• فهرست مقالات سیدمحسن حسینی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تفسیر ایدئالیستی پل ناتورپ از ایده‌های افلاطون و فروکاست آنها به مبادی معرفت
        کاظم هانی سید محسن حسینی
        آموزۀ ایده‌های افلاطون را می‌توان مرکز فلسفۀ او دانست. طبق نظر افلاطون، ایده ها ذات یا ماهیت اشیاء محسوس را شکل می دهند. ایده ها هم شرط وجود اشیاء محسوس و هم شرط شناخت این اشیاء هستند. ناتورپ با توجه به مسئله‌ای که با آن روبه‌رو بوده به ایده‌های افلاطون رجوع می‌کند. مسئ چکیده کامل
        آموزۀ ایده‌های افلاطون را می‌توان مرکز فلسفۀ او دانست. طبق نظر افلاطون، ایده ها ذات یا ماهیت اشیاء محسوس را شکل می دهند. ایده ها هم شرط وجود اشیاء محسوس و هم شرط شناخت این اشیاء هستند. ناتورپ با توجه به مسئله‌ای که با آن روبه‌رو بوده به ایده‌های افلاطون رجوع می‌کند. مسئلۀ ناتورپ بی‌اعتباری فلسفه و بی‌مبنا شدن علوم است. او درصدد است نسبت میان فلسفه و علوم مختلف را مشخص کند تا از این طریق هم به فلسفه اعتبار ببخشد و هم منطق حاکم بر علوم را روشن کند. ناتورپ برای رسیدن به دو هدف فوق از ایده‌های افلاطون کمک می‌گیرد و تفسیری استعلایی و معرفت‌شناسانه از آنها ارائه می‌دهد؛ زیرا در نظر او فلسفه فقط به‌عنوان معرفت‌شناسی اعتبار دارد. به همین دلیل ناتورپ معتقد است ایده‌های افلاطون را نمی‌توان به‌عنوان ذواتی ثابت و منفک از عالم محسوس لحاظ کرد، بلکه آنها را باید به‌عنوان شرایط استعلایی تحقق واقعیت در نظر گرفت. ایده‌ها قوانین یا تبیین‌هایی هستند که در وهلۀ اول در اندیشه وضع می‌شوند و سپس امر واقع از بطن آنها اشتقاق پیدا می‌کند. اکنون با توجه به این مقدمه مسائل مهمی پیش می‌آید: آیا ایده‌های افلاطون صرفاً کارکردی معرفتی دارند؟ چه نسبتی میان قانون مدنظر ناتورپ و ایده‌های افلاطون وجود دارد؟ این نوشتار با روشی توصیفی – تحلیلی، ضمن بررسی تفسیر ناتورپ درصدد است این نکته را تبیین کند که ایده‌‌های افلاطون صرفاً کارکردی معرفت‌شناسانه ندارند، بلکه وجه وجودشناسانه و اخلاقی آنها نیز واجد اهمیت است. پرونده مقاله