• فهرست مقالات شمس الملوک مصطفوی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - شناخت شناسی زیبایی از منظر پراگماتیسم در تقابل با زیباشناسی تحلیلی
        سعیده گل محمدی شمس الملوک مصطفوی
        چکیده زیباشناسی، تلقی معرفت شناختی از زیبایی است و زیباشناسی پراگماتیستی را می توان نوعی از انواع زیباشناسی دانست که به عنوان یک معرفت درجه دوم از پایگاه شناخت فلسفی و با روشی پراگماتیستی به هنر و زیبایی می پردازد و درباره ویژگی های آن بحث می کند.از آن جا که مکتب پراگما چکیده کامل
        چکیده زیباشناسی، تلقی معرفت شناختی از زیبایی است و زیباشناسی پراگماتیستی را می توان نوعی از انواع زیباشناسی دانست که به عنوان یک معرفت درجه دوم از پایگاه شناخت فلسفی و با روشی پراگماتیستی به هنر و زیبایی می پردازد و درباره ویژگی های آن بحث می کند.از آن جا که مکتب پراگماتیسم در واکنش به فلسفه تحلیلی نضج گرفت،زیباشناسی پراگماتیستی هم در مقابل زیباشناسی تحلیلی معنا می یابد.کارگردگرایی،تجربه گرایی،وحدت انگاری،نسبیت بافتاری از ویژگی های خاص مکتب پراگماتیسم است که شاخه های مختلف پراگماتیسم در آن مشترک اند و زیباشناسی پراگماتیستی نیز با بهره گیری از همین ویژگی ها،در مقابل زیباشناسی تحلیلی شناخته و عرضه می شود.این مقاله تلاش می کند به یاری ریچارد شوسترمن و بر اساس تقابل اساسی پراگماتیسم و فلسفه تحلیلی، راه را به سمت کشف ویژگی های زیباشناسی پراگماتیستی بگشاید.و ضمن این کار، تلاش کند تا از میان فیلسوفان پراگماتیست مورد بحث،فیلسوفی که موفق ترین پرداخت معرفت شناختی را در این باب داشته است را به عنوان زیباشناس، در این حوزه معرفی کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - مطالعه ای در باب جایگاه و ضرورت آزادی در معرفت شناسی نزد هگل
        حامد شیوایی شهلا اسلامی شمس الملوک مصطفوی
        اساساً در متن و کانون نظام فلسفی هگل، فلسفه روح او قرار دارد. هگل در پدیدارشناسی روح، تلاش کرده است تا حرکت روح و سرمنزل‌های آن در تاریخ را مورد واکاوی قرار دهد. از منظر هگل، تاریخ جهان، تاریخ حرکت روح به سمت عقلانی شدن است. در واقع حرکت روح در تاریخ حرکتی خردگرایانه و چکیده کامل
        اساساً در متن و کانون نظام فلسفی هگل، فلسفه روح او قرار دارد. هگل در پدیدارشناسی روح، تلاش کرده است تا حرکت روح و سرمنزل‌های آن در تاریخ را مورد واکاوی قرار دهد. از منظر هگل، تاریخ جهان، تاریخ حرکت روح به سمت عقلانی شدن است. در واقع حرکت روح در تاریخ حرکتی خردگرایانه و عقلانی است و در هر منزل از تاریخ ما شاهد تعامل روح با تاریخ واقعی و عینی از یک سو و تاریخ فردی و آزادی فرد از سوی دیگر هستیم. تعامل این دو، سرانجام در روح مطلق که همان آزادی است، تحقق می‌یابد. بنابراین می‌توان صورت‌بندی حقیقی روح مطلق را در تاریخ مشاهده کرد. روح مطلق از نظر هگل، منزلگاهی است که همه حقایق ازلی تاریخی در آن به شکوفایی و تحقق غایی خود می‌رسند. به عبارت دیگر، روح مطلق، همان پرنده‌ای است که آزادانه بر دشت‌ها و تپه‌های تاریخ پرواز می‌کند. در فلسفه هگل، روح مطلق بدون آزادی امکان تحققِ ذات حقیقی‌اش را از دست خواهد داد. در واقع آزادی عنصر حیاتی و قوام‌بخش فلسفه روح هگل است. بی‌گمان در فلسفه هگل، همه امور، نسبتی با آزادی در مقام پدیدارکننده روح مطلق در دیالکتیک تاریخ دارند. بنابراین در تحقیق حاضر که بر اساس روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است، ضمن تلاش برای تشریح فلسفه روح هگل، به ویژه روح فردی، عینی و مطلق، به جایگاه و ضرورت آزادی در فلسفه روح هگل اشاره خواهد شد. پرونده مقاله