پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه علی بین سرمایه روان شناختی و مشغولیت تحصیلی با میانجیگری انگیزه پیشرفت دانش آموزان دخترپایه دوم متوسطه انجام شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش راکلیه دانش آموزان دخترپایه دوم متوسطه شهرستان اهواز در سال تحصیلی 97-96 چکیده کامل
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه علی بین سرمایه روان شناختی و مشغولیت تحصیلی با میانجیگری انگیزه پیشرفت دانش آموزان دخترپایه دوم متوسطه انجام شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش راکلیه دانش آموزان دخترپایه دوم متوسطه شهرستان اهواز در سال تحصیلی 97-96 تشکیل داده بودکه ازمیان آنان 150 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس و پرسشنامه مشغولیت تحصیلی تینیو بودند. داده ها بااستفاده ازروش مدل یابی معادله ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سرمایه روانشناختی بر انگیزه پیشرفت و مشغولیت تحصیلی و همچنین، انگیزه پیشرفت بر مشغولیت تحصیلی دارای تأثیرمثبت معنادار هستند. همچنین، سرمایه روان شناختی بر مشغولیت تحصیلی بطورغیرمستقیم از طریق انگیزه پیشرفت تأثیر مثبت معنادار دارد. درمجموع نتایج این پژوهش نشان داد که سرمایه روان شناختی بطورمستقیم و غیرمستقیم برمشغولیت تحصیلی تأثیر مثبت معنادار دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش زوج درمانی هیجانمحور بر انتظارات زناشویی در زوجین دارای تعارضات زناشویی انجام شد. مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش زوجین دارای تعارضات زناشویی مراجعهکننده به مراکز مشاوره ناحیه سه شهر ک چکیده کامل
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش زوج درمانی هیجانمحور بر انتظارات زناشویی در زوجین دارای تعارضات زناشویی انجام شد. مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش زوجین دارای تعارضات زناشویی مراجعهکننده به مراکز مشاوره ناحیه سه شهر کرج در سال 1396 بودند. در مجموع 30 زوج با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 زوج) جایگزین شدند. گروه مداخله 10 جلسه 90 دقیقهای (هفتهای دو جلسه) با روش زوج درمانی هیجانمحور آموزش دید و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. دادهها با کمک پرسشنامه انتظارات زناشویی امیدوار و همکاران جمعآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که روش زوج درمانی هیجانمحور باعث بهبود معنادار انتظار از همسر بهعنوان دوست و حامی، انتظار از زندگی زناشویی و انتظار از رابطه ایدهآل در زوجین دارای تعارضات زناشویی شد (05/0>P). با توجه به نتایج توصیه میگردد که برای بهبود انتظارات زناشویی در زوجین دارای تعارضات زناشویی از روش زوج درمانی هیجانمحور استفاده شود.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر ابعاد سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت محیطی و روابط اجتماعی انجام شد. مطالعه حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان نابارور مراجعهکننده به کلینیکهای ناباروری شه چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر ابعاد سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت محیطی و روابط اجتماعی انجام شد. مطالعه حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان نابارور مراجعهکننده به کلینیکهای ناباروری شهر تهران در سال 1397 بودند. نمونه پژوهش 30 نفر بود که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای با روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی آموزش دید و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. دادهها با پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 2004) جمعآوری و با روشهای تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرمافزار SPSS-18 تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل از نظر سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت محیطی و روابط اجتماعی در زنان نابارور تفاوت معنیداری وجود داشت. به عبارت دیگر، شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی باعث بهبود سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت محیطی و روابط اجتماعی آنها شد (001/0P<). بر اساس نتایج، توصیه میشود که از روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی برای بهبود کیفیت زندگی در زنان نابارور استفاده شود.