شاهنامه فردوسی بزرگترین و ارزشمندترین حماسۀ ملی ایران است که برخلاف ظاهر آسان نمایش، ژرفایی بسیار تودرتو و پیچیده دارد، طوری که با وجود شرح ها و گزارش های مکرر شاهنامه پژوهان، هنوز درباره بسیاری از بیت های آن اتفاق نظر وجود ندارد. در این جستار با روش توصیفی تحلیلی، چکیده کامل
شاهنامه فردوسی بزرگترین و ارزشمندترین حماسۀ ملی ایران است که برخلاف ظاهر آسان نمایش، ژرفایی بسیار تودرتو و پیچیده دارد، طوری که با وجود شرح ها و گزارش های مکرر شاهنامه پژوهان، هنوز درباره بسیاری از بیت های آن اتفاق نظر وجود ندارد. در این جستار با روش توصیفی تحلیلی، پس از واکاوی برخی از بیت های شاهنامه ویراسته جلال خالقی مطلق و طرح دیدگاه شاهنامه پژوهان دربارة هر بیت، روشن شد که گزارش برخی از بیت ها به سامان و مفهوم نیست که این ابهام یا از عدم توجه کافی به بافت متن ناشی شده و یا نارسایی گزارش بیت، ناشی از ضبط نادرست یا مغشوش یک واژه یا عبارت در بیت است. از این رو، هم به بررسی انتقادی ضبط برخی از بیت ها پرداخته شده و با توجه به قراین متعدد، نویسش موجه تری پیشنهاد شده است و هم پس از بررسی انتقادی گزارش برخی از ابیات و بازنمودن نارسایی این گزارش ها، کوشش شده که با توسل به منابع درون متنی و برون متنی، معنای درخورتری ارائه گردد.
پرونده مقاله
شخصیت یکی از ارکان اصلی داستان است که بدون آن خلق داستان امکان پذیر نیست؛ اما پردازش این عنصر داستانی یکی از سازوکارهایی است که توانمندی نویسنده را در آفرینش اثری ماندگار نشان می دهد. هوشنگ گلشیری یکی از داستا ن نویسان صاحب سبک معاصر است که آثار برجسته ای از خود برج چکیده کامل
شخصیت یکی از ارکان اصلی داستان است که بدون آن خلق داستان امکان پذیر نیست؛ اما پردازش این عنصر داستانی یکی از سازوکارهایی است که توانمندی نویسنده را در آفرینش اثری ماندگار نشان می دهد. هوشنگ گلشیری یکی از داستا ن نویسان صاحب سبک معاصر است که آثار برجسته ای از خود برجای گذاشته است. برۀ گمشدۀ راعی از داستان های بلند، پرکشش و تأثیرگذار اوست که به بازتاب سرخوردگی روشنفکران در دهۀ پنجاه پرداخته است. شخصیت پردازی در این اثر برجستة ادبی موضوع مقالة حاضر است که نگارنده تلاش نموده به روش توصیفی- تحلیلی به کشف شیوه های شخصیت پردازی در این اثر دست یابد. یافته های پژوهش نشان می دهد گلشیری با روش های مختلف شخصیت پردازی آشناست و از هریک به اندازه و فراخور موقعیت و فضای داستان استفاده نموده است. نام ها را نسبتاً قدیمی انتخاب کرده که رنگ مذهبی برجسته تری دارند و غالباً با مسمای خود مناسبت دارند. توصیف شخصیت ها، محیط، گفت وگوها و... در خدمت فضای داستان هستند. شیوۀ جریان سیال ذهن در تمام اجزای داستان محسوس است. رمزگونگی از نکات اصلی این داستان است و نویسنده تلاش نموده در فضای سیاسی- اجتماعی معاصر، خلف صدقی از آثار نمادین گذشته برجای بگذارد.
پرونده مقاله
شخصیت، جزئی از ساختار کلی متن داستان به شمار می آید. شخصیت های رمان یا داستان، در واقع افرادی هستند که با اعمال و گفتار خود نقش آفرینی می کنند. شوهر آهو خانم به عنوان نخستین اثر علی محمد افغانی، به بازتاب مناسبت های خانوادگی و تحلیل روابط روحی، روانی و عاطفی شخصیت چکیده کامل
شخصیت، جزئی از ساختار کلی متن داستان به شمار می آید. شخصیت های رمان یا داستان، در واقع افرادی هستند که با اعمال و گفتار خود نقش آفرینی می کنند. شوهر آهو خانم به عنوان نخستین اثر علی محمد افغانی، به بازتاب مناسبت های خانوادگی و تحلیل روابط روحی، روانی و عاطفی شخصیت های داستانی توجه ویژه ای دارد. نویسنده در این رمان، با نفوذ به درونیات و ذهنیات شخصیت های داستانی، سعی می کند به لایه های پنهانی روح و روان آنها دست یابد. در این پژوهش، سعی بر آن است تا به روش توصیفی - تحلیلی به تشریح روان شناختی شخصیت ضد اجتماعی هما به عنوان یک زن سرکش و قانون شکن در این رمان پرداخته، و به این پرسش پاسخ داده شود که چه ویژگی هایی در شخصیت هما وجود دارد که وی را به عنوان شخصیت ضد اجتماعی نشان می دهد. نتایج حاکی از آن است که این شخصیت داستانی، با ویژگی های رفتاری همچون چرب زبانی، ظاهرسازی، سنگدلی، پرخاشگری، قانون شکنی، عدم وفاداری و عدم احساس پشیمانی می تواند به عنوان یک شخصیت زن ضد اجتماعی در داستان معرفی شود.
پرونده مقاله
مرگ و مرگ اندیشی از بن مایه های برجسته در قصه های عامیانه است و اندیشۀ نوزایی برخاسته از مرگ اندیشی از باورهای جمعی و اسطوره ای کهن است. مرگ و نوزایی، صورت های متعددی در قصه ها دارند و در تعدادی از نمونه ها بیانی نمادین دارند. شناخت این صورت ها و نمادها، درک ع چکیده کامل
مرگ و مرگ اندیشی از بن مایه های برجسته در قصه های عامیانه است و اندیشۀ نوزایی برخاسته از مرگ اندیشی از باورهای جمعی و اسطوره ای کهن است. مرگ و نوزایی، صورت های متعددی در قصه ها دارند و در تعدادی از نمونه ها بیانی نمادین دارند. شناخت این صورت ها و نمادها، درک عمیق تری از مرگ اندیشیِ عامه نمایان می سازد. نگارندگان برای دستیابی به اَشکال مرگ اندیشی و نوزایی در مجموعۀ چهار جلدی قصه های ایرانی انجوی شیرازی از شیوۀ توصیفی- تحلیلی بهره برده و صورتهای مرگ، نوزایی و نمادهای مرگاندیشی و نوزایی را شناسایی، استخراج و تحلیل کردهاند. یافته های پژوهش نشان می دهند مرگ دو نمود طبیعی و غیرطبیعی در قصه ها دارند و صورت های غیرطبیعی مرگ، که پربسامدترین گونۀ مرگ در قصه هاست، عبارتند از: اقدام موفق، اقدام ناموفق و مرگ با پایان باز، رویگردانی از کشتن، خودکشی، مرگ بر اثر حوادث، دیدار با مردگان و شایعۀ مرگ. ظهور و بروز نمادهای مرگ در شکل های اقدام موفق، اقدام ناموفق و نتیجۀ نامشخص در کشتن و مرگ بر اثر حوادث است. صورت های نوزایی در قصه ها شامل ولادت مجدد، انتقال نفس، استحاله، تناسخ و رستاخیز است، نمادهای آن هم در تمامی شکل های نوزایی بسامد دارند و در پاره ای از نمونه ها با نمادهای مرگ مشترکند.
پرونده مقاله
در این نوشته، یک کتاب کودک (نصاب الصبیان) از دو جنبۀ شکلی و محتوایی، مورد مطالعۀ آمایشی_ تحلیلی قرار میگیرد. این کتاب در نظام آموزشی ایران اسلامی حدود ششصد و پنجاه سال مورد استفاده قرارگرفته است.با پژوهش انجام گرفته روی 3216 واژۀ بهکاررفته در نصاب الصبیان، در یک بست چکیده کامل
در این نوشته، یک کتاب کودک (نصاب الصبیان) از دو جنبۀ شکلی و محتوایی، مورد مطالعۀ آمایشی_ تحلیلی قرار میگیرد. این کتاب در نظام آموزشی ایران اسلامی حدود ششصد و پنجاه سال مورد استفاده قرارگرفته است.با پژوهش انجام گرفته روی 3216 واژۀ بهکاررفته در نصاب الصبیان، در یک بستر آمایشی تحلیل ریخت و محتوا؛ الف- از نظر شکلی؛ بسامد زبانی واژگان، محتوای لغات، قافیه غنی و فقیر، واژگان انسانی و غیرانسانی و همچنین جاندار و غیر جاندار بودن بخش غیرانسانی و ب- ازنظر محتوایی؛ موضوع لغات، خوشایندی، ناخوشایندی و خنثایی واژهها، درونمایۀ اخلاقی، تخیلی و عاطفی آنها و همچنین عناصر حرکتی، رنگی و موسیقیایی لغات مشخص میشود سپس از طریق تعیین بسامد واژگان، عناصر تعلیمی استاندارد و غیراستاندارد کتاب مشخص میگردد و در نهایت پس از بررسیهای لازم، فاصله داشتن این کتاب از معیارهای شعر کودک به اثبات میرسد.
پرونده مقاله
مطالعۀ تاثیر و کارکرد مکان ها، حاوی اطلاعات و معانی است که موضوع بحث دانش نشانه شناسی و بخصوص نشانه شناسی فرهنگی است. اصول نشانه شناسی که در بسیاری از دانش های ادراکی ریشه دارد، با تکیه بر مفهوم نشانه، و بررسی عوامل نشانگی با وجوه مختلف معنایی، می تواند گامی در جهت چکیده کامل
مطالعۀ تاثیر و کارکرد مکان ها، حاوی اطلاعات و معانی است که موضوع بحث دانش نشانه شناسی و بخصوص نشانه شناسی فرهنگی است. اصول نشانه شناسی که در بسیاری از دانش های ادراکی ریشه دارد، با تکیه بر مفهوم نشانه، و بررسی عوامل نشانگی با وجوه مختلف معنایی، می تواند گامی در جهت معنا بخشی به این پدیده برای مخاطب باشد. در این راستا، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مکان ها در داستان زادن زال در شاهنامۀ فردوسی پرداخته، تا با دیدگاهی معناگرا و تحلیل نقش نشانه های مکانی، انواع مکان را نمایان سازد، و با تکیه بر اصول علم نشانه-معناشناسی به بررسی فرآیندهای تاویل مکان ها در این داستان بپردازد. نتایج نشان می دهد، بیشتر رویدادهای داستان در کوه البرز که مکانی اساطیری است صورت می گیرد. حتی اکثر مکان های روایی این داستان نیز در کوه البرز قرار دارد و مکان های دیگر، بیشتر به فضا شدگی تمایل دارند و از مکان بودگی خود دور می شوند و جنبه تخیلی آنها نیرومندتر می گردد و نشانگی جدیدی را می پذیرند که ریشه در تجربیات ذهنی، همچون اسطوره ها، تاریخ، فرهنگ و خاطرات جمعی یک ملت دارد. مکان ها جنبه اسطوره ای داستان زادن زال را تقویت می کنند.
