• فهرست مقالات Painted Pottery

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بازنگری گستره جغرافیایی توالی سفالی گودین III در زاگرس مرکزی
        خداکرم مظاهری
        سنت سفال منقوش تک رنگ گودین III، یکی از گسترده‌ ترین سنت های سفالگری عصر مفرغ ایران محسوب می ‌گردد که بیش از یک هزاره تداوم می‌ یابد و سراسر حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی ایران را پوشش می ‌دهد. در این تحقیق با هدف مطالعه گستره جغرافیایی مراحل توالی سفالی گودین III، مشخص گر چکیده کامل
        سنت سفال منقوش تک رنگ گودین III، یکی از گسترده‌ ترین سنت های سفالگری عصر مفرغ ایران محسوب می ‌گردد که بیش از یک هزاره تداوم می‌ یابد و سراسر حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی ایران را پوشش می ‌دهد. در این تحقیق با هدف مطالعه گستره جغرافیایی مراحل توالی سفالی گودین III، مشخص گردید که این نوع سنت سفالگری در همان ابتدای ظهورش و همزمان با گودین III:6/ شوش IVA در سراسر حوضه جغرافیایی زاگرس مرکزی گسترش می‌ یابد، به طوری که در این فاز از گسترده‌ ترین حوضه توزیع برخوردار است، به علاوه سفال این فاز از نظر سبک ‌شناسی دارای ارتباطات روشنی با سنت سفال منقوش تک رنگ همزمان در منطقه فارس است. از سوی دیگر، قطعات محدودی از سفال ‌های این فاز در الحیبا در جنوب بین‌ النهرین یافت شده است. بعد از پایان فاز III:6 گودین، با وضعیت متفاوتی مواجه می ‌شویم، در حالی که در نواحی شمالی و شمال شرقی حوضه توزیع، شامل شرق کوه گرین، پیش کوه شرقی و دره‌ های شمالی پیش کوه غربی، مراحل متوالی توسعه این نوع سنت سفالگری تا پایان این دوره به حیات خود ادامه می‌ دهد؛ در نواحی جنوبی شامل پشتکوه، خوزستان و برخی دره ‌های جنوبی ناحیه پیش کوه غربی، وضعیت متفاوتی حاکم است و همزمان با هر فاز، با وضعیت متفاوتی روبرو می ‌شویم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - سنت سفالگری دوره هخامنشی در شمال شرق آناتولی (مطالعه موردی سفال‌های منقوش هخامنشی موزه شهر کارس، ترکیه)
        لیلا افشاری ثریا افشاری
        سفال‌‌‌های دورة هخامنشی در منطقة آناتولی شرقی از لحاظ فرم و تکنیک، ‌‌‌تفاوت بسیاری از سفال‌‌‌های دورة ما قبل خود، ‌‌‌یعنی اورارتوها دارند. هم‌زمان با برافتادن حکومت اورارتوها و روی کار آمدن هخامنشیان و گسترش سرزمین‌‌های زیر سلطة آنان، ‌‌‌فرهنگ جدیدی در سنت سفالگری به وج چکیده کامل
        سفال‌‌‌های دورة هخامنشی در منطقة آناتولی شرقی از لحاظ فرم و تکنیک، ‌‌‌تفاوت بسیاری از سفال‌‌‌های دورة ما قبل خود، ‌‌‌یعنی اورارتوها دارند. هم‌زمان با برافتادن حکومت اورارتوها و روی کار آمدن هخامنشیان و گسترش سرزمین‌‌های زیر سلطة آنان، ‌‌‌فرهنگ جدیدی در سنت سفالگری به وجود آمده است. ‌‌‌جای سفال‌‌های تک‌رنگ براق با آستر قرمزرنگ اورارتویی را ‌‌‌سفال‌‌هایی با آستر کرم رنگ ضخیم به‌صورت تک‌رنگ و چندرنگ با فرم‌‌های متفاوت گرفته است. از نظر تاریخی، ‌‌‌تأثیرات فرهنگ اورارتو هنوز در مرحلة اولیة عصر آهن III که مصادف با دورة حکومت ماد بوده، ‌‌‌همچنان ادامه داشته است. در واقع، ‌‌‌این مرحله در فاصلة زمانی حکومت اورارتو و عصر آهن III با تمامی ویژگی‌‌های سنت سفالگری آن قرار دارد. ‌‌‌در مرحلة پس از اورارتو/ماد، هنوز تولید سفال‌‌هایی با تأثیر سنت سفالگری اورارتویی با خمیر قرمزرنگ ادامه داشته است. در حالی که در برخی اشکال هنوز پیوستگی را مشاهده می‌‌‌‌کنیم، ‌‌‌در دورة هخامنشی، ‌‌‌ساخت نمونه‌‌های اولیة ظروف فلزی دو دسته به‌عنوان یک نوآوری ظاهر می‌‌‌‌شود. در مراکز کاوش‌شده‌ای که بقایای معماری از آن‌‌ها یافت نشده، داده‌‌های سفالی و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آن‌ها، ‌‌‌انجام این پژوهش را ممکن کرده است. در پژوهش حاضر، ‌‌‌ابتدا به سفال‌‌های دورة هخامنشی که در منطقة شمال شرق آناتولی از کاوش‌‌ها و بررسی‌‌های باستان‌شناسی یافت شده است، ‌‌‌اشاره می‌‌‌‌شود. در این مطالعه، ‌‌‌با توجه به نتایج حفاری‌‌ها و بررسی‌‌های باستان‌شناسی انجام شده در منطقة شمال شرقی منطقة آناتولی، ‌‌‌ارزیابی کلی از سفال‌‌های منقوش نگهداری شده در موزة شهر کارس کشور ترکیه انجام خواهد گرفت. پرونده مقاله