استفاده از نظریههای مختلف زبانشناسی برای تحلیل کیفیت متون ادبی، در دهههای اخیر از مقبولیت فراوانی برخوردار بوده؛ بهویژه که با بهکارگیری این امر، افقهای نگرش تازهای در نقد متون ادبی به وجود آمده است. یکی از مهمترین حوزههای زبانشناسی، مبحث معنیشناسی است که خود چکیده کامل
استفاده از نظریههای مختلف زبانشناسی برای تحلیل کیفیت متون ادبی، در دهههای اخیر از مقبولیت فراوانی برخوردار بوده؛ بهویژه که با بهکارگیری این امر، افقهای نگرش تازهای در نقد متون ادبی به وجود آمده است. یکی از مهمترین حوزههای زبانشناسی، مبحث معنیشناسی است که خود شامل مصادیق مختلفی است. از جمله موضوعات مهم معنیشناسی، مسئلۀ حوزۀ معنایی و واژگانی است که زبانشناسان مختلف، دربارۀ این دو حوزه در آثار خود صحبت کردهاند. این نظریه را حتی در تصحیح متون فارسی میتوان به کار گرفت. این مقاله با بهکارگیری تکرار، با همآیی معنایی، تضاد معنایی و جز اینها به بررسی دو اثر تعلیمی تصحیحشده (قابوسنامه و بوستان سعدی) از سوی مرحوم یوسفی میپردازد. باتوجه به مجال مقاله میکوشد تا با این عناصر، متن تصحیحشده را واکاود و انتخاب اصح و ادق را از غیر اصح باز نماید. باهمآیی واژگانی و معنایی در این دو اثر تعلیمی بررسی شد و دلیل انتخاب نسخهبدل به متن یا متن به نسخهبدلها باز نموده شد.
پرونده مقاله
هدف این مقاله، بررسی تکرار و تداعی در انتقادهای حافظ، سعدی، عبید زاکانی، ابن یمین و مجدالدین همگر است که به شیوۀ توصیفیتحلیلی انجام گرفته است. تکرار و تداعی از جمله ظرفیت‎های زبانی هستند که موجب افزایش بسامد واژهها در حوزههایی خاص میشوند. تکرار میتواند لفظی یا چکیده کامل
هدف این مقاله، بررسی تکرار و تداعی در انتقادهای حافظ، سعدی، عبید زاکانی، ابن یمین و مجدالدین همگر است که به شیوۀ توصیفیتحلیلی انجام گرفته است. تکرار و تداعی از جمله ظرفیت‎های زبانی هستند که موجب افزایش بسامد واژهها در حوزههایی خاص میشوند. تکرار میتواند لفظی یا محتوایی باشد. در انتقادهای اجتماعی، بیشترین تکرارها مربوط به بداخلاقیها و کجرفتاریهای رایج در جامعه است. نتیجۀ این پژوهش که از بررسی پربسامدترین واژهها در انتقادهای این پنج شاعر سبک عراقی حاصل شده است، نشان میدهد که واژههای مربوط به حوزۀ دینداری، بهویژه در انتقادهای حافظ و عبید زاکانی دارای بیشترین بسامد است. همچنین اشاره به فقر و مشکلات اقتصادی، در سرودههای عبید زاکانی، فراوان مشاهده میشود. ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی و استیلای دارندگان صفات ناپسند اخلاقی، مهمترین موضوعات مورد توجه مجد همگر، بیتوجهی قدرتمندان به رعیت و قشر ضعیف جامعه، اصلی‎ترین دغدغۀ سعدی و حرص و طمع لئیمان بیسخاوت و نیز در رنج و عذاب بودن اهل دانش و محرومیت هنرمندان، پربسامدترین مضمون در انتقادهای ابن یمین است.
