سواد اطلاعاتی، مهارتی است که فرد را قادر میسازد، نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص دهد، اطلاعات مربوط به آن را دریابد و به نحوی مؤثر به‎کار گیرد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی و مهارت‎های زندگی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان میاندرود است. روش پژوهش، تو چکیده کامل
سواد اطلاعاتی، مهارتی است که فرد را قادر میسازد، نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص دهد، اطلاعات مربوط به آن را دریابد و به نحوی مؤثر به‎کار گیرد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی و مهارت‎های زندگی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان میاندرود است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان میاندرود به تعداد 360 نفر بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، 186 نفر تعیین و نمونه آماری به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای بر حسب جنسیت انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها، از دو پرسشنامه استاندارد مهارت‎های زندگی و پرسشنامه سواد اطلاعاتی استفاده شده است. روایی محتوایی و صوری ابزار توسط صاحبنظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرار گرفته است. پایایی پرسشنامهها نیز با محاسبه آلفای کرونباخ به ترتیب برای هر یک برابر 0/89 و 0/83 بهدست آمد. جهت بررسی و تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سواد اطلاعاتی و مهارت‎های زندگی معلمان همبستگی مثبت و رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، بین سواد اطلاعاتی با مهارت همدلی، مهارت ارتباطی، مهارت حل مسأله و مهارت تفکرخلاق رابطه معناداری وجود دارد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه پرخاشگری دانشآموزان‎ استفاده کننده از بازی‎های رایانه‎ای خشن با دیگر دانش‎آموزان مقطع ابتدایی شهرستان الیگودرز بود. روش تحقیق حاضر علی- ‎مقایسهای بوده که در آن محقق تأثیر استفاده از ‎بازی‎های رایانهای خشن توسط دان چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه پرخاشگری دانشآموزان‎ استفاده کننده از بازی‎های رایانه‎ای خشن با دیگر دانش‎آموزان مقطع ابتدایی شهرستان الیگودرز بود. روش تحقیق حاضر علی- ‎مقایسهای بوده که در آن محقق تأثیر استفاده از ‎بازی‎های رایانهای خشن توسط دانش‎آموزان را در پرخاشگری مقایسه کرده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش‎آموزان پسر مقطع ابتدایی شهرستان الیگودرز در سال تحصیلی 95 -1394 تشکیل میدهند که تعداد آنها 3908 نفر میباشد. با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 50 نفر از دانشآموزان از چهار مدرسه به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و سپس، آزمون پرخاشگری آیزنک که دارای 29 سؤال دو گویهای بود در اختیار آنها قرار داده شد. برای آزمودن فرضیه پژوهش از آزمون t مستقل در سطح معنیداری 0/50 استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین میانگین‎های مورد مقایسه، تفاوت معنیداری وجود دارد. به بیان دیگر، استفاده از بازی‎های رایانه‎ای خشن بر میزان پرخاشگری دانش‎آموزان پسر مقطع ابتدایی شهرستان الیگودرز تأثیر‎ داشته و بین استفاده‎کنندگان و استفاده نکرده‎ها نیز تفاوت معنیدار بود. همچنین، نتایج نشان داد، بیش از نیمی از استفاده‎کنندگان از این بازی‎ها‎ تمایل به بازی‎های رایانه‎ای خشن داشته و تمایل دارند، این بازی‎ها‎ را به صورت فردی انجام دهند. علاوه بر آن، یافته‎ها نشان داد که استفاده گروهی تأثیر‎ بیشتری در پرخاشگری داشته است.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی بر چابکی سازمانی دانشگاهی انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری اعضای هیأت علمی گروههای مدیریت و مدیریت آموزشی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 173 نفر بودند. نمونه آم چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی بر چابکی سازمانی دانشگاهی انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری اعضای هیأت علمی گروههای مدیریت و مدیریت آموزشی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 173 نفر بودند. نمونه آماری به صورت تصادفی ساده انتخاب و حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 118 نفر تعیین شد. جهت جمعآوری اطلاعات دو پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. پرسشنامه تعیین سواد اطلاعاتی بر اساس طرح انجمن کتابخانههای دانشگاهی و پژوهشی آمریکا و با ابعاد مهارتهای فن‎آوری اطلاعات و مهارتهای کتابخانهای؛ و پرسشنامه چابکی سازمانی دانشگاهی که توسط خاوری تدوین شده بود. روش تجزیه و تحلیل دادهها طرح مطالعات همبستگی و بر اساس مدل روابط ساختاری بود. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزارهای SPSS و Smart PLS انجام شد. یافتههای تحقیق نشان داد که سطح چابکی سازمانی واحدهای دانشگاهی و سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی از متوسط بالاتر است. همچنین، سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی تأثیر مثبت و معناداری بر چابکی سازمانی دانشگاهی دارد.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش اولویت‎بندی مؤلفه‎‎های کاربرد فناوری اطلاعات از نگاه مدیریت تغییر در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران است. روششناسی این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و از حیث هدف از نوع کاربردی است.جامعه آماری، 812 نفر از کارمندان کلیه بخشهای وزارت چکیده کامل
هدف از این پژوهش اولویت‎بندی مؤلفه‎‎های کاربرد فناوری اطلاعات از نگاه مدیریت تغییر در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران است. روششناسی این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و از حیث هدف از نوع کاربردی است.جامعه آماری، 812 نفر از کارمندان کلیه بخشهای وزارت ورزش و جوانان در سال 1395 است. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 261 نفرمحاسبه شد که به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شده‎اند. جهت جمعآوری اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد و بین‎المللی تمبرای فناوری ‎اطلاعات و ادکار برای مدیریت تغییر استفاده‎گردیده است. دادههای پژوهش از طریق آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون کالموگروف- اسمیرنف، آزمون t تک نمونهای، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ارتباط مثبت معنیداری بین مؤلفه‎های کاربرد فناوری اطلاعات شامل، سودمندی ادراک شده، سهولت درک شده، نگرش نسبت به کاربرد و تمایل به استفاده؛ با مدیریت تغییر مشاهده میشود. همچنین، در اولویت‎بندی مؤلفه‎های کاربرد فناوری اطلاعات از نگاه مدیریت تغییر به ترتیب سودمندی ‎درک شده، تمایل به استفاده، نگرش نسبت بهکاربرد و در نهایت، سهولت ‎درک شده اولویت اول تا چهارم را دارند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی جامع مدارس هوشمند دوره متوسطه اول شهر یزد در چارچوب SWOT برای ارایه گزینه های تصمیم سازی راهبردی مبتنی بر فرآیند تحلیل شبکه (ANP) فازی در سال تحصیلی 95-1394 انجام شد. ابتدا قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای مدارس هوشمند با استفاده از نظر خبرگا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی جامع مدارس هوشمند دوره متوسطه اول شهر یزد در چارچوب SWOT برای ارایه گزینه های تصمیم سازی راهبردی مبتنی بر فرآیند تحلیل شبکه (ANP) فازی در سال تحصیلی 95-1394 انجام شد. ابتدا قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای مدارس هوشمند با استفاده از نظر خبرگان شناسایی شد. سپس، پرسشنامههای سه زیر جامعه معلمان، دانشآموزان و والدین طراحی، اجرای مقدماتی و اجرای نهایی شد. پس از گردآوری دادهها، وزن دهی و رتبهبندی گویههای هر پرسشنامه با استفاده از فن ویکور فازی انجام شد. همچنین، راهبردها توسط پنج متخصص برنامهریزی درسی و فن آوری اطلاعات تدوین شد. سپس، با تلفیق نتایج ماتریس SWOT متشکل از 15 زیرعامل در ANP فازی، اولویت راهبردها مشخص شد. بر این اساس، راهبرد تهاجمی یا توسعهای (SO) (با وزن 0/322) به عنوان بهترین راهبرد شناخته شد و بعد به ترتیب، راهبرد رقابتی (ST) (با وزن 0/303)، راهبرد محافظه کارانه (WO) (با وزن 0/242) و راهبرد تدافعی (WT) (با وزن 0/135) به عنوان راهبردهای جایگزین پیشنهاد شدند.
