زمینه: مشارکت، مفهوم کهن و قابل بررسی است که هر چند پژوهشهای زیادی در رابطه با آن انجام شده است، باز هم جای کنکاش بیشتر در آن وجود دارد. هدف از این پژوهش ارزیابی آمادگی مدارس برای استقرار مدیریت مشارکتی میباشد. روش تحقیق: این پژوهش از نظر هدف کاربردی میباشد و از نظر چکیده کامل
زمینه: مشارکت، مفهوم کهن و قابل بررسی است که هر چند پژوهشهای زیادی در رابطه با آن انجام شده است، باز هم جای کنکاش بیشتر در آن وجود دارد. هدف از این پژوهش ارزیابی آمادگی مدارس برای استقرار مدیریت مشارکتی میباشد. روش تحقیق: این پژوهش از نظر هدف کاربردی میباشد و از نظر روش توصیفی-پیمایشی بوده است.جامعه آماری این پژوهش کلیهی معلمان مرد مدارس متوسطه پسرانه ناحیه دو شهر همدان که در مدارس راهنمایی مشغول به تدریس میباشند که تعداد آنها271 نفر میباشد. براساس فرمول کوکران تعداد حجم نمونهی تحقیق برابر با 159 نفر برآورد شده است. روش نمونهگیری تصادفی ساده میباشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته میباشد. با توجه به تائید اساتید و متخصصان روایی پرسشنامه محتوایی میباشد و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ9776/0 می باشد. یافتهها: روش تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون تی میباشد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که سبک رهبری مدیران، ساختار سازمانی، نظام آموزش و پرورش، عوامل اقتصادی، آموزش کارکنان، عوامل فرهنگی و عوامل فردی بر میزان استقرار مدیریت مشارکتی تاثیر دارد. نتیجهگیری: نتایج تحقیق با توجه به یافتهها نشان داد که به ترتیب سبکهای رهبری، ساختار سازمانی، نظام آموزش و پرورش، عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی، آموزش کارکنان و در نهایت عوامل فردی بر میزان استقرار مدیریت مشارکتی موثر است.
پرونده مقاله
هدف مطالعه حاضر بررسی مولفههای موثر بر رشد حرفهای معلمان بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا ترکیبی (کیفی-کمی) بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی و در بخش کمی مدیران و مسئولان آموزش و پروش کشور ایران بودند. برای نمونهگیری در بخش کیفی چکیده کامل
هدف مطالعه حاضر بررسی مولفههای موثر بر رشد حرفهای معلمان بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا ترکیبی (کیفی-کمی) بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی و در بخش کمی مدیران و مسئولان آموزش و پروش کشور ایران بودند. برای نمونهگیری در بخش کیفی 15 نفر با روش در دسترس و در بخش کمی 600 نفر با روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه 85 آیتمی محققساخته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان و خبرگان دانشگاهی تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 93/0 محاسبه شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 19 و به روش تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که عوامل موثر بر رشد حرفهای معلمان دارای 85 شاخص و پنج مولفه دانش، نگرش و ارزش، مهارت، توانایی و ویژگیهای شخصیتی بود و مولفههای مذکور به طور معناداری توانستند 19/85 درصد از رشد حرفهای معلمان را تبیین نمایند. بنابراین پیشنهاد میشود برنامهریزان نظام آموزش و پرورش برای بهبود رشد حرفهای معلمان مولفههای فوق را بهبود بخشند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای ارتقای منابع انسانی نظام آموزش و پرورش با تاکید بر سند تحول بنیادین انجام شده است. این پژوهش با روش آمیخته (کمی و کیفی) از طریق یک پرسشنامه ی محقق ساخته صورت بندی گردیده و با 350 واحد نمونه آماری ازدبیران، مدیران مدارس و معاونان مناطق چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای ارتقای منابع انسانی نظام آموزش و پرورش با تاکید بر سند تحول بنیادین انجام شده است. این پژوهش با روش آمیخته (کمی و کیفی) از طریق یک پرسشنامه ی محقق ساخته صورت بندی گردیده و با 350 واحد نمونه آماری ازدبیران، مدیران مدارس و معاونان مناطق آموزش و پرورش و با اخذ و تحلیل دیدگاههای خبرگان این حوزه به صورت مصاحبه ی نیمه ساختار یافته به ثمر رسیده است. روش نمونه گیری به صورت نظام مند و خوشه ای انجام شده و داده های جمع آوری شده برآیندی از دیدگاهها و نظرگاههای افرادی است که علاوه بر شرکت در این پیمایش، در مصاحبه ی تخصصی نیز حضور داشتند. نتایج نشان داد بعد عدالت با 4 مولفه، زیر ساخت های تحولی با 4 مولفه، توانمند سازی با 4 مولفه و پشتیبانی اسطوره ها با 3 مولفه که در مجموع با 70 نشانگر و با نمره میانگین 4.08 از 5، الگوی مورد نظر طراحی، ترسیم و اعتبارسنجی گردید. علاوه براین، شاخص هایی همچون بهره مندی از گزاره های ترقی گرایانه سند تحول، رهنمون سازی به درک سرمایه انسانی، توجه به منزلت، رفاه و حقوق همسان، توجه به مهارت و شایستگی های حرفه ای کارکنان و درک پشتیبانی مدیران فرهمند در سازمان و چهره های ملی از جمله یافته های مهم الگو و تایید پذیری آن بوده است.
پرونده مقاله
با توجه به اهمیت هویت ملی، به لحاظ وحدت و انسجام ملی و با توجه به نقش آموزش و پرورش در جامعه پذیری، لازم است به تعمیق هویت ملی در این نظام اهمیت زیادی داده شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان توافق و عدم توافق در مورد مؤلفههای هویت ملی و تلویحات آن در نظام آموزش و پرور چکیده کامل
با توجه به اهمیت هویت ملی، به لحاظ وحدت و انسجام ملی و با توجه به نقش آموزش و پرورش در جامعه پذیری، لازم است به تعمیق هویت ملی در این نظام اهمیت زیادی داده شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان توافق و عدم توافق در مورد مؤلفههای هویت ملی و تلویحات آن در نظام آموزش و پرورش ایران است. روش تحقیق از نوع فراتحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای است. همه کتابها و پایان نامههای مرتبط با هویت ملی به عنوان جامعه آماری و نمونه برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد. نتایج دادههای حاصل از 43 کتاب و 46 پایاننامه نشان داد که در پایان نامهها، 38 مؤلفه برای هویت ملی مشخص شده که از این تعداد 79/65% تنها یک یا دو بار تکرار شده است. در کتب مرتبط با موضوع نیز، 48 مؤلفه آورده شده که از این تعداد 83/70% از مؤلفهها تنها یک بار تکرار شده است. این پراکندگی در مؤلفهها نشان داد که بر خلاف تصور رایج، میان مؤلفههای هویت ملی در ایران توافق کلی وجود ندارد و هر یک از صاحب نظران از دیدگاه خود مؤلفههایی را در نظر گرفتهاند. همچنین بررسی مؤلفههای هویت ملی در اهداف نظام آموزش و پرورش نمایانگر این بود که مؤلفهها در کتابهای درسی فاقد یکپارچگی بوده، همه جنبهها را در بر نمیگیرد. نتایج بررسی پژوهشهای انجام شده پیرامون هویت ملی در کتابهای درسی سه مقطع نیز نشان داد که ذکر مؤلفهها بدون استفاده از منبع خاص و با توجه به نظر شخصی بوده است. بنابراین پیشنهاد میشود تا در پژوهشها جهت تعیین مؤلفههای هویت ملی با نگرشی فرا رشتهای اقدام شود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف، آسیب شناسی وضعیت موجود برنامه معلم پژوهنده و ارائه راهکارهایی جهت تقویت و گسترش آن در نظام آموزش و پرورش ایران انجام شده است. نوع پژوهش کیفی و از طرح پدیدارشناسی استفاده شده است و برای گردآوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمه ساختار استفاده شد، بدین گونه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف، آسیب شناسی وضعیت موجود برنامه معلم پژوهنده و ارائه راهکارهایی جهت تقویت و گسترش آن در نظام آموزش و پرورش ایران انجام شده است. نوع پژوهش کیفی و از طرح پدیدارشناسی استفاده شده است و برای گردآوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمه ساختار استفاده شد، بدین گونه که از طریق مصاحبه با گروههای اطلاع رسان به سوالهای پژوهش پاسخ داده شد. روایی صوری و محتوایی مصاحبه توسط چند نفر از متخصصان حوزه اقدام پژوهی بررسی و در نهایت تایید شد. برای تعیین" اعتماد پذیری داده ها "از دو معیار مورد نظر صاحبنظران مطالعات کیفی، شامل: قابلیت اطمینان و قابل قبول بودن استفاده شد. مشارکت کنندگان تحقیق شامل کلیه معلمان پژوهنده، مدیران و کارشناسان پژوهشی استان کرمانشاه بودند که از بین آنها 15 نفر از هر سه گروه به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. سبک تحلیل دادهها، مقولهبندی و کد گذاری بود. نتایج پژوهش نشان داد که مهمترین موانع اجرای برنامه معلم پژوهنده عبارت بودند از: موانع فرهنگی، مدیریتی و اداری، اشاعه ای و کاربست، انگیزشی، اجرایی و محتوایی و در بخش ارایه راهکارها نتایج نشان داد که مقولههای مربوط به فرهنگ سازی، بودجه مناسب، اگاهی بخشی و دانش افزایی، مشوقهای انگیزشی و بهسازی محتوا در تقویت و گسترش برنامه معلم پژوهنده در نظام آموزش و پرورش تاثیرگذار هستند.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف: عرصه تعلیم و تربیت از مهم ترین زیرساخت های تعالی همه جانبه کشور و ساختار بنیادین برای ارتقای سرمایه انسانی شایسته در حوزه های مختلف است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد مدیریت دولتی و غیردولتی جهادی در اجرای تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش استان چکیده کامل
مقدمه و هدف: عرصه تعلیم و تربیت از مهم ترین زیرساخت های تعالی همه جانبه کشور و ساختار بنیادین برای ارتقای سرمایه انسانی شایسته در حوزه های مختلف است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد مدیریت دولتی و غیردولتی جهادی در اجرای تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: از نظر روش و بازه زمانی گردآوری اطلاعات، پیمایشی – مقطعی است. جامعه آماری، مدیران دولتی و غیردولتی آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی به ترتیب شامل 4690 و 1217 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای شامل 360 نفر تصادفی انتخاب شد. از پرسشنامه محقق ساخته بهره گیری شد. روایی به روش تحلیل عاملی تاییدی ارزیابی شد و پایایی آن پس باروش آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزار spss تایید گردید.
یافته ها: میانگین عملکرد مطلوب مدیریت دولتی و غیر دولتی جهادی به ترتیب مرتبط با متغیرهای رشد و تعالی اسلامی – ایرانی، تربیت انسان مکتبی - مردمی (اجتماعی)، ارتقای مشارکت اجتماعی - خانواده در تحول نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی، نهادینه سازی مدیریت اسلامی – ایرانی، ارتقای عدالت آموزشی – تربیتی، ارتقای بهره وری نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی، نیل به جایگاه نخست تعلیم و تربیت در منطقه و جهان اسلام و سطح جهانی، تحول نظام برنامه ریزی آموزشی و اداری - مالی، است.
بحث و نتیجه گیری: کلیه فرضیه ها تائید شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که عملکرد مدیریت دولتی و غیردولتی جهادی در اجرای سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش مطلوب می باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود و مطلوب نقش نظام آموزش و پرورش در توسعه پایدار با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت بود. این پژوهش از نوع پیمایشی، مبتنی بر روشهای تحلیل شکاف و در گروه مطالعات آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی و کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 10 چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود و مطلوب نقش نظام آموزش و پرورش در توسعه پایدار با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت بود. این پژوهش از نوع پیمایشی، مبتنی بر روشهای تحلیل شکاف و در گروه مطالعات آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی و کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 10 نفر از متخصصان نظام آموزش و پرورش بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی نیز مدیران، کارشناسان مسئول و کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 440 نفر و حجم نمونه 205 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ویلکاکسون و تی همبسته انجام گرفت. نتایج بخش کیفی پژوهش نشان داد عوامل موثر بر توسعه پایدار در نظام آموزش و پرورش با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت شامل 6 بعد و 45 مولفه بود. در بخش کمی، بررسی اختلاف وضعیت موجود و مطلوب در شش متغیر اصلی (فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی، روش های آموزشی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش)، معنادار و زیاد بوده است. بعد فرهنگی، زیست محیطی و سند تحول بنیادین در مقایسه با دیگر ابعاد از وضعیت بهتری برخوردار بودند. بنابراین برای حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب توسعه پایدار لازم است نظام آموزش و پرورش اهمیت ویژه ای نسبت به آموزش مسائل اجتماعی، اقتصادی و روش های آموزشی موثر بر توسعه پایدار با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت داشته باشد.
پرونده مقاله
در چند ساله اخیر مدیریت مدرسه محوری به عنوان یک ضرورت اساسی در حوزه آموزش و پرورش درآمده است. برای اینکه بسیاری می دانند که هر تغییر و تحولی از عصر مدرسه ریشه میگیرد. مدیریت مدرسه محوری به عنوان یک روش و رویکرد مؤثر به معنی استقلال تصمیم گیری و اختیارات در نظام آموزش و چکیده کامل
در چند ساله اخیر مدیریت مدرسه محوری به عنوان یک ضرورت اساسی در حوزه آموزش و پرورش درآمده است. برای اینکه بسیاری می دانند که هر تغییر و تحولی از عصر مدرسه ریشه میگیرد. مدیریت مدرسه محوری به عنوان یک روش و رویکرد مؤثر به معنی استقلال تصمیم گیری و اختیارات در نظام آموزش و پرورش در سطح مدرسه تعریف می گردد. در ادبیات مدرسه محوری می توان ملاحظه نمود ولی متأسفانه تحقیقات زیادی بجز اندکی در ایران انجام نشده است. در این مقاله مدل پیشنهادی مدرسه محوری (SBM) متناسب با نظام آموزش و پرورش ایران و مبتنی بر سه تئوری: 1- آموزش فراشناختی، 2- مدیریت کیفیت جامع (TQM) و 3- عدم تمرکز و مدیریت مشارکتی و ازهفت مؤلفه فلسفه، اهداف، مبانی نظری، چهارچوب ادراکی، نظام بازخورد و ارزشیابی که تشکیل گردیده و در فرایند یک تحقیق توصیفی – پیمایشی اعتبار سنجی ارائه شده است. نتایج حاصله از مقاله اشاره به این دارد که مدیریت مدرسه محوری می تواند ابزاری اثر بخش برفائق آمدن بر نارسایتهای مدرسه و تغییر و تحول در امر یاددهی و یادگیری باشد. کاربست با اسقرار مدل مدیریت مدرسه محوری، و توزیع امر تصمیم گیری و اختیارات گروهی و مشارکتی از این طریق یکی از سفارشات دین اسلام است که عملاً می توان آنرا در مدارس جامعه عملیاتی نمود.
پرونده مقاله
هدف از تحقیق، ارائه ی مدلی برای شکستن سقف شیشه ای جهت ارتقاء زنان در پست های مدیریتی نظام آموزش و پرورش کشور براساس استراتژی داده بنیاد می باشد. جامعه آماری شامل متخصصان حوزه مدیریت آموزشی با حداقل مدرک دکترای تخصصی در شمالغرب کشور به تعداد 108 نفر و نمونه آماری برطبق ا چکیده کامل
هدف از تحقیق، ارائه ی مدلی برای شکستن سقف شیشه ای جهت ارتقاء زنان در پست های مدیریتی نظام آموزش و پرورش کشور براساس استراتژی داده بنیاد می باشد. جامعه آماری شامل متخصصان حوزه مدیریت آموزشی با حداقل مدرک دکترای تخصصی در شمالغرب کشور به تعداد 108 نفر و نمونه آماری برطبق اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس 21 نفر می باشد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد و داده های مصاحبه ها بوسیله نرم افزار(MAXQDA.Pro2018) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای روایی و پایایی روش گردآوری داده ها از معیارهای دقت در نظریه پردازی داده بنیاد (اعتبار و تناسب) و برای محاسبه پایایی ابزار گردآوری داده ها (پرسشنامه داده بنیاد) از روش توافق درون موضوعی دو کدگذار، استفاده شد و پایایی بین کدگذاران معادل 875/0 به دست آمد و قابلیت اعتماد کدگذاری ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش و مدل مستخرج، نشانگر توجه و تمرکز اعضای تیم خبره به مولفه های فرهنگ پذیرش و حمایت از زنان، سیاست گذاری و برنامه ریزی برای حمایت از زنان، شفافیت در قوانین انتخاب و انتصاب مدیران، تقویت تشکلات و آزادی مطالبه گری، جامعه پذیری زنان در چارچوب امنیت و آزادی، حمایت های همه جانبه از زنان، مشارکت و حمایت اعضای خانواده، پرورش خودباوری و استقلال، تقویت ارتباطات سازنده، گسترش دانش فردی و مدیریتی و نهادینه کردن شایسته سالاری و عدالت به عنوان راهبردها، شرایط زمینه ای و مداخله گر می باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، با هدف واکاوی مفهوم هوشمندسازی به منظور ارایه الگوی برنامه درسی مناسب جهت دوره ابتدایی ایران، با روش ترکیبی از نوع اکتشافی در دو بخش کیفی (روش تحلیل محتوای کیفی و روش سنتز پژوهی) و کمی (پرسشنامه) انجام شد. حوزه پژوهش در سطح کیفی در قسمت تحلیل محتوا (مقالات چکیده کامل
پژوهش حاضر، با هدف واکاوی مفهوم هوشمندسازی به منظور ارایه الگوی برنامه درسی مناسب جهت دوره ابتدایی ایران، با روش ترکیبی از نوع اکتشافی در دو بخش کیفی (روش تحلیل محتوای کیفی و روش سنتز پژوهی) و کمی (پرسشنامه) انجام شد. حوزه پژوهش در سطح کیفی در قسمت تحلیل محتوا (مقالات و کتابهای حوزه برنامه درسی مبتنی بر هوشمندسازی) و در قسمت سنتز پژوهی (کشورهای دارای برنامه درسی مبتنی بر هوشمندسازی مالزی، استرالیا، فنلاند، سنگاپور، کره جنوبی و انگلیس) بوده است. نمونهگیری به صورت تدریجی انجام شد و تا سر حد اشباع ادامه یافت. جامعه آماری در بخش کمی شامل متخصصان برنامه درسی، تکنولوژی آموزشی و مدرسان هوشمندسازی در ایران بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 375 نفر برآورد گردند. از طریق نمونه‎گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای نمونه مورد نظر انتخاب و پرسشنامه 41 گویه ای در اختیار افراد قرار گرفت. برای تأیید اعتبار یافته ها در بخش کیفی از معیار باور پذیری (بهره گیری از افراد خارج از محدوده پژوهش) و برای تأمین اطمینان پذیری از روش حسابرسی (کنترل بیشینه ای در مرحله یادداشتبرداری) استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی با به کاربری نظام مقوله ای قیاسی و کدگذاری موضوعی و در بخش کمی به روش تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. نتایج نشان داد هوشمندسازی مفهومی است که در برگیرنده ابعاد پنج گانه سیستم مدیریت، محیط یاددهی و یادگیری، توانمندسازی، سختافزار و نرمافزار بوده و مدل برنامه درسی مبتنی بر هوشمندسازی دارای ساختاری با عناصر اهداف، محتوا، روش های یاددهی و یادگیری و روش های ارزشیابی می باشد.
پرونده مقاله
موفقیت نظام آموزش و پرورش در عصر حاضر نیازمند پایش، پاسخگویی و هماهنگی با تحولات دیجیتال حاکم بر تمامی ارکان زندگی فردی و اجتماعی است. دستیابی به این مهم نیازمند شیوه نوینی از رهبری است که با عنوان رهبری دیجیتال از آن یاد میشود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائه ال چکیده کامل
موفقیت نظام آموزش و پرورش در عصر حاضر نیازمند پایش، پاسخگویی و هماهنگی با تحولات دیجیتال حاکم بر تمامی ارکان زندگی فردی و اجتماعی است. دستیابی به این مهم نیازمند شیوه نوینی از رهبری است که با عنوان رهبری دیجیتال از آن یاد میشود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی بومی برای سنجش رهبری دیجیتال در نظام آموزش و پرورش کشور انجام شده است. مطالعه حاضر از منظر هدف یک پژوهش بنیادی است که با روش آمیخته صورت گرفته است. همچنین از نظر روش و بازه زمانی گردآوری دادهها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 23 نفر از خبرگان تجربی و نظری در حوزه مورد مطالعه است. در بخش کمی نیز از دیدگاه 400 نفر از کارکنان نظام آموزش و پرورش کشور استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه مدلسازی ساختاری-تفسیری و پرسشنامه محققساخته میباشد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کیفی محتوا، مدلسازی ساختاری-تفسیری و حداقل مربعات جزئی استفاده گردیده است. نتایج نشان داده است، ساختار حکمرانی دیجیتال و زیرساخت فناورانه دیجیتال متغیرهای زیربنایی الگوی رهبری دیجیتال هستند. این متغیرها تاثیرگذارترین متغیرهای مدل میباشد که به صورت مستقیم بر تدوین استراتژی دیجیتال اثر میگذارند. به همین ترتیب تدوین استراتژی دیجیتال نیز بر مدیریت منابع انسانی و خط مشیگذاری دیجیتال تاثیر دارند. از طریق خطمشی دیجیتال و مدیریت منابع انسانی نیز میتوان فرهنگ دیجیتال را در سازمان نهادینه کرد و در نهایت نیز رهبری دیجیتال قابل حصول است.
پرونده مقاله
مقدمه: امروزه با پیچیدهتر شدن روزافزون سازمانها و افزایش میزان کارهای غیراخلاقی در محیطهای کاری، مفهوم اخلاق و مدیریت اخلاقی بیشازپیش موردتوجه مدیران و صاحبنظران قرارگرفته است، به صورتی که در سالهای اخیر کاربرد اخلاق در محیطهای کاری به یک ضرورت جدی تبدیلشده است. چکیده کامل
مقدمه: امروزه با پیچیدهتر شدن روزافزون سازمانها و افزایش میزان کارهای غیراخلاقی در محیطهای کاری، مفهوم اخلاق و مدیریت اخلاقی بیشازپیش موردتوجه مدیران و صاحبنظران قرارگرفته است، به صورتی که در سالهای اخیر کاربرد اخلاق در محیطهای کاری به یک ضرورت جدی تبدیلشده است. هدف: هدف پژوهش حاضر،شناسایی شاخص ها ،مولفه ها و ابعاد اخلاق حرفه ای و عوامل موثر بر آن و در نهایت، ارائه الگوی کیفی در خصوص اخلاق حرفه ای معلمان متوسطه اول شهر تهران است. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاهی و معلمانی بود که از لحاظ نظری با مفهوم اخلاق حرفهای آشنایی داشتند و به همین دلیل گزینش آنها با روش نمونهگیری هدفمند بود. با 20 نفر تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه صورت گرفت. تحلیل دادهها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی بود و برای اعتبار یافتهها از دیدگاه اساتید و برای پایایی از ضریب توافق بین کدگذاران استفاده شد که میزان آن 81/0 به دست آمد. یافتهها: یافتهها نشان داد مؤلفههای اخلاق حرفهای شاملویژگیهای روانشناختی، ویژگیهای ارتباطی- اجتماعی، ویژگیهای فنی- تخصصی و ویژگیهای اعتقادی و عوامل مؤثر نیز شامل چهار عامل اقتصادی، اجتماعی، سازمانی و فردی بودند. نتیجهگیری: برای درک اخلاق حرفهای ،شناخت مؤلفهها و عوامل دخیل در آن بسیار مهم است.، با توجه به اطمینان از روایی و پایایی کدگذاری، می توان نتیجه گرفت مدل کیفی ارائه شده ،میتواند چارچوب مناسبی برای بهبود اخلاق حرفهای معلمان باشد.
پرونده مقاله
امروزه سرمایه انسانی بهعنوان رکن اصلی موفقیت سازمانها شناخته میشود. بنابراین، پژوهش حاضر ازنظر هدف، پژوهشی کاربردی و ازنظر شیوه اجرا، پژوهشی تلفیقی(کیفی/کمّی) بود. در بخش کیفی، مشارکتکنندگان شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی شهر زنجان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که با چکیده کامل
امروزه سرمایه انسانی بهعنوان رکن اصلی موفقیت سازمانها شناخته میشود. بنابراین، پژوهش حاضر ازنظر هدف، پژوهشی کاربردی و ازنظر شیوه اجرا، پژوهشی تلفیقی(کیفی/کمّی) بود. در بخش کیفی، مشارکتکنندگان شامل 15 نفر از خبرگان دانشگاهی شهر زنجان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمّی پژوهش، جامعه آماری شامل مدیران مدارس متوسطه شهر زنجان در سال تحصیلی 1398-99 به تعداد 1029 نفر بودند که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 292 تعیین و با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش بخش کیفی مصاحبههای نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی نیز پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار یافتههای کیفی با دیدگاه اساتید و پایایی نیز با کدگذاری مجدد 89/0 محاسبه شد. همچنین اعتبار ابزار کمّی با دیدگاه خبرگان و پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ 81/0 به دست آمد. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و برای تحلیل بخش کمّی نیز از تحلیل عاملی تأییدی و مدلیابی ساختاری با نرمافزار Amos24 استفاده شد. نتایج نشان داد سرمایه انسانی دارای 5 بعد، 20 مؤلفه و 70 شاخص بود که ابعاد، شامل مهارتی (5 مؤلفه)، دانشی (4 مؤلفه)، اخلاقی(4 مؤلفه)، سلامت روانی (4 مؤلفه) و اجتماعی- فرهنگی 3 مؤلفه) بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدلهای اندازهگیری، برازش مناسبی دارند مقدار RMSEA از 08/0 کمتر، مقادیر GFIو AGFIو NFI بزرگتر از 9/0 و شاخصهای (PNFI و PCFI) بیشتر از 5/0 بود. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد همه ابعاد تأثیر مستقیم و مثبتی بر سرمایه انسانی داشتند (05/0>P).
پرونده مقاله
در جهان دایمـاً دستخوش تغییر امروز، هر جامعه ای نیازمند اجرای اصلاحات در نظام آموزشی خویش است و طبعـاً جوامعی که از شتاب و شدت دگرگونی های بیشتر در عرصه های گوناگون برخوردارند، به این مهم محتاج ترند و کشور و جامعه فعلی ما هم از این قاعده مستثنی نیست. در همین راستا، سند چکیده کامل
در جهان دایمـاً دستخوش تغییر امروز، هر جامعه ای نیازمند اجرای اصلاحات در نظام آموزشی خویش است و طبعـاً جوامعی که از شتاب و شدت دگرگونی های بیشتر در عرصه های گوناگون برخوردارند، به این مهم محتاج ترند و کشور و جامعه فعلی ما هم از این قاعده مستثنی نیست. در همین راستا، سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش ایران در سال 1390 تدوین و به کلیه سازمان های آموزش و پرورش کشور ابلاغ شد اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، این سند هنوز عملیاتی نشده است. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی و ارزیابی موانع تحقق اهداف عملیاتی سند تحول می باشد. نوع تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی –پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل مدیران و معلمان استان فارس در سال تحصیلی 97-1396 می باشد که با استفاده از فرمول کوکران 242 نفر به دست آمد. در بخش جمع آوری داده ها از روش میدانی و از پرسشنامه محقق ساخته در 40 گویه با هفت مولفه (موانع فنی، ساختاری، فرهنگی، مدیریتی، مالی و تجهیزات، نیروی انسانی و آمادگی اجتماعی) در قالب طیف هفت درجه ای لیکرت استفاده شد. روایی محتوایی و سازه پرسشنامه تأیید شد. پایایی پرسشنامه موانع تحقق اهداف عملیاتی سند تحول از طریق ضریب آلفای کرونباخ 90/0 برآورد گردید. تحلیل داده ها در سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل انجام شد. یافته ها نشان داد میانگین تمامی مولفه های موانع تحقق اهداف عملیاتی سند تحول از میانگین فرضی 4 کمتر و به نوعی در وضعیت نامطلوب بودند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین همه ابعاد و مولفه ها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین از بین موانع اجرایی اهداف عملیاتی سند تحول، موانع ساختاری و مدیریتی با 83/0 دارای بیشترین بار عاملی و مانع فرهنگی با 51/0 دارای کمترین بار عاملی و وزن بودند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفههای علوم شناختی موثر بر مدل نظام آموزشی (مطالعه موردی: مراکز پیشدبستانی) است. از آن جایی که در پژوهش های کاربردی هدف اصلی صرفا کشف علمی نیست، بلکه آزمودن و بررسی کاربرد دانش است، بنابراین روش این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و به روش اکتشاف چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفههای علوم شناختی موثر بر مدل نظام آموزشی (مطالعه موردی: مراکز پیشدبستانی) است. از آن جایی که در پژوهش های کاربردی هدف اصلی صرفا کشف علمی نیست، بلکه آزمودن و بررسی کاربرد دانش است، بنابراین روش این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و به روش اکتشافی انجام شده است. نحوه گردآوری داده ها به روش کمی صورت گرفته است و ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه می باشد. لذا بر همین اساس، تعداد 292 نفر از مدیران، معلمان و کارکنان مراکز پیشدبستانی در نظام آموزش و پرورش ابتدایی شهر تهران در این پژوهش همکاری کردند. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS 16 و Smart PLS انجام شد. پس از انجام پژوهش نتایج نشان داد که مولفههای: آموزش شناختی، ویژگیهای روانشناختی، مشاوره تحصیلی شناختی، سبک رهبری و مدیریت، محتوای آموزش شناختی، فضا و تجهیزات آموزشی، و در نهایت روشهای آموزش با رویکرد شناختی؛ تحت عنوان مولفههای نظام آموزشی مبتنی بر رویکرد شناختی در مراکز پیشدبستانی؛ مورد تائید قرار گرفت. آزمون های برازش مدل، نشان از اعتبار مدل داشت.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد