-
دسترسی آزاد مقاله
1 - اثرات تزریق داخل بطن مغزی بلوکر H1 هیستامین و هیستامین بر پاسخ درد فرمالینی در خرگوش
اسماعیل تمدن فرد سیامک محمدزاده ریحانیدر این مطالعه اثرات تزریق داخل بطن مغزی هیستامین و آنتاگونیست گیرنده H1 آن بر پاسخ درد فرمالینی در خرگوش بررسی شده است. تزریقات داخل بطن مغزی هیستامین ( 90 میکروگرم)، کلرفنیرامین ( 180 میکروگرم) وکلرفنیرامین ( 180 میکروگرم) قبل از هیستامین ( 90 میکروگرم) از طریق کانولرا چکیده کاملدر این مطالعه اثرات تزریق داخل بطن مغزی هیستامین و آنتاگونیست گیرنده H1 آن بر پاسخ درد فرمالینی در خرگوش بررسی شده است. تزریقات داخل بطن مغزی هیستامین ( 90 میکروگرم)، کلرفنیرامین ( 180 میکروگرم) وکلرفنیرامین ( 180 میکروگرم) قبل از هیستامین ( 90 میکروگرم) از طریق کانولراهنمای کاشته شده در بطن جانبی مغز انجام شد. درد با تزریق زیرجلدیفرمالین ( 100 میکرولیتر، 5 درصد) در گوش حیون ایجاد و پاسخ درد شاملتعداد تکانهای سر و گوش، در فواصل پنج دقیقهای به مدت یک ساعت ثبتشد. نتایج نشان دادند که فرمالین تعداد تکانهای سر و گوش را در فواصل زمانیمشخص پس از تزریق افزایش داد. تزریق داخل بطن مغزی هیستامین وکلرفنیرامین پاسخ درد را کاهش دادند و پیش تزریق کلرفنیرامین از کاهش دردناشی از هیستامین جلوگیری نکرد. با توجه به نتایج میتوان استنباط نمود کهفعال شدن سیستم هیستامینرژیک مغز خرگوش اثر تضعیفی بر روی درد ایجادمیکند و این اثر تضعیفی از طریق گیرنده H1 مرکزی آن به انجام نمیرسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - مقایسه روشهای استخراج DNA از بافتهای ثابت شده در فرمالین
فرزانه تفویضی، رضا عصاره .نقطه شروع بسیاری از روشهای بیولوژی مولکولی، ضرورت جداسازی DNA با کیفیت عالی است. معمولا کیفیت DNA با عواملی از قبیل عدم آلودگی ناشی ازRNA ‎، پروتئین، لیپید و سایر ساختارهائی که برای آنزیمهای برشی و پلی مرازها مزاحمت ایجاد میکنند سنجیده چکیده کاملنقطه شروع بسیاری از روشهای بیولوژی مولکولی، ضرورت جداسازی DNA با کیفیت عالی است. معمولا کیفیت DNA با عواملی از قبیل عدم آلودگی ناشی ازRNA ‎، پروتئین، لیپید و سایر ساختارهائی که برای آنزیمهای برشی و پلی مرازها مزاحمت ایجاد میکنند سنجیده میشود‎ . معمولا DNA استخراج شده از بلوک های پارافین و بافتهای فیکس شده در فرمالین بخاطر اثرات تخریبی وارد شده بر DNA، از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند. هدف از مطالعه، معرفی روش کارآمد در استخراج DNA از بافتهای نگهداری شده در فرمالین میباشد. جهت استخراج DNA از بافتهای نگهداری شده در فرمالین، دو پروتکل مختلف از کیت Bioneer و کیت طراحی شده General Genomic Extraction توسط نویسندگان مقاله مورد مقایسه قرار گرفتند. ارزیابی کمی و کیفی بر روی DNA های استخراج شده انجام گرفت. جهت تایید و ارزیابی DNA استخراج شده، واکنش PCR با پرایمرهای ژن بتاگلوبین بر روی تمام نمونهها انجام شد. نتایج آزمایش کیفی و کمی نشان داد که DNA استخراج شده با استفاده از کیت General Genomic Extraction از کمیت و کیفیت مطلوبتری در مقایسه با کیت Bioneer برخوردار بود. میزان تکثیر نمونهها با پرایمر بتاگلوبین، حاکی از غلظت و خلوص بیشتر DNA استخراج شده با کیت مذکور در مقایسه با کیت Bioneer بود. با توجه به آسیب ناشی از نگهداری بافت در فرمالین، کیت General Genomic Extraction کارایی بیشتری در استخراج DNA داشت. این روش میتواند برای استخراج DNA از بافتهای نگهداری شده در فرمالین و بلوکهای پارافین به صورت روتین در آزمایشات تحقیقاتی و بالینی مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - بررسی تاثیر دما، زمان، لرزش و غلظت های مختلف فرمالین بر پروسه غیرفعال سازی سویه واکسینال ویروس آنفلوانزا (H9N2)
رحیم قدیمی پور ایرج خلیلی علی آمقی محمد مجید ابراهیمی مسعود قربانپور سعید صدیق اعتقاد بهراد زندیه -
دسترسی آزاد مقاله
4 - اثر تزریق داخل صفاقی و موضعی ویتامین B6 بر پاسخ درد ناشی از فرمالین در موش سوری
میرهادی خیاط نوری -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی تأثیر فرمالین و سولفات مس بر بافت پوستبچه ماهی سفید دریای خزر
مسعود فرح روز عباسعلی زمینی الهه مظفریزمینه و هدف:فرمالین و سولفات مس از دسته ترکیباتی هستند که دائماً در مزارع پرورش ماهی جهت درمان عفونت های انگلی و قارچی باکتریایی مورد استفاده قرار می گیرند. دراین پژوهش به بررسی بروز ضایعات احتمالی بافت پوست بچه ماهی سفید دریای خزر تحت تاثیر فرمالین و سولفات مس پرداخته چکیده کاملزمینه و هدف:فرمالین و سولفات مس از دسته ترکیباتی هستند که دائماً در مزارع پرورش ماهی جهت درمان عفونت های انگلی و قارچی باکتریایی مورد استفاده قرار می گیرند. دراین پژوهش به بررسی بروز ضایعات احتمالی بافت پوست بچه ماهی سفید دریای خزر تحت تاثیر فرمالین و سولفات مس پرداخته شده است.روش کار:در پژوهش حاضر به بررسی بروز ضایعات احتمالی بافت های آبشش بچه ماهی سفید دریای خزر با میانگین وزنی 428 میلی گرم و میانگین طول 3.5 سانتی متر پس از قرارگیری در معرض غلظت های مختلف سولفات مس (در دو تیمار کوتاه مدت 20 دقیقه ای و بلند مدت 24 ساعته، ppm100، ppm1) و فرمالین (در دو تیمار کوتاه مدت و بلند مدت، ppm250 و ppm25) پرداخته شد. بعد از پایدار کردن بافت ها در فرمالین 10 درصد و ایجاد برش 5 میکرومتری به روش هماتوکسیلین رنگ آمیزی و توسط میکروسکوپ نوری مطالعه گردید.یافته ها:در بررسی های بافت شناسی پوست، تغییرات خاصی در سلول های پوست که در معرض پایین ترین غلظت مس بودند، مشاهده نشد، اما در غلظت ppm100 جدا شدن لایه اپیدرم از لایه بازال بیشتر بود. لایة کراتینه موجود در پوست بدون تغییر باقی مانده و آثار خونریزی مشاهده نشد. در بررسی های پوست جداشدگی لایه ها تا حدودی مشاهده گردید و در تیمار بلند مدت در سلول های مالپیگی و جداشدن لایه های اپیدرم از لایه بازال دیده شده و آثاری از پُرخونی مشاهده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - بررسی تأثیرات فرمالین و سولفات مس بر بافت های آبشش بچه ماهی سفید دریای خزر
مسعود فرخ روز عباسعلی زمینی الهه مظفریزمینه و هدف:فرمالین و سولفات مس از دسته ترکیباتی هستند که دائماً در مزارع پرورش ماهی جهت درمان عفونت های انگلی و قارچی باکتریایی مورد استفاده قرار میگیرند. آبشش ماهی به عنوان ارگان هایی که مدام در معرض محیط خارجی قرار دارند و به دلیل نقش آنها در تنفس و تعادل اسمزی اول چکیده کاملزمینه و هدف:فرمالین و سولفات مس از دسته ترکیباتی هستند که دائماً در مزارع پرورش ماهی جهت درمان عفونت های انگلی و قارچی باکتریایی مورد استفاده قرار میگیرند. آبشش ماهی به عنوان ارگان هایی که مدام در معرض محیط خارجی قرار دارند و به دلیل نقش آنها در تنفس و تعادل اسمزی اولین هدف این مواد شیمیایی و فلز سنگین هستند. هدف از این مظالعه بررسی هیستوپاتولوژی تأثیر غلظت های سولفات مس و فرمالین بر روی بافت آبشش بچه ماهی سفید دریای خزر می باشد.روش کار:در پژوهش حاضر به بررسی بروز ضایعات احتمالی بافت های آبشش بچه ماهی سفید دریای خزر با میانگین وزنی 428 میلی گرم و میانگین طول 5/3 سانتی متر پس از قرارگیری در معرض غلظت های مختلف سولفات مس (در دو تیمار کوتاه مدت 20 دقیقه ای و بلند مدت 24 ساعته، ppm100 ، ppm1) و فرمالین (در دو تیمار کوتاه مدت و بلند مدت، ppm250 و ppm25) پرداخته شد. بعد از پایدار کردن بافت ها در فرمالین 10 درصد و ایجاد برش 5 میکرومتری به روش هماتوکسیلین رنگ آمیزی و توسط میکروسکوپ نوری مطالعه گردید. یافتهها:نتایج نشان داد که قرار گرفتن آبشش در مجاورت با ppm1 در لیتر سولفات مس می تواند منجر به شروع هایپرپلازی خفیفی در تیغههای ثانویة آبششی شد. در غلظت ppm100 این ضایعات شدیدتر و منجر به بروز پدیدهایی همانند هایپرپلازی در لاملاهای اولیه و ثانویة آبششی و پُرخونی بسیار زیادی مشهود بودند. نتایج حاصل از قرار گرفتن آبشش در مجاورت ppm25 فرمالین، اندکی پُرخونی مشهود بوده است و در بلند مدت حضور بسیار زیاد گلبول های قرمز می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - مقایسه پایدارسازی فیکساتیو جانشین شونده فرمالین با فرمالین در جلوگیری از تغییرات پس از مرگ در بیضه موش
علی انیسیانفرمالین یکی از اصلی ترین مواد، برای فیکساسیون یا پایدار کردن بافت میباشد که اثرات زیانبار آن برای سلامتی شناخته شده است و ضروری است تا با یک ماده فیکساتیو دیگر جایگزین شود. هدف این مطالعه مقایسه توانایی پایدارسازی فیکساتیو جانشین شونده فرمالین با فرمالین، در جلوگیری ا چکیده کاملفرمالین یکی از اصلی ترین مواد، برای فیکساسیون یا پایدار کردن بافت میباشد که اثرات زیانبار آن برای سلامتی شناخته شده است و ضروری است تا با یک ماده فیکساتیو دیگر جایگزین شود. هدف این مطالعه مقایسه توانایی پایدارسازی فیکساتیو جانشین شونده فرمالین با فرمالین، در جلوگیری از تغییرات پس از مرگ وابسته به زمان در بافت بیضه میباشد. برای این منظور، یک نوع ماده فیکساتیو که به عنوان جایگزین شونده فرمالین معرفی شده با فرمالین 10 درصد بافر شده مقایسه شدند. نمونه-برداری از بافت بیضه موش در زمانهای صفر، 12، 24 ،36 و 48 ساعت پس از مرگ انجام گرفت که پس از توزین نمونه در ظروف حاوی فیکساتیوهای مذکور قرار داده شدند و پس از 48 ساعت مورد پاساژ، قالبگیری، برشگیری و رنگآمیزی قرار گرفتند. وزن بیضه ها با گذشت زمان کاهش یافته و از نظر مورفولوژیک ساختمان آنها سازمان خود را از دست داد. با این حال، هر دو نوع فیکساتیو توانستند تا حدی از اتولیز بافت جلوگیری نمایند. در این مطالعه هر دو فیکساتیو با تفاوت بسیار کمی، تاثیر معنیداری بر حفظ ساختار بافت داشته اند. این مطالعه نشان داد مواد جایگزین فرمالین به آسانی میتوانند بجای فرمالین مورد استفاده واقع شوند. اگرچه، فیکساتیوهای غیرفرمالینی گرانتر از فرمالین هستند، ولی با در نظر گرفتن سمیت کمتر احتمالی این مواد برای بدن، این تفاوت قیمت قابل توجیه میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - بررسی مقایسه ای هیستومورفومتری بافت روده باریک با سه روش کلارک-بسته، فرمالین-باز و فرمالین-بسته در جوجههای گوشتی
عارف محمودتبار محمد امیر کریمی ترشیزیپایدار نمودن بافت یک مرحله بسیار حیاتی در آماده سازی بافت جهت مطالعات بافت شناسی به شمار می رود و هرگونه اشتباه در این مرحله غیرقابل جبران خواهد بود. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر سه روش تهیه مقاطع بافتی کلارک-بسته، فرمالین-باز و فرمالین-بسته بر هیستومورفومتری مخاط رود چکیده کاملپایدار نمودن بافت یک مرحله بسیار حیاتی در آماده سازی بافت جهت مطالعات بافت شناسی به شمار می رود و هرگونه اشتباه در این مرحله غیرقابل جبران خواهد بود. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر سه روش تهیه مقاطع بافتی کلارک-بسته، فرمالین-باز و فرمالین-بسته بر هیستومورفومتری مخاط روده باریک در جوجه های گوشتی بود. در این بررسی 30 قطعه جوجه گوشتی سویهراس 308 نر در سن 10 روزگی مورد استفاده قرار گرفت. نمونه های روده باریک بعد از شستشو، بلافاصله با محلول سالین- فرمالین 10 درصد بهشکل بسته و یا بازشده و محلول کلارک بهصورت دوطرف بسته پایدار شدند. پس از پایداری طبق روش استاندارد بافتشناسی، مقاطع میکروسکوپی به ضخامت 5 میکرومتر تهیه و با ائوزین-هماتوکسیلین و آلسینبلو رنگآمیزی شدند. در هر مقطع ارتفاع پرز، ضخامت پرز، عمق کریپت و تعداد سلول های جامی با خطکش چشمی اندازهگیری و شاخص سطح پرز نیز محاسبه گردید. داده ها در قالب طرح کاملاً تصادفی با آزمون دانکن مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روش تهیه و پایداری نمونههای روده باریک بر شاخص های کمی بافت شناسی تاثیر معنی داری داشت (01/0>p). روش فرمالین-بسته بلند ترین ارتفاع پرز و بیشترین عمق کریپت و روش کلارک-بسته، کمترین مقادیر را نشان دادند (01/0>p). همچنین روش کلارک-بسته و روش های فرمالین-بسته و باز به ترتیب بیشترین ضخامت پرز را در هر سه قسمت روده کوچک نشان دادند (01/0>p) و بیشترین مقدار برای سطح پرز نیز در روش فرمالین-بسته مشاهده شد (01/0>p). با توجه به سادگی روش کار، قیمت مناسب، حفظ بهتر مخاط روده و عدم ایجاد تغییرات شدید در بافت، روش فرمالین-بسته به عنوان روش برگزیده معرفی می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - اثر وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم بر پاسخ درد ناشی از فرمالین در موش سوری
میرهادی خیاط نوری جواد محمودی محمدرضا حسینچی قره آغاجیچکیده کانال های کلسیمی وابسته به ولتاژ نقش مهمی در کارکرد سلول های قلبی و بافت های عصبی و عروقی دارند. وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم، مهار کننده های کانال های کلسیمی با کاربرد وسیع برای درمان بیماری های قلبی- عروقی می باشند. چندین مطالعات نشان داده اند که مهار کننده ها چکیده کاملچکیده کانال های کلسیمی وابسته به ولتاژ نقش مهمی در کارکرد سلول های قلبی و بافت های عصبی و عروقی دارند. وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم، مهار کننده های کانال های کلسیمی با کاربرد وسیع برای درمان بیماری های قلبی- عروقی می باشند. چندین مطالعات نشان داده اند که مهار کننده های کانال های کلسیمی اثرات ضد دردی و ضد التهابی در مدل های مختلف حیوانی دارند (اما در همه مدل ها این اثرات نشان داده نشده است). هدف از این مطالعه تعیین اثر وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم بر رفتار درد و التهاب ناشی از فرمالین در موش سوری می باشد.در این مطالعه تجربی، وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم با دوز 10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت داخل صفاقی 30 دقیقه قبل از تزریق کف پایی فرمالین 5 درصد با حجم 20 میکرولیتر تزریق شد. مدت زمان لیسیدن و گاز گرفتن پنجه پای تزریق شده به عنوان پاسخ درد در فواصل زمانی 5 دقیقه ای به مدت یک ساعت ثبت شد.نتایج نشان داد که تزریق کف پایی فرمالین یک رفتار درد دو مرحله ای (مرحله اول: 5-0 و مرحله دوم: 45-20 دقیقه پس از تزریق) ایجاد می کند. تزریق داخل صفاقی وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم قبل از فرمالین، پاسخ درد مرحله دوم (درد التهابی) را به طور معنی دار (05/0p<) کاهش می دهد. فقط وراپامیل رفتار درد مرحله اول (درد نوروژنیک) را به طور معنی دار کاهش می دهد (05/0p<).