رشته روابط بین الملل در حوزه نظریه پردازی طیف وسیعی از نظریات را در بر می گیرد. از طیف سنتی نظریات روابط بین الملل گرفته تا نظریات متاخر و انعکاس گرایی که واکنشی به نظریات سنتی و حاکم در روابط بین الملل بوده است. یکی از مهمترین تحولات در زمینه نظریه های روابط بین الملل، چکیده کامل
رشته روابط بین الملل در حوزه نظریه پردازی طیف وسیعی از نظریات را در بر می گیرد. از طیف سنتی نظریات روابط بین الملل گرفته تا نظریات متاخر و انعکاس گرایی که واکنشی به نظریات سنتی و حاکم در روابط بین الملل بوده است. یکی از مهمترین تحولات در زمینه نظریه های روابط بین الملل، مطرح شدن مباحث فرا نظری در این حوزه می باشد. مباحث فرانظری در روابط بین الملل از اواخر قرن بیستم و بخصوص در آخرین مناظرات روابط بین الملل که مناظره میان خردگرایان و نظریه های انعکاسی بود، مطرح شد و این مناظره بیشتر ماهیتی فلسفی داشته و از حوزه فلسفه علم برای بررسی و ارزیابی دیگر نظریات کمک گرفته است. فرانظریه در واقع به بررسی، تحلیل و توصیف نظریه می پردازد. بعبارتی دیگر فرانظریه با ابعاد هستی شناسانه، معرفت شناسانه و روش شناسانه یک نظریه سرو کار دارد. یکی از نظریات متاخر و انعکاسی در حوزه روابط بین الملل، نظریه زن باوری یا فمینیسم می باشد. بیشتر طرفداران این نظریه از پساساختارگرایی الهام گرفته اند. فمینیست ها همچنین ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی نظریه های سنتی روابط بین الملل و بطور اخص رئالیسم را زیر سوال می برند و آنها را برای تحلیل واقعیت های جهان امروز ناکافی می دانند. هدف این پژوهش بررسی و آشنایی با ابعاد هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی نظریه فمینیسم است و اینکه این ابعاد تا چه اندازه می تواند شناخت دقیق تر و بهتری را در حوزه روابط بین الملل و مسائل سیاست جهانی به ما بدهد.
پرونده مقاله
مفهوم و فرانظریهپردازی در ادبیات علوم اجتماعی، تحت عناوین مختلفی هم چون فراجامعهشناسی، جامعهشناسی بازاندیشانه و جامعهشناسیِ جامعهشناسی ظهور پیدا کرده است. هدف این مقاله، معرفی و تحلیل فرانظریهپردازی جامعهشناختی است. این مقاله بر اساس مطالعهی کارهای هواداران عمده چکیده کامل
مفهوم و فرانظریهپردازی در ادبیات علوم اجتماعی، تحت عناوین مختلفی هم چون فراجامعهشناسی، جامعهشناسی بازاندیشانه و جامعهشناسیِ جامعهشناسی ظهور پیدا کرده است. هدف این مقاله، معرفی و تحلیل فرانظریهپردازی جامعهشناختی است. این مقاله بر اساس مطالعهی کارهای هواداران عمدهی فرانظریه و نیز بحثهای انتقادی مخالفان آن تنظیم شده است. مقاله با بررسی تعاریف فرانظریه و سپس ارائهی تعریفی مشخص از آن آغاز نموده، در ادامه به رابطهی آن با مفهوم بازاندیشی پرداخته و در نهایت سودمندیهای فرانظریهپردازی و هم چنین انتقادات وارده بر آن را مطرح میکند. بسیاری ازجامعهشناسان و نظریهپردازان بر لزوم پیشرفت و توسعه نظریهی اجتماعی تأکید کردهاند. از آن جا که فرانظریهپردازی گام مؤثری در غنیتر ساختن نظریهها است، بایستی به این حوزه توجه بیشتری معطوف گردد.
پرونده مقاله
نئوواقع گرایی از رویکردهایی است که برای مدت طولانی به عنوان پارادایم حاکم در مطالعۀ سیاست بینالملل مورد توجه قرار گرفته و مفروضات آن در شکل دادن به سیاست و نظام بینالملل نقش مهمی داشته است. به همین دلیل بسیاری از مکاتب نظری تلاش نمودهاند که این نظریه را به چالش بکشن چکیده کامل
نئوواقع گرایی از رویکردهایی است که برای مدت طولانی به عنوان پارادایم حاکم در مطالعۀ سیاست بینالملل مورد توجه قرار گرفته و مفروضات آن در شکل دادن به سیاست و نظام بینالملل نقش مهمی داشته است. به همین دلیل بسیاری از مکاتب نظری تلاش نمودهاند که این نظریه را به چالش بکشند. برای رفع این ایرادات و پاسخگویی به این چالشها، نوواقعگرایان به رهبری کنت والتز تلاش کردند روایتی از واقع گرایی عرضه کنند که با معیارهای علمی مرسوم انطباق داشته باشد و قادر به تبیین روابط بینالملل باشد. حاصل تلاش والتز ارائۀ نظریه واقعگرایی ساختارگرا بود که مبتنی بر اصول و مفروضههای اثبات گرایی است. این مسئله باعث شد که منتقدین، مخصوصا فرا اثباتگرایان از جنبههای مختلف هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی نوواقع گرایی را به چالش بکشند. در این پژوهش سوال این است که مهمترین چالشهای فرانظری نظریه نئورئالیسم چیست؟ برای پاسخ به این پرسش تلاش شده است در بعد هستیشناسی، روش شناسی و معرفت شناسی به این پرسش پاسخ داده شود. روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی تحلیلی میباشد.
پرونده مقاله
چکیده مشهور است که چشمانداز تأملگرا در روابط بینالملل معاصر، بازتاب دهندۀ امر اجتماعی/ معنایی است. از این منظر، چشمانداز مذکور با تأمل در باب فرایند نظریهپردازی، به تعهدات فرانظری معطوف شده است. نویسنده با روی آوردن به رویکرد فلسفی و بهره جستن از بصیرتهای هوسرل چکیده کامل
چکیده مشهور است که چشمانداز تأملگرا در روابط بینالملل معاصر، بازتاب دهندۀ امر اجتماعی/ معنایی است. از این منظر، چشمانداز مذکور با تأمل در باب فرایند نظریهپردازی، به تعهدات فرانظری معطوف شده است. نویسنده با روی آوردن به رویکرد فلسفی و بهره جستن از بصیرتهای هوسرل و هَیدگر، بهویژه دو پنداشت نیّتمندی و زمانمندی، میکوشد با اتخاذ نگاهی انتقادی، فرانظریه روابط بینالملل معاصر را واسازد. استدلال نویسنده آن است که در تحول چشماندازهای نظریهپردازی در روابط بینالملل، متا-فیزیک چشمانداز خِرَدگرا که مبتنی بر بازی بیپایان حاکمیت و آنارشی در نظام بینالملل آنارشیک متشکل از دولتهای دارای حاکمیت بود، به متا- فیزیک چشمانداز تأملگرا مبتنی برتأملات فرانظری با محوریت وجوه سهگانۀ هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی، تحول یافته است. فرضیۀ این مقاله، آن است که فرانظریه/ متا-فیزیک روابط بینالملل معاصر برای نظریهپرداز تعلیق شده و میتوان به جای نظریه، به نظریه پرداز معطوف شد. نتیجه آنکه فهم نظریهپرداز از معنای روابط بینالملل معاصر، مشروط به اشتراک افق زمانی هستندگیِ وی در کنار دیگر انسانها/ هستندگان بوده و تبعاً شناخت وی نیز از آنها خارج از این حیث زمانی نیست. در این پژوهش، گردآوری دادهها به روش کتابخانهای انجام و روش تحیل محتوا برای تحلیل دادهها استفاده شده است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد