• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مطالعه تجربی عصاره اتانولی جلبک قهوه ای Nizimuddiniazanardinii بر ضایعات هیستوپاتولوژیکی کبدی القاء شده توسط انسداد مجرای صفراوی در موش های صحرایی
        مدارا نصیری مهسا آل ابراهیم رامین حاجی خانی پژمان مرتضوی
        فیبروز کبدی به عنوان یک عامل ایجاد مرگ و میر در انسان شناخته شده است. استرس اکسیداتیو در بیماری کبد_کلستاتیک به عنوان رابط بین آسیب کبدی و فیبروز کبدی عمل می کند. بنابراین هر عاملی که توانایی متعادل کردن آسیب اکسیداتیو را داشته باشد، قادر به کاهش فیبروز در کبد کلستاتیک چکیده کامل
        فیبروز کبدی به عنوان یک عامل ایجاد مرگ و میر در انسان شناخته شده است. استرس اکسیداتیو در بیماری کبد_کلستاتیک به عنوان رابط بین آسیب کبدی و فیبروز کبدی عمل می کند. بنابراین هر عاملی که توانایی متعادل کردن آسیب اکسیداتیو را داشته باشد، قادر به کاهش فیبروز در کبد کلستاتیک خواهد بود.جلبک قهوه ایNizimuddiniazanardiniiیکی از منابع طبیعی در اکوسیستم دریایی است که حاوی ترکیبات فعال بیولوژیکی بوده واثرات ضد التهابی، ضد سرطانی، ضد قارچی و آنتی اکسیدانی آن شناخته شده است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر عصاره اتانولی جلبک قهوه ایNizimuddiniazanardiniiبر ضایعات هیستوپاتولوژیکی کبدی القاء شده با انسداد مجرای صفراوی در موش های صحرایی نر بود. 54 سر موش صحرایی نر بطور تصادفی در 9 گروه تقسیم بندی شدند (n=6). گروه کنترل (موش های دست نخورده)، گروه شم (لاپاراتومی بدون انسداد مجرای صفراوی)، گروه های کنترل عصاره جلبک (50، 100 یا 200 میلی گرم بر کیلوگرم)، گروه BDL، گروه های درمان تجربی (موش های BDL + عصاره جلبک با غلظت 50، 100 یا 200 میلی گرم بر کیلوگرم). BDLسطح سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، بیلی روبین تام، کلسترول و تری گلیسیرید را بطور معنی داری نسبت به گروه شم افزایش داد، درحالی که سطوح آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در کبد و سطح سرمی آلبومین و پروتئین تام را کاهش داد. درمان موش های صحرایی BDL با عصاره جلبکاین تغییرات را بهبود بخشید.براساس رنگ آمیزی تری کروم ماسون،BDLبه طور قابل توجهی باعث ایجاد فیبروز در کبد گردید.این تغییرات نیز با تیمار عصاره جلبکبه صورت وابسته به غلظت کاهش یافت. نتایج این مطالعه اثر محافظت_کبدی و ضدفیبروزیNizimuddiniazanardiniiدر کبد کلستاتیکرا نشان داد. اثر ضد فیبروزی این جلبکاحتمالا ناشی از اثرات آنتی اکسیدانی و مهار رادیکال های آزاد می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - اثر پودر زردچوبه (Curcuma Longa ) بر روی عملکرد کبد، سطوح سرمی سیتوکین‌های پیش‌التهابی و شاخص‌های زیستی وضعیت پاد‌اکسندگی در بلدرچین‌های ژاپنی نر تغذیه شده با جیره آلوده به کادمیوم
        امید کریمی محمد رضا مفیدی مرتضی بیطرف ثانی
        آلودگی محیط زیست به کادمیوم در حال افزایش است. ورود این فلز سمی سنگین به زنجیره غذایی خطری جدی برای جمعیت انسانی و حیوانی است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثر پودر زردچوبه حاوی 96/2% ازمجموع کورکومینوئیدها در تعدیل اثرات سوء کادمیوم خوراکی در بلدرچین های ژاپنی انجام شد. ت چکیده کامل
        آلودگی محیط زیست به کادمیوم در حال افزایش است. ورود این فلز سمی سنگین به زنجیره غذایی خطری جدی برای جمعیت انسانی و حیوانی است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثر پودر زردچوبه حاوی 96/2% ازمجموع کورکومینوئیدها در تعدیل اثرات سوء کادمیوم خوراکی در بلدرچین های ژاپنی انجام شد. تعداد 180 قطعه بلدرچین ژاپنی نر از سن 22 روزگی به مدت 23 روز به شش گروه تقسیم شدند. گروه شاهد با جیره پایه و سایر گروه‌ها با جیره پایه مکمل شده با 3 گرم پودر زردچوبه (حاوی18/88 میلی گرم از مجموع کورکومینوئیدها)، 5 گرم پودر زردچوبه (حاوی 148 میلی گرم از مجموع کورکومینوئیدها)، 100 میلی گرم کلراید کادمیوم، 100 میلی گرم کلراید کادمیوم + 3 گرم پودر زردچوبه و 100 میلی گرم کلراید کادمیوم + 5 گرم پودر زردچوبه در هر کیلوگرم از خوراک تغذیه شدند. افزودن پودر زردچوبه به جیره آلوده به کادمیوم موجب کاهش سطح سرمی سیتوکین‌های پیش التهابی TNF-α وIL-6، افزایش فعالیت SOD، CATو ظرفیت پاداکسندگی کل و کاهش پراکسیددار شدن چربی گردید((p < 0.05. همچنین کاهش فعالیت سرمی آنزیم‌هایALT ،AST و ALP، افزایش غلظت پروتئین تام سرم و بهبود وزن بدن و وزن نسبی کبد مشاهده شد. نتایج نشان داد که پودر زردچوبه، با بهبود وضعیت پاداکسندگی و کاهش فعالیت سیتوکین‌های پیش التهابی، اثرات سمی کادمیوم را در بلدرچین ژاپنی کاهش داد. مقادیر بیشتر پودر زردچوبه تاثیربیشتری در کاهش سمیت کادمیوم داشت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - ارزیابی تاثیر آفلاتوکسین B1 بر تمایز نورونی و تکوین هیپوکامپ موش های صحرایی
        سارا الهوئی نظری نسیم حیاتی رودباری کاظم پریور اکرم عیدی
        سم آفلاتوکسین B1 آثار زیان باری بر سیستم عصبی-مغزی دارد. از اینرو در این مطالعه به بررسی تاثیرات آفلاتوکسین B1 بر تکوین هیپوکامپ موش های صحرایی نوزاد پرداخته شد. در این مطالعه پس از تهیه و آماده سازی آفلاتوکسین B1، از 18 سر موش ماده ی باردار نژاد ویستار با سن چهار هفته چکیده کامل
        سم آفلاتوکسین B1 آثار زیان باری بر سیستم عصبی-مغزی دارد. از اینرو در این مطالعه به بررسی تاثیرات آفلاتوکسین B1 بر تکوین هیپوکامپ موش های صحرایی نوزاد پرداخته شد. در این مطالعه پس از تهیه و آماده سازی آفلاتوکسین B1، از 18 سر موش ماده ی باردار نژاد ویستار با سن چهار هفته و وزن متوسط 10±85 گرم استفاده گردید. حیوانات در سه گروه شم (دریافت کننده ی روغن کنجد به عنوان حلال آفلاتوکسین B1)، آفلاتوکسین B1 و کنترل سالم تقسیم بندی شدند و در یک دوره ی تیماری سه ماهه جهت بررسی تغییرات ایمونوهیستوشیمی مارکرهای Ki-67، NeuN و GFAP بافت هیپوکامپ در موش های ویستار مورد استفاده قرار گرفتند. طبق نتایج بدست آمده از مطالعات ایمونوهیستوشیمی، گروه های تیمار شده با آفلاتوکسین B1 کاهش آماری معنی داری در بیان Ki-67 و NeuN نسبت به گروه کنترل نشان دادند (01/0>P). در حالیکه میزان بیان مارکر GFAP در مقایسه با گروه کنترل، افزایش آماری معنی داری (01/0>P) یافته بود. از طرفی کاهش چشمگیری در بیان پروتئین های NeuN و Ki-67و افزایش در میزان بیان GFAP مشاهده گردید که این یافته ها همراه با مشاهدات حاصل از عکس برداری ایمونوهیستوشیمی فلورسنت تایید گردید. آفلاتوکسین B1 با ایجاد اختلال در میزان فعالیت و بیان پروتئین های حیاتی در ناحیه هیپوکامپ منجر به اختلال در تمایز نورونی و افزایش صدمات مغزی می شود که این علائم با کاهش شدید در NeuN و افزایش در GFAP اثبات گردید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی تاثیر تیمار لاکتوکوکوس لاکتیس و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم بر بیان ژنهای مولد آمین‌های بیوژن در سویه‌های استافیلوکوکوس جدا شده از شیر
        محمد علی مسیان مقدم سید امیر علی انوار کیومرث امینی محمد رضا خانی
        این مطالعه تاثیر باکتریهای پروبیوتیک لاکتوکوکوس لاکتیس و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم را بر بیان ژن مولد آمین های بیوژن در استافیلوکوک‌های جدا شده از شیر با استفاده از روش‌های استاندارد بررسی نموده است. جداسازی استافیلوکوکوس‌ها از 100 نمونه شیر خام با استفاده از روش‌های استان چکیده کامل
        این مطالعه تاثیر باکتریهای پروبیوتیک لاکتوکوکوس لاکتیس و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم را بر بیان ژن مولد آمین های بیوژن در استافیلوکوک‌های جدا شده از شیر با استفاده از روش‌های استاندارد بررسی نموده است. جداسازی استافیلوکوکوس‌ها از 100 نمونه شیر خام با استفاده از روش‌های استاندارد بیوشیمیایی، رنگ آمیزی گرم و بررسی توالی 16S rRNA انجام شد. نمونه‌های حاوی این سویه ها از نظر تولید آمین‌های بیوژن توسط HPLC مورد بررسی قرار گرفتند و وجود ژن‌های هدف توسط MultiplexPCR تعیین شد. باکتری های واجد ژن های هدف تحت تیمار با سوپرناتانت لاکتوکوکوس لاکتیس و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم قرار گرفتند و بیان ژن ها با Real time PCR سنجیده شد. داده ها نشان داد که 60 سویه استافیلوکوکوس جداسازی شد که در ژنوم 54 سویه ژنهای هدف حضور داشتند و در 3 نمونه میزان کادآورین و پوترسین در بیشترین حالت خود بود. مقادیر آمین های بیوژن در روزهای دوم و سوم تیمار نسبت به روز اول به صورت معنی داری بیشتر بود (0.001 p<). نتایج MIC به دست آمده برای باکتری های استافیلوکوکوس در معرض باکتری های پروبیوتیک در نمونه ها بین 125 میکروگرم بر میلی‌لیتر و 5/62 میکروگرم بر میلی‌لیتر بود. نتایج حاصل از واکنش Real Time PCR نشان داد که میانگین کاهش سطح تغییرات بیان هر دو ژن از نظر آماری معنی دار بوده است. این مطالعه نشان داد که استفاده از باکتری های پروبیوتیک میتواند از طریق کاهش جمعیت این باکتری ها و کاهش بیان ژن مولد کادآورین و پوترسین ، منجر به کاهش تولید این آمین و افزایش کیفیت شیر گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی اثر سویه پروبیوتیک لاکتوکوکوس لاکتیس تولید کننده نایسین بر کاهش تعداد عوامل میکروبی بیماری‌زا
        فهیمه فیروز بخت ,ودود رضویلر سید امیرعلی انوار
        هدف از این مطالعه ارزیابی اثر سویه لاکتوکوکوس لاکتیس (ل. لاکتیس) تولید کننده نایسین بر روی رشد و بقای باکتری های پاتوژن در محیط کشت و گوشت مرغ خام در دمای 12 درجه سانتیگراد بوده است. بدین منظور، تعداد 108×5/1 ل. لاکتیس به محیط کشت و قطعات گوشت مرغ حاوی 105×5 چکیده کامل
        هدف از این مطالعه ارزیابی اثر سویه لاکتوکوکوس لاکتیس (ل. لاکتیس) تولید کننده نایسین بر روی رشد و بقای باکتری های پاتوژن در محیط کشت و گوشت مرغ خام در دمای 12 درجه سانتیگراد بوده است. بدین منظور، تعداد 108×5/1 ل. لاکتیس به محیط کشت و قطعات گوشت مرغ حاوی 105×5/1 از هر سویه پاتوژن تلقیح شد. تعداد باکتری های مورد مطالعه، مقادیر پروتئین و pH در گروه های کنترل و مواجهه در روزهای صفر، سه، پنج و هفت روز پس از تلقیح اندازه گیری شد و نیز وجود ژن نایسین در ل. لاکتیس مورد بررسی قرار گرفت. داده ها نشان داد که ل. لاکتیس اثرات ممانعت کنندگی قابل توجهی (05/0p≤) بر روی پاتوژنهای مورد مطالعه در BHI مایع و گوشت مرغ داشته است. pH گوشت مرغ تلقیح شده با ل. لاکتیس طی 7 روز نگهداری در 12 درجه سانتی گراد به طور معنی داری (05/0p≤) افزایش پیدا کرد و از 1/0±9/5 در روز صفر به 2/0±9/6 در روز 7 رسید. مقدار متوسط پروتئین در گوشت مرغ تلقیح شده با ل. لاکتیس در 12 درجه سانتی گراد از 05/1±93/17 در روز صفر به 25/1±23/14 در روز هفت رسید و این کاهش مقدار پروتئین از نظر آماری معنی دار بود (05/0p≤). با توجه به فراگیر شدن غذاهای پروبیوتیک و بروز پتانسیل مثبت این نوع فراورده های غذایی، مطالعه حاضر نشان داد که ل. لاکتیسهای تولید کننده نایسین میتوانند با جلوگیری از رشد سایر جمعیت‌های باکتریایی باعث حفظ تازگی مرغ شده و از فساد آن در اثر افزایش جمعیت باکتری های پاتوژن جلوگیری نمایند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - تشخیص و شناسایی گونه‌های کریپتوسپوریدیوم با استفاده از روش‌های Nested PCR (Nested polymerase chain reaction) و (RFLP) Restriction fragment length polymorphism در گوساله‌های شهرستان شاهرود
        مصطفی مشکات بهار شمشادی کیومرث امینی
        گونه های کریپتوسپوریدیوم به شاخه اپی کمپلکس ها تعلق دارد و پروتوزواهای فرصت طلبی هستند که سیستم های تنفسی و گوارشی در انسان و حیوان ها را آلوده می کند. این مطالعه به منظور بررسی شیوع، تشخیص و شناسایی گونه های کریپتوسپوریدیوم با استفاده از روش های Nested PCR و (RFLP) R چکیده کامل
        گونه های کریپتوسپوریدیوم به شاخه اپی کمپلکس ها تعلق دارد و پروتوزواهای فرصت طلبی هستند که سیستم های تنفسی و گوارشی در انسان و حیوان ها را آلوده می کند. این مطالعه به منظور بررسی شیوع، تشخیص و شناسایی گونه های کریپتوسپوریدیوم با استفاده از روش های Nested PCR و (RFLP) Restriction Fragment Length Polymorphism در گوساله های شهرستان شاهرود انجام شد. 256 نمونه ی مدفوع از گوساله های زیر 2 ماه جمع آوری شد و نمونه های مثبت با استفاده از روش زیل-نلسون رنگ آمیزی شدند. پرایمرهای اختصاصی برای بررسی Nested PCR استفاده شد و زیرگونه ها توسط روش RFLP بررسی شدند. نتایج مطالعه میکروسکوپی نشان داد که 27 نمونه (54/10 %) از نمونه های مورد بررسی مثبت بودند. نتایج برای روش Nested PCR نشان داد که از مجموع نمونه های مورد بررسی، به ترتیب 59/92 % و 41/7 % به ترتیب برای کریپتوسپوریدیوم پارووم و کریپتوسپوریدیوم اندرسونی مثبت بودند. نتایج نشان داد که 25 نمونه تحت تأثیر آنزیم VSP در نواحی 104 و 628 جفت باز قرار گرفتند، که نشان دهنده ی که تأیید کننده ی زیرگونه های کریپتوسپوریدیوم پارووم گاوی و زیرگونه ی ژن A بودند. نمونه های تحت تأثیر آنزیم Ssp I قرار گرفتند و نتایج باندهایی را در 385 و 448 جفت باز نشان داد که نشان دهنده ی زیر گونه های C. muris/C. andersoni بودند. نتایج توسط آنزیم dde، باندهایی را در 156، 186 و 224 جفت باز نشان داد که نشان دهنده ی زیر گونه ی C. muris بود. گونه ها و زیرگونه های مختلف با استفاده از روش های مختلف شناسایی شدند که می تواند به کنترل کریپتوسپوریدیوز کمک کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی اثرات رفتاری و فیزیولوژیک ناشی از لارو کنه آرگاس پرسیکوس در موش آزمایشگاهی
        مریم کریمی دهکردی فرید رضایی شهرام پورنظری
        آرگاس پرسیکوس در مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر دنیا دیده می‌شود. ماکیان، کبوتر، اردک، غاز و سایر پرندگان اهلی و وحشی و حتی انسان میزبان آن هستند. علاوه بر بروز کم خونی، این کنه می‌تواند بیماری‌های اسپیروکتوز پرندگان، اژیپسیانلوزیس و وبای ماکیان را نیز انتقال دهد. مطالعه حا چکیده کامل
        آرگاس پرسیکوس در مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر دنیا دیده می‌شود. ماکیان، کبوتر، اردک، غاز و سایر پرندگان اهلی و وحشی و حتی انسان میزبان آن هستند. علاوه بر بروز کم خونی، این کنه می‌تواند بیماری‌های اسپیروکتوز پرندگان، اژیپسیانلوزیس و وبای ماکیان را نیز انتقال دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات فیزیولوژیک و رفتاری ناشی از تغذیه لارو کنه آرگاس پرسیکوس بر روی موش سفید آزمایشگاهی انجام شد. پس از جمع‌آوری کنه ها و تولید لاور‌های کنه در محیط آزمایشگاه، موش‎ها در تیمارهای مختلف به وسیله‌ی تعداد مورد نظر لارو کنه آرگاس پرسیکوس آلوده شدند و علایم فیزیولوژیک ایجاد شده به صورت روزانه بررسی و ثبت شد. نتایج مطالعه حاضر حاکی از ایجاد اختلال و تغییرات فیزیولوژیک در موش‌های آلوده با لارو این کنه بود. همچنین علائم اولیه پوستی حاکی از التهاب مختصر پوست در محل اتصال نوزادها بود و براساس تعداد کنه‌های که به منظورآلوده کردن موش‌ها استفاده شده بود متفاوت بود همچنین تغییرات وزنی در آلودگی با دوزهای مختلف لارو حاکی از تاثیر این کنه در وزن بود. با توجه به اثرات منفی این لاور و زیان‌های اقتصادی ناشی از این کنه بررسی بیشتر تاثیرات این کنه در ماکیان ضروری به نظر می‌رسد. پرونده مقاله