این جستار، گفتمان انتقادی شمس تبریزی را از طریق شیوه های بیانی مورد بررسی قرارمی دهد. مفهوم قدرت و رابطه آن با ایدئولوژی که از مؤلفه های اساسی نظریه گفتمان انتقادی است را در گفتمان های شمس در نظرمی گیرد. این نوشتار، جایگاه و موضع قدرت ایدئولوژیکی شمس را بر اساس مفهوم د چکیده کامل
این جستار، گفتمان انتقادی شمس تبریزی را از طریق شیوه های بیانی مورد بررسی قرارمی دهد. مفهوم قدرت و رابطه آن با ایدئولوژی که از مؤلفه های اساسی نظریه گفتمان انتقادی است را در گفتمان های شمس در نظرمی گیرد. این نوشتار، جایگاه و موضع قدرت ایدئولوژیکی شمس را بر اساس مفهوم دو کُنش تهدیدکننده وجهه و کُنش حافظ وجهه در مقابل قشرها و طبقات عرفانی (مراد- مریدی) و طبقات اجتماعی (عوام- فلاسفه، حکما و ...) نشان می دهد. در کنش تهدیدکننده وجهه ، شمس بی پروا با شیوه های بیانی مختلف، خود را در موضع قدرت و مخاطب را در موضع پذیرشِ قدرت شمس قرارمی دهد. در کنش حافظ وجهه نیز بسامد بالا به حفظ وجهۀ خود شمس تعلق دارد و در رده ای پایین تر از خود، مولانا را قرارمی دهد. روش ما در این پژوهش، کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است. نتیجۀ این پژوهش نشان می دهد که موضع قدرت شمس مبتنی بر مؤلفۀ ایدئولوژی بوده است.
پرونده مقاله
شمس تبریزی همچنان یکی از چهرههای ناشناخته تاریخ عرفان و ادب ایرانی- اسلامی است. بخش مهم شناختی که از او داریم، مدیون مولانا جلالالدین محمد بلخی است که شعر و عرفان خود را ارمغان او میداند و معانی آثارش را عطایا و افاضات وی. امّا شمس خود سخنانی دارد که در مقالات او گر چکیده کامل
شمس تبریزی همچنان یکی از چهرههای ناشناخته تاریخ عرفان و ادب ایرانی- اسلامی است. بخش مهم شناختی که از او داریم، مدیون مولانا جلالالدین محمد بلخی است که شعر و عرفان خود را ارمغان او میداند و معانی آثارش را عطایا و افاضات وی. امّا شمس خود سخنانی دارد که در مقالات او گرد آمده است و دسترسی بدان را مدیون محمّد علی موحّد هستیم. این یادداشتها با مطالعه تحلیلی از همان مقالات فراهم آمده و گفتههای بیواسطه خود اوست. سعی شدهاست مهمترین دیدگاههای او در موضوعات اساسی از جمله خدا، وحدت ادیان و رسالت انبیا، شریعت و متابعت، خودشناسی، جمع ظاهر و باطن، استقلال رأی و نفی تقلید، استعداد و اهلیت لازمه هدایت و تربیت، خوشخویی و فراخ روحی، حقیقت را از پنجرههای متعدّد نگریستن و آینه مرگ، به صورتی نسبتاً مدوّن ارائه شود. شمس به دلیل تأکیدی که به استقلال رأی و دوری از تقلید دارد، به همه این موضوعات با دیدی متفاوت و کاملاً شخصی مینگرد؛ بدین سبب امروزه میتوان هم نوع تفکّر را از شمس آموخت و هم تعالیم او را که حاصلِ نگرشی مثبت به زندگی است.
پرونده مقاله
جهانبینی فردی یا گروهی، به طور کلی، مجموعه نگرشهای فرد یا گروهی خاص، در باب جهان هستی، خالق هستی و انسان را در بر میگیرد. اهمیت بررسی جهانبینی از آنجا سرچشمه میگیرد که اعمال انسانها بر اساس جهانبینی آنها صورت میپذیرد. در سخنان باقی مانده از شمس تبریزی در مقالات، چکیده کامل
جهانبینی فردی یا گروهی، به طور کلی، مجموعه نگرشهای فرد یا گروهی خاص، در باب جهان هستی، خالق هستی و انسان را در بر میگیرد. اهمیت بررسی جهانبینی از آنجا سرچشمه میگیرد که اعمال انسانها بر اساس جهانبینی آنها صورت میپذیرد. در سخنان باقی مانده از شمس تبریزی در مقالات، نکتهها و موضوعهای فراوانی بیان شده است که با بررسی دقیق آنها میتوان جهانبینی شمس تبریزی را دریافت. هدف این مقاله تبیین نگرش شمس در باب انسان - به عنوان یکی از مبانی شناخت جهانبینی وی- است. به منظور حصول نتیجهای استوار و دقیق، در این پژوهش، همۀ مطالب وسخنان شمس تبریزی در کتابِ مقالات، مورد بررسی قرار گرفته و استدلالها و شواهد مبتنی بر مجموعه سخنان وی است. با توجه به آنکه عارفان، اغلب به انسان، در سه ساحت انسان و خویشتن، انسان و خدا، و انسان و همنوعان توجه میکنند، مباحث این پژوهش نیز، غالب سخنان مهم شمس را در سه زمینۀ فوق در بر میگیرد. در این مقاله، مقام و جایگاه برجستۀ انسان در نگاه این عارف ـ که براساس نگرش وحدت وجودی وی بوده است ـ و توجه جدّی و مسئولانه شمس در برابر همۀ انسانها (و نه فقط انسان کامل)، نشان داده شده است.
پرونده مقاله
شمس تبریزی با اینکه از عارفان سرشناس و اندیشمندان بزرگ روزگار خویش بوده، معالاسف، تا روزگار ما و حدود دو سه دهه پیش، جز در حلقه مولانا و یارانش، در تاریخ تصوف، جایگاه شاخصی نداشته است. اطلاعات دربارة او منحصر به مقالات و منابعی است که دربارة آشنایی او با مولوی نگاشته چکیده کامل
شمس تبریزی با اینکه از عارفان سرشناس و اندیشمندان بزرگ روزگار خویش بوده، معالاسف، تا روزگار ما و حدود دو سه دهه پیش، جز در حلقه مولانا و یارانش، در تاریخ تصوف، جایگاه شاخصی نداشته است. اطلاعات دربارة او منحصر به مقالات و منابعی است که دربارة آشنایی او با مولوی نگاشته شده است و در مقالات اوست که به اطلاعاتی دقیقتر از زندگی او دست مییابیم. یکی از این نکتهها، رویه آموزگاری اوست. چنانچه از قراین پیداست؛ به کودکان قرآن آموزش میداده و مدتی به این شغل مشغول بوده است. آنچه از روش تدریس و تعامل او با کودکان بهدست میآید، اگرچه با اصول آموزش و روشهای تربیتی امروز تفاوت بسیار دارد؛ با این حال، بیانگر دو رویکرد متفاوت است. یکی اینکه تا حدودی روش آموزش و پرورش کودکان را در سده هفتم هجری به ما گوشزد میکند؛ دیگر اینکه روش آموزشی و پرورشی شمس را به نحوی برجسته، برای ما مسلم میگرداند. روش شمس در تربیت کودکان، با جهان اندیشهها و رویکردهای انتقادی و پرشتاب او، بسیار نزدیک است. روش این مقاله، بر پایة مطالعات کتابخانهای بوده است. در بخش تشریح زندگی شمس، از کتابها و مقالههای علمی و پژوهشی بهره گرفته و بنا بر روش تحلیل محتوا، به رازیابی شخصیت شمس پرداخته است.
پرونده مقاله
سکوت یکی از مفاهیم بنیادین عرفان، به ویژه عرفان اسلامی، است. یکی از کسانی که به این سکوت عرفانی نائل میشود و تولد دوباره مییابد، مولوی است. مطالعه در آثار او و رابطهاش با شمس تبریزی نشان میدهد که شمس، خاموشی و سکوت را به مولوی آموخت تا از درون مولوی متشرع، مولوی عار چکیده کامل
سکوت یکی از مفاهیم بنیادین عرفان، به ویژه عرفان اسلامی، است. یکی از کسانی که به این سکوت عرفانی نائل میشود و تولد دوباره مییابد، مولوی است. مطالعه در آثار او و رابطهاش با شمس تبریزی نشان میدهد که شمس، خاموشی و سکوت را به مولوی آموخت تا از درون مولوی متشرع، مولوی عارف و عاشق زاده شود. این طبیب حاذق روان دریافته بود که انباشتگی اطّلاعات در مولوی مهمترین مانع است و به همین دلیل به او آموخت که تعلم نیز حجاب بزرگ است. شمس با دقّت مراقب احوال مولوی بود و مولوی هم شیفتة شمس، امّا تا تهی شدن از خود راه درازی در پیش بود. به همین دلیل، شمس به دفعات آموزههای خود را تکرار مینمود. حتی به نظر میرسد مسافرتهای گاه و بیگاه شمس با هدف خاصی صورت میگرفته است تا مولوی سرانجام نه شمس تبریزی، بلکه شمس درونی خود را بیابد. آموزههای شمس بینتیجه نماند. چنان که تغییر حال مولوی و آثار او زادة دیدار او با شمس، تأثیر آموزشهای او و فراگیری سکوت عرفانی بود. شاید به همین دلیل مولوی تخلّص خاموش را برای خود برگزید. سرانجام مولوی با تسلیم کامل خود به شمس، خاموشی را تجربه کرد تا با نشستن در مرکز این توفان، آتشفشان دلش سر باز نماید و سرانجام با فراگرفتن سکوت عرفانی، تولّد دوباره بیابد و به مولوی عاشق و عارف جاودانهای بدل گردد.
پرونده مقاله
زبان یکی از ابزارهای اصلی در مشترک ساختن جهان "خود" با "دیگری" است و با اخلاق ارتباط دارد. هدف نگارندگان این مقاله این بوده است که با رویکردی پدیدارشناسانه، به منشأ اخلاقی برخی بحثهای مهم در مقالات شمس تبریزیبپردازند؛ مسائلی که فهم آنها راهی به درک درست شخصیت شمس می گ چکیده کامل
زبان یکی از ابزارهای اصلی در مشترک ساختن جهان "خود" با "دیگری" است و با اخلاق ارتباط دارد. هدف نگارندگان این مقاله این بوده است که با رویکردی پدیدارشناسانه، به منشأ اخلاقی برخی بحثهای مهم در مقالات شمس تبریزیبپردازند؛ مسائلی که فهم آنها راهی به درک درست شخصیت شمس می گشاید؛ از همین روی، با به کارگیری روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا ابتدا یکی از مهمترین مفاهیم نزد او، یعنی انزوا را مطرح و دیدگاه او را درباره مسئولیت اخلاقی در برابر خود و دیگری و رابطه اخلاق و زبان از خلال گفتههایش بیان کرده ایم. سپس ضمن بیان دو نوع بهرهگیری او از زبان در قبال "دیگری" به این نکته پرداخته ایم که چرا او گاه به ضرورت سخن گفتن در مقابل دیگری اعتقاد داشته و گاه قائل به برخوردی سلبی با زبان در قبال دیگری بوده است؛ سرانجام، انتقاد شمس نسبت به برخی عارفان پیش از او به مثابه جنبهای از گفتمان در ساحت اخلاق بررسیشده است.
پرونده مقاله
چکیده در سال های اخیر مسائل اجتماعی جامعه به عنوان یکی ازمهم ترین بخش های متون ادب فارسی مورد توجّه قرار گرفته است و آثار ارزشمندی در این زمینه نگاشته شده است. هدف از این پژوهش تحلیل جامعه شناختی مفهوم عشق دراندیشه های جلال الدین محمد بلخی (مولانا) است. در تحقیق حاضر از چکیده کامل
چکیده در سال های اخیر مسائل اجتماعی جامعه به عنوان یکی ازمهم ترین بخش های متون ادب فارسی مورد توجّه قرار گرفته است و آثار ارزشمندی در این زمینه نگاشته شده است. هدف از این پژوهش تحلیل جامعه شناختی مفهوم عشق دراندیشه های جلال الدین محمد بلخی (مولانا) است. در تحقیق حاضر از تکنیک تحلیل محتوا برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است. روش اجرا در این تحقیق به این صورت انجام شده است که پس از بررسی آثار مولانا، اندیشه های وی را به لحاظ جامعه شناختی با نظر سایر جامعه شناسان مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفت. جمعیت آماری این تحقیق را آثار معروف مولانا تشکیل داده است که به صورت روش نمونه گیری هدفمند سه اثر مهم مولانا (مثنوی معنوی، دیوان شمس تبریزی و فیه مافیه) به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده است. تحلیل های صورت گرفته بیان کننده این مطلب است که مولانا به ما می گوید بدون عشق زندگی اجتماعی ما به مقصود و سرانجامی نخواهد رسید.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد