تأثیر توانایی مدیریت بر انضباط مالی با تأکید بر چرخش حسابرس
محورهای موضوعی : نوآفرینی، نوآوری، رویکردهای نوین
کلید واژه: توانایی مدیریت, انضباط مالی, چرخش حسابرس,
چکیده مقاله :
نظم و انضباط مالی، مفهومی است که تمام مصالح کلیدی را پوشش میدهد؛ مانند کل هزینهها، کل درآمد، تعادل مالی و بدهیهای عمومی که عملکرد مالی یک کشور یا یک بنگاه اقتصادی را در بازار سرمایه بهتر نشان میدهد. از عواملی که میتواند موجب افزایش انضباط مالی شود، توانایی مدیران است؛ از طرفی باتوجهبه اینکه بررسی و ذیحسابی صورتهای مالی توسط حسابرسان مستقل انجام شده و ارائه گزارش حسابرسی میشود؛ بنابراین، بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر انضباط مالی با تأکید بر چرخش حسابرس میتواند مثمرثمر واقع شود؛ لذا، این پژوهش به بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر انضباط مالی با تأکید بر چرخش حسابرس میپردازد. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روششناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) است. جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک، 129 شرکت بهعنوان نمونه پژوهش انتخابشده در دورهی زمانی 6 ساله بین سالهای 1397 تا 1402 موردبررسی قرار گرفتند. روش مورداستفاده برای گردآوری دادهها، کتابخانهای بوده و برای آزمون فرضیههای پژوهش از نرمافزار استاتا استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که توانایی مدیریت بر انضباط مالی تاثیر مستقیم دارد، ولی، چرخش حسابرس بر ارتباط بین توانایی مدیریت و انضباط مالی تاثیر ندارد.
Financial discipline is a concept that covers all key issues; such as total expenses, total income, fiscal balance, and public debt, which better reflect the financial performance of a country or an economic entity in the capital market. One of the factors that can increase financial discipline is the ability of managers. On the other hand, considering that the review and accountability of financial statements are carried out by independent auditors and the audit report is presented, therefore, examining the impact of management ability on financial discipline with emphasis on auditor rotation can be fruitful. Therefore, The present study Effect of Management Ability on Financial Discipline with Emphasis on Auditor Rotation. This research is practical in terms of purpose and in terms of methodology, the correlation is of the causal type (after event). The systematic elimination sampling, 129 companies were selected as sample and were investigated in the period of 6 years between 2018 and 2023. The method used to collect information is a library, and Stata software was used to test the research hypotheses. The results of the research show that management ability has a direct impact on financial discipline. However, auditor rotation does not affect the relationship between management ability and financial discipline.
بزرگ اصل، موسی.، و شایسته مند، حمیدرضا. (1390). رابطه بین مدت تصدی حسابرس و مدیریت سود. بورس اوراق بهادار، 4(13)، 213-233.
بولو، قاسم.، سیدی، سید جلال.، قاضی نوری، سروش.، و برزیده، فرخ. (1400). بررسی عوامل مؤثر بر گرایش حسابرسان داخلی به گزارشدهی اقدامات خطاکارانه در ایران. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، 28(4)، 574-597.
جبارزاده کنگر لویی، سعید.، و رادی، یاسر. (1398). بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر شفافیت شرکتی با تاکید بر اثر تعدیل گری ضعف کنترل های داخلی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. نشریه پژوهش های حسابداری مالی، 11(1)، 55-80.
چمن گرد خرمآبادی، ارسلان.، همت فر، محمود.، و صفتی، فرید. (1402). طراحی مدلی برای انضباط مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رگرسیون لجستیک. دانش سرمایهگذاری، 12(45)، 27-51.
حسنی القار، مسعود.، و مرفوع، محمد. (1396). بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر سیاست تقسیم سود. پژوهشهای تجربی حسابداری، 7(1)، 103-129.
خطیری، محمد.، تقی پوریان، یوسف.، غلامی جمکرانی، رضا.، و جهانگیر نیا، حسین. (1398). ویژگیهای شخصیتی، هوش مالی مدیران و عملکرد شرکت. دانش حسابداری مالی، 6(3)، 141-165.
دادگر، يداله.، و نظري، روح اله. (1388). بررسي شاخص فساد مالي در ايران و كشورهاي برگزيده جهان. دادههای سياسي اقتصادي، 263-264، 120-135.
رسولي، رضا.، و داورزني، حسن. (1394). بررسي عوامل داخلي و خارجي مؤثر بر ايجاد نارسايي در سيستم نظارت مالي هیئتهای ورزشي استان تهران. مطالعات مديريت رفتار سازماني در ورزش، 1(3)، 113-119.
رشیدی، مهشید. (1402). بررسی رابطه توانایی مدیریتی و نوسان پذیری عملکرد با تأکید بر آشفتگی مالی. چشم انداز حسابداری و مدیریت، 6(79)، 1-11.
سلگی، محمد.، و قهرائی، احسان. (1401). بررسی تأثیر عوامل سازمانی بر انضباط مالی در بخش دولتی. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، 29(3)، 475-503.
عظیمی، حسین.، عطافر، علی.، و شائمی برزکی، علی. (1389). بررسی عوامل مدیریتی و سازمانی مؤثر بر فساد اداری - مالی در سازمانهای دولتی مراکز استانهای اصفهان و زنجان. اندیشه مدیریت راهبردی، 4(2)، 129-147.
مشایخی، بیتا.، و حاجی عظیمی، فرزاد. (1397). اثربخشی تواناییهای مدیریتی بر عملکرد شرکت در مراحل چرخه عمر. پژوهش های تجربی حسابداری، 8(1)، 29-54.
مطهری، سعید.، تفتیان، اکرم.، و معینالدین، محمود. (1401). تحلیل تأثیر سوتزنی بر انضباط مالی شرکتهای دولتی. حقوق اداری، ۱۰(۳۲)، ۲۰۴-۲۳۹.
معینالدینی، پرستو.، و هاشمی، سیما. (1382). (DEA) ارزیابی کارایی واحدهای اجرایی گمرک ایران از راه روش تحلیل پوششی داده ها. مدیرساز، 14، 32-38.
مهرانی، کاوه.، نظری، هیراد.، و قاسمیفرد، محمدرضا. (1399). توانایی مدیریت و گزارشگری مالی بهموقع. پیشرفتهای حسابداری، 12(1)، 323-351.
مهرگان، محمدرضا. (1383). پژوهش عملیاتی پیشرفته. چاپ اول، تهران: نشر کتاب دانشگاهی.
نورعلي دخت، حميد. (1396). شناسايي عوامل مديريتي مؤثر بر فساد اداري مالي (موردمطالعه ناجا). فصلنامه نظارت و بازرسي، 11(41)، 13-52.
یاری، حسن.، و باغومیان، رافیک. (1400). توانایی مدیریتی و رفتار ریسکپذیری شرکت. مطالعات تجربی حسابداری مالی، 18(72)، 109-137.
Agnello, L., Castro, V., & Sousa, R. M. (2022). A quest between fiscal and market discipline. Economic Modelling, 119, 106119.
Bertrand, M., Schoar, A. (2003). Managing with style: The effect of managers on firm policies. The Quarterly Journal of Economics, 118(4), 1169-12080.
Charnes, A., Cooper, W. W., & Rhodes, E., (1978). Measuring the Efficiency of Decision MakingUnits. European Journal of Operational Research, 2, 429–444.
Chi, W. (2011). An overlooked effect of mandatory audit-firm rotation on investigation strategies. OR Spectrum, 33(2), 265-285
Chung, H., Kim, Y., & Sunwoo, H-Y. (2021). Korean evidence on auditor switching for opinion shopping and capital market perceptions of audit quality. Asia-Pacific Journal of Accounting & Economics, Taylor & Francis Journals, 28(1), 71-93.
Demerjian, P., Lev, B., & MacVay, S. (2012). Quantifying managerial ability: A new measure and validity test. Management Science, 58(7), 1229-1248.
Evans, Olaniyi, )2020(. Fiscal Discipline, Financial Development & Economic Growth in Nigeria. MPRA Paper 99242, University Library of Munich, Germany.
Gächter, S., & Schulz, J. F. (2016). Intrinsic honesty and the prevalence of rule violations across societies. Nature, 531, 496–499.
Heese, J., Krishnan, R., & Ramasubramanian. H. (2020). The Department of Justice as a Gatekeeper in Whistleblower-Initiated Corporate Fraud Enforcement: Drivers and Consequences. Journal of Accounting and Economics, 70(1), 1-54.
Lynch, R. L., & Cross, K. F. (1991). Measure Up- The essential Guide to Measuring Business Performance. London: Mandarin.
Owers, J. E., Lin, C. M., & Rogers, R. C. (2002). The Informational Content and Valuation Ramifications of Earnings Restatements. International Business & Economics Research Journal, 1(5), 71-88.
Zhang, X., Yan, H., Hu, F., Wang, H., & Li, X. (2022). Effect of auditor rotation violation on audit opinions and audit fees: Evidence from China. Research in International Business and Finance, 62, 1-21.
تأثیر توانایی مدیریت بر انضباط مالی با تأکید بر چرخش حسابرس
محمدرضا عباسی استمال 1*، اسماء ملکیان2
اطلاعات مقاله | چکیده |
نوع مقاله: مقاله پژوهشي
تاریخ دریافت: 21/03/1404 تاریخ پذیرش: 02/06/1404
| نظم و انضباط مالی، مفهومی است که تمام مصالح کلیدی را پوشش میدهد؛ مانند کل هزینهها، کل درآمد، تعادل مالی و بدهیهای عمومی که عملکرد مالی یک کشور یا یک بنگاه اقتصادی را در بازار سرمایه بهتر نشان میدهد. از عواملی که میتواند موجب افزایش انضباط مالی شود، توانایی مدیران است؛ از طرفی باتوجهبه اینکه بررسی و ذیحسابی صورتهای مالی توسط حسابرسان مستقل انجام شده و ارائه گزارش حسابرسی میشود؛ بنابراین، بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر انضباط مالی با تأکید بر چرخش حسابرس میتواند مثمرثمر واقع شود؛ لذا، این پژوهش به بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر انضباط مالی با تأکید بر چرخش حسابرس میپردازد. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روششناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) است. جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک، 129 شرکت بهعنوان نمونه پژوهش انتخابشده در دورهی زمانی 6 ساله بین سالهای 1397 تا 1402 موردبررسی قرار گرفتند. روش مورداستفاده برای گردآوری دادهها، کتابخانهای بوده و برای آزمون فرضیههای پژوهش از نرمافزار استاتا استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که توانایی مدیریت بر انضباط مالی تاثیر مستقیم دارد، ولی، چرخش حسابرس بر ارتباط بین توانایی مدیریت و انضباط مالی تاثیر ندارد. |
کلیدواژهها | توانایی مدیریت، انضباط مالی، چرخش حسابرس |
ناشر: دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهرقدس
* نویسنده مسئول: محمدرضا عباسی استمال ایمیل: mr.abbasi58@iau.ac.ir
1. استادیار، گروه حسابداری، واحد ورزقان، دانشگاه آزاد اسلامی، ورزقان، ایران (نویسنده مسئول)
2. کارشناسی ارشد، گروه حسابداری، واحد اهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اهر، ایران
مقدمه
انضباط مالی پدیدهای است که از راه بعضی عوامل سازمانی، یعنی منابع مالی و اعتباری، ساختار سازمانی و سبک مدیریت، قابلمدیریت است. در مؤلفه منابع مالی و اعتباری، دریافت منظم اعتبارات، به کاهش نیاز به تأمین منابع از راههای گوناگون، حذف مسئله مازاد/کسری وجوه و در نتیجه جلوگیری از جابهجایی اعتبارات برنامهای و در نهایت، کاهش بیانضباطی منجر خواهد شد. از ویژگیهای بارز یک نظام کارآمد کنترلهای مدیریتی، برخورداری از قابلیت کنترلهای حالنگر و آیندهنگر است. این قابلیتها با پیشبینی و تشخیص بهموقع، احتمال وقوع بیانضباطی مالی را کاهش میدهد. استقرار نظام کنترلهای داخلی مؤثر، کاهش ریسک وقوع تخلفهای مالی را به دنبال دارد. وجود فرایندها و رویههای شفاف از راه کاهش ابهام در فرایند ارائه خدمات و نیز قابلیت رصد بودجه، سطح انضباط مالی سازمان را افزایش میدهد و در نهایت، جدیت در برخورد با تخلفها، از راه افزایش هزینه ارتکاب تخلف، انضباط مالی را تقویت میکند (سلگی و قهرائی، 1401).
نگرانيها در زمينه انضباط مالي پس از بحران مالي سال 2008 به يك پارامتر اصلي تصميمگيري در رتبهبندي اعتباري تبديل شده است. در سپتامبر 2015، گزارش مؤسسه فيچ نشان داد كه اصليترين عامل تعیینکننده در ارتقاي رتبه تركيه انضباط مالي قوي دولت بوده است. همچنين در اين سال، مؤسسه استاندارد (S&P)، مكزيك را به دليل تصويب قانون «انضباط مالي» ستود؛ چرا كه نگرانيهاي كليدي اين مؤسسه را برطرف ميكرد (دويگان و همكاران، 2016). در كنار اين اقدامات خطاكارانه، سالانه بخش قابلتوجهی از منابع سازمانها را از بين ميبرد (بولو و همکاران، 1400). افزون بر اثرات منفي اقتصادي، بیانضباطی مالي و فساد اداري بر صداقت كاركنان تأثير منفي دارد (گاچتر و اسچالز1، 2016).
از سوی دیگر، مدیریت باید بهعنوان نماینده مالکان، با تجزیهوتحلیل و درك اهداف سازمان تحت مسئولیت خود، منابع محدود را به بهترین نحو مورداستفاده قرار دهد (برترند و شعار2، 2003). مدیران توانمند سودهاي باکیفیتتر تولید میکنند و عملکرد شرکت را بهبود میبخشند. مفهوم عملکرد، با كارایی و اثربخشي تعریفشده است، چون اثربخشي بيانگر ميزان دستيابي به اهداف است و كارایي به این موضوع اشاره دارد كه منابع ازنظر اقتصادي، چگونه براي كسب هدف بکار رفتهاند و میتوان آنها را دو بعد مهم عملکرد دانست، یعني هم علل داخلي (كارایي) و هم دلایل خارجي (اثربخشي) براي بخشهای خاص عملکرد، میتوانند وجود داشته باشند. ازاینرو، عملکرد تابعي از كارایي و اثربخشي فعالیتهای صورتگرفته است (لینچ و کراس3، 1991).
از سوی دیگر، رسواییهای مالی شرکتهای بزرگ باعث شد ایالات متحده آمریکا برای جلباعتماد دوباره عموم نسبت به صورتهای مالی قانون ساربینز - اکسلی را به تصویب رساند که در بخش 207 این قانون، بر لزوم اجرای پژوهش بیشتر روی مسئله گردش اجباری مؤسسههای حسابرسی تأکید شده است، ولی بااینحال وضع چنین مقرراتی از حیث فزونی منافع بر مخارج باید بهدقت بررسی شود و ممکن است پیامدهای دیگری به دنبال داشته باشد (چی4، 2011). چرخش اجباری حسابرسان، مدافعان و مخالفان فراوانی دارد. مدافعان آن ایجاد نگاه تازهای به صورتهای مالی ارائه شده از سوی صاحبکار و افزایش استقلال حسابرس و کشف تحریفهای موجود در صورتهای مالی را بهعنوان دلایل خود در دفاع از چرخش اجباری حسابرسان عنوان میکنند (بزرگ اصل و شایسته مند، 1390). بسیاری از کشورها از جمله چین قوانینی را اجرا کردهاند که یک شریک حسابرسی را موظف میکند پس از مدتی حسابرسی یک مشتری خاص را تغییر دهد، با این باور که چرخش باعث بهبود استقلال حسابرس و افزایش کیفیت حسابرسی میشود. با اینحال، چین هنوز تحریمهایی را در دستور کار قرار نداده است که خللی ایجاد میکند که کیفیت حسابرسی را تضعیف میکند. اجرای "نرم" خطمشی چرخش حسابرس اجباری نگرانیهای نظارتی را در مورد کیفیت حسابرسی در چین ایجاد کرده است. با این حال، این محیط در چین فرصت خوبی برای بررسی مسائل اخلاقی گوناگون مربوط به چرخش حسابرس اجباری در محیطی با اجرای ضعیف قوانین چرخش حسابرس فراهم میکند (ژانگ و همکاران، 2022).
