تحلیل داستان بیژن و منیژه بر اساس اسطوره باروری
محورهای موضوعی : فصلنامه بهارستان سخنکبری جلیلی مؤخر 1 , حمیدرضا فرضی 2 , ابراهیم پوردرگاهی 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
2 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
3 - استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
کلید واژه: قهرمان, بیژن و منیژه, کلید واژهها: اسطوره باروری, مرگ و تولّد مجدد,
چکیده مقاله :
چکیدهیکی از شیوههای ادامه حیات اسطورهها، تغییر یافتن آنها به صورت قصه و داستان، بویژه قصههای عامیانه است. در این میان برخی داستانها بیانگر اسطورههای مربوط به طبیعت (باروری) هستند؛ اهمیت این اسطورهها به حدّی است که جیمز فریزر از آنها به عنوان یکی از پایههای بنیادین همه اساطیر و مهرداد بهار به عنوان یکی از ارکان اصلی اسطورهها یاد میکنند. اسطورههای طبیعت (باروری)، اسطورههایی هستند که به شیوههای گوناگون با مرگ و رستاخیز طبیعت در پیوند هستند. در ادبیات فارسی، در ژرف ساخت برخی داستانها میتوان ردّ پای اساطیر مربوط به طبیعت و آیینهای باروری را مشاهده کرد که در این مقاله، داستان بیژن و منیژه بر این اساس و به روش تحلیل محتوایی بررسی شده است. فرض نگارندگان بر این بوده است که در ژرف ساخت این داستان میتوان ردّ پای عناصر اسطورههای طبیعت و آیینهای باروری را مشاهده کرد. براساس این فرضیه و با تحلیل محتوای این داستان، قابل تطبیق بودن آن با اسطورة طبیعت و آیینهای باروری اثبات شده است؛ به گونهای که در این داستان مرگ و رستاخیز طبیعت را که به صورت نمادین در وجود قهرمان نمود یافته است میتوان مشاهده کرد. علاوه بر این، عناصر نمادین و کهن الگویی دیگری در این متن وجود دارد که در ارتباط با مضمون اصلی (اسطورههای طبیعت و باروری) هستند و بر این اساس تحلیل شدهاند.
AbstractOne of the surviving methods of the myths is their continuum in fiction and story., specifically the folk stories. Some stories in this case tell the myths related to the nature of fertility.The importance of such myths are so that James Frazier calls it the fundamental bases of all myths and Mehrdad Bahar labels it as one of the main columns of myths. The myths of the nature ( fertility ) are those which are in connection with nature's death and its resurrection. Delving in some stories in Persian literature one can find the traits of the myths in nature and fertilization rites. The story of Bijan and Manijeh, in this essay, has been studied in connection with a thematical analytic method. The writers' assumption is that in the deep structure of this story one can find the symbols of myths in the nature. Based on this theory and with its thematical analysis we come to the conclusion that the myths of the nature and the rites of the fertility have been proved. Death and birth of the nature have been symbolically manifested and can be seen in its characters. Furthermore, there are other symbolic elements and archetypes in the text that are in relation with the main theme and have been analyzed thereof.
1- الیاده، میرچا، (1368)، آیینها و نمادهای آشناسازی، ترجمة نصرالله زنگویی، تهران: آگه.
2- ____ ، 1393، هنر اسرارآمیزی، ترجمة مینا غرویان، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه.
3- امیرقاسمی، مینو، 1391، دربارة قصّههای اسطورهای، تهران: نشر مرکز.
4- بهار، مهرداد، (1384) الف، از اسطوره تا تاریخ، تهران: چشمه.
5- ــــــــــ ، 1384 ب، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران: آگه.
6- پورجعفری، محمّدرضا (مترجم)، (1388)، درآمدی بر انسانشناسی هنر و ادبیّات، تهران: ثالث.
7- پورداود، ابراهیم، (1387)، خرده اوستا، نامة مینوی، تهران: دنیای کتاب.
8- جعفری، طیبه و چوقادی، زینب، (1392)، «بازشناسی کهن الگوها و عناصر نمادین در داستان بیژن و منیژه»، فنون ادبی، سال پنجم، ش 1، صص: 168- 155
9- دوبوکور، مونیک، (1387)، رمزهای زنده جان، ترجمه جلال ستاری، تهران: مرکز.
10- رضائی دشت ارژنه، محمود، (1391)، «تحلیل روانشناختی وقتی نیچه گریست- اثر اروین یالوم»، پژوهش ادبیات معاصر ایران جهان، دورة 16، شمارة 4، پائیز و زمستان، صص: 21-36.
11- زمردی، حمیرا، (1385)، نقد تطبیقی ادیان و اساطیر، تهران: زوّار.
12- سرکاراتی، بهمن، (1385)، سایههای شکار شده، تهران: طهوری.
13- سرلو، خوان ادواردو، (1389)، فرهنگ نمادها، ترجمة مهرانگیز اوحدی، تهران: دستان.
14- شوالیه، ژان ژاک؛ گربران، آلن، (1385)، فرهنگ نمادها: رویاها، روژسوم، ایماء، اشاره، اشکال و قوالب، چهرهها، رنگها، اعداد، ترجمة سودابه فضایلی، 4 جلد، تهران: جیحون، چاپ اوّل.
14- عفیفی، رحیم، (1383)، اساطیر و فرهنگ ایران، تهران: توس.
15- فردوسی، ابوالقاسم، (1379)، شاهنامه، به کوشش سعید حمیدیان، تهران: قطره.
16- فریزر، جیمز، (1388)، شاخة زرین (پژوهشی در جادو و دین)، ترجمة کاظم فیروزمند، تهران: آگاه.
17- قلیزاده، خسرو، (1392)، دانشنامة اساطیری جانوران، تهران: کتاب پارسه.
18- کریستن سن، آرتور، (1378)، ایران در زمان ساسانیان، ترجمة رشید یاسمی، تهران: صدای معاصر.
19- کمپبل، جوزف، (1392)، قهرمان هزار چهره، ترجمة شادی خسروپناه، مشهد: گل آفتاب.
20- کوپر، جیسی، (1286)، فرهنگ محصور نمادهای سنّتی، ترجمة ملیحه کرباسیان، تهران: فرهنگ نشر نو.
21- لوفلر ـ دلاشو، م، (1386)، زبان رمزی قصّههای پریوار، ترجمة جلال ستاری، تهران: توس.
22- مصفّا، ابوالفضل، (1357)، فرهنگ اصطلاحات نجومی، تبریز: مؤسّسة تاریخ و فرهنگ ایران.
23- معین، محمّد، (1384)، مزدیسنا و ادب فارسی، (ج 1)، تهران: دانشگاه تهران.
24- هال، جیمز، (1390)، فرهنگ نگارهای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمة رقیه بهزادی، تهران: فرهنگ معاصر.
25- هینلز، جان راسل، (1393)، شناخت اساطیر ایران، ترجمه باجلان فرّخی، تهران: اساطیر.
26- یاحقّی، محمّدجعفر، (1386)، فرهنگ اساطیر، تهران: فرهنگ معاصر.
_||_