هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر نشخوار فکری بر کیفیت خواب: نقش میانجی اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری زمان خواب در ورزشکاران پرورش اندام ایران بود. روش تحقیق از نوع توصیفی میباشد . جامعه آماری پژوهش شامل شامل ورزشکاران پرورش اندام در کشور ایران بودند. با توجه به نامحدود چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر نشخوار فکری بر کیفیت خواب: نقش میانجی اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری زمان خواب در ورزشکاران پرورش اندام ایران بود. روش تحقیق از نوع توصیفی میباشد . جامعه آماری پژوهش شامل شامل ورزشکاران پرورش اندام در کشور ایران بودند. با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری تعداد نمونه با توجه به جدول مورگان به تعداد 384 نفر انتخاب شدند که شیوه نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نشخوار فکری نالن هوکسما و مارو (1991)، پرسشنامه اهمال کاری تاکمن (2002)، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت کیمبرلی و یانگ (1998) و پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ (1998) مورد استفاده قرار گرفتند. برای اطمینان از پایایی پرسشنامهها 30 نسخه آن در مطالعه مقدماتی بر روی نمونه که بهطور کاملاً تصادفی انتخابشده بود، توزیع شد و ضریب آلفای کرونباخ برای نشخوار فکری (80/0=α)، اهمال کاری (81/0=α) ، اعتیاد به اینترنت (79/0=α) و برای کیفیت خواب (82/0=α) بدست آمد. نتایج تحقیق نشان داد اعتیاد به اینترنت در ارتباط بین نشخوار فکری با کیفیت خواب در در ورزشکاران پرورش اندام ایران نقش میانجی دارند. اما متغیر اهمال کاری زمان خواب نقش میانجی را ندارد. همچنین مدل ساختاری پژوهش با توجه به مقدار شاخص48/0GOF= نشان از برازش مطولب داشت. لذا توصیه می شود ورزشکاران پروز اندام برای بهبود کیفیت خواب نقش ابزارهای مجازی در گذراندن اوقات فراغت خویش به حداقل برسانند و از فعالیت هایی که باعث کاهش نشخوار فکری آنان می گردد، بهره ببرند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش تعیین تأثیر طرحواره درمانی و آموزش مهارت های میان فردی بر کاهش نگرش های ناکارآمد و نیز مقایسه میزان اثربخشی این دو روش بر کاهش نگرش های ناکارآمد بود. این پژوهش شبه آزمایشی، بر اساس طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری شامل 200 دخت چکیده کامل
هدف این پژوهش تعیین تأثیر طرحواره درمانی و آموزش مهارت های میان فردی بر کاهش نگرش های ناکارآمد و نیز مقایسه میزان اثربخشی این دو روش بر کاهش نگرش های ناکارآمد بود. این پژوهش شبه آزمایشی، بر اساس طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری شامل 200 دختر نوجوان که در نیمه نخست 1397 به دفتر مشاوره واقع در شهر قوچان مراجعه نمودند. در مورد تمام اعضای جامعه آماری پرسشنامه نگرش های ناکارآمد( DAS- 26 ) اجرا گردید و از این تعداد، 60 نفر که نمره نگرش های ناکارآمد آنها بالاتر بود انتخاب شدند و بر اساس جدول اعداد تصادفی در قالب دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل ( هر کدام 20 نفر ) سازماندهی گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه نگرش های ناکارآمدبود. گردآوری داده ها در مدت 50 روز در نیمه دوم سال 1397 انجام گرفت. در تحلیل آماری داده های پژوهش، از روش آماری تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که تفاوت مشاهده شده بین دو گروه آزمایشی طرحواره درمانی ( با میانگین 65/55) و گروه آزمایشی آموزش مهارت های میان فردی ( بامیانگین 25/94 ) معنی دار بوده و تفاوت هر کدام از میانگینهای دو گروه آزمایشی با میانگین گروه کنترل نیز معنی دار بود.این پژوهش نشان داد که تأثیر طرحواره درمانی بر کاهش نگرش های ناکارآمد بیشتر از آموزش مهارت های میان فردی بود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری پیشبینی اهمالکاری تحصیلی بر اساس سبکهای شناختی تنظیم هیجان و خطاهای شناختی با نقش میانجی خودناتوانسازی در دانشآموزان انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و در زمره تحقیقات توصیفی و همبستگی (تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری پیشبینی اهمالکاری تحصیلی بر اساس سبکهای شناختی تنظیم هیجان و خطاهای شناختی با نقش میانجی خودناتوانسازی در دانشآموزان انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و در زمره تحقیقات توصیفی و همبستگی (تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری) بود. در پژوهش حاضر جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر و پسر دبیرستان (متوسطه دوم) منطقه 7 و 8 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 8522 نفر بود. حجم نمونه به تعداد 250 دانشآموز بود که با روش نمونهگیری غیرتصادفی و در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای خودناتوانسازی جونز و رودوالت (1982)، سبکهای تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003)، تحریف شناختی عبداله زاده و سالار (1389) و اهمالکاری تحصیلی تاکمن (1991) استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها توسط آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد سبکهای شناختی تنظیم هیجان بر اهمالکاری تحصیلی در دانشآموزان اثر مستقیم دارد. خطاهای شناختی بر اهمالکاری تحصیلی در دانشآموزان اثر مستقیم دارد. خودناتوانسازی بر اهمالکاری تحصیلی در دانشآموزان اثر مستقیم دارد. خطاهای شناختی بر اهمالکاری با نقش میانجی خودناتوانسازی در دانشآموزان اثر غیرمستقیم دارد. سبکهای شناختی تنظیم هیجان بر اهمالکاری با نقش میانجی خودناتوانسازی در دانشآموزان اثر غیرمستقیم دارد.
پرونده مقاله
در گستره روان شناسی سلامت گرایش به سوء مصرف مواد از مهمترین علل آسیب زا فردی، اجتماعی و شغلی محسوب می شود که هموار مورد توجه پژوهشگران قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری گرایش سوء مصرف مواد با ارزیابی اثر مستقیم و غیر مستقیم عوامل فردی، شغلی و اجتماعی در پرس چکیده کامل
در گستره روان شناسی سلامت گرایش به سوء مصرف مواد از مهمترین علل آسیب زا فردی، اجتماعی و شغلی محسوب می شود که هموار مورد توجه پژوهشگران قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری گرایش سوء مصرف مواد با ارزیابی اثر مستقیم و غیر مستقیم عوامل فردی، شغلی و اجتماعی در پرسنل اقماری شرکت بهره برداری نفت و گاز غرب ایران انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل پرسنل اقماری شرکت بهره برداری نفت و گاز غرب کشور بود. نمونه آماری از طریق روش نمونه برداری طبقه ای تصادفی 384 نفر انتخاب و پرسشنامه فردی، شغلی، اجتماعی و سوء مصرف مواد را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که الگوهای فردی، شغلی و اجتماعی با سوء مصرف مواد ارتباط مستقیمی دارند. همچنین دیگر نتایج این پژوهش نشان داد الگوهای اجتماعی نقش میانجیگری را بین الگوهای فرد و شغلی با گرایش به سوء مصرف مواد ایفا می کند. بر این اساس بنظر می رسد الگوهای فردی، اجتماعی و شغلی که مجموعه ای از توانایی های بنیادی هستند که با اثرات مستقیم یا غیر مستقیم خود پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد در محیط های مختلف اجتماعی از جمله کار اقماری را تبیین می کنند. واژگان کلیدی: عوامل فردی، عوامل اجتماعی، عوامل شغلی، گرایش سوء مصرف مواد
پرونده مقاله
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر سلامت معنوی و عزت نفس دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی شهر تهران در سال 98-99 بود. روش مطالعه حاضر شبه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود، جامعه آماری مطالعه حاضر را کلیه دانشجویان دختر دارای چکیده کامل
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر سلامت معنوی و عزت نفس دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی شهر تهران در سال 98-99 بود. روش مطالعه حاضر شبه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود، جامعه آماری مطالعه حاضر را کلیه دانشجویان دختر دارای معولیت جسمی حرکتی شهر تهران در سال 99-98 تشکیل می دهند که تعداد 40 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب و در گروه های 20 نفری آزمایش و کنترل گماشته شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های عزت نفس رجبی (1386) و سلامت معنوی پولوتزین و الیسون (1982) پاسخ دادند. یافته های حاصل از آزمون کواریانس نشان داد که معنادرمانی گروهی بر افزایش عزت نفس و سلامت معنوی موثر بود و مقادیر f در سطح 01/0 معنی دار بودند، نتایج در حالت کلی نشان داد که استفاده از معنادرمانی می تواند بر افزایش سلامت معنوی و عزت نفس دانشجویان دارای معلولیت جسمی و حرکتی موثر باشد.
پرونده مقاله
یکی از موضوعات مهم خانواده و زندگی زناشویی که می تواند بر آینده فرزندان اثرگذار باشد موضوع طلاق والدین است. در همین راستا هدف اصلی پژوهش حاضر نیز واکاوی تجربه زیسته دانشآموزان متوسطه از ازدواج مجدد مادران با تأکید بر تحصیل فرزندان خود بود. روش این پژوهش کیفی و به لحاظ چکیده کامل
یکی از موضوعات مهم خانواده و زندگی زناشویی که می تواند بر آینده فرزندان اثرگذار باشد موضوع طلاق والدین است. در همین راستا هدف اصلی پژوهش حاضر نیز واکاوی تجربه زیسته دانشآموزان متوسطه از ازدواج مجدد مادران با تأکید بر تحصیل فرزندان خود بود. روش این پژوهش کیفی و به لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه پژوهش شامل دانشآموزان پسر متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی 400-1399 بود که 16 نفر بر اساس روش اشباع نظری به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود. برای اعتبار یافتهها ابتدا فرایند کدگذاری توسط خبرگان (روایی صوری) بررسی شد. همچنین خود محقق فرایند کدگذاری را مجدد بررسی کرد. پایایی نیز با ضریب توافق کدگذاری که توسط دو کدگذار انجام گرفت 85/0 حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از روش تحلیل مضمون در نرمافزار MAXQDA نسخه 2020 استفاده شد. نتایج نشان داد پنج مضمون محوری شامل (حمایت عاطفی، تجارب هیجانی، رفاه اقتصادی، روابط بینفردی و پذیرش طلاق) برای موضوع ازدواج مجدد مادران و تاثیرات مختلف آن بر تحصیل فرزندان شناسایی شد. میتوان بر اساس یافتهها نتیجه گرفت ازدواج مجدد مادر می تواند تاثیراتی در زندگی فرزند برجای بگذارد. این تاثیرات بیشتر با اثرات منفی از جمله مشکلات عاطفی فرزند، ضعف تحصیلی و بی میلی در فعالیت های تحصیلی نمایان شود.
پرونده مقاله