• فهرست مقالات گره‌افکنی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - شگردهای قبض و بسطِ روایت در مثنوی معنوی (مطالعۀ موردی داستانِ دقوقی)
        مهرداد اکبری گندمانی مهدی رضا کمالی بانیانی
        تحلیل کارکرد روایی ـ داستانی یکی از مهم‌ترین روش‌های شناخت داستان است. مجموعة حوادثی که در متن داستان رخ می‌دهند، شاکلة اصلی داستان را پی می‌ریزند. سیر بسیاری از داستان‌ها انتقال از یک وضعیت به یک وضعیت دیگر و سپس بازگشت به وضعیت پیشین است. هر عاملی که خواننده را در رسی چکیده کامل
        تحلیل کارکرد روایی ـ داستانی یکی از مهم‌ترین روش‌های شناخت داستان است. مجموعة حوادثی که در متن داستان رخ می‌دهند، شاکلة اصلی داستان را پی می‌ریزند. سیر بسیاری از داستان‌ها انتقال از یک وضعیت به یک وضعیت دیگر و سپس بازگشت به وضعیت پیشین است. هر عاملی که خواننده را در رسیدن به پایان داستان معلّق نگاه دارد، به نوعی آفرینندۀ قبض و هر عاملی که سبب گشودگی و ادامۀ داستان گردد، به بسط روایی منجر می‌شود. مثنوی معنوی به سبب پیروی از ساختاری تو در تو و بهره‌گیری از شیوۀ داستان در داستان، یکی از نمونه‌های قابل توجه در به‌ کارگیری این شگرد است. در این نوشتار داستان دقوقی (دفتر سوم) مورد بررسی قرار گرفته است. به نظر می‌رسد مولانا تحت تأثیر عوامل درونی و آموزه‌های اکتسابی، به‌ گونه‌ای از روایت داستانی ـ تمثیلی دست یافته و از همان طلیعۀ داستان (با عنایت به فضاسازی عرفانی، شیوة داستان در داستان و ...) روایت خویش را میدان‌گاه تداعی‌های پی در پی ساخته است. قبض و بسط‌های روایی خلق شده در این داستان، تعلیق‌هایی را رقم می‌زند که نتیجۀ آشکار آن، برانگیختن اشتیاق خوانندگان در رسیدن به پایان داستان است. شیوۀ کار در این پژوهش، پس از بررسی نحوۀ داستان‌پردازی در مثنوی و تبیین تداعی و شاخصه‌های مهم آن، تقسیم تمامی ابیات این داستان به 3 مرحلۀ آغاز، میانه و پایان و تحلیل چگونگی شکل‌گیری قبض و بسط روایی در این 3 مرحله بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی تطبیقی دو عنصر داستانی در روایات «زال و رودابه» با «رومئو و ژولیت»
        اکرم ندیری کیوی ناهید جعفری
        چکیده یکی از ویژگی های داستان که نقش برجسته ای در طرحِ نوشته، انسجام، رشد و گسترش آن دارد، شخصیّت پردازی و گره افکنی است؛ زیرا نویسنده باید بداند چگونه و با چه زبان و کارکردی، شخصیّتی را بیافریند و به او نقش و مرتبه بدهد و گره هایی که در طول داستان پدیدار کرده، با خلاق چکیده کامل
        چکیده یکی از ویژگی های داستان که نقش برجسته ای در طرحِ نوشته، انسجام، رشد و گسترش آن دارد، شخصیّت پردازی و گره افکنی است؛ زیرا نویسنده باید بداند چگونه و با چه زبان و کارکردی، شخصیّتی را بیافریند و به او نقش و مرتبه بدهد و گره هایی که در طول داستان پدیدار کرده، با خلاقیّت ذهن، ترفندهای داستانی و شیوه های درست، آنها را دریافته و در جهت بازگشایی آن‌ها بکوشد. در زبان و ادبیّات مشرق و مغرب، آثار منظوم و منثوری مقبول افتاده اند که علّت اصلی آن نه تنها مرهون جذابیّت اشخاص و قهرمانان اینگونه داستان هاست، بلکه معلول دخالت شخصی و شخصیّت فکری و زبانی خلق کنندۀ آن نیز هست. این پژوهش با روش کتابخانه ای و شیوۀ توصیفی- تحلیلی با هدف بررسی عوامل مؤثّر در ایجاد گره های داستانی و شخصیّت پردازی، به عنوان دو عنصر حائز اهمّیّت در دو روایت زال و رودابه و رومئو و ژولیت انجام شده و نتایج حاصل از تطبیق دو روایتِ مذکور نشان داده است که به لحاظ شخصیّت پردازی، این دو داستان بسیار به هم شبیه و بسامد استفاده از گونه های شخصیّتی متفاوت، در آنها نزدیک به هم است، به جز دو تفاوت آشکار، که در تعداد شخصیّت های نمادین وسادۀ آن به چشم می خورد. از نظر گره‌های داستانی نیز در هر دو روایت، پنج بار گره افکنی مشاهده می شود که البتّه گرۀ آغازین در هر دو داستان که دلبستگی عشّاق از دو خانوادۀ متضادّ را شرح می دهد، موانع متفاوتی را در دو داستان ایجاد می کند که در پایان، یکی به خوشی و وصال و دیگری به سوگ و مرگ می انجامد پرونده مقاله