بر اساس نتایج چنین می توان پیشنهاد کرد که وراپامیل، نیفدیپین و دیلتیازم اثر کاهش دهنده درد و درد التهابی ایجاد می کنند. این اثر احتمالاً به دلیل مسدود کردن کانال های کلسیمی و کاهش جریان کلسیم و در نتیجه کاهش آزاد سازی نوروترنسمیترها و دیگر واسطه های درد و التهاب است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - The antinociceptive and anti-inflammatory effects of hydro alcoholic extract of Satureja bachtiarica on mouse
فیروزه سقایی صادق معتمدیBackground & Aim: The use of anti-nociceptive and anti-inflammatory drugs in clinical medicine is necessary and unavoidable. Since the use of synthetic drugs is associated with numerous side effects, the application of complementary therapies such as herbal medicine چکیده کاملBackground & Aim: The use of anti-nociceptive and anti-inflammatory drugs in clinical medicine is necessary and unavoidable. Since the use of synthetic drugs is associated with numerous side effects, the application of complementary therapies such as herbal medicine can accompany with less side effects while having anti-inflammatory and analgesic properties. Satureja bachtiarica contains different active compounds such as Thymol, Para syman, Menton and Carvacrol which may be involved in the control of nociception and/or inflammation. Experimental: 75 male mice (weighing 30 -20 g) were divided to 15 groups. Analgesic and anti-inflammatory effects of hydroalcoholic Satureja bachtiarica extract at doses of 400, 600, 800 mg/kg were evaluated by writhing, formalin and xylene tests. Morphine (10 mg /kg) and dexamethasone (10 mg/kg) were considered as positive controls in analgesic and anti-inflammatory tests, respectively. Results & Discussion: Different doses of hydroalcoholic extract of Satureja bachtiarica significantly reduced pain in comparison to control groups, however, the anti-inflammatory effect of this drug evaluated by xylene test, has not been established which needs further examination through other tests. Industrial / Practical recommendation: According to present results, the analgesic effect of Satureja bachtiarica was comparable to morphine. However, it seems that further research is needed in the future to take advantage of this plant in relieving pain. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - بررسی اثر ضد دردی رژیم غذائی حاوی روغن کنجد در موش های صحرائی نر جوان
حسین محمدپورکارگر منیره شفاهی مهناز کسمتیروغن کنجد به عنوان حلال بعضی داروها در بررسی های فیزیولوژیک و فارماکولوژیک به کار می رود. با توجه به این که این روغن دارای مقادیر زیادی اسید چرب غیر اشباع و همچنین لسیتین می باشد، می تواند برخی از عملکردهای فیزیولوژیک بدن را تحت اثر قرار دهد. در این تحقیق اثر رژیم غذائی چکیده کاملروغن کنجد به عنوان حلال بعضی داروها در بررسی های فیزیولوژیک و فارماکولوژیک به کار می رود. با توجه به این که این روغن دارای مقادیر زیادی اسید چرب غیر اشباع و همچنین