پرونده مقاله
چهره شناسی و چهره پردازی، از جمله موضوع های مهم در آثار سعدی است که با شناخت آن ها، می توان به دیدگاه این اندیشمند، دربارۀ چگونگی شناخت انسان پی برد. هدف در این پژوهش نیز بررسی این موضوع در حکایت هایی از گلستان، با روش توصیفی-تحلیلی (کتابخانه ای) است. چهره شناسی چکیده کامل
چهره شناسی و چهره پردازی، از جمله موضوع های مهم در آثار سعدی است که با شناخت آن ها، می توان به دیدگاه این اندیشمند، دربارۀ چگونگی شناخت انسان پی برد. هدف در این پژوهش نیز بررسی این موضوع در حکایت هایی از گلستان، با روش توصیفی-تحلیلی (کتابخانه ای) است. چهره شناسی از نظر فلسفی، عرفانی، عاشقانه و تعلیمی، چهره پردازی فیزیکی، پوششی و روانشناختی و اهمیّت هر کدام در دیدگاه سعدی، از جمله موضوع های بررسی شده در این پژوهش هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر سعدی، چهره شناسی یا فراست، به معنی پی بردن به درون شخصیت از طریق کنش ها یا ارتباطات غیرکلامی است. از نظر چهره پردازی، در حکایت های گلستان، شخصیت ها، سه چهرۀ فیزیکی، پوششی و روان شناختی دارند که هر کدامشان در موقعیتی، مهم ارزیابی شده است. چهره پردازی پوششی و فیزیکی، جایگاه اجتماعی و فرهنگی شخصیت ها و شیوۀ ارزشیابی از آنان را نشان می دهند و از طریق چهره پردازی روانشناختی، درون شخصیت ها نشان داده شده است. از نظر کارکرد و انتقال درونمایه، سعدی از طریق افعالی مانند بایستن، شایستن، توانستن و خواستن، چهرۀ روانشناختی شخصیت ها را به صورت غیرمستقیم برای خواننده برملا کرده و با ایجاد ارتباط عاطفی، احساس تنفر یا تحسین شان را برانگیخته و بدین ترتیب، شیوۀ تفکر آنان را دربارۀ موضوع مورد نظر خود جهت دهی کرده است.
پرونده مقاله
این پژوهش درپی آن است رمان ریشه در اعماق را از منظر سبکشناسی انتقادی مورد واکاوی قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوان با استفاده از مؤلفههای خاص سبکی به ایدﺋولوژی پنهان متن دست یافت؟ در این مقاله، رمان مذکور براساس شاخصههای سبکشناسی انتقادی، مورد توجه چکیده کامل
این پژوهش درپی آن است رمان ریشه در اعماق را از منظر سبکشناسی انتقادی مورد واکاوی قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوان با استفاده از مؤلفههای خاص سبکی به ایدﺋولوژی پنهان متن دست یافت؟ در این مقاله، رمان مذکور براساس شاخصههای سبکشناسی انتقادی، مورد توجه قرار گرفت. هدف این پژوهش، رسیدن به تفسیر و درک عمیق از اثر است. زیرا از منظر سبکشناسی انتقادی، راحتتر میتوان به جلوههای پنهان ایدﺋولوژی، سلطه، قدرت و گفتمان حاکم بر این رمان دست یافت و بر روی این نکته تامل کرد که زبان چگونه این مفاهیم اجتماعی را بازتولید میکند. رمان ریشه در اعماق به مساﺋل رزمندگان و جانبازان میپردازد. ایستادگی شفی -جانباز جنگ- بهعنوان نمایندۀ گفتمان ملی(مذهبی) دربرابر تنگناهای زیستی و قوانین محلی و سنتی و امیدواربودن او، نقصان گفتمان محلی و ابتر بودن آن و برعکس، اقتدار، نویدبخش بودن و استمرار گفتمان ملی(مذهبی) را در طول زمان نشان میدهد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی تنظیم شدهاست.
پرونده مقاله
در دهه های اولیۀ قرن حاضر، در ادبیات داستانی، جریان بازگشت به اصل، با عنوان بومی گرایی پدید آمد. بومی گرایی را در گسترده ترین معنا می توان آموزه ای دانست که خواستار باز آمدن، باز آوردن یا ادامه رسوم، باورها و ارزش های فرهنگی و بومی است. ابراهیم گلستان که با زبان چکیده کامل
در دهه های اولیۀ قرن حاضر، در ادبیات داستانی، جریان بازگشت به اصل، با عنوان بومی گرایی پدید آمد. بومی گرایی را در گسترده ترین معنا می توان آموزه ای دانست که خواستار باز آمدن، باز آوردن یا ادامه رسوم، باورها و ارزش های فرهنگی و بومی است. ابراهیم گلستان که با زبان خاص خود موفق به خلق آثاری مانا در زمینۀ داستان های بومی شده، به زیبایی و در موارد ضروری از فضای بومی محلی برای رساندن مفهوم به خواننده بهره گرفته است. زبان و بیان بومی و محلی و اعتقادات محلی از زبان شخصیت های داستانی این نویسنده، نه تنها در پیشبرد داستان مؤثر است، بلکه زبان و بیان محلی به همراه باورهای بومی، راهی برای بیان و مقابله و مبارزۀ نویسندگان با معضلات و مشکلات اجتماعی، اعتقادات نادرست و خرافی، فقر اقتصادی و به همراه آن فقر فرهنگی است. این زبان، به خواننده یاری می رساند تا خود را در فضای مورد نظر نویسنده قرار دهد و شخصیت های داستان برای او باورپذیر شود. گلستان به نحوی شایسته از عناصر بومی بهره گرفته و در عرصۀ ادبیات بومی محلی به موفقیت دست یافته. در این تحقیق کوشیده شده تا پس از بررسی ویژگی های بومی گرایی در ادبیات، براساس شیوه کتابخانه ای و با دیدگاه تحلیلی – توصیفی، به تطبیق داده ها با آثار بومی گرایی ابراهیم گلستان پرداخته شود و ویژگی های بهره گیری نویسنده از فضا، اندیشه، آداب و رسوم و کلام بومی و در نهایت شکل گیری فرم داستانی و سبک نگارشی وی تبیین شود.
پرونده مقاله
کنش گفتار، یکی از مباحث مهم کاربردشناسی و فلسفه زبان است که پژوهشگر در تحلیل خود، بیشترین نقش را به گفتمان در بافت قائل میشود. این مقاله بر آن است که از گفتمان مسلط غزلیات حافظ روشنگری کرده و نشان دهد که شاعر، در جایگاه یک منتقد اجتماعی، برای القای دیدگاههای خود به مخ چکیده کامل
کنش گفتار، یکی از مباحث مهم کاربردشناسی و فلسفه زبان است که پژوهشگر در تحلیل خود، بیشترین نقش را به گفتمان در بافت قائل میشود. این مقاله بر آن است که از گفتمان مسلط غزلیات حافظ روشنگری کرده و نشان دهد که شاعر، در جایگاه یک منتقد اجتماعی، برای القای دیدگاههای خود به مخاطب، چگونه از شیوههای کلامی متعدد و کنشهای گفتار بهره برده است. بررسی کنشهای گفتار غزلیات حافظ، برای کشف ابعاد نظام باورهای او، دارای اهمیت پژوهشی است. فرض بر این است که گفتمان مسلط و وجه ممیزه غزلیات حافظ، گفتمان رندی است و از ایدئولوژی و نحوه ارتباط شاعر با نهادهای قدرت حکایت دارد. بدین منظور، بر اساس مباحث مرتبط با نظریه کنش گفتار با محوریت الگوی پنجگانه جان سرل، عمل نمودیم و دادههای مستخرج از دیوان را به روشهای آماری- توصیفی، مورد تحلیل و تفسیر قرار دادیم. رهآورد تحقیق، حاکی از آن است که حافظ، در تولید گفتمان خود، از کنشهای تلفیقی و شیوههای مختلف استدلال ازجمله آمرانه- اقناعی- چالشی- ترغیبی استفاده کرده تا با تأثیرگذاری بهتر بر مخاطب، او را به جهان باورهای خود دعوت کند؛ همچنین، گفتمان مسلط در غزلیات این شاعر، گفتمان رندی است.
پرونده مقاله
در این پژوهش پیوند اخلاق و اعتراض در اندیشۀ نظامی مورد بررسی قرارگرفته است. او با رویکرد تعلیمی در پی عدالت ورزی حاکمان و هدایت جامعه به سوی جامعه آرمانشهری است و با داستانهای تعلیمی و بیان اعتراضی گاه با تصریح و گاه با تعریض در برابر عوامل تحمیلی اجتماعی و سیاسی ای چکیده کامل
در این پژوهش پیوند اخلاق و اعتراض در اندیشۀ نظامی مورد بررسی قرارگرفته است. او با رویکرد تعلیمی در پی عدالت ورزی حاکمان و هدایت جامعه به سوی جامعه آرمانشهری است و با داستانهای تعلیمی و بیان اعتراضی گاه با تصریح و گاه با تعریض در برابر عوامل تحمیلی اجتماعی و سیاسی ایستادگی میکند. به اعتقاد او شاید تعلیم از میان انواع ادبی عرصۀ بهتری برای روح انتقادی و اعتراضی به حاکمان زورمدار باشد. از اینرو در قالب داستانهایی از سرنوشت حاکمان گذشته ستودنیها را ستوده و ناشایستها را تقبیح کرده، مضامین ارزشمندی چون عدالت، دینداری و خردورزی و انساندوستی را ستایش کرده و از سویی ناراستی و نادرستی و بیعدالتی و ظلم را تقبیح کرده است. نگارنده در این جستار ضمن مطالعه تحلیلی نتیجه میگیرد بر اساس آموزههای دینی، نظامی اعتراض خود را به حاکمان زمان خود به چهار روش مختلف اقتضائی ابراز داشته و این اعتراض را با توجه به مبانی اخلاقی و شرایط تأثیرگذاری بیان میدارد. از اینرو ظلم را برنمیتابد و با آوردن حکایتهای متعدد از پادشاهان گذشته به تعریض یا با نصایح اخلاقی بهتلویح و یا با اعتراض به تصریح بر آنها میتازد تا به راه دادگری بازآیند. مرحله نهایی از اصول اعتراضی - تعلیمی نظامی متوسل شدن به عالم فرازمینی و توسل به کسانی چون پیامبر اسلام است تا خود ریشه ظلم را برکنند. او ضمن دعوت به عدالتورزی که یکی از شرایط اصلی در حکومتداری است، پادشاهی را که فاقد شرط عدالت ورزی در آرمانشهر نظامی باشد، فاقد صلاحیت حکومتداری میداند.
پرونده مقاله
بس که در خرقۀ آلوده زدم لاف صلاح شرمسار رخ سـاقـی و مـی ر نـگـینـمخودزنی در دستور زبان فارسی از دیدگاه صرف، ترکیبی است که ساختار حاصل مصدر دارد و کاربرد آن در زبان فارسی مربوط به دورۀ معاصر و روزگار ما است. از زاویۀ آرایۀ ادبی ترکیبی کنایی به شمار می رود و چون تازگی دا چکیده کامل
بس که در خرقۀ آلوده زدم لاف صلاح شرمسار رخ سـاقـی و مـی ر نـگـینـمخودزنی در دستور زبان فارسی از دیدگاه صرف، ترکیبی است که ساختار حاصل مصدر دارد و کاربرد آن در زبان فارسی مربوط به دورۀ معاصر و روزگار ما است. از زاویۀ آرایۀ ادبی ترکیبی کنایی به شمار می رود و چون تازگی دارد در هیچ یک از فرهنگ های زبان فارسی به آن نپرداخته اند.در میان سرایندگان بزرگ شعر فارسی نیز بجز حافظ از این آرایۀ بدیعی در سطح ویژگی سبکی سود نمی برد. زیرا به استناد یک ضرب المثل شایع در زبان فارسی: هیچ بقّالی نخواهد گفت که ماست من ترش است ولی حافظ از این آرایه به گونه ای رندانه و چندلایه در محکومیّت مدعیّان خود می کوشد. حافظ نیز مانند بزرگان ادبیات فارسی مصلح اجتماعی است. اصلاح جامعه همان چیزی است که امروزه به آن تعهد یا رسالت شاهر گفته می شود. زبان حافظ از دیدگاه ساختار و معنا بسیار هنری و پخته و دل نشین است، او زخم های کهنه و چرکین فرهنگی را به نیشتر قلم و اندیشه می شکافد تا شاید مرهمی برآنها بگذارد. یکی از آلودگی های بزرگ دورۀ حافظ ریاکاری و دورویی و تزویر است. دورویی اهل شریعت، طریقت و تصوّف، عالمان و دولتمردان چیزی نیست که هر مصلحی بتواند از کنار آن نادیده بگذرد لذا حافظ در ریاستیزی و تزویرسوزی سرآمد همگان است. او که حافظ قرآن است می داند که قرآن کریم توجّه زیادی به این ضایعۀ اجتماعی دارد. بارها قرآن از منافقان و دشمنی آنها یاد می کند، حتی سوره ای را به این موضوع با عنوان منافقین اختصاص می دهد. در این مقاله کوشش می گردد با استفاده از روش (توصیفی ـ تحلیلی) به بررسی خودزنی های حافظ پرداخته گردد.
پرونده مقاله
انسان با توجه به شرایط زیستی و تاثیرپذیری اش از محیط و روی دادههای سخت زندگی اجتماعی، به هویت خود شکل میدهد. این هویت زادۀ فردیت یافتگی و تقابل درون و بیرون اوست. تقابلی که در ازل از ناسازی خاک وجود او و روح الهی، به وجود آمده و خود ایجادگر تقابلهای دیگر شده است، بنا چکیده کامل
انسان با توجه به شرایط زیستی و تاثیرپذیری اش از محیط و روی دادههای سخت زندگی اجتماعی، به هویت خود شکل میدهد. این هویت زادۀ فردیت یافتگی و تقابل درون و بیرون اوست. تقابلی که در ازل از ناسازی خاک وجود او و روح الهی، به وجود آمده و خود ایجادگر تقابلهای دیگر شده است، بنابراین انسان با گرایش به هر یک از این دو عنصر، سرنوشت خویش و سعادت و شقاوت خود را رقم میزند. او در مواجهه با بلایای سخت، بیش از شرایط عادی، ویژگیهای ذاتی و اکتسابی را بروز میدهد. یکی از این رویدادهای تعیین کننده، جنگ است که بر انسان تحمیل میشود و او را بر سر دوراهی مقاومت یا تسلیم قرار میدهد تا فضیلت و یا رذیلتهایش را به نمایش بگذارد. در این مقاله برسر آنیم بدانیم که آدمها، در جریان جنگ، از دید سپیده کاشانی و قیصر امینپور، چه ویژگیهایی دارند و چگونه میتوانند با این خصوصیات، ذات الهی و پنهان خویش را آشکار کنند. داده های این مقاله با بهره گیری از شیوۀ کتابخانه ای فراهم آمده و با روشی کیفی، توصیف و تحلیل شده است. مهمترین دستاورد این پژوهش این است که در آغاز جنگ ذات الوهی انسانها همواره شیطان را محروم میکند ولی با پایان یافتن جنگ، به تدریج شیطان راه نفوذ در آنان را مییابد.
