تعریف و معنای اثر هنری در طول تاریخ با فراز و نشیبهای مختلفی همراه بوده و آرای فیلسوفان درباره چیستی هنر با یکدیگر متفاوت و متضاد بوده است. اما در دوران معاصر دسترسی معرفتیِ ما به معنای هنر گسترش یافته و دقیقتر شده است و معنای اثر هنری تا حدی توسط زمینهی تاریخی آن تع چکیده کامل
تعریف و معنای اثر هنری در طول تاریخ با فراز و نشیبهای مختلفی همراه بوده و آرای فیلسوفان درباره چیستی هنر با یکدیگر متفاوت و متضاد بوده است. اما در دوران معاصر دسترسی معرفتیِ ما به معنای هنر گسترش یافته و دقیقتر شده است و معنای اثر هنری تا حدی توسط زمینهی تاریخی آن تعیین میگردد. بر این اساس تاریخگراییِ هگل به ما اجازه میدهد تا معنای اثر هنری با تکامل تاریخ هنر تغییر کند. هدف اصلی پژوهش تحلیل نظریات آرتور دانتو و تلاش او برای تعریف هنر و سپس پایان هنر میباشد. دانتو در ابتدا آنچه را که ماتریس سبک مینامید برای توضیح معنای هنر پیشنهاد کرده بود اما بعدها آن را رد کرده و با تاریخگرایی جایگزین نمود. این یک مفهوم مهم را آشکار میکند که در آن فلسفه هنر به طور تنگاتنگی با تاریخ هنر گره خورده است. پرسش اصلی مقاله این است: چگونه هنر بوسیله تعریف، مشخص میشود؟ و اگر هنر معنایی را تجسم کند، در جهان پس از پایان هنر، چه ویژگیهایی خواهد داشت؟ نتیجه این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر دادههای کتابخانهای است، نشان میدهد که: دانتو با ردیابی تاریخ و فلسفه هنر از ابتدا تا قرن حاضر، تلاش کرد تا تعریف خود از هنر را به دو اصل ساده کند: 1) هنر باید محتوا یا معنا داشته باشد، 2) هنر باید آن معنا را به شیوهای مناسب تجسم کند. و در نهایت با اعلام پایان هنر به درک جدیدی از هنر در عصر پساتاریخی رسید.
پرونده مقاله