پـژوهش حاضر در پی کشف روابط معنایی و ساختـاری ارزشها در نوجوانان ایرانی بود. بدین منظور 1532 دانشآموز (766 دختـر، 766 پـسر) به نسبت مسـاوی در پایههای تحصیلی سوم راهنمایی (14 ساله) و سـوم نظری (17 ساله)، به روش نمونهبرداری تصادفی طبقهبندی شده از 6 منطقة آمـوزش و پرور چکیده کامل
پـژوهش حاضر در پی کشف روابط معنایی و ساختـاری ارزشها در نوجوانان ایرانی بود. بدین منظور 1532 دانشآموز (766 دختـر، 766 پـسر) به نسبت مسـاوی در پایههای تحصیلی سوم راهنمایی (14 ساله) و سـوم نظری (17 ساله)، به روش نمونهبرداری تصادفی طبقهبندی شده از 6 منطقة آمـوزش و پرورش شهر تهران انتـخاب و با پرسشنامة تشبیهی ارزش (شوارتز و دیگران، 2001)، ارزشیابی شدند. رویآورد آماری پژوهش برای تحلیل ساختاری و منظومههای محتوایی ارزشها، فن تحلیل کوچکترین فضا بود. یافتههای پژوهش نشان دادند که محتوا و ساختار ارزشهای انسانی نوجوانان ایرانی در سطـح وسیعی با الگوی نظری جهانشمول ارزشها (شوارتز، 1992) مطابقت دارد، و معنابخشی و ساختدهی به ارزشها در دختران و پسران مشابه اسـت. انحراف از الگوی مورد انتظار نیز در مواردی مشاهده شد. ریخت ارزشی خیرخواهی با ساختار ریخت اصلی مطابقت نکرد و رابطة پویشی ابعاد رتبة بالاتر تعالی خـود و گسترش خود نقض شد. این ساختارهای کمّی تغیـیریافته خصیصههای ویژه (شاخص فرهنگ) نوجوانان ایرانی را منعکس مـیکنـند. پژوهش حاضر، یافتههای بحثانگیزی را در باب ماهیت ارزشهای اخلاقی نوجوانان ایرانی در پی داشت.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف شناخت رابطة نگرانی و حمایت اجتماعی در دورة نوجوانی انجام شد. گروه نمونه شامل 570 دانشآموز (292 دختر، 278 پسر؛ میانگین سنی= 85/16) بود. شرکتکنندگان، پرسشنامة حمایت اجتماعی کودکان و نوجوانان (طهماسیان، 1384) و پرسشنامة نگرانی پنـاستیت (مایر و دیگران، چکیده کامل
این پژوهش با هدف شناخت رابطة نگرانی و حمایت اجتماعی در دورة نوجوانی انجام شد. گروه نمونه شامل 570 دانشآموز (292 دختر، 278 پسر؛ میانگین سنی= 85/16) بود. شرکتکنندگان، پرسشنامة حمایت اجتماعی کودکان و نوجوانان (طهماسیان، 1384) و پرسشنامة نگرانی پنـاستیت (مایر و دیگران، 1990) را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که بین احساس نگرانی و حمایت اجتماعی در دختران و پسران و پایه¬های مختلف تحصیلی رابطة معنادارِ منفی وجود دارد. با افزایش حمایت اجتماعی، نگرانی در نوجوانان کاهش مییابد و با کاهش حمایت اجتماعی، نگرانی افزایش مییابد. همچنین، حمایت اجتماعی میتواند 14٪ از واریانس نگرانی را در نوجوانان تبیین کند. این یافتهها حاکی از آنند که حمایت اجتماعی میتواند عامل حفاظتکنندهای در مقابل نگرانی در سنین نوجوانی باشد. افزون بر این، خانواده و همسالان میتـوانند در برنامههای پیشگیرانه و درمانی برای کاهش و درمان نگرانی، تأثیرگذار باشند.
