مقدمه و هدف پژوهش: هدف کلی در این تحقیق، بررسی نقش تغییر نگرش معلمان در میزان عملکرد یاددهی- یادگیری آنها در مدارس مقطع ابتدایی شهرستان مراغه در سال تحصیلی 90-1389، میباشد.
روش پژوهش: این پژوهش به روش تجربی انجام شده است که در آن، نقش تغییر نگرش معلمان در کیفیت عملکر چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: هدف کلی در این تحقیق، بررسی نقش تغییر نگرش معلمان در میزان عملکرد یاددهی- یادگیری آنها در مدارس مقطع ابتدایی شهرستان مراغه در سال تحصیلی 90-1389، میباشد.
روش پژوهش: این پژوهش به روش تجربی انجام شده است که در آن، نقش تغییر نگرش معلمان در کیفیت عملکرد یاددهی-یادگیری آنها مورد بررسی قرارگرفته است و به همین منظور برای سنجش تأثیر متغیر مستقل (تغییر نگرش) بر روی متغیر وابسته (عملکرد یاددهی-یادگیری)، از میان جامعه آماری که بالغ بر 699 نفر معلم مرد و زن دوره ابتدایی شهرستان مراغه بود، تعداد 50 نفر به عنوان نمونه، به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدند و با پیش آزمون محقق ساخته، وضعیت اولیه نگرش آنان سنجیده شد و همچنین به وسیله چک لیستی محقق ساخته، کیفیت عملکرد یاددهی-یادگیری آنها مورد مشاهده قرار گرفت و سپس طی یک دوره آموزشی، جهت بهبود نگرش آنها به حرفه معلمی، آموزشهایی به آنان داده شد و در ادامه، نگرش جدید آنان از طریق پس آزمون و عملکرد یاددهی-یادگیری نهایی معلمان بعد از آموزش، در کلاس درس مشاهده و نمره گذاری شد و در نهایت بعد از دو بار آزمون و سنجش مقدماتی و نهایی، میانگینهای دو آزمون استخراج شد و معنی داری میانگینها با استفاده از آزمون (t دو نمونه ای) بررسی شد
یافتهها و نتیجه گیری: طبق نتایج تحقیق، فرضیه اصلی تحقیق و به تبع آن، فرضهای فرعی، مورد تایید قرار گرفت و نتیجه گرفته شد که با اصلاح نگرش معلمان، فعالیتهای یاددهی-یادگیری آنان بهبود مییابد.
پرونده مقاله
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سبکهای یادگیری دانشآموزان متوسطه برای انتخاب مناسبترین سبک بود. روش پژوهش حاضر ترکیبی(کیفی- کمی) و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی 20 خبره علوم تربیتی در شهر تهران بودند که بر اساس تکنیک دلفی تا سه دور نظرات خود چکیده کامل
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سبکهای یادگیری دانشآموزان متوسطه برای انتخاب مناسبترین سبک بود. روش پژوهش حاضر ترکیبی(کیفی- کمی) و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی 20 خبره علوم تربیتی در شهر تهران بودند که بر اساس تکنیک دلفی تا سه دور نظرات خود را ارائه دادند. جامعه آماری بخش کمی نیز کلیه دانشآموزان متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 400 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه و با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامهای حاوی 6 مؤلفه(اجتنابی، رقابتی، مشارکتی، مستقل، وابسته و همیار) و 65 گویه بود که بر اساس مقیاس لیکرت طراحی شد. اعتبار پرسشنامه با دیدگاه اساتید و پایایی ابزار با آزمون آلفای کرونباخ حاصل شد(88/0=α). یافتههای حاصل از بخش کیفی نشان داد خبرگان از بین 10 سبک یادگیری، سبک یادگیری گرشا و ریچمن را انتخاب کردند و ضریب(کندال) اجماع خبرگان نسبت به گویههای سبک یادگیری منتخب 72/0 حاصل شد. نتایج معادلات ساختاری با روش PLS Smart نشان داد تمام مؤلفههای سبک یادگیری گرشا و ریچمن تا 60 درصد توانایی پیشبینی سبک یادگیری گرشا را دارند(60/0=R2). سه مؤلفه وابسته، رقابتی و اجتنابی با ضرایب مسیر (862/0)، (803/0) و (702/0) به ترتیب بیشترین تأثیر در سبک یادگیری دارند. همچنین کلیت مدل با شاخص نیکویی برازش مطلوب بود(54/0=GOF). با توجه به نتایج میتوان گفت سبک یادگیری گرشا و ریچمن از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت به عنوان سبک مناسب دوره شناخته شده است؛ لذا ضرورت دارد معلمان نوع تدریس خود را با این سبک انطباق دهند.
