پژوهش حاضر، با هدف بررسی تجربه زیسته مدیران زن در ارتباط با مفهوم خودباوری مدیریتی در مدارس ابتدایی انجام شد. روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل مدیران زن مدارس ابتدایی شهرستان تنکابن بود که از 28 نفر مدیر زن با سابقه، 12 نفر از طریق نمونهگیری ه چکیده کامل
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تجربه زیسته مدیران زن در ارتباط با مفهوم خودباوری مدیریتی در مدارس ابتدایی انجام شد. روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل مدیران زن مدارس ابتدایی شهرستان تنکابن بود که از 28 نفر مدیر زن با سابقه، 12 نفر از طریق نمونهگیری هدفمند تا مرز اشباع نظری در فرایند مصاحبه نیمه ساختاریافته مشارکت داده شدند. دادههای کیفی حاصل از مصاحبهها با روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از کدگذاری، 68 کد مفهومی استخراج شد که در 20 موضوع استنباطی خوشه بندی گردید و در نهایت، 6 تم بسط یافته، نشان داد که درک و تجربه مدیران زن از مفهوم خودباوری مدیریتی، شامل دانش کافی و مناسب (9 مؤلفه)، تجربه (11 مؤلفه) ، نگرش عاطفی و دینی(6 مؤلفه)، هدفمندی و خلاقیت(6 مؤلفه)، کیفیت محیط سازمانی(4 مؤلفه) و اعتماد به تجربه دیگران(3 مؤلفه) می باشد. بررسی تجارب مدیران زن نشان داد که نقش خودباوری مدیریتی هموار کردن مسیر برای مدیرانی است که می خواهند به نحو احسن، خلاقانه و متفاوت در شرایط متداول محیط سازمانی پیش روند و دستاوردهای نوینی را در عرصه آموزش و پروش ایجادکنند.
پرونده مقاله