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش پیشبینی دلزدگی زناشویی بر اساس حمایت اجتماعی ادراکشده و میزان استفاده از شبکههای مجازی در زنان متأهل بود. مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش زنان متأهل مراجعهکننده به سرای محلات شهر تهران در فصلهای بهار و تابستان سال 1398 بودند. نمونه پ چکیده کامل
هدف این پژوهش پیشبینی دلزدگی زناشویی بر اساس حمایت اجتماعی ادراکشده و میزان استفاده از شبکههای مجازی در زنان متأهل بود. مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش زنان متأهل مراجعهکننده به سرای محلات شهر تهران در فصلهای بهار و تابستان سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 180 نفر بودند که با روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. دادهها با پرسشنامههای دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996)، حمایت اجتماعی ادراکشده (زیمت و همکاران، 1988) و میزان استفاده از شبکههای مجازی (یانگ، 1998) جمعآوری و با روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرمافزار SPSS-18 تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که حمایت خانواده، دوستان و دیگران با دلزدگی زناشویی زنان متأهل رابطه معنادار منفی و میزان استفاده از شبکههای مجازی با دلزدگی زناشویی آنان رابطه معنادار مثبت داشت. همچنین متغیرهای حمایت خانواده، دوستان و دیگران و میزان استفاده از شبکههای مجازی به طور معناداری توانستند 46 درصد از تغییرات دلزدگی زناشویی زنان متأهل را پیشبینی نمایند (05/0P<). با توجه به نتایج توصیه میگردد که با آموزشهای لازم برای کاهش دلزدگی زناشویی زنان متأهل میزان حمایت اجتماعی ادراکشده در آنان افزایش و میزان استفاده از شبکههای مجازی در آنها کاهش یابد.
پرونده مقاله
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بخشش، تنظیم هیجان و صمیمیت زناشویی زنان آسیبدیده از خیانت صورت پذیرفت. طرح پژوهش، نیمهآزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان شهر تهران که چکیده کامل
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بخشش، تنظیم هیجان و صمیمیت زناشویی زنان آسیبدیده از خیانت صورت پذیرفت. طرح پژوهش، نیمهآزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان شهر تهران که مورد خیانت همسر واقع شده و طی سال 96- 1395 با مراجعه به مراکز مشاوره، خواستار دریافت خدمات مشاورهای بودند. از جامعه مذکور به روش نمونهگیری هدفمند 20 نفر انتخاب شده و به طور تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جلسات روان درمانی طی 8 جلسه انجام شد و در خاتمه هر دو گروه مجددا مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه بخشش ری (1998)، پرسشنامه تنظیم هیجانی گراس و جان (2003)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (1983) بود. به منظور تحلیل دادهها از آمارهای توصیفی و استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مداخله انجام شده (ذهن آگاهی) بر سطح بخشش، تنظیم هیجان و صمیمیت زناشویی زنان آسیبدیده از خیانت به طور معناداری ( 01/0> P). تاثیر مثبت داشته است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه بین بنیانهای اخلاقی با رضایت از زندگی کارکنان زن با آزمون نقش میانجی نگرش مذهبی و رفتار اجتماعی بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان زن آموزش و پرورش شهرستان بجنورد به تعداد 2 چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه بین بنیانهای اخلاقی با رضایت از زندگی کارکنان زن با آزمون نقش میانجی نگرش مذهبی و رفتار اجتماعی بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان زن آموزش و پرورش شهرستان بجنورد به تعداد 2709 نفر بود و نمونه با استفاده از فرمول کوکران 336 نفر محاسبه گردید که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بنیانهای اخلاقی هایت و گراهام (2007)، نگرش مذهبی خدایاری فرد و همکاران (1379)، پرسشنامه رفتار اجتماعی– انتظاری هنریکسن و کلارک (2003) و پرسشنامه رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985) بوده که روایی صوری و محتوایی و پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ تایید شد. ضریب آلفا به ترتیب (79/0)، (93/0)، (74/0) و (71/0) برآورد گردید. برای تجزیهوتحلیل یافتهها از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و معادلات ساختاری از نرمافزار spss 21 و لیزرل 1/8 استفاده شد. تحلیل یافته ها نشان داد که بین بنیان های اخلاقی و مؤلفه (انصاف)، نگرش مذهبی و مؤلفه های (باور دینی و نمود اجتماعی) و رفتار اجتماعی با رضایت از زندگی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، اما بین مؤلفههای (مراقبت/ آسیب ، وفاداری، احترام، خلوص) مربوط به بنیانهای اخلاقی با رضایت از زندگی رابطه وجود ندارد. یافته های حاصل از فرضیه اصلی نشان می دهد که بین بنیانهای اخلاقی با نقش میانجی نگرش مذهبی و رفتار اجتماعی با رضایت از زندگی کارکنان زن رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد مذهب و رفتارهای اخلاقی و اجتماعی هنجار در میزان رضایت از زندگی زنان تاثیر دارند.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر مهرورزی بر دیگرپیروی و حساسیت به طرد در دختران دبیرستانی شهر اهواز بود. بدین منظـور یـک طرح نیمه تجربی از نـوع پـیش آزمـون ـ پـس آزمـون بـا گــروه آزمــایش و گــواه، اجــرا گردیــد. جامعــة آمــاری شامل همــة دختران دبیرستان چکیده کامل
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر مهرورزی بر دیگرپیروی و حساسیت به طرد در دختران دبیرستانی شهر اهواز بود. بدین منظـور یـک طرح نیمه تجربی از نـوع پـیش آزمـون ـ پـس آزمـون بـا گــروه آزمــایش و گــواه، اجــرا گردیــد. جامعــة آمــاری شامل همــة دختران دبیرستانی شهر اهواز بود که در سال 1397-1396 مشغول به تحصیل بودند. 100 نفـر دانشآموز به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، سپس 30 نفـر کـه در زیر مقیاس دیگرپیروی پرسشنامهی سبک شخصی رابینز و پرسشنامهی حساسیت به طرد بیشترین نمره را دریافت کردند، به عنـوان نمونـة نهـایی انتخـاب شدند. این افراد از لحاظ سن، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، عدم ابتلا به بیماریهای جسمانی و روانی و سایر متغیرهای موردنظر در پژوهش کاملاً همتاسازی شده بودند و بـه صـورت تصـادفی در گروه آزمایشی (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قـرار گرفتنـد. ابزارهـای پـژوهش شـامل زیر مقیاس دیگرپیروی پرسشنامهی سبک شخصی رابینز (1994) و پرسشنامهی حساسیت به طرد داونی و فلدمن (1996) بود. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه تحت گروه درمانی مبتنی بـر مهرورزی قرار گرفتند؛ اما گروه گواه مداخلهای دریافت نکردند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که میان گروه آزمایشی و گروه گواه از لحاظ دیگرپیروی و حساسیت به طرد تفاوت معنیداری وجود دارد (021/0>p). میزان حساسیت به طرد در گروه آزمایشی نسبت به پیشآزمون و گروه گواه به طور معنیداری کاهش یافته است. میتوان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر مهرورزی بر حساسیت به طرد، مؤثر بوده است. بنابراین استفاده از درمان مبتنی بر مهرورزی در درمان حساسیت به طرد توصیه میشود. واژههای کلیدی: درمان مبتنی بر مهرورزی، دیگرپیروی، حساسیت به طرد.
پرونده مقاله
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی در درمان افسردگی نوجوانی با میانجیگری آموزش حل مسئله اجتماعی بود. بر این اساس، در قالب یک مطالعهی تجربی همراه با گروه کنترل و آزمایش و با ارزیابی پیشآزمون، پسآزمون، تعداد 60 نوجوان دختر دارای تشخیص افسر چکیده کامل
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی در درمان افسردگی نوجوانی با میانجیگری آموزش حل مسئله اجتماعی بود. بر این اساس، در قالب یک مطالعهی تجربی همراه با گروه کنترل و آزمایش و با ارزیابی پیشآزمون، پسآزمون، تعداد 60 نوجوان دختر دارای تشخیص افسردگی انتخاب شدند و به شیوهی تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. آزمودنیها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامهی افسردگی هامیلتون مصاحبهی بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور یک غربال شدند و پرسشنامههای افسردگی بک و پرسشنامهی حل مسئله اجتماعی، قبل و بعد از انجام مداخله از هر دو گروه گرفته شد. دادهها با استفاده از نرمافزار R تجزیه تحلیل شد. نتایج به روش تحلیل مسیر نشان داد که درمان شناختی رفتاری برافزایش توانایی حل مسئله تأثیر دارد (ضریب مسیر:21/0). اقزایش توانایی حل مسئله اجتماعی بر کاهش نمرات افسردگی تأثیر دارد (ضریب مسیر:38/0). درمان شناختی رفتاری با میانجیگری حل مسئله اجتماعی بر نمرات افسردگی نوجوانان تأثیر دارد (ضریب مسیر:33/0)؛ بنابراین آموزش حل مسئله اجتماعی میتواند بهعنوان یک متغیر میانجی در درمان شناختی رفتاری نوجوانان معرفی شود.
پرونده مقاله
هدف: هدف از انجام این پژوهش تاثیر بازآموزی اسنادی بر افسردگی دانش آموزان دوره ابتدایی بود. در این پژوهش آموزش بازآموزی اسنادی به عنوان متغیر مستقل و افسردگی به عنوان متغیر وابسته بودند. پژوهش حاضر یک روش آزمایش میدانی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه ب چکیده کامل
هدف: هدف از انجام این پژوهش تاثیر بازآموزی اسنادی بر افسردگی دانش آموزان دوره ابتدایی بود. در این پژوهش آموزش بازآموزی اسنادی به عنوان متغیر مستقل و افسردگی به عنوان متغیر وابسته بودند. پژوهش حاضر یک روش آزمایش میدانی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. ابزار این پژوهش پرسشنامه افسردگی کودکان (CDI) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر(3672 نفر) پایه ششم ابتدایی شهر دزفول بود که از بین آنها 300 نفر به خاطر مسئله افسردگی در سال تحصیلی 95-1394 به مشاور مدرسه ارجاع داده شده بودند. پس از بررسی و اجرای پرسشنامه افسردگی بروی این عده، بررسی نتایج نشان داد که 30 نفر نمره افسردگیشان یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود، که به شیوه هدفمند نمونه برداری شدند و به طور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه گمارده شدند. قبل از آموزش بازآموزی اسنادی از هر دو گروه پیش آزمون افسردگی گرفته شد، سپس به گروه آزمایشی آموزش بازآموزی اسنادی ارائه شد و به گروه گواه ارایه نشد. پس از اتمام دوره آموزش بلافاصله از دو گروه پس آزمون هایی از پرسشنامه افسردگی گرفته شد. حدود دو ماه بعد از دوره آموزشی مجددا از هر دو گروه آزمون پیگیری گرفته شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش باز آموزی اسنادی بر افسردگی در پس آزمون (033/0P= و 65/21df= و 93/5- t=) در سطح (01/0p<) معنادار است. همچنین آموزش باز آموزی اسنادی بر افسردگی در مرحله پیگیری (039/0P= و 25/22 df= و 70/4- t =) در سطح (01/0p<) معنادار است.
پرونده مقاله
هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابعاد سلامت روان (اضطراب، افسردگی، علائم جسمانی و اختلال کارکرد اجتماعی) در زنان مبتلا به چاقی بود. روش مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش زنان مبتلا به چ چکیده کامل
هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابعاد سلامت روان (اضطراب، افسردگی، علائم جسمانی و اختلال کارکرد اجتماعی) در زنان مبتلا به چاقی بود. روش مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش زنان مبتلا به چاقی مراجعهکننده به کلینیکهای تغذیه شهر بابل در سال 1397 بودند. در کل 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه (15 نفر در هر گروه) تقسیم شدند. گروه آزمایش 8 جلسه (هفتهای یک جلسه) با روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه سلامت روان (گلدبرگ و هیلیر، 1979) بود. دادهها به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و با استفاده از نرمافزار SPSS-21 تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش اضطراب، افسردگی، علائم جسمانی و اختلال کارکرد اجتماعی در زنان مبتلا به چاقی شد (001/0P<). نتایج نشاندهنده اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب، افسردگی، علائم جسمانی و اختلال کارکرد اجتماعی در زنان مبتلا به چاقی بود. بنابراین، درمانگران میتوانند از روش مذکور برای ارتقای سلامت روان در زنان مبتلا به چاقی استفاده نمایند.
پرونده مقاله
چکیده هدف پژوهش حاضر اثربخشی مشاوره گروهی کنترل خشم با رویکرد مذهبی بر کاهش پرخاشگری دانشآموزان پسر پیش دانشگاهی بود. نمونه پژوهش 40 نفر از این دانش آموزان بودند که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) تقسیم شدند. اب چکیده کامل
چکیده هدف پژوهش حاضر اثربخشی مشاوره گروهی کنترل خشم با رویکرد مذهبی بر کاهش پرخاشگری دانشآموزان پسر پیش دانشگاهی بود. نمونه پژوهش 40 نفر از این دانش آموزان بودند که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه پرخاشگری (AAI) بود. طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. مداخله آزمایشی (مشاوره گروهی کنترل خشم با رویکرد مذهبی) بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه اعمال گردید و پس از پایان از دو گروه پس آزمون بهعمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس یک راهه و تحلیل کوواریانس چند متغییری استفاده شد. نتایج بهدست آمده از این پژوهش با در نظر گرفتن سطح معنیداری 5 0/0=α نشان داد که مشاوره گروهی کنترل خشم با رویکرد مذهبی باعث کاهش پرخاشگری دانشآموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده بود. بنابراین مشاوره گروهی کنترل خشم با رویکرد مذهبی میتواند بهعنوان روشی برای کاهش پرخاشگری دانشآموزان مورد استفاده رواندرمانگران و مشاوران مدارس قرار بگیرد. واژههای کلیدی: کنترل خشم، مذهب، پرخاشگری
پرونده مقاله
از مهمترین ویژگی های نوجوانان باتوجه به قرار گرفتن در شرایط خاص سنی و رشدی، بالا بودن نرخ ارتکاب رفتارهای پرخطر است. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه تنظیم هیجانی و بازداری شناختی در گرایش رفتارهای پرخطر نوجوانان دختر بود. جامعه ی آماری مطالعه ی حاضر شامل کلیه ی دانش آ چکیده کامل
از مهمترین ویژگی های نوجوانان باتوجه به قرار گرفتن در شرایط خاص سنی و رشدی، بالا بودن نرخ ارتکاب رفتارهای پرخطر است. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه تنظیم هیجانی و بازداری شناختی در گرایش رفتارهای پرخطر نوجوانان دختر بود. جامعه ی آماری مطالعه ی حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر مشهد در سال 96 بود. در این پژوهش 206 دانشآموز دختر در دو گروه سنی (13-14-15 و 16-17-18) با روش نمونهگیری در دسترس در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر شرکت کردند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه های رفتارهای پرخطر، تنظیم هیجانی و تکلیف برو-نرو استفاده شد. یافتههای حاصل از روش های آماری همبستگی و تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین نمرات رفتارهای پرخطر و تنظیم هیجانی و همچنین بازداری شناختی رابطه معناداری وجود داشت و از میان رفتارهای پرخطر، مصرف مواد مخدر، خشونت، رانندگی و نمره کل و همچنین از میان نمرات تنظیمهیجانی، نمرات نپذیرفتن پاسخهای هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، نبود آگاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردهای نظمبخشی هیجانی و نمره کل بین دو گروه سنی تفاوت معنادار مشاهده شد. بنابراین در می یابیم که هیجان ها یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر رفتارهای پرخطر است و نارسایی بازداری می-تواند یکی از علل زیربنایی رفتارهای پرخطر در نوجوانان باشد. شناسایی عوامل مؤثر در بروز رفتارهای پرخطر و تدوین برنامههای مربوط به پیشگیری امری ضروری است.
پرونده مقاله