• فهرست مقالات Soluble carbohydrates

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - اثر هدایت الکتریکی و نسبت جذبی سدیم آب آبیاری بر شاخصهای فیزیولوژیکی و عملکرد دو رقم کلزا (Brassica napus L.)
        فرزاد جلیلی
        اثر هدایت الکتریکی (EC) و نسبت جذبی سدیم (SAR) بر شاخص‌های فیزیولوژیکی و عملکرد دو رقم کلزا، طی پژوهشی به صورت گلدانی بررسی شد. عامل EC در سه سطح 35/0 (به عنوان شاهد)، 6 و 12 دسی زیمنس بر متر و عامل SAR در چهار سطح صفر، 6 ،12 و 18، که از منابع نمکی NaCl و CaCl2 تهیه شد چکیده کامل
        اثر هدایت الکتریکی (EC) و نسبت جذبی سدیم (SAR) بر شاخص‌های فیزیولوژیکی و عملکرد دو رقم کلزا، طی پژوهشی به صورت گلدانی بررسی شد. عامل EC در سه سطح 35/0 (به عنوان شاهد)، 6 و 12 دسی زیمنس بر متر و عامل SAR در چهار سطح صفر، 6 ،12 و 18، که از منابع نمکی NaCl و CaCl2 تهیه شد و عامل سوم شامل دو رقم طلایه و اوکاپی بود. در این آزمایش صفات محتوای آب نسبی، قندهای محلول، پتانسیل آب برگ، میزان یون‌های سدیم، پتاسیم و کلسیم در ماده خشک، زیست توده و عملکرد دانه اندازه‌گیری شدند. نتایج نشان داد که اثر متقابل رقم و EC بر میزان تجمع سدیم، زیست‌توده و عملکرد دانه معنی‌دار بود. میزان کاهش عملکرد دانه با افزایش در مقدار EC در رقم اوکاپی کمتر بود، به‌طوری‌که در EC برابر 12 دسی‌زیمنس‌بر متر برای ارقام طلایه و اوکاپی به ترتیب 99/2 و 13/3 گرم به دست آمد. درخصوص سدیم، در هر دو رقم با افزایش EC، تجمع سدیم در ماده خشک افزایش یافت، با این حال، این تجمع در رقم اوکاپی بیش از رقم طلایه بود و این افزایش در 12EC= دسی‌زیمنس‌بر متر در رقم طلایه 44/4 درصد و در رقم اوکاپی 64/4 درصد برآورد شدند. اثر متقابل EC و SAR نیز نشان داد که با افزایش در سطوح فاکتورها، پتانسیل آب برگ، زیست‌توده و عملکرد دانه کاسته شدند، اما میزان قندهای محلول و سدیم افزایش یافتند. در خصوص عملکرد دانه، با افزایش SAR از تیمار EC1SAR1 به EC1SAR4 میزان کاهش 7 درصد بود، در حالی‌که از تیمار EC2SAR1به EC2SAR4 به 7/13 درصد و از تیمار EC3SAR1 به EC3SAR4 میزان کاهش به 25 درصد رسید. هرچند EC و SAR اثرات منفی بر شاخص‌های فیزیولوژیکی کلزا داشتند اما این اثرات به نوع رقم بستگی داشت، چنانکه رقم اوکاپی در شاخص‌های فیزیولوژیک نسبت به طلایه برتری داشت. همچنین، با افزایش سهم کلسیم در منبع ایجاد هدایت الکتریکی، از اثرات سوء شوری کاسته شد. بنابراین، در آب‌های بسیار شور بالا بودن میزان یون کلسیم نسبت به سدیم، برای استفاده در امر آبیاری بهتر خواهد بود پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - اثر محلول پاشی نانو دی اکسید تیتانیوم و سالیسیلیک اسید بر برخی ویژگی های بیوشیمیایی و تولید دانه ذرت سینگل کراس 704 تحت رژیم های آبیاری
        فائزه شرقی ابراهیم خلیلوند بهروزیار
        به‌منظور بررسی اثر محلول پاشی نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم و سالیسیلیک اسید بر برخی از ویژگی های بیوشیمیایی و تولید دانه ذرت هیبرید سینگل کراس 704 تحت رژیم های آبیاری، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی د چکیده کامل
        به‌منظور بررسی اثر محلول پاشی نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم و سالیسیلیک اسید بر برخی از ویژگی های بیوشیمیایی و تولید دانه ذرت هیبرید سینگل کراس 704 تحت رژیم های آبیاری، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال زراعی 1397-1396 به اجرا در آمد. عامل اصلی تنش کمبود آب در سه سطح 50، 75 و 100 درصـد رطوبت قابل دسترس و ترکیب فاکتوریلی کاربـرد نانو دی اکسید تیتانیوم (n-TiO2) (در سه سطح صفر، 01/0 و 03/0 درصد) و سالیسیلیک اسید (SA) (در دو سطح صفر و نیم درصد) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. بیشترین فعالیت آنزیم پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و کمترین فعالیت مالون دی آلدئید در اثر محلول پاشی با 5/0 درصد SA در شرایط آبیاری 50 درصد رطوبت قابل دسترس بود. محلول پاشی با 01/0 درصد TiO2بیشترین فعالیت آنزیم پراکسیداز و کمترین فعالیت مالون دی آلدئید را به خود اختصاص داد. در شرایط کاربرد و عدم کاربرد SA، محلول پاشی با 01/0 درصد TiO2تاثیر مثبتی بر فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز داشت. محلول پاشی با 01/0 درصد TiO2و 5/0 درصد SA تحت رطوبت 50 درصد رطوبت قابل دسترس نیز بیشترین مقدار کربوهیدرات های محلول و پرولین را داشت. بر اساس نتـایج با افزایش سطح تنش کمبود آب فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز نیـز افزایش یافت به طوری که در آبیاری 50 درصد رطوبت قابل دسترس بیشترین فعالیت این آنزیم مشاهده شد. با توجه به نقش صفات مورد مطالعه در همکاری با یکدیگر در ممانعت از تولید گونه های فعال اکسیژن و کاهش اثرات مخرب تنش کمبود آب، کابرد سالیسیلیک اسید و نانو دی اکسید تیتانیوم با افزایش فعالیت آنزیم پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز، مقدار کربوهیدرات های محلول، پرولین همزمان با کاهش میزان مالون دی آلدئید موجب کاهش اثرات منفی تنش کمبود آب گردید. با توجه به این که نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم و اسید سالیسیلیک بر آنزیم های تاثیرگذار بر فیزیولوژی گیاه اثرات مثبتی داشتند از این رو میزان تولید دانه ذرت نسبت به شاهد و شرایط کم آبیاری افزایش قابل ملاحظه ای نشان داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تجزیه فیتوشیمیایی اندام‌های مختلف گیاه‌ خودرو ریواس (Rheum ribes) در مرحله گل‌دهی (مطالعه موردی ارتفاعات روستای کاریزک از توابع شهرستان کاشمر)
        ابراهیم غلامعلی پور علمداری فاطمه مکاری جواد بیات کوهسار
        آزمایشی به‌منظور تجزیه فیتوشیمیایی ترکیبات گیاه‌ هرز خودرو ریواس (Rheumribes) در مرحله فنولوژیکی گل‌دهی در آزمایشگاه علوم علف‌های‌هرز دانشگاه گنبدکاووس در سال 1394 انجام شد. نمونه‌های گیاهی ریواس از ارتفاعات اطراف روستای کاریزک از توابع شهرستان کاشمر جمع‌آوری شد. پس از چکیده کامل
        آزمایشی به‌منظور تجزیه فیتوشیمیایی ترکیبات گیاه‌ هرز خودرو ریواس (Rheumribes) در مرحله فنولوژیکی گل‌دهی در آزمایشگاه علوم علف‌های‌هرز دانشگاه گنبدکاووس در سال 1394 انجام شد. نمونه‌های گیاهی ریواس از ارتفاعات اطراف روستای کاریزک از توابع شهرستان کاشمر جمع‌آوری شد. پس از شناسایی گونه گیاه ریواس اندام‌های مختلف به‌ تفکیک ساقه، برگ و گل ‌آذین از یکدیگر جدا، خشک و نهایتاً پودر گردید. سپس مقادیر ترکیبات شیمیایی نظیر میزان ماده ‌آلی، خاکستر خام، پروتئین ‌خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی، نشاسته و کربوهیدرات‌های محلول و میزان فنل ‌کل در اندام‌های مورد بررسی و مخلوطی از اندام‌ها براساس روش‌های استاندارد فیتوشیمیایی مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس بیانگر اختلاف معنی‌داری میان اندام‌های مختلف گیاه ریواس از لحاظ صفات فیتوشیمیایی مورد بررسی بود. براساس نتایج، بیش‌ترین درصد معنی‌دار ماده ‌آلی، خاکستر خام، پروتئین‌ خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی به‌ترتیب مربوط به اندام گل ‌آذین، دو اندام ساقه و برگ، برگ و گل ‌آذین، ساقه و گل‌آذین بود. بیش‌ترین میزان نشاسته و کربوهیدرات‌های محلول به‌ترتیب مربوط به ساقه و دو اندام برگ و مخلوطی از اندام‌ها بود. مطالعه حاضر هم‌چنین نشان داد که بیش‌ترین میزان معنی‌دار فنل ‌کل مربوط به اندام گل ‌آذین و مخلوطی از اندام‌ها بود. در حالی‌که کم‌ترین میزان فنل ‌کل در اندام ساقه مشاهده شد. به‌طورکلی نتایج نشان داد که میزان ترکیبات فیتوشیمیایی مورد اندازه‌گیری در اندام‌های مختلف ریواس، متنوع بود. بنابراین با توجه به زیست توده تولیدی بالای گیاه هرز خودرو ریواس و نقش ترکیبات فنلی به‌همراه میزان مناسبی از برخی متابولیت‌های اولیه، بهینه‌سازی روشی مناسب جهت استخراج این ترکیبات ضروری به‌نظر می‌رسد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی اثر آلاینده‌های هوای شهر تهران بر سطح برگی، غلظت پرولین، کربوهیدرات‌های محلول و رنگیزه‌های فتوسنتزی (کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها) در دو گیاه خرزهره L.) (Nerium oleander و اقاقیا (Robinia pseudo acacia L.)
        مه‌لقا قربانلی غلامرضا بخشی خانیکی2 زینب باکند
        اثرات آلاینده‌های هوای شهر تهران بر سطح برگی، غلظت پرولین، کربوهیدرات‌های محلول و رنگیزه‌های فتوسنتزی (کلروفیلa، کلروفیل b، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها) در اقاقیا و خرزهره موضوع این تحقیق بوده است. درابتدا با استفاده از اطلاعات سازمان حفاظت محیط زیست و اداره کنترل کیفیت ه چکیده کامل
        اثرات آلاینده‌های هوای شهر تهران بر سطح برگی، غلظت پرولین، کربوهیدرات‌های محلول و رنگیزه‌های فتوسنتزی (کلروفیلa، کلروفیل b، کلروفیل کل و کاروتنوئیدها) در اقاقیا و خرزهره موضوع این تحقیق بوده است. درابتدا با استفاده از اطلاعات سازمان حفاظت محیط زیست و اداره کنترل کیفیت هوا، پارک سرخه حصاربه عنوان محیط پاک و منطقه آزادی به عنوان محیط آلوده انتخاب و گیاهان مورد نظر از این دو منطقه برداشت شد. سطح برگی در ماه آبان (84) و خرداد (85) و غلظت پرولین، کربوهیدرات‌های محلول و میزان رنگیزه‌های فتوسنتزی (کلروفیل a و کلروفیل b و کلروفیل کل و کاروتنوئیدها) در تیرماه (85) با روش اسپکتروفتومتری تعیین و مقایسه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که آلودگی هوا باعث کاهش معنی‌دار سطح برگی در اقاقیا و خرزهره شد. همچنین آلودگی هوا باعث افزایش غلظت پرولین در دو گیاه اقاقیا و خرزهره شد. غلظت کربوهیدرات‌های محلول در اثر آلودگی هوا در اقاقیا کاهش و در خرزهره افزایش یافت و این تغییرات از نظر آماری معنی‌دار بود. نتایح این تحقیق نشان داد که در اثر آلودگی هوا میزان رنگیزه‌های فتوسنتزی شامل (کلروفیل a وb و کلروفیل کل و کارو تنوئیدها) در خرزهره بطور معنی‌داری افزایش یافت و در اقاقیا کلروفیل a و کلروفیل کل و کاروتنوئید‌ها کاهش یافت که این کاهش در مورد کاروتنوئید‌ها معنی‌دار نبود و میزان کلروفیل b تغییر چندانی نکرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی اثر همزیستی قارچ میکوریزا آربوسکولار بر برخی از صفات فیزیولوژیک ذرت هیبرید سینگل‌کراس 704 در شرایط تنش کمبود ‌آب
        احمد افکاری
        به‌منظور بررسی اثر همزیستی قارچ میکوریزا آربوسکولار بر برخی از صفات فیزیولوژیک ذرت هیبرید سینگل‌کراس 704 در شرایط تنش کمبود ‌آب، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال 1394 اجرا گردید. چکیده کامل
        به‌منظور بررسی اثر همزیستی قارچ میکوریزا آربوسکولار بر برخی از صفات فیزیولوژیک ذرت هیبرید سینگل‌کراس 704 در شرایط تنش کمبود ‌آب، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال 1394 اجرا گردید. فاکتور‌های مورد بررسی شامل چهار سطح تنش کمبود ‌آب (صفر، 4-، 8- و 12- بار) و پیش تیمار بذر با سه گونه قارچ میکوریزا (فونلی فورمیس موسهآ، ریزوگلوموس فسیکولاتوم و کلاروئیدوگلوموس اتانیکاتوم) و تیمار بدون تلقیح قارچی به عنوان شاهد بودند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که تأثیر تیمار تنش کمبود ‌آب بر تمامی ویژگی‌های مورد بررسی معنی‌دار بود. نتایج نشان داد که با افزایش تنش کمبود ‌آب میزان کلروفیل a، b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، محتوای نسبی آب برگ کاهش و میزان پرولین و کربوهیدرات‌های محلول افزایش یافت. بذرهای تلقیح یافته با ریزوگلوموس فسیکولاتوم از افزایش میزان صفات مورد ارزیابی در مقایسه با عدم تلقیح برخوردار بودند. نتایج مقایسه میانگین برهمکنش تنش کمبود ‌آب و میکوریزا نشان داد که بیش‌ترین محتوای کلروفیل a (85/23 میلی‌گرم در گرم وزن تر)، کلروفیل کل (35/33 میلی‌گرم در گرم وزن تر) و محتوای نسبی آب برگ (45/86 درصد) مربوط به تیمار بدون اعمال تنش و گیاهان تلقیح شده با ریزوگلوموس فسیکولاتوم بود. به‌طور کلی، کاربرد قارچ میکوریزا آربوسکولار سبب افزایش تحمل در برابر تنش کمبود ‌آب از طریق تأثیر بر برخی از ویژگی‌های فیزیولوژیک در گیاه ذرت شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسی خصوصیات فیزیولوژیک و فعالیت آنتی اکسیدانی زیره سبز با استفاده از آب مغناطیسی و سوپرجاذب تحت شرایط تنش آبی
        علی آشوری منوچهر قلی پور احمد غلامی حمید عباس دخت
        به منظور بررسی آب مغناطیسی و سوپرجاذب بر برخی صفات فیزیولوژیکی و فعالیتهای آنتیاکسیدانی زیره سبز(Cuminum cyminum L)تحت تنش آبی، آزمایشی در دو منطقه راهنجان و گرمن از توابع شهرستان شاهرود به ‌‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1400 چکیده کامل
        به منظور بررسی آب مغناطیسی و سوپرجاذب بر برخی صفات فیزیولوژیکی و فعالیتهای آنتیاکسیدانی زیره سبز(Cuminum cyminum L)تحت تنش آبی، آزمایشی در دو منطقه راهنجان و گرمن از توابع شهرستان شاهرود به ‌‌صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1400-1399 انجام شد. نتایج حاصل از جدول تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل سه گانه نیاز آبی × آب مغناطیسی × سوپر جاذب برای صفات مورد ارزیابی معنی‌دار بود..همچنین نتایج تجزیه واریانس اثر سه گانه نیاز آبی × آب مغناطیسی × سوپر جاذب برای آنزیم‌های پراکسیداز و گاتالاز و صفات کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئید و آنتوسیانین معنی‌دار بود. تحت شرایط تنش متوسط، با استفاده از آب معمولی، تفاوت معنی‌داری بین تیمارهای شاهد و 200 کیلوگرم در هکتار سوپر جاذب مشاهده نشد. اغلب صفات در منطقه راهنجان دارای مقادیر بیشتری نسبت به منطقه گرمن بودند. به‌طورکلی استفاده از آب مغناطیسی و 200 کیلوگرم در هکتار سوپر جاذب در شرایط تنش خشکی متوسط(75درصدنیاز آبی)موجب افزایش فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاه زیره سبز گردید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - Effects of Mixed and Row Intercropping on Yield and Quality Traits of Alfalfa and Three Grass Species in Rainfed Areas of Northern Khorasan, Iran
        Ali Akbar Ameri Ali Ashraf Jafari
        Strong benefits of species diversity have been demonstrated in mixed cropping on rangelands. In order to determine the best composition of mixed cropping of alfalfa (Medicago sativa) with three cool season grass species (Agropyron elongatum, Agropyron desertorum and Fes چکیده کامل
        Strong benefits of species diversity have been demonstrated in mixed cropping on rangelands. In order to determine the best composition of mixed cropping of alfalfa (Medicago sativa) with three cool season grass species (Agropyron elongatum, Agropyron desertorum and Festuca arundinacea), on yield and quality traits, an experiment was conducted during two years (2009 and 2010) in Bojnourd, Iran. The used experimental design was a split plot based on randomized complete block design with three replications. Main factor was different compositions of alfalfa and grasses and sub factor were two intercropping methods (Mixed intercropping and Row intercropping). Dry matter (DM) yield, Land Equivalent Ratio (LER) and quality traits including Crude Protein (CP), Water Soluble Carbohydrates (WSC), Dry Matter Digestibility (DMD) and Acid Detergent Fiber (ADF) were determined. Results showed that the effects of treatments were significant for all of traits. The highest DM yield was obtained in mixed intercropping ratio of alfalfa 25% +A.elongatum 75% (2317 kg.ha-1) that increased 23.3% compared with alfalfa monoculture treatment. The effects of cropping method were significant for all of traits. The highest CP was obtained by mixed intercropping of alfalfa 75% + Festuca 25% (14.51%). In conclusion, mixed intercropping of alfalfa and Festuca arundinacea produced moderate DM yield coupled with higher quality traits. Whereas, mixed intercropping of alfalfa and A. elongatum produced highest DM yield but lower forage quality. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - Variations of Water Soluble Carbohydrate in Plant Organs of Bromus tomentellus and Festuca ovina in Three Phenological Stages
        Hoseyn Arzani Mehdi Zohdi Ghavam Aldin Zahedi Raziyeh Shahbandari Roja Safaian
        Information on quality characteristics of forage species help the range managers to select a suitable grazing program that minimizes the damages to vegetation. Water Soluble Carbohydrates (WSC) -the main photosynthetic products- are stored in various plant parts and are چکیده کامل
