هدف: اشتباهات موجود در گزارشگری مالی با وجود مالکان خانوادگی تحت تاثیر قرار میگیرد و تاثیر اظهار اشتباهات و تحریفات حسابداری بر واکنش بازار به اعلان سود، در شرکتهای خانوادگی بیشتر از شرکتهای غیرخانوادگی است. در نتیجه با افزایش مالکیت خانوادگی، پاسخ بازار به اعلامی چکیده کامل
هدف: اشتباهات موجود در گزارشگری مالی با وجود مالکان خانوادگی تحت تاثیر قرار میگیرد و تاثیر اظهار اشتباهات و تحریفات حسابداری بر واکنش بازار به اعلان سود، در شرکتهای خانوادگی بیشتر از شرکتهای غیرخانوادگی است. در نتیجه با افزایش مالکیت خانوادگی، پاسخ بازار به اعلامیههای تقسیم سود هنگامیکه خطر غصب مالکیت بوسیله کنترلهای خانوادگی بالاست، کاهش مییابد. پس، پاسخهای شرکت به بازار، یک تابع مشترک از روشهای حسابداری و مالکیت است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تحریفات حسابداری، پاسخ بازار به اعلامیههای تقسیم سود و خطر غصب مالکیت شرکتهای تحت کنترل خانواده است.روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای1400-1388 بود. نمونه آماری براساس جامعه آماری در دسترس بالغ بر 142 شرکت میباشد. روش اجرای پژوهش در آزمون فرضیه اول، رگرسیون لجستیک و در آزمون فرضیه دوم، رگرسیون حداقل مربعات مبتنی بر دادههای ترکیبی است.یافتهها: شواهد حاکی از آن است که با افزایش کنترل خانوادگی، تحریفات حسابداری کاهش یافته و بازار به اعلامیههای تقسیم سود شرکتهای تحت کنترل خانواده واکنش مثبت نشان میدهد. از دیگر نتایج پژوهش تاثیر منفی خطر غصب مالکیت بر پاسخ بازار به اعلامیههای تقسیم سود شرکتهای تحت کنترل خانواده است. نتایج به دست آمده در این پژوهش با مستندات اشاره شده در چارچوب نظری پژوهش و ادبیات مالی سازگاری دارد.نتیجهگیری: اطلاعات حسابداری با کیفیت بالا در طراحی مکانیسمهایی که تضادهای نمایندگیهای مختلف را در بین سهامداران، مدیران و سرمایهگذاران خارجی کاهش میدهد، نقش اصلی را ایفا میکند. به دلیل شیوع شرکتهای خانوادگی در سراسر جهان، تعداد فزایندهای از مطالعات، ارتباط بین مالکیت/کنترل خانواده و کیفیت اطلاعات حسابداری را بررسی میکنند. با این حال، شواهد حاصل از مطالعات موجود، قطعی نیست. علاوهبر این، در مورد اینکه آیا و چگونه کنترل خانواده بر نحوه واکنش سرمایهگذاران به تغییرات در کیفیت اطلاعات حسابداری تأثیر میگذارد، اطلاعات کمی وجود دارد.
پرونده مقاله
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سیاستهای تأمین مالی و سرمایه انسانی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و نوآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.روش: در راستای تحقق اهداف پژوهش پنج فرضیه تدوین شده است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون چکیده کامل
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سیاستهای تأمین مالی و سرمایه انسانی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و نوآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.روش: در راستای تحقق اهداف پژوهش پنج فرضیه تدوین شده است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون خطی چندمتغیره و داده های ترکیبی استفاده گردید. نمونه آماری پژوهش شامل 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که براساس روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و طی سال های 1392 تا 1399 مورد بررسی قرار گرفتند.یافتهها: یافتههای پژوهش بیانگر آن است که مسئولیت اجتماعی دارای ارتباط منفی و معنادار با نوآوری شرکت است. همچنین مسئولیت اجتماعی بر سرمایه انسانی تأثیر منفی و معناداری دارد. پس، براساس یافتههای مبتنی بر رگرسیون چندمتغیره، نقش میانجی سرمایه انسانی بین مسئولیت اجتماعی و نوآوری شرکت تأیید میشود. همچنین، نتایج نشان داد که مسئولیت اجتماعی اثر معناداری بر سیاست تأمین مالی ندارد. از اینرو، متغیر سیاست تأمین مالی رابطۀ بین مسئولیت اجتماعی و نوآوری شرکت را میانجی گری نمی کند. شرکتها باید در فعالیتهای نوآورانه و مسئولیت اجتماعی سرمایهگذاری کنند تا مشروعیت کسب کرده و به انتظارات ذینفعان مختلف پاسخ دهند.نتیجهگیری: شرکتهایی که مسئولیت اجتماعی را به طور فعال انجام میدهند، دسترسی بیشتری به اعتبار دارند و شرایط بدهی بهتری به دست میآورند. شرکتهایی که به سمت فعالیتهای مسئولیت اجتماعی گرایش دارند، به دلایل مختلف نوآوری بیشتری در محصولات و فرآیندها ایجاد می‎کنند. شرکتها با اجرای فعالیتهای مسئولیت اجتماعی از انگیزه، مشارکت و تعهد منابع انسانی حمایت میکنند تا نوآوری در شرکت افزایش یابد.
پرونده مقاله
هدف: شناخت ابعاد گوناگون مسئولیت اجتماعی شرکتها از اهمیت روزافزونی برخوردار است. بنابراین، دانستن مسائل پژوهش شده پیشین ضرورتی اجتنابناپذیر برای مطالعات آینده میباشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی محتوای مقالههای علمی منتشر شده و کسب آگاهی بیشتر پیرامون مبحث مسئولیت اج چکیده کامل
هدف: شناخت ابعاد گوناگون مسئولیت اجتماعی شرکتها از اهمیت روزافزونی برخوردار است. بنابراین، دانستن مسائل پژوهش شده پیشین ضرورتی اجتنابناپذیر برای مطالعات آینده میباشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی محتوای مقالههای علمی منتشر شده و کسب آگاهی بیشتر پیرامون مبحث مسئولیت اجتماعی و همچنین تبیین خلاءهای پژوهشی در این خصوص است.روش: در پژوهش پیشرو، از تکنیک تحلیل محتوا که روشی کیفی برای تحلیل و شناسایی ابعاد و حوزههای مطالعاتی پیشین است، طی بازه زمانی پنج ساله (1399-1395) استفاده شد و در نهایت از بین 2.372 مقاله علمی انتشاریافته، تعداد 68 مقاله در 16 نشریه اختصاصی رشته حسابداری، با کلیدواژه مسئولیت اجتماعی و مسئولیتپذیری اجتماعی جهت تجزیه و تحلیل، انتخاب شدند.یافتهها: نتایج نشان داد که 38 مورد از 68 مقاله مورد بررسی، به بررسی اثرات اقتصادی، مبنی بر اینکه ایفاء مسئولیت اجتماعی میتواند بر عملکرد مالی شرکتها اثرگذار باشد، پرداختهاند. این در حالی است که سهم تعداد مقالهها در بُعد اجتماعی ایفاء مسئولیت اجتماعی، اگرچه کمتر از مقالههای منتشر شده در بُعد اقتصادی بوده، اما در گستردگی موضوعی با داشتن 12 مقوله فرعی، دارای سهم بیشتری نسبت به بُعد اقتصادی است. سهم مطالعات مسئولیت اجتماعی نسبت به کل مقالههای انتشار یافته 2.87% است. کاربرد اصلی این یافتهها در ارائه طبقهبندی شده پژوهشهای قبلی بوده و برای شناساندن خلاءهای مطالعاتی در زمینه مسئولیت اجتماعی شرکتی مفید است.نتیجهگیری: علیرغم تاثیرات مثبت و اثبات شده نقش مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها بر بهبود عملکردهای مالی و غیرمالی سازمانها در بسیاری از پژوهشهای داخلی و خارجی، نبود استاندارد واحد برای گزارشگری مسئولیت اجتماعی از یکسو و رفتار سلیقهای مدیران شرکتها در گزارش فعالیتهای اجتماعی و زیست محیطی از سوی دیگر سبب شده تا کمبود اطلاعات در این خصوص ایجاد شده، که در نتیجه پژوهش در زمینه مسئولیت اجتماعی را با دشواریهایی همراه ساخته است.
پرونده مقاله
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی اعضای هئیت مدیره و عملکرد مالی شرکتها میباشد.روش: به منظور اجرای این پژوهش، 163 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی 1395-1400 انتخاب گردیدند. سرمایه انسانی از چهار جزء سطح تحصیلات، ت چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی اعضای هئیت مدیره و عملکرد مالی شرکتها میباشد.روش: به منظور اجرای این پژوهش، 163 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، طی بازه زمانی 1395-1400 انتخاب گردیدند. سرمایه انسانی از چهار جزء سطح تحصیلات، تخصص، تجربه (در صنعت) و اعتبار اعضای هیئت مدیره، و سرمایه اجتماعی از دو جزء خارجی و داخلی تشکیل شده است. عملکرد مالی از طریق دو معیار بازده داراییها و شاخص کیوتوبین اندازهگیری گردیده شد و فرضیهها با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره و روش حداقل مربعات تعمیمیافته آزمون شدند.یافتهها: تعداد اعضای متخصص هیئت مدیره، با بازده دارایی دارای رابطه مثبت و معناداری است، در حالیکه تعداد اعضای متخصص هیئت مدیره، تعداد اعضای دارای تجربه (در صنعت)، سرمایه اجتماعی خارجی و سرمایه اجتماعی داخلی رابطه مثبت و معناداری با کیوتوبین دارند.نتیجهگیری: به کارگیری اعضای هیئت مدیره با سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی بالاتر، به ارتقاء ارزش بازار شرکت نسبت به ارزش دفتری شرکت میانجامد، که برای بیشینهسازی ثروت سهامداران، سودمند خواهد بود.
پرونده مقاله
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مولفههای رفتار سرمایهگذاران بر رویکردهای مدیریت مالیات بود.روش: در این پژوهش رویکردهای مدیریت مالیات شامل فرار مالیاتی، اجتناب از مالیات و راهکار جسورانه مالیاتی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از روش دادههای ترکیبی (پانل دیتا)، براس چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مولفههای رفتار سرمایهگذاران بر رویکردهای مدیریت مالیات بود.روش: در این پژوهش رویکردهای مدیریت مالیات شامل فرار مالیاتی، اجتناب از مالیات و راهکار جسورانه مالیاتی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از روش دادههای ترکیبی (پانل دیتا)، براساس دادههای سالانه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1393-1400 استفاده شده است. در نهایت تعداد 127 شرکت از طریق تکنیک حذف نظاممند به عنوان نمونه انتخاب و تجزیه و تحلیل دادههای مذکور با استفاده از نرمافزار استتا نسخه 16 در سطح اطمینان 95 درصد اجرا شد. برای اندازهگیری گرایش احساسی سرمایهگذاران و تودهواری، به ترتیب از شاخص EMSI و مدل هوانگ و سالمون (۲۰۰۶) استفاده شده است.یافتهها: شواهد و یافتههای تجربی پژوهش حاکی از آن است که رفتار سرمایهگذاران دارای اثر مثبت و معناداری بر رویکردهای مدیریت مالیات میباشد. به این معنی که با افزایش گرایش احساسی و رفتار تودهوار سرمایهگذاران، میزان مدیریت مالیات مدیران شرکتها نیز افزایش مییابد.نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که متغیرهای رفتاری سرمایهگذاران (رفتار تودهوار و گرایش احساسی) دارای تأثیر مستقیم و معناداری بر رویکردهای مدیریت مالیات شرکتها هستند. به این صورت که هرچه میزان رفتار تودهوار و همچنین گرایشهای احساسی سرمایهگذاران بیشتر باشد، میزان فرار، اجتناب و رویکرد جسورانه مالیاتی افزایش مییابد. لذا، رفتار سرمایهگذاران به عنوان یک عنصر مهم برهمزننده نظم بازارهای مالی تأیید شده است. نتایج این تحقیق میتواند در بهبود تصمیمگیری سیاستگذاران و سرمایهگذاران برای جهتدهی صحیح بازار سهام و مدیریت یکپارچه آن مثمرثمر باشد.
پرونده مقاله
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اخلاق حرفهای در حسابداری است.روش: دادههای این پژوهش به صورت میدانی و با روش مطالعه کتابخانهای جمعآوری شدند. برای تحلیل دادهها از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.یافتهها: نتایج حاکی از آن است که اگر در گذشته برای اخلاقی نمودن اعمال چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اخلاق حرفهای در حسابداری است.روش: دادههای این پژوهش به صورت میدانی و با روش مطالعه کتابخانهای جمعآوری شدند. برای تحلیل دادهها از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.یافتهها: نتایج حاکی از آن است که اگر در گذشته برای اخلاقی نمودن اعمال از مفاهیمی همچون شایستهسالاری، تخصیص بهینه منابع و... استفاده میشد، امروزه مفاهیم مزبور از طریق شیوههای نوینی همچون قابلیتهای حسابداری به ثمر مینشیند. . حسابداری در دنیای پیشرفته امروز حرفهای حیاتی است. جامعه انتظارات فراوانی از اهل این حرفه دارد و مردم باید به کیفیت خدمات پیچیده ارائه شده توسط حسابداران اعتماد داشته باشند. از اینرو اطلاعات ارائه شده توسط حسابداران باید به طور قابل توجهی کارآمد و قابل اتکاء و واقعی و بیغرضانه باشد. همچنین حسابداران باید از صداقت و درستکاری حرفهای برخوردار باشند و آبرو و حیثیت حرفهای از مهمترین داراییهای آنها محسوب میشود.نتیجهگیری: اگر در یک حرفه، اخلاق حرفهای وجود داشته باشد، آن حرفه پیشرفت میکند، وگرنه باید منتظر نابودی آن حرفه بود. یکی از اصلیترین تغییرات و تحولات در آموزش حسابداری در عصر حاضر، گنجاندن اخلاق حرفهای در برنامه درسی دانشجویان حسابداری است، توصیه میشود برای دانشجویان گروه حسابداری، بیشتر بر ارزیابی مسائل اخلاقی تمرکز شود.
پرونده مقاله