یکی از عناصر مهم، جذاب و هیجان انگیز داستان، گرهافکنی (complication) است. موانع وصال، کلیشهایترین و در عین حال جالبترین گرههایی هستند که داستان سرایان نامی به زیبایی هرچه تمامتر، از آن بهره بردهاند. سرایندة منظومۀ غنایی ویس و رامین نیز از زمرۀ این داستانسرایان ا چکیده کامل
یکی از عناصر مهم، جذاب و هیجان انگیز داستان، گرهافکنی (complication) است. موانع وصال، کلیشهایترین و در عین حال جالبترین گرههایی هستند که داستان سرایان نامی به زیبایی هرچه تمامتر، از آن بهره بردهاند. سرایندة منظومۀ غنایی ویس و رامین نیز از زمرۀ این داستانسرایان است. این موانع علاوه بر این که به زیبایی داستان میافزایند، خواننده و شنونده را به پیگیری ماجرا، ترغیب مینمایند و روح او را تشنۀ دانستن میسازند؛ به گونهای که تا به مرحلۀ گرهگشایی (resolution) که اغلب در پایان داستان میآید، نرسد؛ سیراب نمیشود. ویس در این منظومه، عاشقانی به نامهای ویرو، موبد شاه و رامین دارد. از آن جا که ویرو به زودی از صحنۀ داستان خارج میشود عوامل بازدارندۀ وصال موبد شاه و رامین- که درگسترۀ داستان حضور بیشتری دارند– با مطالعۀ مستقیم داستان و ذکر شواهد شعری، مورد واکاوی قرار میگیرند. براساس این پژوهش، عوامل بازدارندۀ وصال برای موبدشاه بیش از رامین است؛ نقش زنان در وصال و هجران عاشق و معشوق بسیار برجسته است و به سبب حمایت ویس و دایه، سرانجام، پیروز این میدان عشق، رامین است.
پرونده مقاله
آداب ورسوم صوفیه نشانگر مبانی فکری واعتقادی آنان است.صحبت وخلوت به عنوان آداب تصوّف اسلامی،نقشی مؤثر در زندگی فردی واجتماعی اهل تصوّف اسلامی وسیر وسلوک آنان در جهت نیل به حقیقت داشته اند. به طوری که صحبت، مجالی برای بروز دادن و صفات برجسته صوفیان همچون ایثار و از خودگذش چکیده کامل
آداب ورسوم صوفیه نشانگر مبانی فکری واعتقادی آنان است.صحبت وخلوت به عنوان آداب تصوّف اسلامی،نقشی مؤثر در زندگی فردی واجتماعی اهل تصوّف اسلامی وسیر وسلوک آنان در جهت نیل به حقیقت داشته اند. به طوری که صحبت، مجالی برای بروز دادن و صفات برجسته صوفیان همچون ایثار و از خودگذشتگی فراهم می کرده است وتبتّل و خلوت ، ضمن پالایش صفات مذموم از آن ها روح وضمیرشان را برای تجلی انوار الهی مستعد می ساخته است.برخی از صوفیان کسب رضای خداوندی رابه واسطه ی صحبت با خلق وتسامح با آنان طلب می کردند وبرخی با التزام به خلوت وانصراف از ماسوی الله و تزکیه ی باطن، درپی وصول بی واسطه به حق بوده اند. در این مقاله به بیان ماهیّت صحبت وخلوت، نزد اهل طریقت، وبررسی دلایل رویکرد متمایزآنان نسبت به مصاحبت با خلق یا اختیار عزلت، در سه گروه مختلفپرداخته می شود و تشابه وپیوند باطنی صحبت وخلوت صوفیانه در جهت وصول به هدفی مشترک،علی رغم وجود تفاوت ظاهریشان ،مورد واکاوی قرار می گیرد.
پرونده مقاله
عاشقانه سوز و گداز یکی از داستان های منظوم ادبیات فارسی است که بیان ماجرای عشقی پاک و مقدس از نوعی خبوشانی به یادگار مانده است . آن چه در این داستان به چشم می خورد ، نمود واقعی ستی است به نام ستی که صدها سال در بین مردم هندوستان رواج داشته است. هدف اصلی در این پژوهش، بر چکیده کامل
عاشقانه سوز و گداز یکی از داستان های منظوم ادبیات فارسی است که بیان ماجرای عشقی پاک و مقدس از نوعی خبوشانی به یادگار مانده است . آن چه در این داستان به چشم می خورد ، نمود واقعی ستی است به نام ستی که صدها سال در بین مردم هندوستان رواج داشته است. هدف اصلی در این پژوهش، بررسی شیوه انتخاب پایان بخشی شاعر در این منظومه است تا دریابیم ، اولا شاعر چه نوع شیوه پایان بخشی –وصال یا فراق – را در عاشقانه برگزیده است و دیگر این که علل و دلایل این انتخاب چه بوده است؟ روش اجرای تحقیق به صورت کتابخانه ای ، توصیفی و با مراجعه به منابع مکتوب و مقالات معتبر بوده است و تلاش شده است در طول تحقیق، به بیان مقدمه، ذکر شرح حال سراینده ی داستان، خلاصه ای از داستان، سپس به معرفی شخصیت های اصلی و فرعی این اثر بپردازیم. شیوه پایان بخشی این داستان به وضوح فراق است. این انتخاب شاعر برای این داستان ریشه در آیین و اعتقادات مردم شبه قاره دارد. در ادامه تقدیرباوری و نقش آن در این شکل گیری این شیوه پایان بخشی و نیز شناخت و تبیین دلایل اجتماعی و محیطی سنت ستی، بن مایه های اجتماعی و فکری نظیر مرگ عشاق در پایان داستان، آزادی دختران درانتخاب همسر، تفاوت فضا و شیوه پایان بخشی داستان های هندی با داستان های ایرانی و موارد دیگر باعث انتخاب این شیوه پایان بخشی (وصال یا فراق) برای اثر گردیده است.
پرونده مقاله
میرزا شفیع شیرازی، معروف به میرزا کوچک و متخلّص به وصال یکی از بزرگترین شعرای عهد فتحعلیشاه و پسرش محمد شاه محسوب میشود. وصال در انواع شعر استاد بود و درعین تقلید از پیشینیان، صفات اصلی بهترین نمونههای شعر کلاسیک را حفظ کرده است.او بیشتر شاعری مدّاح و قصیده سراست ک چکیده کامل
میرزا شفیع شیرازی، معروف به میرزا کوچک و متخلّص به وصال یکی از بزرگترین شعرای عهد فتحعلیشاه و پسرش محمد شاه محسوب میشود. وصال در انواع شعر استاد بود و درعین تقلید از پیشینیان، صفات اصلی بهترین نمونههای شعر کلاسیک را حفظ کرده است.او بیشتر شاعری مدّاح و قصیده سراست ک دیوانش انباشته از مدح بزرگان است.او اندیشه های نو و مضامین بکر را در قالب قصیده و به شکل مدح ائمّه و بزرگان زمان خود بیان کرده است.دراین جستار به شیوۀ توصیفی، تحلیلی و کمّی انواع مدح ومرثیه در دیوان وصال شیرازی بررسی میشود. مدایح وی را میتوان در دو دستۀ جداگانه طبقهبندی کرد: مدایحی که در وصف پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع) و خاندان پاک وی و یا مشایخ، علما و دانشمندان زمان است و دیگری اشعاری که در مدح فتح علیشاه و دیگر دولت مردان سروده است. بهطورکلّی در دیوان وصال، مدایح و مراثی اغلب در قالب قصیده و ترکیب بند سروده شده؛ بسامد مدح ائمۀ اطهار(ع) بهویژه امام حسین(ع) نسبت به مدح امرا و پادشاهان و بزرگان خیلی بیشتر است؛ بهطوریکه مراثی او در سوگ سرور و سالار شهیدان(ع) از مؤثّرترین مراثی وی بهشمار میرود.
پرونده مقاله
تصوف، یکی از راههایی است که امکان تحقق معنوی سلوک را برای میلیونها نفر از پیروان قرآن فراهم میکند. نگارنده در این مقاله ابتدا به پیدایش تصوف و سیر تاریخی و نمود آن در شعر پرداخته است و از آنجا که پدیدۀ تصوف از بارزترین پدیدههایی است که عصر مملوکی در طول حیات خود تجرب چکیده کامل
تصوف، یکی از راههایی است که امکان تحقق معنوی سلوک را برای میلیونها نفر از پیروان قرآن فراهم میکند. نگارنده در این مقاله ابتدا به پیدایش تصوف و سیر تاریخی و نمود آن در شعر پرداخته است و از آنجا که پدیدۀ تصوف از بارزترین پدیدههایی است که عصر مملوکی در طول حیات خود تجربه کرد، در ادامه به دلایل گرایش به تصوف در این عصر میپردازد تا برای خواننده مشخص شود که چرا و چگونه گروهی از شاعرانِ این دوره به صوفیگری رو آوردند و چه زمینههای اجتماعی، دینی و روانی باعث این امر شده بود. آنچه محوریت موضوع این مقاله را تشکیل میدهد، دو مفهوم انفصال و وصال (وحدت وجود) از زاویة علاقه میان خدا و انسان است. در این رهگذر شاعر چه با بیان روشن و چه با پوشیدهگویی، میکوشد تا از هر چه غیرخداست، منفصل شود. در این میان بحثی چون حقیقت محمدی(ص) مطرح میشود که در ذیل مفهوم انفصال قرار میگیرد؛ و اینگونه برداشت میشود که در شعر صوفی، پیامبر(ص) واسطهای برای این اتصال نورانی است.
پرونده مقاله
مولوی در تعبیراتی که از مرگ آورده، گاهی آن را امری ناپسند و گاهی مطلوب و پسندیده توصیف کرده است. از نظر وی حقیقتِ آدمی، روح اوست که مدّتی در بدن محبوس گشته است. کسی که غافل از این معنی است؛ یعنی خود را بدن مادی میپندارد، مُرده است. از اینرو کسانی که به دنیا دل بستهان چکیده کامل
مولوی در تعبیراتی که از مرگ آورده، گاهی آن را امری ناپسند و گاهی مطلوب و پسندیده توصیف کرده است. از نظر وی حقیقتِ آدمی، روح اوست که مدّتی در بدن محبوس گشته است. کسی که غافل از این معنی است؛ یعنی خود را بدن مادی میپندارد، مُرده است. از اینرو کسانی که به دنیا دل بستهاند، مردگانیاند که این جهانِ تنگ و تاریک از نظر آنها فراخ و روشن است. در این معنی، زندگی و مرگ امری تشکیکی است و مراتبِ آنها، همان مراتبِ نزدیک بودن به خداوند یا دور بودن از اوست. علم و معرفت که خود نیز دارای مراتب شدت و ضعف است، موجبِ قُرب به خداوند است. از اینرو انسانی که دارای معرفت بیشتری باشد، نزدیکتر به خداوند و زندهتر است. مرگ در معنایی دیگر، چیزی است که عارفان، مشتاقِ آنند و مولوی با تعبیراتی مانند به وصال رسیدن و از حجاب خارج شدن از آن یاد کرده است. این مقاله با بیان تعبیرات مختلف مولوی از مرگ و تحلیلِ آنها با مبانی عرفانی وی، میکوشد به تصویری که مولوی از زندگی و مرگ داشته است، نزدیک شود
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد