قند دی ساکارید مالتوز طی فرایند قندکافت به دو مولکول گلوکز تبدیل و انرژی لازم برای تحرک اسپرم را فراهم می سازد. برای ارزیابی تاثیر مالتوز بر الگوی حرکتی اسپرم اپیدیدیم گاومیش، پس از کشتار صنعتی مرسوم، ده جفت بیضه گاومیش نر بالغ داخل یونولیت با دمای 5 الی 8 درجه سلسیوس ب چکیده کامل
قند دی ساکارید مالتوز طی فرایند قندکافت به دو مولکول گلوکز تبدیل و انرژی لازم برای تحرک اسپرم را فراهم می سازد. برای ارزیابی تاثیر مالتوز بر الگوی حرکتی اسپرم اپیدیدیم گاومیش، پس از کشتار صنعتی مرسوم، ده جفت بیضه گاومیش نر بالغ داخل یونولیت با دمای 5 الی 8 درجه سلسیوس به آزمایشگاه منتقل گردید. پس از تثبیت دم اپیدیدیم بین دو انگشت، در مناطق فاقد مویرگ خونی، چندین برش انجام شد. پس از استخراج مایع شیری رنگ غنی از اسپرم، این مایع به اپندورف های حاوی محیط کشت سلول با ده درصد آلبومین سرم گاوی منتقل گردید. پنج سطح قند مالتوز (1، 3، 5، 10 و 15 میلی مول) به یک میلی لیتر محیط کشت با 30 الی 40 میلیون اسپرم و 10 درصد آلبومین سرم گاوی منتقل و در دمای 37 درجه سلسیوس به مدت 24 ساعت انکوبه گردید. الگوی حرکتی اسپرم در زمان های 1، 6، 12 و 24 ساعت توسط سیستم آنالیز رایانه ای (کاسا)، ارزیابی شد. آنالیز آماری نشان داد که داده های کاسا مثل درصد حرکت سریع پیش رونده، حرکت پیش رونده، زنده مانی، شاخص های سرعت بر حسب میکرو متر در ثانیه مثل سرعت خط مستقیم، سرعت مسیر منحنی، متوسط سرعت مسیر حرکت ، دامنۀ حرکت اسپرم (بر حسب میکرومتر) در ساعت 24 و در گروه مالتوز از شاهد بیشتر بود (0/05>p). در بیان نتیجه گیری کلی مالتوز اثر مفید بر تحرک اسپرم اپیدیدیم گاومیش رودخانه ای دارد و ممکن است به عنوان منبع انرژی برای تحرک اسپرم باشد.
پرونده مقاله
یک سگ نر قهدریجانی شانزده ماهه با توده متورم در انگشت شماره یک دست راست به یک کلینیک دامپزشکی ارجاع داده شد. معاینه بالینی، تورم، قرمزی و آلوپسی همراه با زخم را نشان داد. بررسی تعداد سلول های خونی، رادیوگرافی ناحیه درگیر و قفسه سینه و همچنین معاینه غدد لنفاوی ناحیه ای چکیده کامل
یک سگ نر قهدریجانی شانزده ماهه با توده متورم در انگشت شماره یک دست راست به یک کلینیک دامپزشکی ارجاع داده شد. معاینه بالینی، تورم، قرمزی و آلوپسی همراه با زخم را نشان داد. بررسی تعداد سلول های خونی، رادیوگرافی ناحیه درگیر و قفسه سینه و همچنین معاینه غدد لنفاوی ناحیه ای، طبیعی گزارش شد. معاینه هیستوپاتولوژیک، یک تومور زیر جلدی چند لوبولی و بدون کپسول اما بخوبی محدود شده با آرایش سلولهای دوکی در اطراف یک مویرگ مرکزی به عنوان الگوی اثر انگشت نشان داد. تجزیه و تحلیل ایمونوهیستوشیمی نشان داد که سلول های نئوپلاستیک ویمنتین را بیان کردند و α-اکتین عضله صاف (SMA) و پروتئین S100 را بیان نکردند. با توجه به یافته های هیستوپاتولوژیک و ایمونوهیستوشیمی، تومور به عنوان همانژیوپری سیتومای سگ تشخیص داده شد. این اولین گزارش همانژیوپری سیتومای سگ در یک سگ جوان بومی قهدرجانی است. این گزارش نشان داد که نه تنها همانژیوپری سیتومای سگ می تواند در سگ های جوان رخ دهد، بلکه تمایز آن از سایر سارکوم های بافت نرم نه تنها به یافته های هیستوپاتولوژیک نیاز دارد، بلکه نیاز به بررسی ایمونوهیستوشیمی نیز دارد.
پرونده مقاله
دمودیکوزیس سگ یک بیماری پوستی انگلی التهابی است که با افزایش جمعیت گونههای جرب دمودکس ایجاد میشود. بنابراین، نیاز فوری به درمان موثر، ایمن و در دسترس برای دمودیکوزیس وجود خواهد داشت. این مطالعه با هدف ارزیابی فعالیت کارواکرول 5 درصد، آمیتراز 05/0 درصد و ترکیب کارواکرو چکیده کامل
دمودیکوزیس سگ یک بیماری پوستی انگلی التهابی است که با افزایش جمعیت گونههای جرب دمودکس ایجاد میشود. بنابراین، نیاز فوری به درمان موثر، ایمن و در دسترس برای دمودیکوزیس وجود خواهد داشت. این مطالعه با هدف ارزیابی فعالیت کارواکرول 5 درصد، آمیتراز 05/0 درصد و ترکیب کارواکرول- آمیتراز در کشتن جرب های دمودکس کنیس پس از استفاده موضعی و تجزیه و تحلیل بهبود علائم پوستی مرتبط انجام شد. 15 سگ مبتلا به دمودیکوز عمومیت یافته اکتسابی طبیعی به طور تصادفی به 3 گروه مطالعه مساوی تقسیم شدند. سگ ها از پناهگاه حیوانات استان مازندران انتخاب شدند. گروه های درمانی شامل محلول ریختنی 50 میلی لیتر کارواکرول 5 درصد، 50 میلی لیتر آمیتراز 05/0 درصد و مخلوط کارواکرول و آمیتراز 1:1 در غلظت های یکسان بودند. ارزیابی فاکتورهای بالینی شامل شمارش کنه شامل تراشیدن پوست، رشد مجدد مو، جوش های زیرپوستی، قرمزی، میزان کبره بستن و پوسته ریزی در فواصل هفت روزه در چهار هفته بود. تعداد جرب ها در تمام گروه ها به ویژه در کارواکرول 5 درصد به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>p). تفاوت معنی داری بین آمیتراز و کارواکرول آمیتراز در روزهای 14، 21 و 28 وجود نداشت (05/0<p). بیشترین کاهش جمعیت جرب با کارواکرول 5 درصد از روز 14 تا 90 درصد در تیمار دمودیکوزیس همراه بود. این مطالعه میدانی بالینی نشان داد که تجویز کارواکرول 5% به صورت تزریقی در کاهش تعداد جرب و بهبود علائم پوستی مرتبط با دمودیکوزیس بسیار موثر است.
پرونده مقاله
این مطالعه با هدف ارزیابی سطح ماده فعال در اکسی تتراسایکلین نگهداری شده در شرایط مختلف انجام شد. تجزیه و تحلیل محتوای ماده فعال دارو در بسته بندی اصلی آن و در بسته های باز شده که در دمای اتاق، تاریکی و در یخچال که برای دوره های مختلف نگهداری می شدند، انجام شد. برای هر آ چکیده کامل
این مطالعه با هدف ارزیابی سطح ماده فعال در اکسی تتراسایکلین نگهداری شده در شرایط مختلف انجام شد. تجزیه و تحلیل محتوای ماده فعال دارو در بسته بندی اصلی آن و در بسته های باز شده که در دمای اتاق، تاریکی و در یخچال که برای دوره های مختلف نگهداری می شدند، انجام شد. برای هر آماده سازی از اکسی تتراسایکلین استفاده شد و مقدار ماده فعال پس از 3، 6 و 9 ماه با استفاده از HPLC مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین با توجه به نیمه عمر دارو، بستههای باز شده نیز در ساعتهای 24 و 48 آنالیز شدند .نتایج برای داروئی که حاوی اکسی تتراسایکلین (سنتی) بود و در یک اتاق با دمای معمولی نگهداری می شد، به ترتیب (19/0±50/6، 32/0±14/6)، (20/0±38/6، 0/0±58/5) و (32/0±45/6، 10/0±08/6) ppm بود. همچنین نتایج برای داروی نگهداری شده در تاریکی و داروی تازه بسته بندی شده به ترتیب (27/0±29/6، 34/0±37/6)، (04/0±30/5، 17/0±30/6) و (13/0±97/5، 06/0±86/5) ppm و در نهایت، نتایج برای داروی نگهداری شده در یخچال و داروی تازه بسته بندی شده به ترتیب (15/0±55/7، 11/0±48/7)، (05/0±36/5، 20/0±81/5) و (36/0±06/0، 07/0±72/5) ppm بود. در مجموع، نتایج نشان داد که عوامل خارجی متعددی مانند گرما، نور، رطوبت و اکسیژن به طور قابل توجهی بر پایداری دارو تأثیر میگذارند. علاوه بر این، عوامل داخلی مانند واکنش داخلی ماده فعال، مواد نگهدارنده و حلالها بر پایداری تأثیر میگذارند. بنابراین، این عوامل مختلف در مجموع بر نیمه عمر اکسی تتراسایکلین تأثیر می گذارند.
پرونده مقاله
آسم یک بیماری ریوی است که با التهاب ائوزینوفیلیک، ترشح موکوس، واکنش بیش از حد راه هوایی (AHR) و انسداد راه هوایی مشخص می شود. AHR یک عامل مهم در آسم است. سلول های بنیادی مزانشیمی (MSCs) اثر تنظیمی بر پاسخ ایمنی دارند و ممکن است در درمان آسم مفید باشند .سلول های بنیادی چکیده کامل
آسم یک بیماری ریوی است که با التهاب ائوزینوفیلیک، ترشح موکوس، واکنش بیش از حد راه هوایی (AHR) و انسداد راه هوایی مشخص می شود. AHR یک عامل مهم در آسم است. سلول های بنیادی مزانشیمی (MSCs) اثر تنظیمی بر پاسخ ایمنی دارند و ممکن است در درمان آسم مفید باشند .سلول های بنیادی مزانشیمی ایمنی زایی پایینی دارند و برای استفاده، ایمن در نظر گرفته می شوند .علاوه بر این، مطالعهای برای بررسی تأثیر سلولهای بنیادی مزانشیمی بر کنترل AHR در یک مدل آسم انجام شد. سلول های بنیادی مزانشیمی، جدا شده و برای درمان موش های سوری نر BALB/c مبتلا به آسم استفاده شدند. برای تولید مدل حیوانی آسم، موشها حساس شده و با OVA به چالش کشیده شدند. در روزهای 30 و 40، برای اندازه گیری AHR، آزمون چالش متاکولین برای تعیین مقدار پن انجام شد. AHRثبت و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه درمان موشهای مبتلا به آسم با سلولهای بنیادی مزانشیمی، تفاوت معنیدار (0/05>p) در کنترل AHR در طول آزمون چالش MCh داشت. سلول های بنیادی مزانشیمی تقریباً غیر ایمنی زا هستند و می توانند برای درمان آسم و کنترل AHR استفاده شوند. استفاده از سلول های بنیادی مزانشیمی به عنوان یک درمان ضد آسم، یک استراتژی جدید و کاربردی برای آن ارائه می دهد.
پرونده مقاله
سالینومایسین یک آنتی بیوتیک یونوفوره بوده که به طور گسترده در صنعت طیور برای کنترل و پیشگیری از کوکسیدیوز استفاده می شود. سمیت یونوفور احتمالاً به دلیل آسیب اکسیداتیو ناشی از تولید رادیکال های آزاد است. کورکومین جزء اصلی زردچوبه بوده که دارای طیف وسیعی از فعالیت آنتی اک چکیده کامل
سالینومایسین یک آنتی بیوتیک یونوفوره بوده که به طور گسترده در صنعت طیور برای کنترل و پیشگیری از کوکسیدیوز استفاده می شود. سمیت یونوفور احتمالاً به دلیل آسیب اکسیداتیو ناشی از تولید رادیکال های آزاد است. کورکومین جزء اصلی زردچوبه بوده که دارای طیف وسیعی از فعالیت آنتی اکسیدانی، ضد التهابی و ضد سرطانی است. هدف از این مطالعه بررسی اثر نانو کورکومین به عنوان یک آنتی اکسیدان طبیعی بر جوجه های گوشتی مسموم شده با دوز سمی سالینومایسین بود. در این مطالعه 60 قطعه جوجه گوشتی به طور تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند. گروه اول به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. گروه دوم سالینومایسین را با دوز 300 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، روزانه به مدت 14 روز دریافت کردند. گروه های 3، 4 و 5 علاوه بر سالینومایسین، به ترتیب روزانه 50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن نانوکورکومین را به مدت 14 روز دریافت کردند. سپس، نمونه های خون و بافت برای ارزیابی بیوشیمیایی و هیستوپاتولوژی جمع آوری شد. مشاهده شد که نانوکورکومین بروز و شدت ضایعات هیستوپاتولوژیک کلیه را کاهش داده و به نظر می رسد که درمان با نانوکورکومین باعث بهبود وضعیت و کاهش تعداد سلول های التهابی می شود. همچنین پارامترهای هیستومورفومتری را به طور معنی داری بهبود بخشید (05/0>p). به نظر می رسد شرایط نامطلوب ناشی از مسمومیت با سالینومایسین با تجویز خوراکی نانوکورکومین قابل بهبود باشد.
پرونده مقاله