پرونده مقاله
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رویکرد بهبود کیفیت فرآیند یاددهی- یادگیری در طراحی الگوی مدرسه پژوهشمحور بوده است.
روش: روش تحقیق آمیخته بود. جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان، صاحبنظران، متخصصان و افراد کلیدی آموزش و پرورش و آموزش عالی، در بخش اعتباریابی، گروهی از خبرگان چکیده کامل
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رویکرد بهبود کیفیت فرآیند یاددهی- یادگیری در طراحی الگوی مدرسه پژوهشمحور بوده است.
روش: روش تحقیق آمیخته بود. جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان، صاحبنظران، متخصصان و افراد کلیدی آموزش و پرورش و آموزش عالی، در بخش اعتباریابی، گروهی از خبرگان و متخصصان آموزش و پرورش مازندران و در بخش کمی معلمان دورههای ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم استان مازندران در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 39041 نفر بودند. در بخش های کیفی با روش نمونه گیری گلوله برفی تعداد 22 خبره، اعتباریابی با روش هدفمند 20 خبره و کمّی با روش خوشه ای نسبی 380 نفر انتخاب شدند. داده ها در بخشهای کیفی از طریق روش داده بنیاد با مصاحبه، اعتباریابی از طریق اجرای تکنیک دلفی با چک لیست نظرسنجی و داده ها در بخش کمی از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با پرسشنامه 118 گویه ای، استخراج و تجزیه و تحلیل شد. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از روش های مقبولیت و قابلیت تأیید، در مرحله اعتباریابی از بازنگری و بازبینی خبرگان و در مرحله کمی، روایی پرسشنامه ها به سه روش صوری، محتوایی و سازه تأیید شد. پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویه ها، آلفای کرونباخ مؤلفه ها (بین 738/0 تا 86/0) و پایایی ترکیبی (بین 843/0 تا 9/0) برآورد و تأیید شد.
یافته ها: طبق نتایج بخش کیفی مدل پارادایمی دارای 11 بعد و 24 مؤلفه به شرح؛ شرایط علّی (تفکر آینده نگرانه به پژوهش، نگرش توسعه پژوهش-آموزش، ضرورت پژوهشمحوری در آموزش و ضعف سیستم آموزشمحور)، شرایط زمینه ای (سیاستهای بالادستی، برنامه های درسی، محتواهای آموزشی، امکانات و زیرساختها و انگیزش دانشآموزان)، شرایط مداخله ای (رهبری مدیران نظام آموزشی، حمایتهای مادی و غیرمادی، ارزش های دینی- ملّی، ارزشیابی پژوهشمحور، پرورش روحیه انتقادی و حل مسأله)، راهبرد (خلاقیت و خردمحور شدن آموزش، توانمندسازی منابع انسانی، مشوق های انگیزشی، کارگاه ها و جشنواره های علمی پژوهشی، ایجاد محیط پژوهشمحور و اشاعه فرهنگ پژوهشمحور) و پیامد (پیامدهای تحصیلی، پیامدهای فردی، پیامدهای نظام آموزشی و پیامدهای اجتماعی) میباشد. نتایج بخش اعتباریابی، حاکی از تأیید مؤلفه های شناسایی شده در بخش کیفی بوده و نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی ابعاد و مؤلفه های مدل پژوهش، مورد تأیید واقع شدند.
نتیجه گیری: جهت تعالی مدرسه پژوهش محور توجه به بهبود هسته فنی مدرسه یعنی فرآیند یاددهی- یادگیری ضروری است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تدریس خلاق مبتنی بر مؤلفههای معرفتشناختی ژیل دلوز و فیلیکس گاتاری به روش تحلیل مفهومی و نیز استنتاجی و با استفاده از مطالعۀ منابع مرتبط با اندیشههای دلوز و گاتاری انجام شده است. بر مبنای تحلیل مفهومی، مؤلفههای معرفتشناختی دلوز و گاتاری چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی تدریس خلاق مبتنی بر مؤلفههای معرفتشناختی ژیل دلوز و فیلیکس گاتاری به روش تحلیل مفهومی و نیز استنتاجی و با استفاده از مطالعۀ منابع مرتبط با اندیشههای دلوز و گاتاری انجام شده است. بر مبنای تحلیل مفهومی، مؤلفههای معرفتشناختی دلوز و گاتاری شامل؛ اتصال و ناهمگونی، کثرت، گسست نادلالتگر، نقشهنگاری، فولدینگ و درونبودگی میباشند. بر این اساس الگوی تدریس خلاق با بهرهگیری از معرفتشناختی دلوز و گاتاری در قالب عناصری چون؛ معلم بهعنوان راهنما، تسهیل گر، همکار و عامل تغییر، دانشآموز بهعنوان محقق، کوچگر، خلاق، مشارکتجو، پرسشگر و نقاد، اهداف متأثر از تفکر افقی و واگرا، یادگیری مبتنی بر مدلهای یادگیری فعال، مشارکتی، کارآموزی، خدماترسانی، فعالیتهای یادگیری مبتنی بر تولید اندیشههای خلاق، محتوا مبتنی بر ویژگی کثرتگرایی، بینرشتهای، تداخل و درهمتنیدگی دیسیپلینها و غیره طراحی شده است.
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان تأثیر کارکردهای فعالیتهای گروهی در فرایند یاددهی یادگیری از دیدگاه دبیران متوسطه اول شهر اصفهان میباشد. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل 443 نفر از دبیران علوم اجتماعی، علوم تجربی و کار و فناوری مشغول به تدریس در نواحی چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان تأثیر کارکردهای فعالیتهای گروهی در فرایند یاددهی یادگیری از دیدگاه دبیران متوسطه اول شهر اصفهان میباشد. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل 443 نفر از دبیران علوم اجتماعی، علوم تجربی و کار و فناوری مشغول به تدریس در نواحی شش گانه آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بود. حجم نمونه، بر اساس جدول مورگان 205 نفر تعیین گردید. افراد نمونه با روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته حاوی 30 گویه بسته پاسخ بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به کمک نظر متخصصان تایید شد. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ 90/0 به دست آمد که نشان دهنده پایایی مناسب پرسشنامه بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS در سطح آمار توصیفی و سطح آمار استنباطی (آزمون های t تک نمونهای و تحلیل واریانس) و پس از اطمینان از نرمال بودن توزیع داده ها محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ کارکردهای شناختی فعالیتهای گروهی در فرایند یاددهی یادگیری به میزان زیاد تاثیر دارند. کارکردهای عاطفی فعالیتهای گروهی در فرایند یاددهی یادگیری به میزان زیاد تاثیر دارند. کارکردهای مهارتی فعالیتهای گروهی در فرایند یاددهی یادگیری به میزان زیاد تاثیر دارند. همچنین بین دیدگاههای دبیران در زمینه میزان تأثیر کارکردهای شناختی، عاطفی و مهارتی با توجه به جنس پاسخگویان و سنوات خدمت پاسخگویان تفاوت معنادار وجود نداشت. اما با توجه به مدرک تحصیلی پاسخگویان و همچنین ناحیه محل خدمت پاسخگویان بین دیدگاه-های دبیران در زمینه میزان تأثیر کارکردهای شناختی، عاطفی و مهارتی تفاوت معنادار وجود دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر باهدف بررسی تحقق اهداف ارزشیابی توصیفی در مقاطع اول و دوم ابتدایی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانشآموزان مقاطع اول و دوم ابتدایی مشمول طرح ارزشیابی توصیفی در آموزشوپرورش استان آذربایجانشرقی میباشد. نمونه آماری پژوهش نیز که به روش نمونهگیر چکیده کامل
پژوهش حاضر باهدف بررسی تحقق اهداف ارزشیابی توصیفی در مقاطع اول و دوم ابتدایی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانشآموزان مقاطع اول و دوم ابتدایی مشمول طرح ارزشیابی توصیفی در آموزشوپرورش استان آذربایجانشرقی میباشد. نمونه آماری پژوهش نیز که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند شامل 1400 دانشآموز و 56 کلاس میباشند که در مجموع از 9 شهرستان استان (نواحی پنجگانه شهرستان تبریز، میانه، اهر، مرند، هشترود، عجب شیر، کلیبر، مراغه، هریس ) انتخاب شدند. دادههای گردآوری شده با استفاده از آمارههای توصیفی (میانگین، انحراف معیار و فراوانی) و آزمون t تک نمونه تحلیل شدند. نتایج تحلیل بیانگر اینست که میانگین متغیرهای یاددهی- یادگیری، ارائه بازخوردهای توصیفی، حذف ملاک بیست گرایی، حذف امتحانات پایانی و جایگزیی ارزشیابی تکوینی، حذف آزمونهای مداد- کاغذی و جایگزینی پوشه کار و بهداشت روانی در نمونه پژوهش به طور معنیداری بیشتر از میانگین نظری جامعه است و اهداف ارزشیابی توصیفی در حد نسبتاً مطلوبی تحققیافته اند.
پرونده مقاله
مناطق مرزی به خاطر شرایط خاص و ویژه خود همواره دارای فرصتها و چالشهایی هستند. فرایند یاددهی- یادگیری نیز در مدیریت آموزشی این مناطق با توجه به فقدان پژوهشها بسیار مهم است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی فرصتها و چالشهای فرایند یاددهی- یادگیری در مدیریت آم چکیده کامل
مناطق مرزی به خاطر شرایط خاص و ویژه خود همواره دارای فرصتها و چالشهایی هستند. فرایند یاددهی- یادگیری نیز در مدیریت آموزشی این مناطق با توجه به فقدان پژوهشها بسیار مهم است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی فرصتها و چالشهای فرایند یاددهی- یادگیری در مدیریت آموزشی مناطق مرزی استان ایلام بود. روش پژوهش حاضر، با توجه به جنبه اکتشافی موضوع کیفی بود. جامعه پژوهش شامل مناطق مرزی شهرستانهای دهلران و مهران در سال تحصیلی 401- 1400 بود که بر اساس قاعده اشباع نظری تعداد 22 نفر از معلمان و دبیران به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبههای نیمه ساختاریافته بود که مدت زمان انجام هر مصاحبه به طور میانگین 40 دقیقه بود. برای اعتبار یافتهها از دیدگاه خود مشارکت کنندگان و برخی اساتید استفاده شد. همچنین برای پایایی نیز متن چند مصاحبه مجدد تحلیل شدند که ضریب توافق بین کدگذاران 87 درصد شد. برای تحلیل یافتهها نیز از روزش کدگذاری اشتفاده شد. یافتهها نشان داد فرصتهای فرایند یاددهی- یادگیری مناطق مرزی شامل 5 مضمون محوری (بهرهگیری از ظرفیت آموزش مجازی، بهرهگیری از پخش تلویزیونی شبکه استانی، استفاده از ظرفیت خرید خدمات آموزشی، بهرهگیری از ظرفیت مرزنشینی و بهرهگیری از مزایای مادی شرکتهای مستقر) و چالش نیز شامل 15 مضمون محوری (توسعه نیافتگی و ضعف زیرساختها، اثرات انزوای جغرافیایی بر آموزش، چالشهای مرتبط با قاچاق، پیامدهای جنگ زدگی، دوری از مرکز، بیعلاقگی فرهنگیان برای خدمت در مناطق مرزی، کلاسهای چندپایه و ترک تحصیل دانش آموزان، مصائب دانش آموزان دو زبانه، ضعف سواد والدین مانع تعامل در آموزش، کمبود فضاهای آموزشی استاندارد در مناطق مرزی، ازدواج زودهنگام دختران دانشآموز، ورود زودهنگام کودکان با بازار کار، فقر فرهنگی خانوادهها، ناکارآمدی نهادی و چالشهای زیست محیطی) بودند.
پرونده مقاله
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیتبه کارگیریفناوریاطلاعاتوارتباطاتدرفرایندیاددهی- یادگیریازدیدگاهاعضایهیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد رودهن صورت گرفت. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی اعضای هیات علمی واحد و نمونه تحقیق شامل 96 نفر که به شیوه چکیده کامل
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیتبه کارگیریفناوریاطلاعاتوارتباطاتدرفرایندیاددهی- یادگیریازدیدگاهاعضایهیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد رودهن صورت گرفت. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی اعضای هیات علمی واحد و نمونه تحقیق شامل 96 نفر که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند که به پرسشنامه پاسخ داده اند. داده ها با استفاده از آزمون آماری (جی ال ام)[1] تحلیل شد. یافته ها به طور کلی نشان دادند که میانگین ابعاد فناوری اطلاعات و ارتباطاتدرفرایندیاددهی- یادگیریاعضایهیاتعلمی بالاتر از حد متوسط بوده و تفاوت معنی داری نیز به نفع زنان وجود داشته و در نهایت بین گروه های تحصیلی نیز تفاوت معنی داری وجود داشته است. [1]GLM
پرونده مقاله
هدف از اجرای این پژوهش روش های یاددهی- یادگیری برنامه درسی تلفیقی تربیت اجتماعی در دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1398-1397 بود. روش پژوهش، آمیخته (کیفی- کمی) از نوع طرح های متوالی- اکتشافی بود. جامعه آماری را متخصصان برنامه درسی و کارشناسان تعلیم و تربیت شاغل در مدارس ابتد چکیده کامل
هدف از اجرای این پژوهش روش های یاددهی- یادگیری برنامه درسی تلفیقی تربیت اجتماعی در دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1398-1397 بود. روش پژوهش، آمیخته (کیفی- کمی) از نوع طرح های متوالی- اکتشافی بود. جامعه آماری را متخصصان برنامه درسی و کارشناسان تعلیم و تربیت شاغل در مدارس ابتدایی تشکیل دادند که از بین آنان 40 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید. با استفاده از روش تحلیل محتوا مدل ترتیبی مایرینگ و نظام مقوله بندی قیاسی در سطح کیفی 70 کد و 18 تم از مصاحبه ها و خلاصه اسناد و مدارک استخراج و با استفاده از روش تحلیل عاملی در فاز کمی مفاهیم استخراج شده به 17 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی از روش های یاددهی- یادگیری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها در حوزه کیفی بر اساس تحلیل محتوا مدل ترتیبی مایرینگ و نظام مقوله بندی قیاسی و در حوزه کمی روش تحلیل عاملی صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که از رویکردهای یاددهی ـ یادگیری رشد حرفهای استفاده از روش تدریس تلفیقی تربیت اجتماعی کودکان از درجة اهمیت و مورد استقبال بیشتری برخوردار بوده و با استفاده از روش همسال سنجی و نظرخواهی از والدین در ارزشیابی تربیتی فراگیران و اصطلاح روشهای یادگیری و استفاده از راهبردهای یادگیری مشارکتی، تدریس تیمی، روشهای حل مسئله، اکتشافی، پروژه، بحث و گفتگو و یادگیری خودهدایتی براساس رویکردهای سازنده گرایی و سایر رویکردهای ارائه شده در الگو و انجام فعالیتهای شبیه سازی شده، کمترین ارزش را در این عنصر داشته است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی نظام یاددهی– یادگیری در دانشگاه آزاد اسلامی است. از آن جایی که در پژوهش های کاربردی هدف اصلی صرفا کشف علمی نیست، بلکه آزمودن و بررسی کاربرد دانش است، بنابراین روش این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و به روش اکتشافی انجام شده است. نحوه گردآ چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی نظام یاددهی– یادگیری در دانشگاه آزاد اسلامی است. از آن جایی که در پژوهش های کاربردی هدف اصلی صرفا کشف علمی نیست، بلکه آزمودن و بررسی کاربرد دانش است، بنابراین روش این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و به روش اکتشافی انجام شده است. نحوه گردآوری داده ها به روش کمی صورت گرفته است و ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه بود. لذا بر همین اساس، تعداد 269 نفر از کلیه مدیران، معاونین، اساتید و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند، در این پژوهش همکاری کردند. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS 16 و Smart PLS انجام شد. پس از انجام پژوهش نتایج نشان داد که: مولفه نگرش های شغلی، آموزشی و انگیزه یادگیری، مولفه آمادگی و خودکارآمدی دانشجو، مولفه مشارکت فعال در یادگیری، مولفه انگیزه و نگرش به انتقال، مولفه هنجار درونی و کنترل رفتاری ادراک شده و یادسپاری، مولفه کیفیت نیازسنجی و زمانبندی دورههای آموزشی، مولفه کیفیت شایستهگزینی و ویژگیهای حرفهای مدرسان دوره، مولفه ویژگیهای محتوای ارائه شده و کیفیت ارزشیابی یادگیری، مولفه دسترسی به مدرسان و منابع کمکی، مولفه حمایت (همکاران، مسئول آموزش و مدیران ارشد)، مولفه فرهنگ یادگیری سازمانی، مولفه حمایت (همکاران و مدیران ارشد)، و در نهایت مولفه حمایت و سیستم جبران خدمت و فرصت کاربست؛ تحت عنوان مولفههای فرآیند یاددهی– یادگیری در نظام دانشگاه؛ مورد تائید قرار گرفت. آزمون های برازش مدل، نشان از اعتبار مدل داشت.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد