< p>شعر در پی رسیدن به زیباترین نوع سخن است و شاعر از تمام ظرفیتهای زبانی و موسیقیایی و بلاغی بهره میبرد تا سخن خود را از منظر زیباییشناسی به اوج برساند. زیباییشناسی شعر در دو ساحت بیرونی، شامل زبان، موسیقی، تخیل و ساحت درونی شامل محتوا ، عاطفه و اندیشه بررسی چکیده کامل
< p>شعر در پی رسیدن به زیباترین نوع سخن است و شاعر از تمام ظرفیتهای زبانی و موسیقیایی و بلاغی بهره میبرد تا سخن خود را از منظر زیباییشناسی به اوج برساند. زیباییشناسی شعر در دو ساحت بیرونی، شامل زبان، موسیقی، تخیل و ساحت درونی شامل محتوا ، عاطفه و اندیشه بررسی میشود. در این میان نقش هر یک از عناصر متن در زیبایی شناسی اثر میتواند مورد توجه قرار گیرد چرا که در یک متن، تمامی اجزا و بخشها و عناصر مختلف آن در خلق زیبایی اثر نقش آفرینند. صفتها نیز در شعر علاوه بر نقش دستوری و نحوی خود، بار عاطفی و گفتمانی و بلاغی را در جهت زیبایی اثر به دوش می-کشند پس می توان به صفتها در یک قطعه ادبی و شعر، با توجه به نقشی که ایفا میکنند، نام هنرسازه را نهاد که به تمام عناصر شعری که در جمالشناسی متن موثرند اطلاق میشود. روش این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی است که مطالب آن از طریق کتابخانهای جمعآوری شده است. نتایچ این تحقیق نشان می دهد خلاقیت شاعر در کاربرد صفت علاوه بر ایجاد موسیقی معنوی در شعر نو، می تواند تأثیر فراوانی در ایجاد فضای احساسی و عاطفی شعر نیز داشته باشد. همچنین با توجه به بسامد بالای میزان بهره گیری شاعران از صفت در شعر نو برای تقویت موسیقی درونی و معنوی، در کنار استفاده ایشان از شگرد ترکیبسازی و خلق صفتهای مرکب ؛ بر طراوت و پویایی زبان شعری آنها در مقایسه با شعر سنتی افزوده شده است.
پرونده مقاله
هنرسازههای ترکیبی که در مقابل صناعات منفرد قرار میگیرند، بسیار دیر و در مطالعات اخیر بلاغی کشف و معرّفی شدند؛ از اینرو، هنوز شناخت همهجانبه و دقیق این شگردهای نویافته به زمان و پژوهشهای بیشتری نیاز دارد. یکی از انواع هنرسازههای ترکیبی، صناعت کنایهی استعاری ـ ایه چکیده کامل
هنرسازههای ترکیبی که در مقابل صناعات منفرد قرار میگیرند، بسیار دیر و در مطالعات اخیر بلاغی کشف و معرّفی شدند؛ از اینرو، هنوز شناخت همهجانبه و دقیق این شگردهای نویافته به زمان و پژوهشهای بیشتری نیاز دارد. یکی از انواع هنرسازههای ترکیبی، صناعت کنایهی استعاری ـ ایهامی است که تاکنون چند پژوهش در زمینهی این شگرد آمیغی انجامشده و گونههایی از آن مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه که به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از ابزارهای کتابخانهای نوشته شدهاست، ضمن بازنگری در نامهای هنرسازههای ترکیبی و تغییر و اصلاح آنها، به بررسی یکی از گونههای هنرسازهی کنایهی استعاری ـ ایهامی میپردازد که تاکنون به لحاظ نظری و مستقل بدان پرداخته نشدهاست. نیز کوشش این جستار بر آن است که با الگوبرداری از ظاهر مبحث توان دانش ریاضیات، بدون ایجاد تغییر در نام اصلی هنرسازه و برافزودن صناعتی دیگر به آن، دو گونهی متمایز از یکدیگر را تفکیک کند.
پرونده مقاله
در گسترة ادبیات تطبیقی، شعر صائبتبریزی و فاضلنظری از بسیاری جهات - به ویژه اینکه هر دو پیرو سبک هندی هستند- قابل مقایسه است. یکی از نقاط مشترک این دو شاعر فارسیزبان کاربرد هنرسازههای مشترک در اشعارشان است. هنرسازه از اصطلاحات فرمالیسم‎های روس است که اثر ادبی چکیده کامل
در گسترة ادبیات تطبیقی، شعر صائبتبریزی و فاضلنظری از بسیاری جهات - به ویژه اینکه هر دو پیرو سبک هندی هستند- قابل مقایسه است. یکی از نقاط مشترک این دو شاعر فارسیزبان کاربرد هنرسازههای مشترک در اشعارشان است. هنرسازه از اصطلاحات فرمالیسم‎های روس است که اثر ادبی را حاصل بههم پیوستن هنرسازههای ادبی که شامل بدیعیات لفظی و معنوی میشود، میدانند. از آنجا که اشعار سبک هندی با تار و پود هنرسازهها پدید آمده است، دراین پژوهش تنها به آن دسته از هنرسازههایی پرداخته شده که بیشترین بسامد را در اشعار دو شاعر موردنظر داشتهاست. اسلوبمعادله، استعاره، ایهام، تشبیه و حسآمیزی از جمله هنرسازههای بررسیشده از لحاظ بسامدی و مضمونی در گزیده اشعار صائبتبریزی و چهار دفتر شعری فاضلنظری است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که نظری در کاربرد آرایههای ادبی از صائب تأثیر پذیرفته و تصویرهای حاصل از به کاربستن این هنرسازههای مشترک با توجه به اینکه جولانگاه موضوعی هر شاعر متفاوت است، در نوع و زمان خود بدیع و بیسابقه مینماید، هرچند که اشتراکات لفظی در این هنرسازهها بسیار است. روش این پژوهش مبتنی بر تحلیل کمی و کیفی هنرسازههای مشترک دو شاعر است و هدف آن بررسی میزان بسامد این هنرسازهها در جامعة آماری معین است.
پرونده مقاله
آخر شاهنامه، سومین مجموعه شعر مهدى اخوان ثالث و دربردارنده سروده هاى او در میان سال هاى (1335 تا 1338 ه .ش) است که اغلب در قالب نیمایى سروده شده اند. در این مقاله، هنر سازه هاى زبانى به کاررفته در مجموعه آخر شاهنامه بررسى مى شود؛ هدف از این بررسى، تعیین و توصیف عناصرى ا چکیده کامل
آخر شاهنامه، سومین مجموعه شعر مهدى اخوان ثالث و دربردارنده سروده هاى او در میان سال هاى (1335 تا 1338 ه .ش) است که اغلب در قالب نیمایى سروده شده اند. در این مقاله، هنر سازه هاى زبانى به کاررفته در مجموعه آخر شاهنامه بررسى مى شود؛ هدف از این بررسى، تعیین و توصیف عناصرى است که در تشخّص و برجستگى زبانى و ادبى سروده هاى این مجموعه، مؤثّر بوده اند. در این راستا، سى ودو سروده، مطالعه و بررسى و سازه هاى زبانى تکرارشونده در آن ها دسته بندى و براساس منابع معتبر، نام گذارى شد. در این تحقیق دریافته ایم که هنرسازه هایى چون ترکیب هاى واژگانى نوساخته شاعر، قاعده کاهى نحوى، آشنایى زدایى معنایى و باستان گرایى نحوى و واژگانى در برجسته سازى ادبى این سروده ها بسیار مؤثّر بوده است. کاربرد این سازه هاى زبانى نشان مى دهد که شاعر در سروده هاى خود به تصرّف در هر دو محور جانشینى و هم نشینى زبان، گرایش و توجّه داشته است.
پرونده مقاله
علینامه، منظومهای رزمی- مذهبی است که شاعری با نام یا تخلّص ربیع در قرن پنجم هجری، به تقلید از شاهنامة فردوسی، سروده است و موضوع آن مناقب و مغازی علیبنابیطالب است. یکی از ویژگیهای اشعار حماسی، تأکید بر برخی از تصاویر و صحنههاست که سبب حماسیتر شدن فضای شعر میشود. چکیده کامل
علینامه، منظومهای رزمی- مذهبی است که شاعری با نام یا تخلّص ربیع در قرن پنجم هجری، به تقلید از شاهنامة فردوسی، سروده است و موضوع آن مناقب و مغازی علیبنابیطالب است. یکی از ویژگیهای اشعار حماسی، تأکید بر برخی از تصاویر و صحنههاست که سبب حماسیتر شدن فضای شعر میشود. تأکید، گاهی بهصورت تکرارِ عناصرِ سازندۀ شعر صورت میگیرد که موجب برجسته شدن تصاویر میشود. این هنرسازه، سهمی جالب توجّه در تأثیر زبان اثر بر خواننده دارد. در این جستار پس از طرح جنبههای زیباشناختی تکرار، عناصر سازندة شعر، واکاوی شده و پس از استخراج، به ذکر نمونههایی از آنها پرداخته شده است. پرکاربردترین عنصر تکرار به ترتیب واژه، واج، مصراع، جمله، واژگان ترکیبی، مضمون، بیت و هجا را شامل میشود.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد