هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه ی بین به کارگیری مؤلفههای سازمان یادگیرنده و کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی غرب استان مازندران بود. روش تحقیق از نوع همبستگی و جامعه ی آماری کلیه ی اعضای هیأت علمی تمام وقت دانشگاههای آزاد اسلامی غرب استان مازند چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه ی بین به کارگیری مؤلفههای سازمان یادگیرنده و کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی غرب استان مازندران بود. روش تحقیق از نوع همبستگی و جامعه ی آماری کلیه ی اعضای هیأت علمی تمام وقت دانشگاههای آزاد اسلامی غرب استان مازندران در نظر گرفته شد که از این تعداد 214 نفر از طریق نمونهگیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. در این تحقیق، دو پرسشنامه ی سازمان یادگیرنده و پرسشنامه ی کیفیت زندگی کاری تنظیم شد. روایی پرسشنامه طبق نظر تعدادی از صاحبنظران تأیید شد. و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه ی سازمان یادگیرنده معادل 81/0 و پرسشنامه ی کیفیت زندگی کاری 84/0 محاسبه گردید. یافتههای پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آنووا تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین کاربست مؤلفههای سازمان یادگیرنده و کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی رابطه ی معنیداری وجود دارد. بین تکتک مؤلفههای سازمان یادگیرنده اعم از قابلیتهای شخصی، مدلهای ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی با کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی رابطه ی مثبت و معنیداری وجود دارد. طبق نتایج آزمون رگرسیون، در میان مؤلفههای سازمان یادگیرنده، مؤلفه مدلهای ذهنی، میتواند بهترین پیشبینیکننده کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی باشد. بنابراین توجه به مدلهای ذهنی استادان دانشگاه به منظور بهبود کیفیت زندگی کاری آنان بسیار حایز اهمیت است.
پرونده مقاله
این پژوهش به منظور اثربخشی درمان بین فردی گروهی کوتاهمدت (IPT) بر بهزیستی روانی و کیفیت زندگی همسران افراد معتاد انجام پذیرفته است. روش پژوهش شبه آزمایشی و با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری شامل 57 نفر از همسران (زن) افراد معتادی چکیده کامل
این پژوهش به منظور اثربخشی درمان بین فردی گروهی کوتاهمدت (IPT) بر بهزیستی روانی و کیفیت زندگی همسران افراد معتاد انجام پذیرفته است. روش پژوهش شبه آزمایشی و با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری شامل 57 نفر از همسران (زن) افراد معتادی بوده که به اداره ی بهزیستی و مرکز مشاوره راهنما، برای درمان همسران خود مراجعه کردند.برای نمونه گیری از روش تصادفی استفاده شد. در واقع از بین این 57 نفر تعداد 30 نفر که بهزیستی روانی و کیفیت زندگی پایینی داشتند به تصادف انتخاب شدند و به طور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15نفر) جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق عبارت است از: پرسشنامه ی کیفیت زندگی، پرسشنامه ی بهزیستی روانی و بسته ی آموزشی IPT. پرسشنامه ی کیفیت زندگی کاری، توسط سازمان بهداشت جهانی در سال 1989 ساخته شده است. همچنین ضریب آلفای کرونباخ آن 90/0 در نمونه ایرانی گزارش شده است. پرسشنامه ی بهزیستی روانی را، رایف در سال 1989 ساخته شده و ضریب آلفای کرونباخ آن 80 /0 گزارش شده است. گروه آزمایشی در مدت10 جلسه، هفتهای یک جلسه، فنون IPT را آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. پس از آموزش مجدداً کیفیت زندگی و بهزیستی روانی اعضای هر دو گروه مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج مانکوا نشان داد IPT بر بهزیستی روانی و کیفیت زندگی در یک تحلیل ترکیبی اثر معنیداری داشته است. به سخن دیگر، تحلیل کوواریانس هم در تحلیل ترکیبی و هم در تحلیل انفرادی، نشان داد IPT موجب افزایش بهزیستی روانی و کیفیت زندگی همسران افراد معتاد شده است. مطالعه ی کنونی اهمیت IPT در بهبود روابط بین فردی و افزایش بهزیستی روانی و کیفیت زندگی را نشان میدهد. یافتههای این پژوهش با یافتههای سایر پژوهشها همگرایی دارد و این تحقیقات مبین این واقعیت هستند که با آموزش مهارتهای بین فردی، میتوان موجبات بهزیستی روانی و کیفیت زندگی بالا در همسران افراد معتاد را فراهم ساخت.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی میزان سلامت روانی در میان همسران شاهدی که ازدواج مجدد کردند و همسران شاهدی که ازدواج مجدد نکردند و تعیین اثربخشی درمان رفتاری- شناختی CBT بر مؤلفه های سلامت روان آن ها می باشد. طرح تحقیق در بخش اول این پژوهش، روش علی- مقایسه ای و برای بخش دوم چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی میزان سلامت روانی در میان همسران شاهدی که ازدواج مجدد کردند و همسران شاهدی که ازدواج مجدد نکردند و تعیین اثربخشی درمان رفتاری- شناختی CBT بر مؤلفه های سلامت روان آن ها می باشد. طرح تحقیق در بخش اول این پژوهش، روش علی- مقایسه ای و برای بخش دوم از روش شبه آزمایشی با طرح تحقیق از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. کلیه ی زنان شاهد شهرستان تنکابن چه آنهایی که ازدواج مجدد کردند و آنهایی که ازدواج مجدد نکردند جامعه ی آماری را تشکیل می دهند. نمونه آماری شامل 100 نفر از این زنان است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش پرسشنامه ی سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ، مورد استفاده قرار گرفت که روایی محتوایی آن در نمونه ی ایرانی تأیید و ضریب آلفای کرونباخ آن 90/0 گزارش شده است. برای بررسی فرضیه ها از آزمون t و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که میزان سلامت روان قبل از درمان، در دو گروه همسران شاهدی که ازدواج مجدد کرده اند و همسران شاهدی که ازدواج مجدد نکرده اند متفاوت نیست. همچنین نشان داد که آموزش شناختی رفتاری، بر مؤلفه های سلامت روان همسران شاهدی که ازدواج مجدد کرده اند و در آنهایی که ازدواج مجدد نکرده اند نیز مؤثر بوده است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط جهتگیری مذهبی (درونی/ بیرونی) با بهزیستی روانشناختی و به روش همبستگی انجام گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شمال می باشد. نمونه ی آماری پژوهش به حجم 71 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از د چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط جهتگیری مذهبی (درونی/ بیرونی) با بهزیستی روانشناختی و به روش همبستگی انجام گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شمال می باشد. نمونه ی آماری پژوهش به حجم 71 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های مدیریت، حقوق و روانشناسی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده، از مقیاسهای جهتگیری مذهبی (آلپورت، 1950) و بهزیستی روانشناختی PWI (کارول، 1988) استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی به دست آمده بین نمره ی جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی با بهزیستی روانشناختی از نظر آماری معنادار بود. از طرفی دیگر نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که جهت گیری مذهبی هم از نوع درونی و هم از نوع بیرونی آن قابلیت پیش بینی بهزیستی روانشناختی را دارد. این نتایج را این طور می توان تبیین کرد هرچه میزان جهت گیری مذهبی جوانان درونی تر باشد، بهزیستی روان شناختی آن ها بیشتر خواهد بود. و هرچه میزان جهت گیری مذهبی جوانان بیرونی تر باشد، بهزیستی روانشناختی آن ها کمتر خواهد بود. از سوی دیگر، جهت گیری مذهبی قابلیت پیش بینی بهزیستی روانشناختی را دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش به منظور "بررسی برنامه ی درسی تجربه شده ی دانشجویان کارشناسی ناپیوسته رشته ی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت حیدریه" انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی بوده است و جامعه ی آماری، اعضای هیأت علمی و مدرسین 15 نفر و دانشجویان ترم آخر کارشناسی رشته ی آموز چکیده کامل
این پژوهش به منظور "بررسی برنامه ی درسی تجربه شده ی دانشجویان کارشناسی ناپیوسته رشته ی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت حیدریه" انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی بوده است و جامعه ی آماری، اعضای هیأت علمی و مدرسین 15 نفر و دانشجویان ترم آخر کارشناسی رشته ی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت حیدریه 50 نفر بودند. که کل جامعه ی آماری به عنوان نمونه مورد پژوهش قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی محقق ساخته و مشاهده ی نظام یافته بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. از آزمون t تک نمونه ای وt مستقل برای تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که استادان و دانشجویان معتقدند بین برنامه ی درسی اجرا شده و تجربه شده، همخوانی وجود ندارد. در اجرای برنامه ی درسی، از دیدگاه دانشجویان، رویکرد بالنده و از دیدگاه استادان، رویکرد حمایتی موفق و حمایتی ناموفق برنامه ی درسی تعاملی بیشتر مورد توجه است. در مورد همخوانی برنامه ی درسی اجرا شده و تجربه شده (نهفته، تعاملی و یاد گرفته شده) بین استادان و دانشجویان اتفاق نظر وجود دارد.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و هوش فرهنگی کارکنان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان صورت گرفته است. در این تحقیق از روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه ی آماری مورد مطالعه در این تحقیق کلیه ی کارکنان میراث فرهنگی، صنای چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و هوش فرهنگی کارکنان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان صورت گرفته است. در این تحقیق از روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه ی آماری مورد مطالعه در این تحقیق کلیه ی کارکنان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان به تعداد 171 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید و تعداد 120 نفر به عنوان نمونه ی آماری به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب گردید. برای جمع آوری داده های مورد نیاز، پرسشنامه ی هوش فرهنگی ساخته شده ی آنگ و همکاران و پرسشنامه ی پنج عاملی شخصیت NEO به کار رفته است. برای تعیین روایی از روایی محتوایی استفاده شد و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ تعیین گردید. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه ی هوش فرهنگی 85/0 و پرسشنامه ی ویژگی های شخصیتی برابر 82/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از جمله میانگین و انحراف استاندارد از آزمون های آمار استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین پنج ویژگی بارز شخصیتی (برون گرایی، وظیفه شناسی، تطابق پذیری، روان رنجوری و گشودگی نسبت به تجربه) و هوش فرهنگی رابطه ی معنادار وجود دارد و ویژگی تطابق پذیری، بهترین پیش بینی کننده ی هوش فرهنگی است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی ابراز وجود بر اضطراب اجتماعی، پیشرفت تحصیلی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر پایه ی دوم دوره ی متوسطه ی شهر ایرانشهر انجام گرفت. پژوهش حاضر شبه تجربی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری این پژوه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی ابراز وجود بر اضطراب اجتماعی، پیشرفت تحصیلی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر پایه ی دوم دوره ی متوسطه ی شهر ایرانشهر انجام گرفت. پژوهش حاضر شبه تجربی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش دانش آموزان پسر پایه ی دوم متوسطه مشغول به تحصیل در سال 90-1389 بوده که تعداد آنها 943 نفر و نمونه ی آن شامل 70 دانش آموز است که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی ایسلر و میلر و مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند بود. داده های به دست آمده با روش تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که بین دو گروه از لحاظ هر سه متغیر وابسته تفاوت معناداری وجود دارد. یافته های این پژوهش نشانگر آن است که آموزش گروهی ابراز وجود باعث کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی میان کمال گرایی و احساس تنهایی با کیفیت زندگی دانشجویان پزشکی گیلان انجام پذیرفت. روش تحقیق از نوع همبستگی بوده و جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه ی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان (612 نفر) بودند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساد چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی میان کمال گرایی و احساس تنهایی با کیفیت زندگی دانشجویان پزشکی گیلان انجام پذیرفت. روش تحقیق از نوع همبستگی بوده و جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه ی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان (612 نفر) بودند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعداد 300 نفر، 150 دانشجوی دختر و 150 دانشجوی پسر به عنوان گروه نمونه ی تحقیق انتخاب شدند. ابزار تحقیق عبارت بودند از: مقیاس کمال گرایی هیل، فرم کوتاه پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه ی سنجش تنهایی اجتماعی و عاطفی اشر. یافته ها با آزمون رگرسیون چند متغیری و ضریب همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کمال گرایی و احساس تنهایی، تبیین بالایی از کیفیت زندگی به دست داد. بنابراین کیفیت زندگی بالاتر، با احساس تنهایی و کمال گرایی پایین، رابطه ی بیشتری دارد. یعنی با افزایش کیفیت زندگی، کمال گرایی و احساس تنهایی کاهش می یابد. در بررسی ضرایب همبستگی بین کمال گرایی و احساس تنهایی، همبستگی معنادار به دست آمد و همچنین همبستگی کمال گرایی و کیفیت زندگی، معنادار می باشد. و بین احساس تنهایی و کیفیت زندگی نیز همبستگی معناداری به دست آمد.
پرونده مقاله