این مطالعه با هدف نقش میانجی اعتماد در رابطه بین رهبری تحول گرا با هویت سازمانی و بهبود مستمر انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل دادهها توصیفی از نوع همبستگی است و جامعهی آماری این پژوهش را کارکنان علوم پزشکی شیراز تشکیل میدهن چکیده کامل
این مطالعه با هدف نقش میانجی اعتماد در رابطه بین رهبری تحول گرا با هویت سازمانی و بهبود مستمر انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل دادهها توصیفی از نوع همبستگی است و جامعهی آماری این پژوهش را کارکنان علوم پزشکی شیراز تشکیل میدهند که تعداد آنها برابر با 1280 نفر میباشد. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نمونه 295 نفری به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردید. جهت سنجش هویت سازمانی، بویل و همکاران(2019)؛ رهبری تحول گرا، باس و آویلو(1991)؛ بهبود مستمر، مارسل و آسن(2020)؛ اعتماد سازمانی، پاین (2003) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد بررسی و تایید قرار گرفت. با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که رهبری تحول گرا تاثیر مثبت معناداری بر اعتماد سازمانی دارد. همچننین اعتماد نیز تاثیر مثبت و معناداری بر هویت سازمانی و بهبود مستمر می گذارد. نتایج آزمون میانجی نیز نشان داد اعتماد نقش میانجی در رابطه بین رهبری تحول گرا یا هویت سازمانی و بهبود مستمر ایفا می کند.
پرونده مقاله
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی چالش ها و راهکارهای ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان در دوران کرونایی از دیدگاه معلمان در سال تحصیلی 1400-99 می باشد. پژوهش حاضر از از نوع روش کیفی و از نظر ماهیت پژوهش از نوع پدیدارشناسی اکتشافی است و داده ها به شکل مصاحبه نیمه ساختار چکیده کامل
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی چالش ها و راهکارهای ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان در دوران کرونایی از دیدگاه معلمان در سال تحصیلی 1400-99 می باشد. پژوهش حاضر از از نوع روش کیفی و از نظر ماهیت پژوهش از نوع پدیدارشناسی اکتشافی است و داده ها به شکل مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری شده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مرد و زن آموزش و پرورش شاغل در سه تاحیه شهرستان کرمانشاه بوده و انتخاب نمونه نیز به شکل هدف مند به تعداد 70 نفر و جمع آوری داده ها تا مرحله اشباع نظری انجام گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که، مهمترین شیوه ارزشیابی آموزش غیر حضوری دانش آموزان در دوران شیوع ویروس کرونا را می توان به امتحان حضوری (در صورت مجوز ستاد کرونا) با رعایت فاصله گذاری اجتماعی، امتحان کتبی مجازی از طریق گوگل فرم، آداب کانکت، امتحان شفاهی مجازی و پرسش و پاسخ شفاهی در حین تدریس از طریق آداب کانکت و نرم افزارهای مرتبط، ارائه های کلاسی در بستر سامانه های مجازی، پوشه الکترونیکی(مجموعه تکالیف ترم شامل کار عملی، حل تمرین، مقاله، و غیره) و ارزشیابی چندگانه (تلفیقی) دسته بندی کرد و مهم ترین جالش مرتبط به آن نیز امکان تقلب و ارسال پاسخ ها از طریق شبکه مجازی برای یک یا چند نفر از دوستان و یا حتی کل کلاس بوده است. از دیدگاه مصاحبه کنندگان به طور کامل مشخص و مورد بررسی قرار گرفت.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انگیزش تحصیلی بهواسطه مؤلفههای صبر در تصمیمات مالی با رویکرد مالی عصبی است، که ازنظر تقسیمبندی بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و ازنظر روش انجام پژوهش توصیفی- هم-بستگی، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، دانشآموزان متوسطه دوم دختران ناحیه 4 آم چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انگیزش تحصیلی بهواسطه مؤلفههای صبر در تصمیمات مالی با رویکرد مالی عصبی است، که ازنظر تقسیمبندی بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و ازنظر روش انجام پژوهش توصیفی- هم-بستگی، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، دانشآموزان متوسطه دوم دختران ناحیه 4 آموزشوپرورش مشهد بوده است. در گزینش نمونهها، میزان هر مدرسه تسهیم شده و مشمولین در دسترس، گزینش شدند. درنهایت، 365 نسخه مقبول واقعشده و در تجزیهوتحلیل، استفاده شدند. روایی ابزار پژوهش به شیوهی روایی صوری، محتوایی و تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ موردمحاسبه قرار گرفت. ابزار پژوهش، پرسشنامه انگیزش تحصیلی صالحی (1393)، برگرفته از مطالعات هارتر (1981) و لار و همکاران (2005)، با دو قطب انگیزش درونی (ذهنی) و انگیزش بیرونی (عینی)؛ پرسشنامه صبر خرمایی، فرمانی و سلطانی (1393)، برگرفته از مؤلفههای قرآنی و روایتی و پرسشنامه تصمیمات مالی با رویکرد مالی عصبی؛ برگرفته از مطالعه روان-شناختی تصمیمگیریهای مالی خواجوی و ناقچی (1392)، با روش مقیاس پنج گزینهای لیکرت بوده است. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار Smart PLS استفاده شد. نتایج حکایت از آن داشت که انگیزش تحصیلی بر تصمیمات مالی با رویکرد مالی عصبی مؤثر بوده و مؤلفههای صبر در رابطه بین انگیزش تحصیلی و تصمیمات مالی با رویکرد مالی عصبی، نقش میانجی دارند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی بر حس تعلق به مدرسه و انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر پایه ششم ناحیه یک یزد انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ناحیه یک یزد در سال تحصیلی 14 چکیده کامل
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی بر حس تعلق به مدرسه و انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر پایه ششم ناحیه یک یزد انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ناحیه یک یزد در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 30 نفر از آن ها به روش در دسترس نفر انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه احساس تعلق دانش آموزان به مدرسه (بری و همکاران، 2004) و انگیزه تحصیلی هارتر (1988) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون کوواریانس استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده نشان داد آموزش مسئولیت پذیری اجتماعی باعث افزایش حس تعلق به مدرسه و انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر پایه ششم شده است. همچنین در ابعاد حمایت معلم، مشارکت در اجتماع، رعایت احترام و عدالت در مدرسه، احساس مثبت به مدرسه، تعلق فرد به مدرسه نیز باعث افزایش نمرات دانش آموزان شده است. فقط بعد مشارکت علمی پس از آموزش در دانش آموزان تغییری نداشته است.
پرونده مقاله
هوش سازمانی، قابلیت و استعداد یک سازمان برای بسیج قدرت ذهنی و فکری منابع انسانی خود و فعال نمودن آن در دستیابی به اهداف سازمان است. پژوهش حاضر، با هدف مطالعه ارتباط میان منتخبی از متغیرهای جمعیت شناختی سازمانی (مانند جنسیت، سابقه خدمت، میزان تحصیلات) با تعالی هوش سازمان چکیده کامل
هوش سازمانی، قابلیت و استعداد یک سازمان برای بسیج قدرت ذهنی و فکری منابع انسانی خود و فعال نمودن آن در دستیابی به اهداف سازمان است. پژوهش حاضر، با هدف مطالعه ارتباط میان منتخبی از متغیرهای جمعیت شناختی سازمانی (مانند جنسیت، سابقه خدمت، میزان تحصیلات) با تعالی هوش سازمانی در سازمان های آموزش و پرورش صورت گرفته است.روش پژوهش: جامعه آماری شامل تمامی کارکنان آموزش و پرورش منطقه 16 شهر تهران است که تعداد 82 نفر از آنها براساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند. روش پژوهش، از نوع توصیفی- همبستگی بوده و براساس اهداف نیز پژوهشی کاربردی است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی آلبرشت با 49 گویه و ضریب آلفای کرونباخ 98/0 است. تجزیه و تحلیل داده ها، در سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و در سطح آمار استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق آزمون آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه انجام شده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که مشخصا ارتباط معناداری بین میزان تحصیلات کارکنان با هوش سازمانی آنها وجود دارد.نتیجه گیری: طبق یافته های آزمون شفه، می توان نقش میزان سطح تحصیلات کارکنان در تعالی هوش سازمانی را پذیرفت.کلمات کلیدی: آموزش و پرورش، تعالی، سازمان، متغیرهای جمعیت شناختی، هوش سازمانی
پرونده مقاله