پرونده مقاله
عالم آرای عباسی، کتابی است در باب تاریخ پادشاهان صفوی، از زمان شاه اسماعیل یکم تا پایان پادشاهی شاه عباس یکم، که توسط اسکندر بیگ ترکمان، ملقب به منشی، یکی از دبیران دربار صفوی نوشته شده است. این کتاب در کل مهم ترین سند تاریخی دوران شاه عباس یکم و پنج سال ابتدایی سلطنت ش چکیده کامل
عالم آرای عباسی، کتابی است در باب تاریخ پادشاهان صفوی، از زمان شاه اسماعیل یکم تا پایان پادشاهی شاه عباس یکم، که توسط اسکندر بیگ ترکمان، ملقب به منشی، یکی از دبیران دربار صفوی نوشته شده است. این کتاب در کل مهم ترین سند تاریخی دوران شاه عباس یکم و پنج سال ابتدایی سلطنت شاه صفی محسوب می گردد که به نثری ساده اما آشفته نوشته شده و از بهترین کتاب های تاریخی دورۀ خود به شمار می آید.در مقالۀ حاضر، کتاب عالم آرای عباسی براساس سه رویکرد زبانی، ادبی و فکری بررسی شده که از مهم ترین ویژگی های زبانی این کتاب، می توان به فراوانی واژگان مغولی غریب و نامأنوس در هر سطر، اقتباس از آیات و احادیث، استشهاد به اشعار عربی و فارسی اشاره کرد. در این اثر اطناب و کثرت مترادفات بسامد بسیار بالایی دارد تا حدی که به تکرار و گزافه گویی منجر شده است. از بین رفتن جمله بندی های موجز به شیوۀ قدیم وفخامت و جزالت نثر به ضعف تألیف و سستی الفاظ مبدل گشته است و به نوعی آن ابهت و استحکامی که در زبان دری موج میزند، در این اثر وجود ندارد. در بعد ادبی گرایش زیاد نویسنده به انواع سجع، جناس، تشبیه و کنایه است. و در حوزۀ ویژگی های فکری به سنت های گفتاری(اعتقادات، ارز ش ها، دانش ها) و سنت های رفتاری(رسوم اخلاقی و قومی، باورها)و سنت های مادی (کیفیت کالاها، بناها و ابزار) پرداخته است. مقالة پیش رو می کوشد تا چگونگی سبک این اثر را بررسی نماید.
پرونده مقاله
برای شناخت جنبه‎های گوناگون تاریخ و فرهنگ مردم یک منطقه، سفرنامه‎ها ابزاری راه گشاست که اطلاعات درخوری ارائه می‎دهند. در این پژوهش چهار سفرنامۀ میرزا فتاح خان، حاج‎سیاح، حاجی‎پیرزاده و اعتمادالسلطنه از دوران قاجار انتخاب شده‎اند. این پژوهش با هدف چکیده کامل
برای شناخت جنبه‎های گوناگون تاریخ و فرهنگ مردم یک منطقه، سفرنامه‎ها ابزاری راه گشاست که اطلاعات درخوری ارائه می‎دهند. در این پژوهش چهار سفرنامۀ میرزا فتاح خان، حاج‎سیاح، حاجی‎پیرزاده و اعتمادالسلطنه از دوران قاجار انتخاب شده‎اند. این پژوهش با هدف بررسی مسائل اجتماعی و زیرساخت‎های اساسی آن در ساختار یک جامعه با روش توصیفی – تحلیلی در پی یافتن این پرسش است که چه مسائل اجتماعی در سفرنامه های منتخب دورۀ قاجار بازتاب یافته‎است. نتایج نشان داد که سفرنامه‎نویسان دو رویکرد نسبت به مسائل اجتماعی دارند: نخست مطرح کردن مسائل و زیرساخت‎ها و دیگری برشمردن معضلات اجتماعی. در هر دو بخش بیشترین توجه را به مسائل اجتماعی، حاج‎سیاح و حاجی‎پیرزاده داشته‎اند. پیرزاده بیشتر بر آنچه در سایر کشورها و به‎خصوص اروپا بوده تأکید داشته اما حاج‎سیاح بیشتر در مورد مسائل اجتماعی و معضلات داخل ایران سخن گفته‎است. او با زبانی انتقادی، از وضعیت نابسامان زیرساخت‎های اجتماعی در ایران گلایه دارد. مقایسۀ مشاهدات سیاحان در مورد مسائل اجتماعی، نشان می‎دهد که در دوران قاجار زیرساخت‎های اجتماعی در حد بسیار نامطلوبی بوده که قابل مقایسه با پیشرفت‎های کشورهای اروپایی در همان دوران نیست. همین امر، منجر به پدید آمدن عدم نارضایتی از حکومت، عدم رفاه اجتماعی، تبعیض‎های طبقاتی، افزایش مهاجرت و... در ایران گردیده بود.
پرونده مقاله