• فهرست مقالات Middle Space

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - قرارگاه فضای میانی در مجتمع‌های مسکونی تهران به‌منظور ارتقاء میزان دلبستگی ساکنان
        آمنه حاجی‌آقابزرگ مریم چرخچیان وحید قبادیان
        زمینه و هدف: فضای میانی هم‌زمان قسمتی از قلمرو عمومی و خصوصی می‌باشد که به وسیله این دو تعریف شده و از سویی ‌آن‌ها را تعریف می‌کند. عرصه میانی در مجتمع‌های مسکونی دارای سلسله‌مراتبی از روابط اجتماعی، حریم خلوت و قلمروهای مختلف است. اﻣﺮوزه ﺑﻪ دﻟﯿﻞ از ﺑﯿﻦ رﻓﺘﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﻌﻤﺎ چکیده کامل
        زمینه و هدف: فضای میانی هم‌زمان قسمتی از قلمرو عمومی و خصوصی می‌باشد که به وسیله این دو تعریف شده و از سویی ‌آن‌ها را تعریف می‌کند. عرصه میانی در مجتمع‌های مسکونی دارای سلسله‌مراتبی از روابط اجتماعی، حریم خلوت و قلمروهای مختلف است. اﻣﺮوزه ﺑﻪ دﻟﯿﻞ از ﺑﯿﻦ رﻓﺘﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﻌﻤﺎری ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﺗﺎرﯾﺨﯽ، ﺟﺎﯾﮕﺎه ﻋﺮﺻﻪ میانی ﻧﯿﺰ دﭼﺎر ﮐﻤﺒﻮدﻫﺎﯾﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. تأثیر معیارهای کالبدی و رفتاری در فضاهای میانی مجتمع‌های مسکونی شهر تهران بر میزان دلبستگی ساکنان به مجتمع می‌باشد. روش بررسی: در پژوهش موردنظر ابتدا؛ جمع‌آوری اطلاعات، با ثبت رویدادها و فنون کار میدانی در سه مجتمع مسکونی در شهر تهران مورد مطالعه قرار گرفته است و از آن‌جایی که برای ارزیابی وزن مؤلفه‌های مؤثر بر دلبستگی به صورت کیفی نمی‌توان به تنهایی از روش بالا بهره جست، در ادامه از طریق پرسش‌نامه و بررسی داده‌ها ازطریق نرم‌افزار آماری spss22 مورد تحلیل همبستگی قرار می‌گیرند و روابط معنادار بین متغیرهای دخیل در میزان دلبستگی استنباط می‌گردد. یافته‌ها: بیانگر این مطلب می‌باشد که مؤلفه‌های معیار کالبدی نظیر پوشش فضای سبز، تناسبات، توزیع، سلسله‌مراتب و معیار عملکردی با مؤلفه‌های گوناگونی و انطباق‌پذیری رفتاری در فضاهای میانی مجتمع های مسکونی، به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را بر میزان حس دلبستگی ساکنان ایفا می‌کنند. بحث و نتیجه گیری: حاصل از تأثیر مؤلفه‌های کالبدی و عملکردی فضاهای میانی سبب این امر می‌شود، که حوزه‌های مختلف رفتاری در جهت برآورده ساختن طیف گسترده‌ای از نیازهای ساکنان، از جمله میل به تعامل اجتماعی، داشتن حریم و خلوت شخصی شکل گیرند و حس رضایتمندی در نتیجه میزان دلبستگی آنان به مجتمع محل سکونت ارتقا یابد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی وضعیت آلودگی خاک به سرب، نیکل و کادمیوم و پهنه بندی آن با استفاده از زمین آمار در اراضی زراعی جنوب تهران
        یوسف رضا باقری فاطمه مسکینی ویشکایی رسول میرخانی
        زمینه و هدف: افزایش رشد جمعیت جهان و نیاز به تولید بیشتر از، محدودیت منابع آبی و استفاده بی رویه از آنها به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک و همچنین حجم عظیم فاضلاب‌های تولیدی در شهرها و لزوم دفع مناسب آن ها، ضرورت بهره‌گیری از فاضلاب را در بخش کشاورزی و تغذیه سفره‌های آب چکیده کامل
        زمینه و هدف: افزایش رشد جمعیت جهان و نیاز به تولید بیشتر از، محدودیت منابع آبی و استفاده بی رویه از آنها به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک و همچنین حجم عظیم فاضلاب‌های تولیدی در شهرها و لزوم دفع مناسب آن ها، ضرورت بهره‌گیری از فاضلاب را در بخش کشاورزی و تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی افزایش داده است. کادمیم، سرب و نیکل از جمله آلایندهایی هستند که از منابع گوناگون به آب و خاک، گیاه و نهایتاً به زنجیر ه غذایی انسان و حیوانات راه می یابند. این تحقیق به منظور تعیین میزان آلودگی خاک اراضی زراعی جنوب تهران به عوامل آلاینده و پهنه بندی منطقه با استفاده از روش های زمین آمار صورت گرفت.روش بررسی: در این تحقیق در سال 1393 از حدود 2000 هکتار از اراضی زراعی در محدوده نهر فیروزآباد در جنوب تهران، تعداد 175 نمونه خاک با فواصل 300 متر انتخاب گردید. جهت پهنه بندی منطقه از دو روش کریجینگ و وزن دهی عکس فاصله (IDW) استفاده شد.یافته ها: میانگین غلظت فلزات سنگین اندازه گیری شده در منطقه مورد مطالعه به ترتیب کاهشی نیکل> سرب> کادمیوم به دست آمد. براساس استاندارهای پیشنهادی سازمان حفاظت محیط زیست ایران، 13 و 9 درصد نمونه های خاک به ترتیب آلوده به سرب و نیکل بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به اهمیت تعیین تغییرات نقطه ای آلودگی، روش IDW به عنوان روش مناسب جهت پهنه بندی غلظت سرب و نیکل کل در منطقه مورد مطالعه پیشنهاد می شود. بر این مبنا حدود 161 و 14 هکتار از سطح اراضی زراعی به ترتیب دارای مقادیر سرب و نیکل بیش از حد مجاز بودند. پرونده مقاله