        Information on quality characteristics of forage species help the range managers to select a suitable grazing program that minimizes the damages to vegetation. Water Soluble Carbohydrates (WSC) -the main photosynthetic products- are stored in various plant parts and are more likely to be consumed when plants require them. In order to investigate the changes of WSC in distinguishable organs in three phenological stages, samples were taken from Bromus tomentellus and Festuca ovina in three phenological stages (vegetation, flowering and maturity). Samples of roots and aerial parts were taken for both species using a completely randomized factorial arrangement-based design with the phenological stages regarded as the first factor and herbage parts as the second factor with 5 replications. Higher WSC values were observed in the leaves of B. tomentellus (4.6%) and F. ovina (4.5%) in maturity and flowering stages, respectively. Maximum WSC values of roots were obtained in B. tomentellus (3.2%) and F. ovina (3.5%) at vegetation and maturity stages, respectively. It was suggested that range utilization in a phenological stage might be managed in which forage species can withstand the defoliation without severe reserve depletion. Results indicate that except flowering stage in B. tomentellus, WSC was increased with the increase of panicle weight in the maturity stage and there was an inverse relationship between plant components and WSC content percent in the other phenological stages. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - اثر پاکلوبوترازول بر برخی ویژگی‌های فیزیولوژیکی چمن برموداگراس تحت تنش خشکی
        اصغر پاکدل حمید رضا میری رامین سامانی بابادائی
        چمن به عنوان یکی از مهمترین گیاهان پوششی در طراحی فضای سبز دارای جایگاهی بارزی است. این تحقیق به منظور بررسی اثر کندکننده رشد پاکلوبوترازول بر برخی ویژگی‌های فیزیولوژیکی چمن برموداگراس تحت تنش خشکی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار به اجرا در آ چکیده کامل
        چمن به عنوان یکی از مهمترین گیاهان پوششی در طراحی فضای سبز دارای جایگاهی بارزی است. این تحقیق به منظور بررسی اثر کندکننده رشد پاکلوبوترازول بر برخی ویژگی‌های فیزیولوژیکی چمن برموداگراس تحت تنش خشکی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار به اجرا در آمد. پاکلوبوترازول در مقادیر صفر، 25، 50 و 75 میلیگرمدرلیتر و تنش خشکی در 4 سطح (آبیاری بر اساس، 100، 80، 60 و 40 درصد ظرفیت مزرعه) تیمارهای این آزمایش را تشکیل دادند. براساس نتایج بیشترین مقدار پرولین مربوط به آبیاری(۴۰ درصد ظرفیت مزرعه) و تیمار۵۰ و ۷۵ میلیگرمبرلیتر پاکلوبوترازول میباشد. چمنهایی که در شرایط تنش خشکی متوسط ۶۰ درصد ظرفیت مزرعه قرار داشتند و توسط غلظت ۵۰ میلیگرمبرلیتر پاکلوبوترازول تیمار شدند بیشترین میزان قندهای محلول را دارا بودند. کاربرد غلظت ۷۵ میلیگرمبرلیتر پاکلوبوترازول باعث افزایش میزان کلروفیل در چمن برموداگراس شد. چمن هایی که در شرایط نرمال ۱۰۰ درصد ظرفیت مزرعه آبیاری شدند و توسط غلظتهای مختلف ۲۵ و ۵۰ و ۷۵ میلیگرمبرلیتر پاکلوبوترازول تیمار شدند بیشترین محتوای نسبی آب را دارا بودند. بیشترین نشت یونی در تیمار تنش خشکی شدید ۴۰ درصد ظرفیت مزرعه و عدم کاربرد پاکلوبوترازول مشاهده گردید. در مجموع به منظور کاهش مصرف آب و یا بهبود وضعیت رشد چمن در شرایط کم آبی تیمار پاکلوبوترازول با غلظت ۵۰ میلیگرمبرلیتر توصیه میشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - Effect of Zinc on the Growth of Two Pistachio (Pistacia vera L.) Rootstocks under Drought Stress
        Alireza Kermani Azam Jafari Soheil Karimi Mostafa Shirmardi
        In this research, the effect of two irrigation treatments (90 and 40% of available water) and four different levels of zinc (control, 5, 10, and 20 mg kg-1 soil) was investigated on pistachio rootstock seedlings including ‘Akbari’ and ‘Badami’ in چکیده کامل
        In this research, the effect of two irrigation treatments (90 and 40% of available water) and four different levels of zinc (control, 5, 10, and 20 mg kg-1 soil) was investigated on pistachio rootstock seedlings including ‘Akbari’ and ‘Badami’ in a completely randomized design with four replications during 90 days. At the end of the experiment, plant growth characteristics including shoot height, stem diameter, number of leaves, leaf area, and dry matter accumulation in root, stem, and leaf were evaluated. Additionally, the relative water content, membrane stability index, photosynthetic pigment concentrations, and content of organic osmolytes were appraised as well. The results showed that drought stress reduced plant height, number of leaves, leaf area, and biomass of plants, and increased root dry weight. The zinc application increased plant growth under irrigation treatments. In addition, under drought stress, the application of 5 mg kg-1 zinc increased the membrane stability by16.76%, maintained chlorophyll a by 20.69%, b by 31.96%, and total chlorophyll of the leaf by 27.74%. However, the application of 20 mg kg-1 Zn in soil caused toxicity and exacerbated the effects of drought stress which led to the accumulation of proline and soluble carbohydrates in the pistachio rootstocks with more proline in ‘Akbari’ than ‘Badami’ rootstock, while Zinc could reduce the accumulation of soluble carbohydrates and proline. In general, ‘Badami’ was introduced as a tolerant rootstock for use underwater stress, as well as using 5 mg kg-1 Zn to improve the growth and efficiency of both rootstocks under drought stress or without stress. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - Effects of Vermicompost Application and Moringa Extract on Growth Responses, Yield and Bioactive Compounds in Cabbage (Brassica oleracea var. capitata)
        AHMED ALI HANI AL-HAIDERI HOSSEIN ALI ASADI-GHARNEH YASAMEEN FADHIL SALLOOM
        Effects of Vermicompost Application and Moringa Extract on Growth Responses, Yield and Bioactive Compounds in Cabbage (Brassica oleracea var. capitata) Ahmed Ali Hani Al-Haideri 1, Hossein Ali Asadi-Gharneh2*, Yasameen Fadhil Salloom3 1- Department of Horticulture, چکیده کامل
        Effects of Vermicompost Application and Moringa Extract on Growth Responses, Yield and Bioactive Compounds in Cabbage (Brassica oleracea var. capitata) Ahmed Ali Hani Al-Haideri 1, Hossein Ali Asadi-Gharneh2*, Yasameen Fadhil Salloom3 1- Department of Horticulture, Faculty of Agriculture, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran. 2- Department of Horticulture, Faculty of Agriculture, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran. 3- Department of Agricultural Engineering Science, University of Baghdad. Baghdad Iraq. *Corresponding author email: h.asadi@khuisf.ac.ir Received: 8 November October 2022 Accepted: 20 January 2023 Abstract Soil fertility management plays a crucial role in agricultural production. Vermicompost and moringa extract are organic compounds that can enhance soil conditions and improve the productivity and efficiency of crops. This study aimed to examine the impact of vermicomposting and foliar application of moringa extract on the quantitative and qualitative characteristics of red and white cabbage under field conditions. Before transplanting, vermicompost was added to the soil at rates of 0, 0.5, and 1 kg/m2. Moringa extract was sprayed on the plants every 14 days at concentrations of 0, 10, and 20 g/l. The growth characteristics and bioactive compound content of cabbage were evaluated at the commercial maturity stage. The results showed that applying 1 kg/m2 of vermicompost resulted in an 8% increase in head diameter, a 28% increase in cabbage weight, and a 39% increase in crop yield. Additionally, using 20 g/l of moringa extract led to a 2% increase in head diameter and a 12% increase in weight and yield of cabbage. The use of vermicompost and moringa extract also increased the flavonoid content in red cabbage. The highest levels of bioactive compounds were achieved with the application of 1 kg/m2 of vermicompost and 20 g/l of moringa extract. These treatments are recommended as effective strategies for promoting cabbage growth and enhancing bioactive compound content, particularly in hot and dry conditions. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - The Effect of Magnetic Field and Iron Fertilizer on Growth Characteristics of Greenhouse Cucumber
        MORADALI GHANBARPOURI AHMAD MOHAMADI GHAHSAREH MITRA ATTAABADI MEHRAN HODAJI
        The Effect of Magnetic Field and Iron Fertilizer on Growth Characteristics of Greenhouse Cucumber Moradali Ghanbarpouri1, Ahmad Mohamadi Ghahsareh*2, Mitra Attaabadi3, Mehran Hodaji4 PhD candidate, Department of Soil Science, Islamic Azad University of Isfahan, Ir چکیده کامل
        The Effect of Magnetic Field and Iron Fertilizer on Growth Characteristics of Greenhouse Cucumber Moradali Ghanbarpouri1, Ahmad Mohamadi Ghahsareh*2, Mitra Attaabadi3, Mehran Hodaji4 PhD candidate, Department of Soil Science, Islamic Azad University of Isfahan, Iran Associate Professor, Department Soil Science, Islamic Azad University of Isfahan, Iran Assistant Professor, Department of Soil Science, Islamic Azad University of Isfahan, Iran Professor, Department of Soil Science ,Islamic Azad University of Isfahan, Iran *Corresponding author Email: mghehsareh@yahoo.com Received: 28 April 2021 Accepted: 10 June 2021 Abstract The importance of the effect of magnetic field and iron fertilizer on growth characteristics of greenhouse cucumber lies in the potential to improve plant growth and yield through increased soluble carbohydrate content, which can lead to significant benefits for agricultural production. So, the study was conducted to investigate the effect of above mentioned factors on cucumber as a factorial in a completely randomized design with three treatments, including magnetic field intensities in four levels (M1=0, M2=100, M3=200, and M4: 300 mT), and iron fertilizer as EDDHA in four levels (F1=0, F2=2.5, F3=5, and F4=10 mg.L-1) with three replications. The study found that different levels of iron chelate fertilizer had a significant effect on the soluble carbohydrate content of cucumber compared to the control group. The maximum content of soluble carbohydrates was achieved by using 10 grams of iron chelate fertilizer in one liter of irrigation water. The study also revealed that the soluble carbohydrate content of cucumber was high in different treatments with different levels of iron chelate fertilizer and magnetic field. The findings suggest that iron chelate fertilizer has a significant positive effect on the soluble carbohydrate content of cucumber, and the combination of iron chelate fertilizer and magnetic field can further enhance this effect. These findings are consistent with previous research on the positive effects of iron fertilizer on plant growth and development. Overall, this manuscript highlights the potential of iron chelate fertilizer and magnetic field to improve plant growth and yield through increased soluble carbohydrate content in cucumber. پرونده مقاله