو باسیلوس کازئی ،بیفیدوباکتریوم لاکتیس و مخلوط هر دو پروبیوتیک گروه بندی شدند. موش‌های دیابتی به صورت تک دوز داروی اسپرتوزتوسین را به صورت درون صفاقی دریافت کردندو گاواژپروبیوتیک ها 35 روزانجام شد. بعد ازدوره تیمار، سطح گلوکز و انسولین اندازه گیری و میزان تغییرات بیان RAGE و TGFβ در بافت کلیه نیز با روش ریل تایم مورد بررسی قرار گرفت.جهت مقایسه میانگین گروه ها ازنرم افزارspss ، آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و تست توکی استفاده شد. یافته ها: میزان گلوکز خون، سطح انسولین، میزان بیان ژن‌های RAGE و TGFβ در بافت کلیه موش‌های صحرایی مبتلا به دیابت تیمار شده با پروبیوتیک ها در مقایسه با موش‌های مبتلا به دیابت تغییرات معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: بر طبق نتایج مطالعه حاضر، احتمالا مصرف پروبیوتیک لاکتو باسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم لاکتیس در شرایط دیابت یک روش تأثیرگذار بر کاهش فعالیت آبشار سیگنالینگی مسیرهای پاتوژنز در بافت کلیه موش های صحرایی دیابتی نوع یک می‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - اثرات مهاری کوچک مولکول TPSF بر رشد و تکثیر سلولی در رده سلولی سرطانی انسانی پستان MCF-7: یک مطالعه آزمایشگاهی
        کیاوش هوشمندی الهام حویزی سعد گورانی نژاد محمدرضا تابنده
        سرطان پستان در بین سرطان‌های زنان رتبه اول ابتلاء و مرگ‌ را به خود اختصاص داده است. امروزه کوچک مولکول‌ها به‌علت خصوصیات ویژه ابزارغالب در نوآوری‌های دارویی محسوب می‌شوند. هدف این تحقیق تعیین اثرات ضدرشدی و ضدتکثیری کوچک مولکول TPSF (4-(4—Fluorophenyl)-4-oxobutyl] چکیده کامل
        سرطان پستان در بین سرطان‌های زنان رتبه اول ابتلاء و مرگ‌ را به خود اختصاص داده است. امروزه کوچک مولکول‌ها به‌علت خصوصیات ویژه ابزارغالب در نوآوری‌های دارویی محسوب می‌شوند. هدف این تحقیق تعیین اثرات ضدرشدی و ضدتکثیری کوچک مولکول TPSF (4-(4—Fluorophenyl)-4-oxobutyl]thio]-1,3,6,9-tetrahydro-1,3-dimethyl-6-thioxo-2H-purin-2-one)دررده‌ی سلولی سرطانی سینه MCF-7 بود. در این مطالعه آزمایشگاهی، سلول‌های سرطانی پستان رده MCF-7 در محیط کشت حاوی سرم 10% کشت و با غلظت‌های 5/0، 1، 2، 5 و 10 میکرومولار TPSF تیمار و سپس در روزهای 1و3 و 5 با استفاده از تست MTT بررسی شدند. سپساثرات ضدرشدی و ضدتکثیری کوچک مولکول TPSF بر سلول‌های MCF-7 بررسی شد. داکینگ مولکولی با استفاده از نرم‌افزار مولگرو انجام شد. آنالیز داده‌ها باآزمون ANOVA دوطرفه با تست تعقیبی Tukey انجام شد. طبق نتایج TPSF به صورت وابسته به دوز و زمان، میزان بقاء و تکثیر سلول‌های MCF-7 را بطور معنی‌داری (001/0 ≥P)کاهش داد. به‌طوریکه بعد از 24 ساعت بقای سلول‌های تیمار شده با غلظت‌های 5/0، 1، 2، 5 و 10 میکرومولار به ترتیب 90، 79، 68، 50 و 32 درصد بود که تایید کننده کاهش معنی‌دار (001/0 ≥P) بقا به‌صورت وابسته به دوز می‌باشد وغلظت 5 میکرومولار به‌عنوان غلظت IC50 (غلظت مهار رشد) تعیین گردید. بررسی مورفولوژی هسته تغییراتی از جمله چروکیدگی، پیگمانته شدن هسته و قطعه قطعه شدن کروماتین را نشان داد. همچنین نتایج داکینگ تایید کننده برهمکنش TPSF با HER2 و ER بود. TPSF به‌عنوان یک کوچک مولکول موثر باعث مهار رشد سلول‌های سرطانی پستان می‌شود بنابراین می‌تواند به‌عنوان یک داروی ضدسرطان مورد توجه قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی ویژگی های گیاه کنوکارپوس Conocarpus erectus L. و توان آلرژی زایی دانه های گرده آن در دو فصل در شهرستان اهواز
        مرجان جاویدان احمد مجد طاهر نژاد ستاری صدیقه اربابیان
        گیاه کنوکارپوس (Conocarpus erectus L) از درختان مانگروی زینتی و همیشه سبز مناطق استوایی است که سازش زیادی با تنش های محیطی دارد. این گیاه در 10 سال اخیر در استان های جنوبی ایران به ویژه در شهر اهواز، مورد استفاده گسترده قرار گرفته است. ویژگی های تشریحی ریشه، ساقه و برگ چکیده کامل
        گیاه کنوکارپوس (Conocarpus erectus L) از درختان مانگروی زینتی و همیشه سبز مناطق استوایی است که سازش زیادی با تنش های محیطی دارد. این گیاه در 10 سال اخیر در استان های جنوبی ایران به ویژه در شهر اهواز، مورد استفاده گسترده قرار گرفته است. ویژگی های تشریحی ریشه، ساقه و برگ این گیاه، با استفاده از برش های دستی و بررسی اندام های زایشی با استفاده از روشهای سلول- بافت شناسی مورد بررسی قرار گرفت. مشاهدات گل ها کرک های فراوان را در سراسر سطح اندام های گیاه نشان داد. اندازه گیری میزان کمی پروتئین ها، با روش برادفورد و بررسی کیفی آنها با الکتروفورز SDS-PAGE انجام شد. برای اندازه گیری توان آلرژی زایی دانه های گرده، عصاره های 5 درصد تهیه شده دو فصل بهار و پاییز، در سه نوبت به میزان 75 میکرولیتر با فاصله زمانی 10 روز به خوکچه های هندی تزریق شدند و سپس 8 ساعت و یک هفته بعد از آخرین تزریق، خون گیری از خوکچه ها برای آزمون های سرولوژی و سنجش IgE به روش الایزا انجام شد. نتایج نشان داد، محتوای کمی پروتئین های گرده ای فصل پاییز، از فصل بهار بیشتر است. بررسی محتوای کیفی پروتئین های گرده ها در فصل پاییز، باندها را در محدوده 10، 15،25 و 30 کیلودالتون نشان داد. در ارزیابی توان آلرژی زایی دانه های گرده در دو فصل بهار و پاییز، آزمونهای پوستی، IgE ، میزان قندخون، تفاوت معنی داری را در فصل پاییز نسبت به بهار نشان دادند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی اثرات تحریکی L-Arginine و مهاری L-NAME بر ضخامت کورتکس و مدولای تیموس موش صحرایی باردار
        سید محمد حسین نوری موگهی زهرانادیا شریفی شبنم موثقی عطارد السادات مصطفوی نیا
        ا توجه به نقش مهم اکسید نیتریک (Nitric oxide, NO) در بسیاری از فرآیندهای بیولوژیک در سلول‌ها و بافت‌های بدن از جمله در دوره حاملگی و مراحل مختلف آن، این مطالعه تأثیر ماده‌ای بنام L-Arginine به عنوان پیش‌ساز نیتریک اکساید و ماده‌ای بنام L-NAME) (L-NG-Nitroarginine-Methyl چکیده کامل
        ا توجه به نقش مهم اکسید نیتریک (Nitric oxide, NO) در بسیاری از فرآیندهای بیولوژیک در سلول‌ها و بافت‌های بدن از جمله در دوره حاملگی و مراحل مختلف آن، این مطالعه تأثیر ماده‌ای بنام L-Arginine به عنوان پیش‌ساز نیتریک اکساید و ماده‌ای بنام L-NAME) (L-NG-Nitroarginine-Methyl Ester, به عنوان مهارکننده سنتز آن را بر روی تغییرات ساختاری و استریولوژیکی تیموس موش صحرایی باردار بررسی کرده است.32 سر موش صحرایی‌ ماده نژاد ویستار با سن متوسط هشت هفته و وزن 250-200 گرم به طور تصادفی به 4 گروه هشت‌تایی شامل گروه کنترل، mg/kg 200L-Arginine ،mg/kg 20 L-NAME و L-Arginine + L-NAME تقسیم شدند. در روز 18 حاملگی، موش‌ها با اتر بیهوش و سپس تیموس آن‌ها خارج و در فرمالین 10 درصد فیکس شد. پس از پاساژ بافتی مقاطع با روش هماتوکسیلین- ائوزین (E&H) رنگ‌آمیزی و بررسی بافت شناسی و مورفومتری انجام شد.L-Arginine با اثر تحریکی خود بر سنتز اکسید نیتریک، باعث افزایش جمعیت لنفوسیت‌ T در تیموس و در نتیجه افزایش ضخامت کورتکس شده و از طرفی L-NAME با اثر مهاری بر سنتز اکسید نیتریک، باعث کاهش ضخامت مدولا می‌شود. تحلیل واریانس نشان داد که ضخامت کورتکس و مدولای تیموس در گروه L-Arginine در مقایسه با گروه کنترل اختلاف معنی‌داری به ترتیب در سطح p=0.000 و p=0.002 داشت. ضخامت کورتکس و مدولا درگروه L-NAME کاهش معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل در سطح p=0.000 شان داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی اثر فسفو مایسین، ساکارومایسس بولاردی و ساکارومایسس سرویزیه بر عملکرد، فعالیت آنتی اکسیدانی و بیان ژن اینترلوکین-6 در گوساله‌های شیرخوار هلشتاین
        صابر صابونی محمد چمنی علی اصغر صادقی مهدی امین افشار ناصر امام جمعه کاشان
        تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر آنتی بیوتیک فسفو مایسین و همچنین پروبیوتیک مخمری ساکارومایسس بولاردی و ساکارومایسس سرویزیه بر عملکرد، فعالیت آنتی اکسیدانی و بیان ژن اینترلوکین-6 در گوساله‌های شیرخوار هلشتاین انجام شد. جهت انجام آزمایش 20 راس گوساله تازه متولد شده هلشتاین پس چکیده کامل
        تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر آنتی بیوتیک فسفو مایسین و همچنین پروبیوتیک مخمری ساکارومایسس بولاردی و ساکارومایسس سرویزیه بر عملکرد، فعالیت آنتی اکسیدانی و بیان ژن اینترلوکین-6 در گوساله‌های شیرخوار هلشتاین انجام شد. جهت انجام آزمایش 20 راس گوساله تازه متولد شده هلشتاین پس از تغذیه با آغوز در قالب یک طرح کاملا تصادفی از سن 3 روزگی در 5 تیمار و 4 تکرار (هر تکرار شامل 1 راس گوساله) به مدت 60 روز توزیع شدند. جیره تیمارهای آزمایشی شامل 1: شاهد (بدون مصرف آنتی بیوتیک و پروبیوتیک)، 2: فسفومایسین (165/0 گرم/کیلوگرم وزن بدن)، 3: ساکارومایسس بولاردی محلول در شیر (1 گرم/کیلوگرم وزن بدن)، 4: ساکارومایسس سرویزیه محلول در شیر (1 گرم/کیلوگرم وزن بدن) و 5: مخلوط ساکارومایسس بولاردی و ساکارومایسس سرویزیه به صورت محلول در شیر (هرکدام 1 گرم/کیلوگرم وزن بدن) بودند. مقدار خوراک مصرفی، افزایش وزن و ضریب تبدیل هیچ یک از تیمارها تفاوت معنی داری را با شاهد نداشتند (05/0<P). مقدار انزیم های گلوتاتیون پراکسیداز و سوپر اکسید دیسموتاز سرم و همچنین مقدار بیان ژن اینترلوکین-6 در کل دوره در گوساله هایی که از مخلوط ساکارومایسس بولاردی و ساکارومایسس سرویزیه استفاده کرده بودند بالاترین اختلاف معنی دار را با شاهد داشتند (05/0>P). به طور کلی استفاده از مخلوط پروبیوتیک های مخمری نسبت به استفاده جداگانه آنها و همچنین نسبت به آنتی بیوتیک در تغذیه گوساله ها تاثیر بیشتری بر روی سیستم انتی اکسیدانی و سیستم ایمنی گوساله‌ها داشت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - اثر آستاگزانتین طبیعی در پیشگیری و درمان انسفالومیلیت تجربی خودایمن (EAE)
        پریسا کریشچی خیابانی سایه بیداران
        فافیا رودوزیما حاوی کاروتنوئید آستاگزانتین می باشد که خاصیت آنتی اکسیدانتی و ضدالتهابی قوی دارد. در مطالعه پیش‌رو اثر آستاگزانتین فافیا رودوزیما در موش مدل بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS)مورد بررسی قرار گرفت. مدل بیماری MS یا آنسفالومیلیت تجربی خود ایمن ((EAE با استفاده ا چکیده کامل
        فافیا رودوزیما حاوی کاروتنوئید آستاگزانتین می باشد که خاصیت آنتی اکسیدانتی و ضدالتهابی قوی دارد. در مطالعه پیش‌رو اثر آستاگزانتین فافیا رودوزیما در موش مدل بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS)مورد بررسی قرار گرفت. مدل بیماری MS یا آنسفالومیلیت تجربی خود ایمن ((EAE با استفاده از پپتید MOG35-55 در موش‌های ماده C57BL/6 ایجاد گردید. برای این مطالعه چهار گروه در نظر گرفته شدموشهای گروه کنترل طبیعی، گروه بیمار، گروه پیشگیری دریافت کننده آستاگزانتین یک هفته قبل از القا بیماری و گروه‌های درمانی که آستاگزانتین را پس از ایمونیزاسیون و ظهور اولین نشانه بیماری دریافت کرده بودند. هر گروه شامل 7 سر موش بود. مصرف آستاگزانتین تا 35 روز پس از ایمونیزاسیون ادامه یافت و هر روز به مقدار mg/kg400 آستاگزانتین فافیا رودوزیما مصرف می‌شد به این صورت که پلت مصرفی روزانه به این مقدار آستاگزانتین مخلوط می‌شد.علائم بالینی و میانگین وزن بدن روزانه بررسی می‌شد. همچنین میزان تکثیر لنفوسیت‌ها به وسیله آزمون MTT، میزان تولید سایتوکاین‌التهابی IL23 و ضد التهابی IL4 به وسیله ELISA سنجیده شد.مشاهدات نشان داد میانگین شدت بیماری در تمامی گروه‌های تجربی نسبت به گروه بیمار EAE کاهش معنی‌داری یافته است همچنین میانگین وزن بدن در گروه‌های پیشگیری و درمان آفزایش معنی‌داری نسبت به گروه بیمار EAE نشان می‌دهند(001/0 (P<. تجویز آستاگزانتین منجر به کاهش معنی‌دار سطح سایتوکاین التهابی‌IL23 و افزایش معنی دار سطح سایتوکاین ضدالتهابی IL4 در هر دو گروه تجربی گردید . نتایج آزمون MTT نیز نشان دهنده کاهش مقادیر شاخص تحریک (میزان تکثیر سلولهای ایمنی) در هر دو گروه پیشگیری و درمانی می باشد(001/0 (P<. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - برهمکنش بین تیمارهای هورمونی و نوع جداکشت بر کالوس زایی و رنگدانه‌های فتوسنتزی در گیاه کاسنی (Cichorium intybus L.)
        مهین قائمی زهرا زارع فریبا عقیلی
        گیاه کاسنی (Cichorium intybus L) از گیاهان دارویی مهم و دارای متابولیت های ثانویه با ارزش است. کالوس کاسنی منبع خوبی برای تولید و استخراج متابولیت‌های این گیاه است. در این پژوهش تغییرات کالوس کاسنی از لحاظ برخی خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی جهت بدست آوردن بهترین تیما چکیده کامل
        گیاه کاسنی (Cichorium intybus L) از گیاهان دارویی مهم و دارای متابولیت های ثانویه با ارزش است. کالوس کاسنی منبع خوبی برای تولید و استخراج متابولیت‌های این گیاه است. در این پژوهش تغییرات کالوس کاسنی از لحاظ برخی خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی جهت بدست آوردن بهترین تیمار هورمونی مورد بررسی قرارگرفت. از بذر‌های استریل کاسنی گیاهچه‌های سالم در محیط کشت (MS2/1) به دست آمد و از گیاهچه‌های حاصله ریزنمونه‌های ساقه، برگ و ریشه تهیه شد و جهت کالوس زایی در محیط‌های کشت MS مایع و هورمون های 2,4-D ، BAP و Kin در غلظت‌های 5/0، 75/0و 1 میلی گرم بر لیتر کشت شدند. نتایج نشان داد که رنگ کالوس در جداکشت‌ها با تیمارهای هورمونی متفاوت از زرد تا سبز و قهوای تیره و بافت کالوس‌ها نیز از سست و نرم تا سفت تفاوت نشان دادند. بیشترین میزان درصد کالوس (22/76 درصد) مربوط به اندام برگ با تیمار هورمونی 2,4-D (0.5mg/L) بیشترین میزان وزن تر کالوس (30/7 گرم) و وزن خشک کالوس (077/0 گرم) مربوط به اندام برگ با تیمار هورمونی Kin (0.75 mg/L)، بیشترین میزان کلروفیل a ، b و کل مربوط به جداکشت برگ با تیمار هورمونی BAP (0.75mg/L) مشاهده شد. بیشترین میزان کاروتنوئید نیز مربوط به جداکشت ریشه با تیمار هورمونی Kin (1mg/L) بود. به طور کلی اثرات متقابل هورمون‌ها و ریزنمونه صفات مختلف کالوس‌زایی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و میزان این تاثیر به نوع جداکشت و غلظت‌ تنظیم کننده‌های رشد بستگی دارد و بیشترین میزان تاثیرات در جدا کشت برگ مشاهده شد. پرونده مقاله