شرکتهای بورسی ایران باوجود مزایای خود، با چالشها و کاستیهایی نیز مواجه هستند که بر عملکرد و توسعه آنها تأثیر میگذارد. این کاستیها شامل محدودیتهای نظارتی و قانونی، عدم شفافیت و دادههای ناکافی، وابستگی به متغیرهای اقتصادی کلان و تحریمها و ضعف در حاکمیت شرکتی و عدم انضباط مالی است؛ لذا، باتوجهبه اینکه انضباط مالی موجبات افزایش کارایی مالی و اقتصادی شرکت شده و در ایجاد اعتماد و اطمینان سهامداران و سرمایهگذاران نیز نقشی مهم دارد. افزون بر این، انضباط مالی در شرکتها موجب مدیریت بهینه منابع شده و شرکت را در مسیر صحیح قرار میدهد. چون شرکتها باانضباط مالی میتوانند هزینههای غیرضروری خود را کنترل کرده و عملکرد شرکت را بهبود بخشند. باتوجه به مشکلات شرکتهای ایرانی در زمینه انضباط مالی، عواملی که میتواند مشکلات شرکتهای ایرانی ناشی از عدم انضباط مالی را برطرف کند توانایی مدیران و چرخش حسابرس است. در این راستا و باتوجهبه مطالب فوق این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال است که تأثیر توانایی مدیریت بر انضباط مالی با تأکید بر چرخش حسابرس چگونه است؟
چارچوب نظری و پیشینه پژوهش
شايستگي و آگاهي مديران، آشنايي با قوانين و مقررات، سبك ارتباطي و ميزان تفويض اختيار مديران از عوامل مؤثر بر انضباط مالي است (خطیری و همکاران، 1398). نورعلي دخت (1396) نشان داد عوامل مديريتي، رهبري و هدايت، نظارت و كنترل، بسيج منابع و امكانات و ارتباطات بر فساد اداري مالي مؤثرند و تقويت مهارت مشاوره پذيري، تصمیمگیری و رهبری و هدايت باعث جلوگيري از رخداد فساد مالي و اداري میشود. رسولي و داورزني (1394) در بررسيهاي خود نشان دادند كه سبك رهبري از عوامل تأثيرگذار بر بهبود نظارت مالي است. نتايج پژوهش دادگر و نظري (1392) نشان داد كه نظام بوروكراسي از عوامل مديريتي مؤثر در پيدايش بیانضباطی، تخلفات و فساد مالي در ايران است. عظيمي و همكاران (1389) نشان دادند كه ضعف مديران در هدايت و رهبري، بسيج منابع و امكانات و سازماندهی مهمترین عوامل مؤثر بر فساد اداري مالي است. رهنورد و همكاران (1388) قانونگریزی مديران را يكي از مهمترین عوامل مؤثر بر فساد مالي است.
چمن گرد خرمآبادی و همکاران (1402) پژوهشی با هدف طراحی مدلی برای انضباط مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رگرسیون لجستیک انجام دادند. نتایج نشان داد که با توجه به سطح معنیداری، بین انضباط مالی سال قبل و اندازه موسسه حسابرسی به طور جداگانه با متغیر وابسته رابطهای مستقیم و معنیدار وجود دارد. همچنین، بین نوسانات نرخ ارز، مدیریت سود، چرخش موسسه حسابرسی و ریسکاعتباری با انضباط مالی رابطهای معکوس و معنیدار وجود دارد. این در حالی است که برای سایر متغیرهای توضیحی ارتباطی معنیدار با متغیر وابسته مشاهده نشد. رشیدی (1402) به بررسی رابطه توانایی مدیریتی و نوسانپذیری عملکرد با تأکید بر آشفتگی مالی پرداخت. نتایج بهدست آمده حاصل از تجزیهوتحلیل فرضیه نشان داد که آشفتگی مالی بر رابطه بین توانایی مدیریتی و نوسانپذیری عملکرد تأثیر منفی و معناداری دارد. با توجه به نتایج پژوهش به هیئت مدیره و مالکان شرکتها پیشنهاد میشود، شفافیت شرکت را عاملی تأثیرگذار در نگرش سرمایهگذاران، نسبت به توانایی و عملکرد مدیریت شرکت بدانند؛ بنابراین، در انتخاب مدیران خود دقت و فردی توانا و متخصص را انتخاب کنند؛ زیرا مدیران توانمند باعث افزایش کارایی شرکت میشوند و نتیجۀ عملکرد مطلوب خود را با افزایش شفافیت شرکت به نمایش میگذارند. سلگی و قهرائی (1401) به بررسی تأثیر عوامل سازمانی بر انضباط مالی در بخش دولتی پرداختند. بر اساس یافتهها، مؤلفههای منابع مالی و اعتباری، ساختار و سبک مدیریت، بر انضباط مالی تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین، شاخصهای دریافت اعتبارات بهصورت منظم و زمانبندیشده، عدم وجود محدودیتهای مالی، کیفیت کنترلهای مدیریتی، وجود شرح وظایف مدون و دقیق، اصلاحات فرایندی و جدیت در برخورد با تخلفها بیشترین تأثیر بر انضباط مالی را دارند. مطهری و همکاران (1401) در پژوهشی با هدف تحلیل تأثیر سوتزنی بر انضباط مالی شرکتهای دولتی انجام دادهاند. یافتههای پژوهش حاکی از تأیید پایایی و روایی بیرونی و درونی و معناداری، پنج مسیر اصلی الگوی پژوهش و رتبهبندی ابعاد هر یک از مقولههای پژوهش است. بر این اساس، «عوامل فردی»، «نفوذ فرد متخلف»، «امکانات نظارت بر تخلفات» و «برخورد قاطع با متخلفین» به ترتیب به عنوان مهمترین عوامل مؤثر، مداخلهگر، زمینهای و راهبردی شناسایی و بهبود انضباط مالی شرکتهای دولتی در سه مرحله پیش از خرج، حین خرج و بعد از خرج به عنوان پیامدهای سوتزنی در شرکتهای دولتی تأیید شده است. الگوی ارائه شده در این پژوهش، درک بهتر روابط بین مولفههای سوتزنی و انضباط مالی را برای عموم مردم، مدیریت شرکتهای دولتی و نهادهای نظارتی به دنبال خواهد داشت. یاری و باغومیان (1400) به بررسی تاثیرگذاری توانایی مدیریتی بر رفتار ریسک پذیری شرکتها پرداختند. یافتههای پژوهش نشان داد که توانایی مدیریتی رابطه مثبت و معناداری با انحراف معیار نرخ بازده داراییها و نسبت مخارج سرمایهای به کل داراییها دارد. مهرانی و همکاران (1399) به بررسی تاثیر توانایی مدیریتی بر به موقع بودن گزارشگری مالی پرداختند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه نشان داد که مدیران توانمند، اثر انفعالی بر تاخیر اعلان سود و گزارش حسابرسی داشته و در نتیجه افشای دادههای مالی به موقع تری را موجب میشوند. در مجموع نتایج نشان می دهد، افزایش توانمندی مدیران تاثیر مثبتی بر بهنگام بودن گزارشگری مالی دارد و با انتشار به موقع اخبار دادههای مالی، منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایهگذاران میشوند. جبارزاده کنگرلویی و رادی (1398) به بررسی رابطه توانایی مدیریت و شفافیت شرکتی با تاکید بر ضعف کنترل های داخلی میباشد. نتایج پژوهش نشان داد که توانایی مدیریت باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و عدم اطمینان اطلاعاتی شده و باعث افزایش امتیاز افشای به موقع و قابلیت اتکا بودن می گردد. در حالت کلی میتوان گفت بین توانایی مدیریت و شفافیت شرکتی رابطه مستقیم وجود دارد. دیگرنتایج پژوهش نشان میدهد ضعف کنترل های داخلی بر رابطه بین توانایی مدیریت و شاخصهای مورد استفاده برای اندازهگیری شفافیت شرکتی تاثیری معنادار دارد. مشایخی و حاجی عظیمی (1397) در پژوهشی به بررسی اثربخشی تواناییهای مدیریتی بر عملکرد شرکت در مراحل چرخه عمر پرداختند نتایج پژوهش آنها نشاندهنده تأثیر مثبت افزایش توانایی مدیریتی در بهبود عملکرد شرکت در قالب بازده سرمایهگذاری است. افزون بر این، نتایج پژوهش نشان میدهد که وجود رابطه مثبت و معنادار میان توانایی مدیران و عملکرد شرکت تنها در مراحل رشد و بلوغ مشاهده میشود و در مورد شرکتهای فعال مرحله افول این رابطه مشاهده نمیشود. آنجلو و همکاران5 (2022) به بررسی جستجوی بین نظم مالی و بازار پرداختند. قوانین مالی معمولاً به عنوان محدودیتهای دولتی در نظر گرفته میشوند. با این حال، میزان جایگزینی یا تکمیل آنها توسط انضباط بازار (بویژه در زمان استرس مالی) ناشناخته باقیمانده است. با استفاده از دادههای 71 کشور در دوره 1985-2015، ما یک تابع واکنش مالی "افزایش یافته" را برای ارزیابی تاثیر نظم مالی و بازار تخمین میزنیم. ما متوجه شدیم که سیگنالهای گوناگون بازار بر سیاست مالی تأثیر میگذارد، اما انضباط مالی به انگیزههای بازار بستگی دارد. در اتحادیه اروپا و OECD، سیگنال های بازار مکمل قوانین مالی است. اینها در کشورهای EMU و غیر OECD که «عدم تحمل بدهی» دارند، کمتر مؤثر هستند. با این حال، پیامدهای ناخواستهای وجود دارد: (1) نه تولید و تثبیت بدهی، و نه قوانین مالی بر موضع مالی در غیاب بحران های مالی تأثیر نمیگذارد و (2) استرس مالی انضباط مالی را به یک عامل بی ثبات کننده تبدیل می کند، در حالی که اقدامات بانک مرکزی تقریباً آن را نادیده می گیرد. در نهایت، اثرات انضباط بازار (مالی) برای EMU پایدار و قویتر (نامطمئنتر) هستند. ژانگ و همکاران6 (2022) در پژوهشی دریافتند که وقوع نقض چرخش حسابرس بیشتر ناشی از عوامل طرف عرضه است تا عوامل سمت تقاضا یا عوامل نهادی بازار. با کنترل مشکل درونزایی با استفاده از مدل اثرات درمان، متوجه میشویم که حسابرسان نقض چرخش بهطور قابلتوجهی نظراتی مطلوبتر صادر میکنند و حقالزحمهای بیشتر به آنها پرداخت میشود. این نتایج از بحث تبانی حسابرس- مشتری پیشنهادی ما حمایت میکند که حسابرسان نقض چرخش در ازای حقبیمه، نظرات مطلوبی را برای مشتریان صادر میکنند. افزون بر این، متوجه شدند که اثرات تبانی نقض چرخش حسابرس با وجود کنترل دولتی، محل شرکت حسابرسی و توسعه بازار منطقهای در محیط چین کاهش مییابد. چوانگ و همکاران7 (2021) پژوهشی با عنوان بررسی آیا تغییر حسابرس برای خرید اظهارنظر بر درک سرمایهگذاران از کیفیت حسابرسی تأثیر میگذارد، انجام دادند. نتایج آنها نشان میدهد سرمایهگذاران درک میکنند که تغییر حسابرس برای خرید اظهارنظر میتواند کیفیت حسابرس را تحت تأثیر قرار دهد. در واقع یافتههای آنها نشان داد شرکتهایی که حسابرسان را برای خرید اظهارنظر تغییر میدهند نسبت به شرکتهایی که حسابرس خود را تغییر نمیدهند و یا شرکتهایی که به دلایل دیگری تغییر میکنند، سرمایهگذارانشان واکنش کمتری به سود دارند که نشان میدهد سرمایهگذاران تغییر حسابرس برای خرید اظهارنظر را بهعنوان شواهدی مبنی بر اختلال در استقلال حسابرس درک میکنند. ایوانز8 (۲۰۲۰) با بررسی ارتباط بین انضباط مالی توسعه مالی و رشد اقتصادی در یک بازه زمانی ۳۸ ساله، ارتباط چند سویه بین انضباط مالی فسادهای کشف شده بیثباتی اقتصادی، میزان جمعیت، توسعه مالی و رشد اقتصادی را تأیید و مدل مفهومی پژوهش را ترسیم کرد. هیز و همکاران9 (۲۰۲۰) با بررسی نقش نظارت وزارت دادگستری ایالات متحده بر موارد سوت زنی کلاهبرداری شرکتهای دولتی علیه دولت به این نتیجه دست یافتند که نظارت وزارت دادگستری افزون بر اینکه بر میزان کلاهبرداری در سطح کل کشور مؤثر بوده، موجب بهبود روابط کارکنان کنترلهای داخلی و استقلال هیئت مدیره شرکتهای تحت نظارت نیز شده است. لذا، فرضیههای مطرح شده در این پژوهش به شرح زیر میباشند:
فرضیه نخست: توانایی مدیریت بر انضباط مالی تأثیر دارد.
فرضیه دوم: چرخش حسابرس بر ارتباط بین توانایی مدیریت و انضباط مالی تأثیر دارد.
متغیر وابسته: انضباط مالی
برای اندازهگیری انضباط مالی باتوجه به پژوهش اوورز و همکاران10 (2002) از تعدیلات سنواتی استفاده میشود. آنها بیان کردند که تعدیلات سنواتی بهعنوان عاملی برای بیانضباطی مالی شامل اصلاح اشتباههای با اهمیت، تقلب، انتقال درآمد و هزینه، قوانین و همچنین، تغییر در رویههای حسابداری است. تعدیلات سنواتی با استفاده از صورتهای مالی شرکتها و رقم ذکر شده بهعنوان تعدیلات سنواتی در صورت گردش سود و زیان انباشته محاسبه خواهد شد. در این پژوهش اگر رقم تعدیلات سنواتی صفر باشد به آن عدد 1 اختصاص داده میشود (انضباط مالی عدد 1) و اگر رقم تعدیلات سنواتی بهغیراز عدد صفر باشد به آن عدد صفر اختصاص مییابد (بیانضباطی مالی عدد صفر).
متغیر مستقل: توانایی مدیریت
در این پژوهش از مدل دمرجیان و همکاران11 (2012) استفاده شده است. آنها معتقدند كه كارايي كل شركت كه به كمک رابطه زیر محاسبه ميشود، نشانگر كارايي منابع در اختيار مديريت و همچنین، تواناييهای فردی مدیریت است زيرا مديری كه قدرت مدیریتی بيشتری دارد، بدون توجه بهاندازه شركت، در پیشبینی سازوکارها و روندهای شركت و بحث و مذاكرات با مشتريان عمده و عرضهكنندگان مواد و محصولات مؤثرتر واقع خواهد شد. افزون بر قدرت مدیرعامل، كارايي كل شركت حاصل شده از رابطه بالا، به عواملي از جمله اندازه شركت، سهم بازار، وجوه نقد آزاد، تعداد شعب يا واحدهای فرعي (پيچيدگي عمليات) و شاخص ارزی (بهعنوان يک عامل ناشي از روابط خارجي) بستگي دارد. در رابطه (زیر)، جزء باقیمانده مدل نشاندهنده توانایی مدیریت است.
بهگونهایکه:
: کارایی کل شرکت است که برای محاسبه آن از مدل تحلیل پوششی دادهها استفاده شده است. مدل تحلیل پوشش دادهها، مدل آماری است که برای اندازهگیری عملکرد سیستم با استفاده از دادههای ورودی و خارجی کاربرد دارد.
رابطه (1)
Sales: برابر است با فروش خالص شرکت i در سال t.
COGS: برابر است با بهای تمام شده کالای فروش رفته شرکت i در سال t.
SG&A: برابر است با هزینههای عمومی، اداری و فروش i در سال t.
PPE: برابر است با اموال، تجهیزات و ماشینآلات شرکت i در سال t.
OL: برابر است با هزینه اجاره عملیاتی شرکت i در سال t. (به علت محدودیت در جمعآوری، این متغیر در نظر گرفته نشده است)
OtherIntan: برابر است با خالص سایر داراییهای نامشهود شرکت i در سال t.
در این مدل برای هر یک از متغیرهای ورودی خاص (V) در نظر گرفته شده است، زیرا اثر هر یک از متغیرهای ورودی و خروجی (فروش) یکسان نمیباشد. مقدار محاسبه شده برای کارایی شرکت در محدوده صفر تا یک قرار میگیرد. شرکتهای با نمره کارایی یک، شرکتهایی هستند که بسیار کارا هستند و شرکتهایی که نمره کارایی آنها کمتر از یک است، زیر مرز کارایی قرار دارند و باید با کاهش هزینهها یا با افزایش درآمدها به مرز کارایی برسند. هدف از محاسبه کارایی شرکت، سنجش توانایی مدیریت شرکت است.
: لگاريتم طبيعي كل داراييها.
: سهم بازار شركت از نسبت فروش شركت i در سال t به فروش صنعت در سال t.
: نمایانگر متغیر جریانات نقد آزاد شرکت i در سال t است و برابر است با نسبت جریان نقد آزاد به کل داراییها. جریانات نقد آزاد برابر است با خالص جریان وجوه نقد عملیاتی منهای سود سهام پرداختی منهای خالص جریان وجوه نقد سرمایهگذاری.
: لگاريتم طبيعي سن (تعداد سالهای عمر شركت از زمان تأسيس).
: اگر شرکت صادرات داشته باشد برابر با یک وگرنه برابر با صفر
جدول 1. تعریف متغیرهای بکار رفته در رابطه 1
ورود به مدل | متغیر | تعریف عملیاتی |
متغیر خروجی | فروش | میزان فروش شرکت |
متغیرهای ورودی | بهای تمام شده | میزان بهای تمام شده کالای فروش رفته |
خالص دارایی ثابت | خالص اموال، ماشینآلات و تجهیزات | |
هزینه اجاره عملیاتی | هزینههای پژوهش و توسعه و دادههای مرتبط با اجارهها در صورتهای مالی شناسایی نمیشود؛ ازاینرو، اثر این دو متغیر در مدلها حذف شده است (حسنی و مرفوع، 1396). | |
هزینه پژوهش و توسعه | ||
دارایی نامشهود | خالص داراییهای نامشهود |
پس از انجام آزمون رگرسیون، کارایی مدیریت از راه مقدار باقیمانده () در هر سال-شرکت بدین صورت مشخص میشود که: از راه باقیمانده مدل رگرسیونی محاسبه شده و باقیمانده مثبت به معنای کارایی زیاد و باقیمانده منفی به معنای کارایی کمتر مدیریت است. واژه DEA مخفف Data Envelopment Analysis است که به معني تحليل پوششي دادهها يک مدل برنامهریزی رياضي، براي ارزيابي کارايي واحدهای تصمیمگیرندهای (DMU) است که چندين ورودي و چندين خروجي دارند. اندازهگیری کارايي به دليل اهميت آن در ارزيابي عملکرد يک شرکت يا سازمان همواره موردتوجه پژوهشگران قرار داشته است. فارل در سال 1957، با استفاده از روشي همانند اندازهگیری کارايي در مباحث مهندسي، به اندازهگیری کارايي براي واحد توليدي اقدام کرد. موردي که فارل براي اندازهگیری کارايي مدنظر قرار داد شامل يک ورودي و يک خروجي بود. چارنز، کوپر و رودز ديدگاه فارل را توسعه دادند و الگويي را ارائه کردند که توانايي اندازهگیری کارايي با چندين ورودي و خروجي را داشت. اين الگو، با عنوان تحليل پوششي دادهها، نام گرفت و بار نخست، در رساله دکتراي ادوارد رودز و به راهنمائي کوپر با عنوان ارزيابي پيشرفت تحصيلي دانشآموزان مدارس ملي آمريکا در سال 1976، در دانشگاه کارنگي مورداستفاده قرار گرفت (مهرگان، 1383). از آن جا که اين الگو توسط چارنز، کوپر و رودز ارائه گرديد، به الگوي (CCR) که از حروف نخست نام سه فرد ياد شده تشکيل شده است، معروف شد و در سال 1978 در مقالهای با عنوان اندازهگیری کارايي واحدهای تصمیمگیرنده ارائه شد (چارنز و همکاران12، 1978). در واقع، تحليل پوششي دادهها مبتني بر یکسری بهینهسازی با استفاده از برنامهریزی خطي است که به آن روش ناپارامتريک نيز گفته میشود. در اين روش منحني مرزي کارا از يک سري نقاط که بهوسیله برنامهریزی خطي تعيين میشود ايجاد میشود. براي تعيين اين نقاط میتوان از دو فرض بازدهي ثابت و متغير نسبت به مقياس استفاده کرد. روش برنامهریزی خطي پس از يک سري بهینهسازی مشخص میکند که آيا واحد تصمیمگیرنده موردنظر روي مرز کارايي قرار گرفته است و يا خارج آن قرار دارد؟ بدینوسیله واحدهای کارا و ناکارا از يکديگر تفکيک میشوند. تکنيک DEA تمام دادهها را زیر پوشش قرار داده و به همين دليل تحليل پوششي دادهها ناميده شده است (معینالدینی، 1382).
متغیر تعدیلگر: چرخش حسابرس
تغییر اختیاری حسابرس که قبل از اتمام دوره ۴ساله و توسط صاحبکار انجام میشود، در صورت وجود برابر یک و در غیر این صورت برابر با صفر خواهد بود.
متغیرهای کنترلی
1) مالکیت نهادی: مالكيت نهادي، دربرگيرنده تعداد سهام عادي شركت است كه در اختيار سرمايهگذاران نهادي (سرمايهگذاران بزرگ نظير بانكها، شركتهاي بيمه و شركتهاي سرمایهگذاری) قرار دارد. براي محاسبه درصد مالكيت نهادي در هر شركت، تعداد سهام مالكيت نهادي بر كل تعداد سهام عادي شركت، در پايان دوره مالي تقسيم شده است.
2) فرصت رشد: برابر است با نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری داراییها.
3) اندازه شرکت: از لگاریتم طبیعی داراییها به عنوان اندازه شرکت استفاده شده است.
4) نوسانات جریان های نقدی: از راه انحراف معیار جریانهای نقد عملیاتی اندازه گیری شده است.
5) رشد فروش: از راه نسبت تغییرات فروش به فروش سال قبل اندازه گیری میشود.
6) زیان: درصورتیکه در سال قبل شرکت زیان ده باشد این متغیر مقداری برابر با یک خواهد بود در غیر این صورت برابر صفر خواهد بود.
7) اهرم مالی: از نسبت کل بدهیها به کل داراییها اندازهگیری شده است.
روش پژوهش
این پژوهش بر اساس هدف، روش پژوهش كاربردی است. از لحاظ بعد زمانی این پژوهش گذشتهنگر است. بهطورکلی چنانچه دادههای گردآوری شده دررابطهبا رویدادهایی باشد که درگذشته رخداده است. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی از نوع علی (پس رویدادی) است. از لحاظ روش گردآوری دادهها، بهصورت کتابخانهای صورت میگیرد. در این پژوهش جهت گردآوری دادهها از بانکهای اطلاعاتی، صورتهای مالی و سایر اسناد و مدارک و یادداشتهای همراه برگرفته از آرشیو بورس اوراق بهادار تهران (سایت کدال) استفاده شد.
جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. شرکتهایی که دارای ویژگیها و شرایط زیر هستند بهعنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند:
1- طي سالهاي مورد مطالعه پژوهش 1397 تا 1402، نماد معاملاتي آنها از تابلوي بورس خارج نشده باشد ( فعالیت مستمر و پایدار در بازار سرمایه).
2- شرکتهای مورد مطالعه نبايستي سال مالي و فعالیت خود را طي دورههاي مورد نظر تغيير داده باشند (همگن بودن سال مالی و فعالیت در طول دوره مطالعه).
3- دادههای مالی موردنیاز، در دسترس باشد.
4- شرکت مورد نظر طي دوره پژوهش فعاليت مستمر داشته و سهام آن مورد معامله قرار گرفته باشد و وقفه معاملاتي نداشته باشد.
باتوجهبه رعایت شرايط ياد شده بالا و با استفاده از روش حذف سیستماتیک از بین شرکتهای واجد شرایط تعداد 129 شرکت بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند.
یافتههای پژوهش
یافتههای توصيفی
بمنظور بررسي مشخصات عمومي متغيرها و تجزیهوتحلیل دقيق آنها، آشنايي با آمار توصيفي مربوط به متغيرها لازم است. جدول 2، آمار توصیفی دادههای مربوط به متغیرهای مورد استفاده در پژوهش را نشان میدهد. آمار توصیفی مربوط به 129 شرکت نمونه طی دوره زمانی ۶ ساله (1397 تا 1402) است.
جدول 2. آمار توصیفی متغیرهای کمی پژوهش
نام متغیر | تعداد | میانگین | انحراف معیار | کمترین | بیشترین |
توانایی مدیریت | 774 | 022/0 | 078/0 | 289/0- | 194/0 |
مالکیت نهادی | 774 | 654/0 | 195/0 | 059/0 | 95/0 |
ارزش شرکت | 774 | 035/3 | 95/10 | 601/0 | 45/11 |
اندازه شرکت | 774 | 404/15 | 552/1 | 379/11 | 571/21 |
نوسانات جریان نقد | 774 | 082/0 | 047/0 | 010/0 | 291/0 |
رشد فروش | 774 | 557/0 | 656/0 | 909/0- | 59/64 |
اهرم مالی | 774 | 518/0 | 220/0 | 031/0 | 824/1 |
مقدار میانگین برای متغیر توانایی مدیریت برابر با (022/0) میباشد که نشان میدهد بیشتر دادهها حول این نقطه تمرکز یافتهاند. بهطورکلی پارامترهای پراکندگی، معیاری برای تعیین میزان پراکندگی از یکدیگر یا میزان پراکندگی آنها نسبت به میانگین است. از مهمترین پارامترهای پراکندگی، انحراف معیار است. مقدار این پارامتر برای ارزش شرکت برابر با 95/1 و برای نوسانات جریان نقد برابر است با 047/0 که نشان میدهد این دو متغیر به ترتیب دارای بیشترین و کمترین انحراف معیار هستند. کمینه و بیشینه نیز کمترین و بیشترین را در هر متغیر نشان میدهد. برای مثال بزرگترین مقدار اهرم مالی برابر با 82/1 است که نشان میدهد در بین شرکتهای نمونه شرکتی وجود دارد که داراییهای آن بیشتر از بدهیها بوده و حقوق صاحبان سهام آن منفی بوده است. کمینه اهرم مالی برابر با 03/0 است یعنی شرکتی وجود دارد که فقط 3 درصد داراییهای آن از بدهی تشکیل شده است. کمینه رشد فروش 90/0- است که بیانگر کاهش 90 درصد فروش یکی از شرکتهای عضو نمونه نسبت به سال قبل خود است. بیشینه رشد فروش 59/6 است که بینگر این است که شرکتی وجود دارد که بیش از 6 برابر افزایش فروش نسبت به سال قبل داشته است.
جدول 3. توزيع فراواني متغیر انضباط مالی
شرح | فراواني | درصد فراواني |
شرکتهای فاقد انضباط مالی | 566 | 13/73 |
شرکتهای دارای انضباط مالی | 208 | 87/26 |
جمع کل | 774 | 100 |
همانگونه که در جدول 3 قابل مشاهده است، جمع کل شرکت - سالهای مورد بررسی برابر با 774 میباشد که از بین آنها تعداد 208 شرکت-سال یعنی 87/26 درصد شرکتها انضباط مالی داشتهاند و 566 شرکت - سال معادل 13/73 درصد شرکتها انضباط مالی نداشتهاند.
جدول 4. توزيع فراواني متغیر چرخش حسابرس
شرح | فراواني | درصد فراواني |
شرکتهایی که چرخش حسابرس داشتهاند | 562 | 61/72 |
شرکتهایی که چرخش حسابرس نداشتهاند | 212 | 39/27 |
جمع کل | 774 | 100 |
همانگونه که در جدول 4 قابل مشاهده است، جمع کل شرکت - سالهای مورد بررسی برابر با 774 میباشد که از بین آنها تعداد 212 شرکت-سال یعنی 39/27 درصد شرکتها چرخش حسابرس داشتهاند و 562 شرکت - سال معادل 61/72 درصد شرکتها چرخش حسابرس نداشتهاند.
جدول 5. توزيع فراواني متغیر زیان
شرح | فراواني | درصد فراواني |
شرکتهایی که زیانده بودهاند | 725 | 67/93 |
شرکتهایی که زیانده نبودهاند | 49 | 33/6 |
جمع کل | 774 | 100 |
همانگونه که در جدول 5 قابل مشاهده است، جمع کل شرکت - سالهای مورد بررسی برابر با 774 میباشد که از بین آنها تعداد 49 شرکت-سال یعنی 33/6 درصد شرکتها زیانده بوده اند و 725 شرکت - سال معادل 67/93 درصد شرکتها زیانده نبودهاند.
نتیجه آزمون فرضیه نخست
فرضیه نخست بیان میدارد: توانایی مدیریت بر انضباط مالی تأثیر دارد.
جدول 6. نتیجه آزمون فرضیه نخست
| |||||
متغیر وابسته: انضباط مالی | |||||
متغیر | نماد | ضرایب | خطای استاندارد | آماره z | سطح معناداری |
توانایی مدیریت | Ability | 729/2 | 197/1 | 28/2 | 023/0 |
مالکیت نهادی | Instit | 136/1 | 472/0 | 40/2 | 016/0 |
ارزش شرکت | MTB | 105/0 | 046/0 | 25/2 | 024/0 |
اندازه شرکت | Size | 322/0- | 063/0 | 05/5- | 000/0 |
نوسانات جریان نقد | StdCFO | 085/3- | 000/2 | 5/1 | 123/0 |
رشد فروش | Gsales | 077/0 | 128/0 | 60/0 | 546/0 |
زیان | Loss | 153/1 | 343/0 | 36/3 | 001/0 |
اهرم مالی | Lev | 362/0- | 424/0 | 85/0- | 393/0 |
عرض از مبدأ | 718/3 | 022/1 | 64/3 | 000/0 | |
سایر آمارههای اطلاعاتی | |||||
آماره LR | 05/60 | ||||
سطح معنیداری LR (Prob.) | 0000/0 | ||||
ضریب مک فادن | 6 درصد |
نتایج جدول 6، نشان می دهد که متغیر توانایی مدیریت با ضریب مثبت (729/2) و سطح معنیداری کمتر از 5 درصد (023/0) رابطهای مستقیم و معنادار با انضباط مالی دارد و فرضیه نخست در سطح اطمینان 95 درصد مورد پذیرش قرار میگیرد. متغیر کنترلی مالکیت نهادی و ارزش شرکت دارای ضریب مثبت و سطح معناداری کمتر از 5 درصد میباشند؛ ازاینرو، رابطهای مستقیم و معنادار با متغیر وابسته دارند، ولی متغیر کنترلی اندازه شرکت دارای ضریب منفی و سطح معناداری کمتر از 5 درصد میباشد ازاینرو، رابطهای معکوس و معنادار با متغیر وابسته دارد. ضریب مک فادن برابر با 6 درصد میباشد که نشان میدهد متغیرهای مستقل و کنترلی موجود در مدل توانستهاند 6 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح دهند. آماره LR برابر با 05/60 و سطح معناداری آن کمتر از 5 درصد میباشد؛ ازاینرو، میتوان گفت که مدل برازش شده از اعتبار کافی برخوردار است.
نتیجه آزمون فرضیه دوم
فرضیه دوم بیان میدارد: چرخش حسابرس بر ارتباط بین توانایی مدیریت و انضباط مالی تأثیر دارد.
جدول 7. نتیجه آزمون فرضیه دوم
| |||||
متغیر وابسته: انضباط مالی | |||||
متغیر | نماد | ضرایب | خطای استاندارد | آماره z | سطح معناداری |
توانایی مدیریت | Ability | 004/3 | 439/1 | 09/2 | 037/0 |
چرخش حسابرس | Rot | 05/0 | 208/0 | 26/0- | 793/0 |
توانایی مدیریت*چرخش حسابرس | Ability*Rot | 870/0- | 560/2 | 3/0 | 734/0 |
مالکیت نهادی | Instit | 141/1 | 472/0 | 41/2 | 016/0 |
ارزش شرکت | MTB | 105/0 | 046/0 | 27/2 | 024/0 |
اندازه شرکت | Size | 325/0- | 064/0 | 06/5- | 000/0 |
نوسانات جریان نقد | StdCFO | 062/3- | 997/1 | 53/1- | 125/0 |
رشد فروش | Gsales | 083/0 | 128/0 | 65/0 | 518/0 |
زیان | Loss | 173/1 | 344/0 | 41/3 | 001/0 |
اهرم مالی | Lev | 357/0- | 424/0 | 8/0 | 400/0 |
عرض از مبدأ | 767/3 | 036/1 | 63/3 | 000/0 | |
سایر آمارههای اطلاعاتی | |||||
آماره LR | 36/62 | ||||
سطح معنیداری LR (Prob.) | 0000/0 | ||||
ضریب مک فادن | 6 درصد |
نتایج جدول 7، نشان می دهد که متغیر حاصلضرب توانایی مدیریت و چرخش حسابرس با سطح معنیداری بیشتر از 5 درصد رابطهای معنادار با انضباط مالی ندارد و فرضیه دوم در سطح اطمینان 95 درصد مورد پذیرش قرار نمیگیرد. متغیر کنترلی مالکیت نهادی و ارزش شرکت دارای ضریب مثبت و سطح معناداری کمتر از 5 درصد میباشند ازاینرو، رابطه مستقیم و معناداری با متغیر وابسته دارند، ولی متغیر کنترلی اندازه شرکت دارای ضریب منفی و سطح معناداری کمتر از 5 درصد میباشد ازاینرو، رابطهای معکوس و معنادار با متغیر وابسته دارد. ضریب مک فادن برابر با 6 درصد میباشد که نشان میدهد متغیرهای مستقل و کنترلی موجود در مدل توانستهاند 6 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح دهند. آماره LR برابر با 36/62 و احتمال آن کمتر از 5 درصد میباشد ازاینرو، میتوان گفت مدل برازش شده از اعتبار کافی برخوردار است.