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثربخشی دورههای ضمنخدمت بر توسعهفردی و حرفهای مدیران مدارس ابتدایی شهریار بود. روش پژوهش، توصیفی–پیمایشی و در بخش بررسی دیدگاه مدیران و معلمان، همبستگی میباشد. جامعه آماری، 322نفر از مدیران و 3000نفر از معلمان مدارس ابتدایی دولتی و غ چکیده کامل
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثربخشی دورههای ضمنخدمت بر توسعهفردی و حرفهای مدیران مدارس ابتدایی شهریار بود. روش پژوهش، توصیفی–پیمایشی و در بخش بررسی دیدگاه مدیران و معلمان، همبستگی میباشد. جامعه آماری، 322نفر از مدیران و 3000نفر از معلمان مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی پسرانه و دخترانه شهرستان شهریار بود. نمونه مدیران تعداد 110نفر و نمونه معلمان180نفر میباشد که براساس جدول مورگان با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه توسعهحرفهای مدیران پورصادق و علیمیرزایی (1384) بود. برای روایی ابزار، از روایی سازه استفاده و پایایی، از طریق ضریب آلفای کرونباخ0.81محاسبه گردید. به منظور سنجش توسعهفردی از بخش توسعهفردی پرسشنامه توسعهمنابع انسانی فهیمی (1394) شامل10 گویه بهره گرفته شدهاست. روایی ابزار از طریق روایی صوری و محتوایی تایید و پایایی آن 0.84 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرمافزار SPSS، آزمون تیتک نمونهای و ضریبهمبستگی پیرسون بهره گرفتهشد. یافتهها نشان دادند که از دیدگاه مدیران و معلمان، توسعهفردی و حرفهای مدیرانی که تحت دورههای آموزش ضمنخدمت بودهاند بالاتر از حد متوسط بودهاست. همچنین همبستگی بین دیدگاه معلمان و مدیران درخصوص توسعهفردی و حرفهای مدیران معنادار بوده و دورههای ضمنخدمت بر توسعهفردی و حرفهای مدیران مدارس ابتدایی شهریار اثربخشی مطلوبی داشتهاست. بنابراین، چنانچه اثرگذاری مطلوب آموزشهای ضمنخدمت محرز شد، نباید به همین جا اکتفا شود و مسئولیت آموزش و پرورش این است که از اثربخش بودن آموزش در آینده نیز اطمینان حاصل کند. تغییر در نظام آموزشی همیشگی است و باید نسبت به تغییراتی که تلاشهای آموزشی معلمان را تحت تأثیر قرار میدهد واکنش نشان دادهشود.
پرونده مقاله
معنویت و ادراک واقعیت، نقش مهمی در سلامت زندگی فردی و اجتماعی دارند. هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی معنویتدرمانی و واقعیتدرمانی بر رفتار خودمراقبتی، افسردگی در بازماندگان کرونا بود. روش: پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون _ پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود چکیده کامل
معنویت و ادراک واقعیت، نقش مهمی در سلامت زندگی فردی و اجتماعی دارند. هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی معنویتدرمانی و واقعیتدرمانی بر رفتار خودمراقبتی، افسردگی در بازماندگان کرونا بود. روش: پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون _ پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه بازماندگان کرونا در سال 1400 بودند. 45 نفر از داوطلبین واجد شرایط به روش نمونهگیری دردسترس به عنوان نمونه وارد پژوهش شدند. سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی معنویتدرمانی و واقعیتدرمانی و گروه گواه(هرگروه پانزده نفر )قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه افسردگی(بک، 1966)، پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی مرتبط با کرونا(پویان فرد و همکاران ، 1399)استفاده شد. پیشآزمون، پس آزمون و پس از شش ماه پیگیری، انجام پذیرفت. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در محیط نرم افزار spss26‎ با سطح معناداری برابر 05/0 تجزیه و تحلیل شدند.یافتهها: در پژوهش حاضر معنویتدرمانی و واقعیتدرمانی بر افسردگی (001/0P<) اثر کاهنده و بر خودمراقبتی (001/0=P) اثر افزاینده داشتند. اثر متقابل زمان*گروهها موجب کاهش افسردگی (001/0P<) و افزایش خودمراقبتی (001/0P<) نسبت به گروه گواه شد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که اثربخشی واقعیتدرمانی بر خودمراقبتی، بیشتر از معنویتدرمانی و معنادار است(031/0 =P) و هر دو درمان نسبت به گروه گواه از اثر بخشی بیشتر و معناداری برخوردار بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافتههای این پژوهش ، معنویتدرمانی و واقعیتدرمانی بر کاهش افسردگی و افزایش خودمراقبتی در بازماندگان کرونا مؤثر بودند.
پرونده مقاله