پرونده مقاله
هـدف پژوهش حاضر، پیشبینی اهداف پیشرفت براساس جوّ کلاس با واسطهگری توانایی و سودمندی ادراکشده در نمونـهای متشکل از 300 دانشآمـوز سـال سوم دبیرستان شهر نور در سه رشتة تحصیلی (علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی فیزیک) بود. برای سنجش جـوّ کلاس از پرسشنامة در کلاس مـن (هار چکیده کامل
هـدف پژوهش حاضر، پیشبینی اهداف پیشرفت براساس جوّ کلاس با واسطهگری توانایی و سودمندی ادراکشده در نمونـهای متشکل از 300 دانشآمـوز سـال سوم دبیرستان شهر نور در سه رشتة تحصیلی (علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی فیزیک) بود. برای سنجش جـوّ کلاس از پرسشنامة در کلاس مـن (هاردر، کروسون، لای و ایکسیه، 2006) و مقیاس تلاش و تعهد نسبت به مدرسه (هاردر و ریو، 2003) و بـرای سنجش اهداف پیشرفت، توانایـی و سودمندی ادراکشده از پرسشنامة رویآوردهای یادگیری (گرین و میلر، 1996) بهره گرفته شد. دادهها با استفاده از روش بارون و کنی (1986) و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج نشان دادند کـه جوّ کلاس به واسطة رابطه با توانایی و سودمندی ادراکشده، پیشبینـیکنندة اهداف پیشرفت در دانشآموزان دبیرستانی است
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناخت اثر بخشی مشاورة گروهی مبتنی بر رویآورد شناختیـرفتاری در تغییر سبکهای دلبستگی دانشآموزان انجام شد. نمونة پژوهش حاضر متشکل از 60 دانشآموز دختر دبیرستانی بود که با استفـاده از روش نمونهبرداری چند مرحلهای انتخاب شدند. شرکتکنندگان به سؤالات مق چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناخت اثر بخشی مشاورة گروهی مبتنی بر رویآورد شناختیـرفتاری در تغییر سبکهای دلبستگی دانشآموزان انجام شد. نمونة پژوهش حاضر متشکل از 60 دانشآموز دختر دبیرستانی بود که با استفـاده از روش نمونهبرداری چند مرحلهای انتخاب شدند. شرکتکنندگان به سؤالات مقیاس تجدیدنظر شدة دلبستـگی (کولینز و رید، 1996) پاسخ دادند. این پژوهش از نوع پیشآزمونـپسآزمون با گروه کنترل و مرحلة پیگیری بود. مشـاورة گروهی مبتنی بر رویآورد شناختیـرفتاری طی 10 جلسة 90 دقیـقهای در گروه آزمایشی اجـرا شد. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس، آزمون t همبسته و آزمون فریدمن استفـاده شد. نتایج نشان دادند که مشاورة گروهی مبتنی بر رویآورد شناختیـرفتاری در تغییر سبکهای دلبستگی دانشآموزان مؤثر است. نتایج پیگیری 45 روزه نشان داد که این مداخله، پایدار بوده است.
پرونده مقاله
دو مطالعة جداگانه اما مرتبط با یکدیگر در زمینة رابطة دلبستگی و ویژگیهای روانی مادر با مشکلات خوردن کودکان انجام شد. در مطالعة نخست، نمونه¬ای متشکل از 214 مادر به مقیاس مشکلات غذا خوردن (لوینسون و دیگران، 2005) و مقیاس دلبستگی پس از تولد (کاندون و کورکیندال، 1998) پا چکیده کامل
دو مطالعة جداگانه اما مرتبط با یکدیگر در زمینة رابطة دلبستگی و ویژگیهای روانی مادر با مشکلات خوردن کودکان انجام شد. در مطالعة نخست، نمونه¬ای متشکل از 214 مادر به مقیاس مشکلات غذا خوردن (لوینسون و دیگران، 2005) و مقیاس دلبستگی پس از تولد (کاندون و کورکیندال، 1998) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که مؤلفة نبود خصومت، 35 درصد از واریانس مشکلات غـذا خوردن را در کودکان تبیین میکند. در مطالعة دوم، نمونه¬ای متشکّل از 89 مادر به مقیاسهای مشکلات غذا خوردن و افسردگی، اضـطراب، تنـیدگی (لویباند و لویباند، 1995) پـاسخ دادند. نتایـج نشان دادند کـه تنیدگی مادر، 5 درصد از واریانس مشکلات غذا خوردن را تبیـین میکند. همچنین، نتایج هر دو مطالعـه نشان دادند که مدت زمان تغذیه از سینة مادر، مشکلات غـذا خوردن را پیـشبینی می¬کند. برمبنـای یافتههای پژوهش حاضر، نقص در پیـوند دلبستگی مادر به کودک و تنیدگـی مادر، مشکلات غذا خوردن را در کودک افزایش می¬دهد.
پرونده مقاله
هـدف پژوهش حاضر شناخت تأثیر آموزش حل مسئله در اضطراب امتحان دانشجویان دختر در سال تحصیلی 89-88 بود. 459 دانشجوی دختر دانشگاه پیـام نور واحد اندیمشک سیاهة اضطراب امتحان (اسپیلبرگر، 1980) را تکمیل کردند. 50 نفر که بالاترین نمرة اضطراب امتحان را داشتند به صـورت تصـادفی در چکیده کامل
هـدف پژوهش حاضر شناخت تأثیر آموزش حل مسئله در اضطراب امتحان دانشجویان دختر در سال تحصیلی 89-88 بود. 459 دانشجوی دختر دانشگاه پیـام نور واحد اندیمشک سیاهة اضطراب امتحان (اسپیلبرگر، 1980) را تکمیل کردند. 50 نفر که بالاترین نمرة اضطراب امتحان را داشتند به صـورت تصـادفی در دو گروه آزمـایشی و کنترل جایگزین شدند. سپـس، گروه آزمـایشی طی ده جلسه (هر هفته دو جلسـه) آموزش حل مسئلة پنج مرحلـه¬ای دیکسون و گلوور (1984 (را دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که برنامة آموزشی باعث کاهش سطح اضطراب امتحان در گروه آزمایشی مـیشود. چهار ماه بعد، پیش از امتحانات ترم دوم تحصیـلی، اضطراب امتحان هر دو گـروه مجدداً ارزیـابی شد. نتایج پیگیری چهار ماهه نشان داد کـه اثربخشی روش آموزشی، پایدار بوده است.
پرونده مقاله
هـدف این پژوهش شناخت نقش قدردانی در بهزیستی روانشناختی و بهزیستی فاعلی بود. 200 دانشجو (171 زن، 29 مرد) به مقیاسهای بهزیستی روانشناختی ریف (ریف، 1989)، مقیاس شادکامی فاعلی (لیوبومرسکی و لپر، 1999)، مقیاس رضایت از زندگی (دینر، 2009)، پرسشنامة قدردانی (مکالخ و دیگران، 2 چکیده کامل
هـدف این پژوهش شناخت نقش قدردانی در بهزیستی روانشناختی و بهزیستی فاعلی بود. 200 دانشجو (171 زن، 29 مرد) به مقیاسهای بهزیستی روانشناختی ریف (ریف، 1989)، مقیاس شادکامی فاعلی (لیوبومرسکی و لپر، 1999)، مقیاس رضایت از زندگی (دینر، 2009)، پرسشنامة قدردانی (مکالخ و دیگران، 2002) و خزانة بینالمللی مادّههای شخصـیت (گلدبرگ، 1999) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که قدردانی با همة مؤلفههای بهزیستی روانشناختی، بهزیستی فاعلی و شخصیت (به جز استقلال عمـل و برونگردی) همبستگی مثبتِ معنادار دارد. رابطة قدردانی و شخصیت، الگوی متمایزی به دست داد به گونهای که قدردانی با عاملهای مرتبط با دینداری و عملکرد اجتماعی (یعنی مقبولیت و وظیفهشناسی) قویترین رابطه را داشت. قدردانی پس از کنترل عاملهای شخصیتی هم، مقادیر معناداری از واریـانس تسلط بر محیط، رشد شخصی، پذیرش خود، رضایت از زندگی و شادی را تبیین کرد. این یافتهها رابطة قدردانی را با مؤلفههای بهزیستی روانشناختی، بهزیستی فاعلی و شخصیت روشن ساخت و از این دیدگاه حمایت کرد که قدردانی، ارتباط یگانهای با بهزیستی دارد.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناخت خودپنداشت جسمانی، شاخص تودة بدنی و سطح فعالیت جسمانی در دانشجویان انجام شد. 221 دانشجوی 18 تا 26 ساله (111 دختر، 110 پسـر) به شیوة تصادفی طبقهبندی شده، انتخاب و برمبنای سطح فعالیت جسمانیشـان به دو گروه تقسیم شدند. شرکتکنندگـان پرسشنامة خودتوصی چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناخت خودپنداشت جسمانی، شاخص تودة بدنی و سطح فعالیت جسمانی در دانشجویان انجام شد. 221 دانشجوی 18 تا 26 ساله (111 دختر، 110 پسـر) به شیوة تصادفی طبقهبندی شده، انتخاب و برمبنای سطح فعالیت جسمانیشـان به دو گروه تقسیم شدند. شرکتکنندگـان پرسشنامة خودتوصیفی جسمانی (مارش، 1996) را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که (1) بین دختران و پسران در خودپنداشت جسمانی کلی و شاخص تودة بدنی تفاوت معنادار وجود دارد، (2) بین زیرمقیاسهای فعالیت جسمانی، صلاحیت ورزشی، ظاهر بدن، قدرت بدنی و استقامت بدنی در دو جنس و در همة زیرمقیاسها بین گروه فعال و غیرفعال تفاوت معنادار وجود دارد و (3) زیرمقیاسهای خودپنداشت جسمانی (سلامت، فعالیت جسمانی، چربی بدن، استقامت بدنی و حرمت خود)، شاخص تودة بدنی و جنس، میزان فعالیت جسمانی را پیشبینی میکنند. به نظر میرسد پرداختن دانشجویان به فعالیت جسمانی، علاوه بر آثار جسمانی و فیزیولوژیکی، دارای تأثیرات روانی مانند افزایش خودپنداشت جسمانی است.
پرونده مقاله