برازش مطلوب مدل رگرسیونی
در آزمون هاسمر - لمشو اگر سطح معناداری آزمون بیشتر از 5 درصد باشد بیانگر برازش مطلوب مدل رگرسیونی است در غیر این صورت مدل برازش شده از اعتبار کافی برخوردار نخواهد بود.
جدول 8. نتایج آزمون هاسمر لمشو برای مدلهای رگرسیونی پژوهش
فرضیه | مقدار آماره آزمون | سطح معناداری آزمون | نتیجه آزمون |
فرضیه (مدل) نخست | 49/7 | 4844/0 | مدل رگرسیونی مطلوب است |
فرضیه (مدل) دوم | 12/5 | 7446/0 | مدل رگرسیونی مطلوب است |
باتوجهبه نتایج جدول 8، مشاهده میشود سطح معناداری آزمون هاسمر – لمشو برای مدلهای پژوهش بیش از 5 درصد میباشند و بیانگر برازش مطلوب مدل رگرسیونی میباشد.
یکی دیگر از معیارهای نیکویی برازش که آن نیز صرفاً برای مدلهای لاجیت و پرابیت کاربرد دارد، درصد صحت پیشبینی است.
جدول 9. درصدهای صحت پیش بینی مدل
نام مدل | نام متغیر وابسته | پیشبینی کل |
فرضیه (مدل) نخست | انضباط مالی | 81/74 درصد |
فرضیه (مدل) دوم | انضباط مالی | 29/74 درصد |
باتوجهبه نتایج جدول 9، مشاهده میشود که درصد صحت پیش بینی مدل در مدلهای پژوهش بیش از 50 درصد میباشد که بیانگر صحت پیش بینی مدل است.
اطمینان از کفایت متغیرهای کنترلی
از معیارهای اطلاعاتی آکائیک و شوآرتز برای بررسی کفایت متغیرهای کنترلی پژوهش استفاده شده است. بدین منظور، هر مدل ریاضی یکبار بدون متغیرهای کنترلی و یکبار به همراه متغیرهای کنترلی برازش شده است، چنانچه مقادیر آکائیک و شوآرتر در مدل با متغیرهای کنترلی نسبت به مدل بدون متغیرهای کنترلی کاهش پیدا کند، به این معنا است که متغیرهای کنترلی باعث بهبود مدل شدهاند.
جدول 10. کفایت متغیرهای کنترلی پژوهش
شرح مدل | آکائیک | شوآرتز |
مدل نخست به همراه متغیرهای کنترلی | 8756/856 | 7397/898 |
مدل نخست بدون متغیرهای کنترلی | 9518/895 | 2549/905 |
نتیجه | کفایت متغیرهای کنترلی | کفایت متغیرهای کنترلی |
مدل دوم به همراه متغیرهای کنترلی | 5713/860 | 7386/911 |
مدل دوم بدون متغیرهای کنترلی | 4891/899 | 0954/918 |
نتیجه | کفایت متغیرهای کنترلی | کفایت متغیرهای کنترلی |
بحث و نتیجهگیری
هدف این پژوهش تأثیر توانایی مدیریت بر انضباط مالی با تأکید بر چرخش حسابرس بود. دو فرضیه در این پژوهش مطرح گردید که پس از بررسی و آزمونهای مربوطه با توجه نتایج مدل نخست مشخص شد که متغیر توانایی مدیریت دارای سطح معنیداری کمتر از 5 درصد و ضریب مثبت است. بنابراین، توانایی مدیریت بر انضباط مالی تاثیر دارد و این تاثیر به صورت مستقیم بوده و فرضیه نخست در سطح اطمینان 95 درصد پذیرفته میشود، یعنی در شرکتهایی که از مدیران با توانمندیهای بالا بهره می برند در آن شرکتها تعدیلات حسابرسی کمتر شده و انضباط مالی شرکت بیشتر و بهتر میشود. نتیجه حاصل از این فرضیه مرتبط با پژوهش مهرانی و همکاران (1399) و جبارزاده کنگرلوئی و رادی (1398) است. بر اساس نتیجه مدل دوم میتوان گفت که متغیر حاصلضرب توانایی مدیریت و چرخش حسابرس دارای سطح معنیداری بیشتر از 5 درصد است. بنابراین، چرخش حسابرس بر ارتباط بین توانایی مدیریت و انضباط مالی تاثیر ندارد و فرضیه دوم در سطح اطمینان 95 درصد پذیرفته نمیشود. بدین معنی که در شرکتهایی که چرخش حسابرس اتفاق بیوفت در آن شرکتها توانایی مدیریت تاثیری در انضباط مالی ندارد، یعنی تعامل چرخش حسابرس و توانایی مدیریت و افزایش آنها تاثیری در انضباط مالی شرکت ندارد و چذخش حسابرس نمیتواند بر ارتباط بین توانایی مدیریت و انضباط مالی نقش تعدیلگر داشته باشد. نتیجه حاصل از این فرضیه مخالف با پژوهش مهرانی و همکاران (1399) و جبارزاده کنگرلوئی و رادی (1398) است. با توجه به اینکه تاثیر مستقیم توانایی مدیریت بر انضباط مالی در این پژوهش مشخص شدند؛ بنابراین، به شرکتها و مدیران آنها پیشنهاد میشود تا در انتخاب مدیران به توانایی آنها دقت لازم داشته باشند. چون انضباط مالی در شرکت منجر به بهبود تصمیمگیریهای مالی شده و با داشتن دادههای دقیق و شفاف، مدیران میتوانند تصمیمات بهتری در زمینه سرمایهگذاری، خرید تجهیزات و توسعه کسبوکار اتخاذ کنند.
سهامداران و سرمایهگذاران: دادهها نقش بسیار قوی در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری سهامداران و سرمایهگذاران ایفا میکند. بر این اساس هر اندازه که دامنة دادههای در دسترس، گسترده و از صحت و دقت بالایی برخوردار باشد موجبات تصمیمگیری بهتر و صحیحتری را برای هر سرمایهگذاران فراهم خواهد آورد. باتوجهبه تأثیر مستقیم توانایی مدیریت بر انضباط مالی، به سهامداران و سرمایهگذاران پیشنهاد میشود تا در موقع سرمایهگذاری در شرکتها، این موارد را موردتوجه قرار دهند. چون در صورت داشتن انضباط مالی، شرکتها با کنترل هزینهها و استفاده بهینه از منابع، میتوانند به سودآوری بیشتری دست یابند.
به پژوهشگران برای انجام پژوهشهای آتی پیشنهاد میشود:
پژوهشی با عنوان تاثیر توانایی مدیریت بر انضباط مالی با تاکید بر چسبندگی حق الزحمه حسابرسی انجام پذیرد. این پژوهش به صورت تحلیل داده بنیاد انجام شده و نتایج پژوهش مقایسه شود. پژوهشی با عنوان تاثیر توانایی مدیریت بر انضباط مالی با تاکید بر نظام راهبری شرکتی انجام پذیرد. انجام این پژوهش به تفکیک صنایع موجود در بورس اوراق بهادار تهران بمنظور کنترل تأثیر صنعت. پژوهشی با عنوان تاثیر توانایی مدیریت بر انضباط مالی با تاکید بر شرایط کلان اقتصادی انجام پذیرد. پژوهشی با عنوان تاثیر توانایی مدیریت بر انضباط مالی در شرکتهای دولتی انجام پذیرد.
منابع
بزرگ اصل، موسی.، و شایسته مند، حمیدرضا. (1390). رابطه بین مدت تصدی حسابرس و مدیریت سود. بورس اوراق بهادار، 4(13)، 213-233.
بولو، قاسم.، سیدی، سید جلال.، قاضی نوری، سروش.، و برزیده، فرخ. (1400). بررسی عوامل مؤثر بر گرایش حسابرسان داخلی به گزارشدهی اقدامات خطاکارانه در ایران. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، 28(4)، 574-597.
جبارزاده کنگر لویی، سعید.، و رادی، یاسر. (1398). بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر شفافیت شرکتی با تاکید بر اثر تعدیل گری ضعف کنترل های داخلی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. نشریه پژوهش های حسابداری مالی، 11(1)، 55-80.
چمن گرد خرمآبادی، ارسلان.، همت فر، محمود.، و صفتی، فرید. (1402). طراحی مدلی برای انضباط مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رگرسیون لجستیک. دانش سرمایهگذاری، 12(45)، 27-51.
حسنی القار، مسعود.، و مرفوع، محمد. (1396). بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر سیاست تقسیم سود. پژوهشهای تجربی حسابداری، 7(1)، 103-129.
خطیری، محمد.، تقی پوریان، یوسف.، غلامی جمکرانی، رضا.، و جهانگیر نیا، حسین. (1398). ویژگیهای شخصیتی، هوش مالی مدیران و عملکرد شرکت. دانش حسابداری مالی، 6(3)، 141-165.
دادگر، يداله.، و نظري، روح اله. (1388). بررسي شاخص فساد مالي در ايران و كشورهاي برگزيده جهان. دادههای سياسي اقتصادي، 263-264، 120-135.
رسولي، رضا.، و داورزني، حسن. (1394). بررسي عوامل داخلي و خارجي مؤثر بر ايجاد نارسايي در سيستم نظارت مالي هیئتهای ورزشي استان تهران. مطالعات مديريت رفتار سازماني در ورزش، 1(3)، 113-119.
رشیدی، مهشید. (1402). بررسی رابطه توانایی مدیریتی و نوسان پذیری عملکرد با تأکید بر آشفتگی مالی. چشم انداز حسابداری و مدیریت، 6(79)، 1-11.
سلگی، محمد.، و قهرائی، احسان. (1401). بررسی تأثیر عوامل سازمانی بر انضباط مالی در بخش دولتی. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، 29(3)، 475-503.
عظیمی، حسین.، عطافر، علی.، و شائمی برزکی، علی. (1389). بررسی عوامل مدیریتی و سازمانی مؤثر بر فساد اداری - مالی در سازمانهای دولتی مراکز استانهای اصفهان و زنجان. اندیشه مدیریت راهبردی، 4(2)، 129-147.
مشایخی، بیتا.، و حاجی عظیمی، فرزاد. (1397). اثربخشی تواناییهای مدیریتی بر عملکرد شرکت در مراحل چرخه عمر. پژوهش های تجربی حسابداری، 8(1)، 29-54.
مطهری، سعید.، تفتیان، اکرم.، و معینالدین، محمود. (1401). تحلیل تأثیر سوتزنی بر انضباط مالی شرکتهای دولتی. حقوق اداری، ۱۰(۳۲)، ۲۰۴-۲۳۹.
معینالدینی، پرستو.، و هاشمی، سیما. (1382). (DEA) ارزیابی کارایی واحدهای اجرایی گمرک ایران از راه روش تحلیل پوششی داده ها. مدیرساز، 14، 32-38.
مهرانی، کاوه.، نظری، هیراد.، و قاسمیفرد، محمدرضا. (1399). توانایی مدیریت و گزارشگری مالی بهموقع. پیشرفتهای حسابداری، 12(1)، 323-351.
مهرگان، محمدرضا. (1383). پژوهش عملیاتی پیشرفته. چاپ اول، تهران: نشر کتاب دانشگاهی.
نورعلي دخت، حميد. (1396). شناسايي عوامل مديريتي مؤثر بر فساد اداري مالي (موردمطالعه ناجا). فصلنامه نظارت و بازرسي، 11(41)، 13-52.
یاری، حسن.، و باغومیان، رافیک. (1400). توانایی مدیریتی و رفتار ریسکپذیری شرکت. مطالعات تجربی حسابداری مالی، 18(72)، 109-137.
Agnello, L., Castro, V., & Sousa, R. M. (2022). A quest between fiscal and market discipline. Economic Modelling, 119, 106119.
Bertrand, M., Schoar, A. (2003). Managing with style: The effect of managers on firm policies. The Quarterly Journal of Economics, 118(4), 1169-12080.
Charnes, A., Cooper, W. W., & Rhodes, E., (1978). Measuring the Efficiency of Decision MakingUnits. European Journal of Operational Research, 2, 429–444.
Chi, W. (2011). An overlooked effect of mandatory audit-firm rotation on investigation strategies. OR Spectrum, 33(2), 265-285
Chung, H., Kim, Y., & Sunwoo, H-Y. (2021). Korean evidence on auditor switching for opinion shopping and capital market perceptions of audit quality. Asia-Pacific Journal of Accounting & Economics, Taylor & Francis Journals, 28(1), 71-93.
Demerjian, P., Lev, B., & MacVay, S. (2012). Quantifying managerial ability: A new measure and validity test. Management Science, 58(7), 1229-1248.
Evans, Olaniyi, )2020(. Fiscal Discipline, Financial Development & Economic Growth in Nigeria. MPRA Paper 99242, University Library of Munich, Germany.
Gächter, S., & Schulz, J. F. (2016). Intrinsic honesty and the prevalence of rule violations across societies. Nature, 531, 496–499.
Heese, J., Krishnan, R., & Ramasubramanian. H. (2020). The Department of Justice as a Gatekeeper in Whistleblower-Initiated Corporate Fraud Enforcement: Drivers and Consequences. Journal of Accounting and Economics, 70(1), 1-54.
Lynch, R. L., & Cross, K. F. (1991). Measure Up- The essential Guide to Measuring Business Performance. London: Mandarin.
Owers, J. E., Lin, C. M., & Rogers, R. C. (2002). The Informational Content and Valuation Ramifications of Earnings Restatements. International Business & Economics Research Journal, 1(5), 71-88.
Zhang, X., Yan, H., Hu, F., Wang, H., & Li, X. (2022). Effect of auditor rotation violation on audit opinions and audit fees: Evidence from China. Research in International Business and Finance, 62, 1-21.
[1] . Gächter & Schulz
[2] . Bertrand & Schoar
[3] . Lynch & Cross
[4] . Chi
[5] . Agnello et al
[6] . Zhang et al
[7] . Chung et al
[8] . Evans
[9] . Heese et al
[10] . Owers et al
[11] . Demerjian et al
[12] . Charnes et al
The Effect of Management Ability on Financial Discipline with Emphasis on Auditor Rotation
Mohammadreza Abbasi Astamal 1*, Asma Malekian2
Abstract | Article Info |
Financial discipline is a concept that covers all key issues; such as total expenses, total income, fiscal balance, and public debt, which better reflect the financial performance of a country or an economic entity in the capital market. One of the factors that can increase financial discipline is the ability of managers. On the other hand, considering that the review and accountability of financial statements are carried out by independent auditors and the audit report is presented, therefore, examining the impact of management ability on financial discipline with emphasis on auditor rotation can be fruitful. Therefore, The present study Effect of Management Ability on Financial Discipline with Emphasis on Auditor Rotation. This research is practical in terms of purpose and in terms of methodology, the correlation is of the causal type (after event). The systematic elimination sampling, 129 companies were selected as sample and were investigated in the period of 6 years between 2018 and 2023. The method used to collect information is a library, and Stata software was used to test the research hypotheses. The results of the research show that management ability has a direct impact on financial discipline. However, auditor rotation does not affect the relationship between management ability and financial discipline. |
Article type: Research Article
|
Management Ability, Financial Discipline, Auditor Rotation | Keywords |
Publisher: Islamic Azad University Qods Branch
Corresponding Author: Mohammadreza Abbasi Astamal
Email: mr.abbasi58@iau.ac.ir
1. Associate Professor, Department of Accounting, Va.C., Islamic Azad University, Varzaghan, Iran (Corresponding Author)
2. M.A., Department of Accounting, Ah.c., Islamic Azad University, Ahar, Iran
مدیریت نوآفرینی / دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهرقدس / سال چهارم / شماره سوم/ پاییز ۱۴۰3