لسیتین می باشد، می تواند برخی از عملکردهای فیزیولوژیک بدن را تحت اثر قرار دهد. در این تحقیق اثر رژیم غذائی حاوی روغن کنجد به مدت یک، دو و چهار هفته برآستانه درد حاد مورد بررسی قرار گرفته است. روش: در این مطالعه از موش های صحرائی نرN-MRIبا وزن 20andplusmn;200 گرم استفاده شد. حیوانات به دو گروه تقسیم شدند: ١) گروه کنترل که غذای معمولی دریافت کردند. ٢) گروه آزمایش که شامل سه زیر گروه بود. در این زیرگروه ها موش ها بطور متناوب به ترتیب 28، 42 و 56 روز با پلیت های حاوی روغن کنجد10% تغذیه گردیدند. در پایان هر دوره، تست hot plat و یا تست فرمالین انجام گردید.داده ها توسط ANOVAیک طرفه مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج:مقایسه آماری نشان داد که رژیم حاوی روغن کنجد در 28 روز با (Pandlt;0.002)و در 42 روز با (Pandlt;0.03)و در56 روز با (Pandlt;0.005)آستانه درک درد را در مقایسه با رژیم معمولی، در تست hot plate، افزایش داده است.تست آماری L.S.Dبصورت مقایسه Post hocنشان داد که رژیم حاوی روغن کنجد در 28 روز با (Pandlt;0.0001)و در 42 روز با (Pandlt;0.0003)و در 56 روز با (Pandlt;0.0001)درفاز اول و همچنین این رژیم در 42 روز با (Pandlt;0.03)ودر 56 روز با (Pandlt;0.0005)در فاز دوم توانست بی دردی ایجاد کند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که رژیم غذایی حاوی روغن کنجد می تواند آستانه درک درد را در تستhot plat افزایش داده و در تست فرمالین ایجاد بی دردی کند. به نظر می رسد، وجود برخی مواد مثل لسیتین که پیش از استیل کولین می باشد و یا وجود برخی اسیدهای چرب غیراشباع مثل لینولئیک اسید (با تغییر سیالیت غشا یا دخالت در متابولیسم پروستاگلاندین ها و یا تاثیر بر سیستم گاباارژیک) موجب این امر باشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - اثر کاهنده نگهداری انفرادی بر آستانه احساس درد مزمن در موش آزمایشگاهی
محمدرضا رحیم نژاد رامین حاجی خانی ماریا یوجینیا آگیلار مرچنتنهایی و نگهداری انفرادی به معنی شرایطی که موجب جدا افتادن از همنوعان در انسان و حیوانات اجتماعی است یک حادثه استرس زای پر قدرتمحسوب میشود که پژوهشهای متعددی اثرات منفی آن را بر جنبه های مختلف عملکرد فیزیولوژیک بدن موجودات زندهاز جمله حیوانات آزمایشگاهیودامهای اهلی ومزر چکیده کاملتنهایی و نگهداری انفرادی به معنی شرایطی که موجب جدا افتادن از همنوعان در انسان و حیوانات اجتماعی است یک حادثه استرس زای پر قدرتمحسوب میشود که پژوهشهای متعددی اثرات منفی آن را بر جنبه های مختلف عملکرد فیزیولوژیک بدن موجودات زندهاز جمله حیوانات آزمایشگاهیودامهای اهلی ومزرعه ای نشان داده است. در این مطالعه 20موش ازمایشگاهی ( 10موش نر و 10موش ماده ) به دو گروه دسته جمعی و انفرادی تقسیمگردیده اند و به مدت 1ماه در این وضعیت نگهداری شده اند سپس میزان احساس درد مزمن آنها با روش تست فرمالین اندازه گیری شد.نتایج نشانگرکاهش احساس درد مزمن در موشهای نگهداری شده به صورت انفرادی نسبت به موشهای گروهی در هر دو جنس بود اما در موشهای نر انفرادی میزانکاهش احساس درد بیشتر از موشهای ماده انفرادی بود که نشانگر تاثیر پذیری احساس درد مزمن از نگهداری انفرادی و انزوای اجتماعی در حیواناتاست و به نظر می رسد جنسیت یک عامل موثر در این تاثیر پذیری باشد به گونه ای که جنس نرنسبت به آن حساسیت بیشتری نشان می دهد. برایشناخت مکانیزم های دخیل در این فرایند مطالعات بیشتر در زمینه تغییرات نروشیمیایی ناشی از نگهداری انفرادی توصیه می گردد پرونده مقاله