پرونده مقاله
یکی از اقسام مهم و در عین حال مورد توجه نویسندگان برجستۀ درباری، نثر منشیانۀ دیوانی است. این گونه نثر از قرن پنجم قمری در قالب آثار مانند تاریخ بیهقی، سیاستنامه، قابوسنامه و... آغاز میشود و در قرن ششم با نمونههای اعلایی چون عتبة الکتبةو التوسّل الی الترسّل به قوام و ن چکیده کامل
یکی از اقسام مهم و در عین حال مورد توجه نویسندگان برجستۀ درباری، نثر منشیانۀ دیوانی است. این گونه نثر از قرن پنجم قمری در قالب آثار مانند تاریخ بیهقی، سیاستنامه، قابوسنامه و... آغاز میشود و در قرن ششم با نمونههای اعلایی چون عتبة الکتبةو التوسّل الی الترسّل به قوام و نضج میانجامد. آثار ترسّل و انشا از جهات گوناگون سیاسی، تاریخی، اجتماعی و ادبی ارزش فراوان دارند. از حیطههای کمتر بررسیشده در متون مزبور، جنبۀ تعلیمی و اخلاقی برجستۀ حاکم بر روح متن است که در جزءجزء ساختار بیانی نوشتار دیده میشود. دبیران که وظیفۀ نگارش مکتوبات دیوانی را به عهده داشتند، بنا به سابقۀ فکری اسلامی و اخلاقی، در ضمن نامهها نیز به ذکر مبانی تعلیمی و اخلاقی مبادرت میکردند. در میان اقسام مختلف مکتوبات دیوانی، منشورها و فرمانهای گماشتن افراد نیز از بابت ساختارهای بهکاررفته و هم از جهت تعدد و تنوع مضامین اخلاقی و تعلیمی جایگاه ویژهای دارند. بررسی تعلیمی مناشیر در آثار مورد بحث این نوشتار، نشاندهندۀ آن است که دبیران توصیههای دیوانی را در خطاب به سه گروه سلاطین، افراد منصوبشده و جامعۀ تحت امر تدوین نمودهاند. مهمترین توصیه به شاهان، اقامۀ مبانی اسلام و دادپیشگی است و به منصوبان، رعایت عدل و داد و حسن خلق با مردم و به زیردستان، توصیه به اطاعت و انقیاد است. توصیهها گاه صرفاً اخلاقیات را تأکید کردهاند و در مواردی هم نوعی مبانی تعلیمی و آموزشی را بیان کردهاند که اقامۀ آنها در جهت بهبود سیرت و صورت سلطان و منصوبان مؤثر واقع میشود. نگارنده در پژوهش حاضر با شیوۀ تحلیلیتوصیفی و از زاویۀ ادب تعلیمی مناشیر و احکام دیوانی را بررسیده است.
پرونده مقاله
شناخت افکار و اندیشۀ شاعران، مهمترین ابزار رسیدن بهاندیشه و تفحص در اوضاع تاریخی و اجتماعی آنان است. آثار ادبی هر ملتی همچون گنجینهای پربها در تحرک اندیشه و احساس مخاطب خود، نقش بسزایی دارد. شاعران هر عصر در شکوفایی اذهان عمومی نقش مؤثری داشته و تلاش نمودهاند تا در چکیده کامل
شناخت افکار و اندیشۀ شاعران، مهمترین ابزار رسیدن بهاندیشه و تفحص در اوضاع تاریخی و اجتماعی آنان است. آثار ادبی هر ملتی همچون گنجینهای پربها در تحرک اندیشه و احساس مخاطب خود، نقش بسزایی دارد. شاعران هر عصر در شکوفایی اذهان عمومی نقش مؤثری داشته و تلاش نمودهاند تا در آموزش و تعلیم انسان برای داشتن زندگی بهتر و بهرهوری از عرض زندگی مفید، او را یاری نمایند. عینیتبخشی به معارف ذهنی از رسالتهای مهم ادبیات تعلیمی است. اشعار پندآموز که سراسر حکمت و اندرز است، موجب عبرت مخاطب میگردد. گاه کلام شاعر با تشویق و ترغیب همراه است و گاه با تحذیر. دیوان شاعران سرزمین ما گنجینهای از گوهرهای پندآموز و مشحون از رموز زندگی اجتماعی و طرق مختلف کسب معرفت و معاشرت است. در این مقاله تلاش شده است تا نیمنگاهی به روند و اوج و افول ابیات تعلیمی در آثار شاعران، از آغاز تا قرن هشتم انداخته شود و علل بروز و ظهور این نوع ادبی در ادبیات ایران مورد واکاوی قرار گیرد. هدف از این پژوهش تأثیر بسزای تعلیم و تربیت بزرگان ادب، بر رشد و بالندگی مردم است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که سیر تحول ادبیات تعلیمی از آغاز تا قرن هشتم روندی رو به رشد داشته است و شاعران از روشهای ارشاد و راهنمایی، استدلال و پند و اندرز، تذکر، ترغیب، تکریم، تنبیه، تنذیر، گفتگو و موعظه برای تعلیم و تربیت بهره بردهاند.
پرونده مقاله
مروری بر تعاریف نویسندگان فرنگی و ایرانی دربارۀ طرح (پیرنگ)، نشان از اهمیت انکارناپذیر آن در بررسی و تحلیل کیفیت پرداخت داستانی انواع روایت (از قصههای کهن تا روایات مدرن و پسامدرن دارد. از این منظر، این مقاله میکوشد قصۀ شیر و گاو را در سه روایت از کتابهای کلیله و دم چکیده کامل
مروری بر تعاریف نویسندگان فرنگی و ایرانی دربارۀ طرح (پیرنگ)، نشان از اهمیت انکارناپذیر آن در بررسی و تحلیل کیفیت پرداخت داستانی انواع روایت (از قصههای کهن تا روایات مدرن و پسامدرن دارد. از این منظر، این مقاله میکوشد قصۀ شیر و گاو را در سه روایت از کتابهای کلیله و دمنۀ بهرامشاهی، داستانهای بیدپای و انوار سهیلی بررسی کند و با بیان چارچوب کلی سه روایت مورد بررسی، تفاوتها و شباهتهای پیرنگ میان روایتها در این سه کتاب را بیان کند تا از این رهگذر، همگراییها و تفاوتهای این سه مؤلف/متن در امر تعلیم را در نگرشی مطابقهای آشکارتر سازد. مهمترین ویژگی داستان در هر سه کتاب، بیان داستانهایی بهعنوان تمثیل بر درستی و روایی سخن خویش از زبان اشخاص مختلف است. در اکثر قریببهاتفاق این داستانها، شخص گوینده در پایان داستان نتیجۀ مورد نظر خود را با جملاتی مانند این مثل را بدان گفتم/ آوردم که ... بیان میکند. در پایان این کنکاش دریافتیم که در هر دو روایت قدیمتر (کلیله و دمنه و داستانهای بیدپای)، از الگوی عطف دو شخصیت اصلی داستان که بهترتیب اثرگذار اصلی (فاعل اصلی) و اثرپذیر اصلی (منفعل اصلی) هستند، پیروی میکنند؛ اما در روایت سوم (انوار سهیلی)، همان عنوانِ اخلاقیِ باب، عنوان روایت نیز هست و این الگو در تمامِ ابواب کتاب رعایت شده است و نشان از نگاهِ اخلاقی کتاب و زمینههای فکری نویسندۀ کتاب انوار سهیلی بهعنوان یک معلم اخلاق دارد.
پرونده مقاله
یکی از انواع ادبی مهم که بخشهای عظیمی از شعر فارسی را در بر گرفته، بیان مباحث اخلاقی در لابهلای اشعار است. در واقع کمتر شاعر و نویسندهای هست که دغدغۀ تعلیمی و اخلاقآموزی نداشته باشد. این رویکرد در همان اشعار نخستین قرن سوم و چهارم رخ نموده است؛ بهگونهای که شهید بل چکیده کامل
یکی از انواع ادبی مهم که بخشهای عظیمی از شعر فارسی را در بر گرفته، بیان مباحث اخلاقی در لابهلای اشعار است. در واقع کمتر شاعر و نویسندهای هست که دغدغۀ تعلیمی و اخلاقآموزی نداشته باشد. این رویکرد در همان اشعار نخستین قرن سوم و چهارم رخ نموده است؛ بهگونهای که شهید بلخی در شعری که به نخستین غزل فارسی زبانزد است، بر اساس روایتی به پند غیرمستقیم روی میآورد. شعر قرن چهارم و پنجم هرچند بیشتر تغزلی و توصیفی است، جانب تعلیمی و اندرزی آن نیز فروگذار نشده است. رودکی، فردوسی، کسایی مروزی و ابوشکور، هریک در ادبیات تعلیمی شناختهشدهاند. در انتقال شعر فارسی از قرن چهارم و پنجم به شعر قرن ششم و هفتم هجری، بهدلیل رواج اندیشهها و نگرشهای آسمانی و عرفان و تصوف و پیشرفتهای علمی، مباحث اساسی در ادبیات تعلیمی نیز دگرگون شد؛ بهگونهای که بر اساس مطالعۀ حاضر، علاوه بر حفظ بیشتر اندرزهای مشترک سدههای پیشین، اندیشههای تعلیمی جدیدی بنا به نگرشهای تعلیمی به شعر تعلیمیعرفانی فارسی افزوده شده است. در این مقاله با مطالعۀ اکثر شعرهای این چند قرن، ادبیات تعلیمیاندرزی این دو دوره (سبک خراسانی و سبک عراقی) بررسی و مقایسه شده است. نتیجه این است که شعر تعلیمی با ورود عرفان و تصوف، غنای بیشتری مییابد و به نگرشهای آسمانی و دگرگونی دست مییابد و از این راه، کمیت و کیفیت اندرزها و تعلیم اخلاقیات متعالی میشود.
پرونده مقاله
شاهنامۀ فردوسی را به سبب تنوع مقولاتِ تعلیمبخشی، قدرت و غنای مباحث تعلیمی و اشکالِ گوناگونِ تعلیمِ گسترده در لایههای پیدا و پنهانِ متن، اگر در زمرۀ ادبیات تعلیمی به شمار آوریم، راه اغراق نپیمودهایم. شاهنامه پرحجمترین و قدیمیترین میراثبَرِ اندرزنامههای ایران باستا چکیده کامل
شاهنامۀ فردوسی را به سبب تنوع مقولاتِ تعلیمبخشی، قدرت و غنای مباحث تعلیمی و اشکالِ گوناگونِ تعلیمِ گسترده در لایههای پیدا و پنهانِ متن، اگر در زمرۀ ادبیات تعلیمی به شمار آوریم، راه اغراق نپیمودهایم. شاهنامه پرحجمترین و قدیمیترین میراثبَرِ اندرزنامههای ایران باستان در بابِ سلوکِ ملوک است و به چند معنا پایهگذار تعلیم پادشاهان، ترغیب آنان به نیکوروشی و تحصیل نیکنامی و تحذیرشان از بدکرداری و بدنامی است. این اثر نه فقط در متنِ خودش مبادیِ تعلیم به رأس قدرت را پایه میگذارد، که حتی زندگینامۀ ساختهشده برای مؤلفش مشابهسازیِ مبادیِ تعلیمیِ این متن و تأویلی تعلیمی برای آن است. زندگی برسازیشدۀ فردوسی در متون، محصول گفتگویِ متونِ بعد از فردوسی با شاهنامهاند و از همان عناصر تعلیم به رأس قدرت برخوردارند. هم شاهنامه و هم زندگینامۀ برسازیشدۀ فردوسی، دستمایه و درسنامۀ تعلیم در متون تعلیمی بودهاند و گفتمان اخلاقگرای تاریخ، از حیث نصیحة الملوک از گفتگوی شاهنامه با زندگیِ مؤلفش و گفتگوی این دو با متون تعلیمی دیگر شکل گرفته است. در این جستار بنا به روششناسی هرمنوتیک در واکاوی و تحلیل متون، به زندگینامۀ برسازیشدۀ فردوسی از بُعد تبعات و نتایج تعلیمی آن برای تاریخ نگریسته شده است.
پرونده مقاله