پرونده مقاله
هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین کیفیت فن‎آوری اطلاعات و عملکرد شغلی کارکنان با نقش میانجیگری هوش سازمانی در سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان شمالی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. پژوهش از نظر هدف نیز کاربردی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنا چکیده کامل
هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین کیفیت فن‎آوری اطلاعات و عملکرد شغلی کارکنان با نقش میانجیگری هوش سازمانی در سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان شمالی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. پژوهش از نظر هدف نیز کاربردی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان سازمان صنعت معدن و تجارت خراسان شمالی به تعداد 178 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی بر حسب جنسیت، تعداد 121 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزارگردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد کیفیت فنآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد عملکرد شغلی کارکنان پاترسون و پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی آلبرشت بود. بعد از تأیید روایی پرسشنامهها، ضریب پایایی هر یک از پرسشنامهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0/96، 0/86 و 0/89 به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با کمک نرمافزارهای 22 SPSS و 8 Lisrel در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. نتایج نشان داد که بین کیفیت فن‎آوری اطلاعات و عملکرد شغلی کارکنان با نقش میانجیگری هوش سازمانی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، با توجه به آزمون مدل معادلات ساختاری، هوش سازمانی در تأثیرگذاری فن‎آوری اطلاعات بر عملکرد شغلی دارای نقش میانجی بوده و از سوی دیگر، بین کیفیت فن‎آوری اطلاعات و عملکرد شغلی کارکنان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات و سهم هر کدام از عوامل در بین اعضای هیأت علمی دانشگاههای اردبیل بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه اعضای هیأت علمی مشغول به تدریس دانشگاههای اردبیل در سال 13 چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل مؤثر بر کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات و سهم هر کدام از عوامل در بین اعضای هیأت علمی دانشگاههای اردبیل بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه اعضای هیأت علمی مشغول به تدریس دانشگاههای اردبیل در سال 1394 بود. از بین این تعداد و بر اساس جدول کرجسی و مورگان نمونهای به حجم 225 نفر به روش نمونهگیری طبقهای متناسب به صورت تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته فناوری اطلاعات و ارتباطات جمعآوری شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر استادان صاحبنظر تأیید شد و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0/94 محاسبه گردید. دادههای جمعآوری شده با نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی، حاکی از وجود 9 عامل بود که 63/548 درصد از واریانس فناوری اطلاعات و ارتباطات را تبیین میکنند. با توجه به پیشینه و ادبیات موضوعی تحقیق عاملها به عامل فنی و محیطی، عامل اقتصادی، عامل آموزشی، عامل مهارت و تخصص، عامل فردی، عامل نرمافزاری، عامل انسانی و مدیریتی، عامل نگرشی، و عامل توانایی کاربست و یادگیری زبان انگلیسی نامگذاری شدند. مهمترین عامل از نظر اعضای هیأت علمی جامعه مورد پژوهش عامل فنی و محیطی بود که با مقدار 30/671 بیشترین سهم را در تبیین متغیرها دارد.
پرونده مقاله
موکها سرآغاز تحولات شگرفی در عرصه یاددهی- یادگیری در حوزه آموزش عالی هستند و برنامههای درسی مبتنی بر موکها، فرصتهای نوینی را برای تسهیل یادگیری مستقل و اشتیاق تحصیلی فراهم کرده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی انجام چکیده کامل
موکها سرآغاز تحولات شگرفی در عرصه یاددهی- یادگیری در حوزه آموزش عالی هستند و برنامههای درسی مبتنی بر موکها، فرصتهای نوینی را برای تسهیل یادگیری مستقل و اشتیاق تحصیلی فراهم کرده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی انجام گرفته است. این پژوهش ترکیبی و از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی از روش نظریه مبنایی استفاده شده است و در بخش کمی به آزمون اعتبار الگو در بین اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری دانشگاههای شهر تهران پرداخته شده است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 14 نفر از افراد متخصص و صاحبنظر در حوزه فناوری آموزشی میباشد و بخش کمی شامل 476 نفر از اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری دانشگاههای تهران است که از میان آنها از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای 214 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. اعتبار و روایی در بخش کیفی از طریق روش مرور توسط خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش بود و در بخش کمی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که میزان آن 0/93 تعیین شد. برای تحلیل دادههای بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و برای تأیید و آزمون مدل مفهومی از تحلیل عاملی تأییدی و از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده 28 مقوله کلی هست که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّی، پدیده‎محوری، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر راهبردها و پیامدها به‎دست آمده است که عوامل مؤثر در برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی و روابط آنها را نمایان میکنند.
پرونده مقاله