نوستالژی به عنوان یکی از مباحث مطرح در روانشناسی، در حوزه ادبیات نیز از موضوعات مهم شعر معاصر عربی و فارسی به شمار میآید. از جمله شاعران معاصری که حسرت گذشتههای خوشِ ازدسترفته و یادکرد آنها در اشعارشان بسامد فراوانی داشته نازک الملائکه و مهدی اخوان ثالث است. موقعیت چکیده کامل
نوستالژی به عنوان یکی از مباحث مطرح در روانشناسی، در حوزه ادبیات نیز از موضوعات مهم شعر معاصر عربی و فارسی به شمار میآید. از جمله شاعران معاصری که حسرت گذشتههای خوشِ ازدسترفته و یادکرد آنها در اشعارشان بسامد فراوانی داشته نازک الملائکه و مهدی اخوان ثالث است. موقعیت و شرایط زندگی و جامعه، اندیشه و عاطفه قوی و آشنایی با بسیاری از شاعران و بزرگان منجر به برانگیخته شدن حس نوستالژیکی قوی در این دو شاعر شده است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی نمودهای نوستالژی در دیوان دو شاعر به روش تحلیلی توصیفی، به بررسی و تبیین رویکردهای نوستالژیک در شعر نازک الملائکه و مهدی اخوان ثالث بپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که حسرت دوران کودکی، گذشته تاریخی و اسطوره ای، غم غربت، مرگ و دوری از آرمانشهر در شعر دو شاعر از بسامد بیشتری نسبت به دیگر مفاهیم نوستالژیک برخوردارند.
پرونده مقاله
چکیده نوستالژی یا "¬غم غربت" در اصطلاح روانشناسی، حسرت و دلتنگی انسان¬ها نسبت به گذشته خویش است. فقر، مهاجرت، دوری از وطن و ... در ایجاد این احساس مؤثر است. روانشناسان نوستالژی را یک حالت هیجانی، انگیزشی پیچیده می¬دانند که گاهی غمگینی و تمایل بازگشت به وطن و چکیده کامل
چکیده نوستالژی یا "¬غم غربت" در اصطلاح روانشناسی، حسرت و دلتنگی انسان¬ها نسبت به گذشته خویش است. فقر، مهاجرت، دوری از وطن و ... در ایجاد این احساس مؤثر است. روانشناسان نوستالژی را یک حالت هیجانی، انگیزشی پیچیده می¬دانند که گاهی غمگینی و تمایل بازگشت به وطن و گاهی درماندگی ناشی از تفکر درباره آن (وطن یا منزل) است. جبران خلیل جبران(1883- 1931م) یکی از شاعران خوش قریحه رمانتیک، و نیما یوشیج( 1274- 1338 هـ.ش) از شاعران توانمند معاصر و صاحب اشعار سیاسی و اجتماعی زیاد است. بررسی این مقاله نشان می¬دهد که جبران و نیما از شاعران برجسته رمانتیک هستند. احساس نوستالژیک به عنوان یکی از مؤلفه¬های رمانتیسم (گریز و سیاحت) در آثار هر دو شاعر مشهود است؛ چرا که این دو شاعر تحت تاثیر محیط اجتماعی و سیاسی مجبور به ترک وطن شده¬اند¬ و غم دوری از وطن و معشوقه برای آنان خاطرات تلخی را به جا گذاشت، در نتیجه نوستالژی فردی و اجتماعی هر دو شاعر را به عنوان شاعران رمانتیک نوستالژیک معرفی می¬کند. این مقاله کوشش تطبیقی است که نحوه¬ بیان احساسات و عواطف نوستالژیک جبران خلیل جبران و نیما یوشیج را به تصویر می¬کشد.
پرونده مقاله
نوستالژی یک اصطلاح روان شناسی است که وارد ادبیات شده است و در فارسی به حسرت سروده یا دلتنگی ترجمه شده است. نوستالژی رفتاری است ناخودآگاه، که در شاعر یا نویسنده بروز کرده و متجلی میشود. ناخودآگاه جمعی (collectiveunconscious) در روان شناسی یونگ عبارت است از: تجربههای ا چکیده کامل
نوستالژی یک اصطلاح روان شناسی است که وارد ادبیات شده است و در فارسی به حسرت سروده یا دلتنگی ترجمه شده است. نوستالژی رفتاری است ناخودآگاه، که در شاعر یا نویسنده بروز کرده و متجلی میشود. ناخودآگاه جمعی (collectiveunconscious) در روان شناسی یونگ عبارت است از: تجربههای اجداد ما در طی میلیونها سال که بسیاری از آنها ناگفته مانده است. و یا انعکاس رویدادهای جهان ما قبل تاریخ که گذشت هر قرن تنها مقدار بسیار کمی به آن میافزاید. این مقاله، پژوهشی است دربارة زمینههای دلتنگی در شعر قیصر امینپور که به عنوان یکی از رفتارهای ناخودآگاه فرد، در شعر قیصر امینپور بررسی شده است. در بخش خاطره فردی به غم غربت و دوری از وطن به عنوان حسرت برگذشته و در بخش نوستالژی اجتماعی، تحت عنوان شاعران و خاطره جمعی به دلتنگی شاعر برای آرمان شهر اسلامی با ذکر شواهدی پرداخته شده است.
پرونده مقاله
Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA
/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:"Table Normal";
mso-tstyle-rowband-size:0;
mso-tstyle-colband-size:0;
mso-style-noshow:yes;
mso-style-priority:99;
mso-style-qformat:yes;
mso-style-parent:"";
mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt;
mso-para-margin:0in;
mso-para-margin-bottom:.0001pt;
text-align:justify;
mso-pagination:widow-orphan;
font-size:11.0pt;
font-family:"Calibri","sans-serif";
mso-ascii-font-family:Calibri;
mso-ascii-theme-font:minor-latin;
mso-fareast-font-family:"Times New Roman";
mso-fareast-theme-font:minor-fareast;
mso-hansi-font-family:Calibri;
mso-hansi-theme-font:minor-latin;
mso-bidi-font-family:Arial;
mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}
>...هر کسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویش«نوستالژی» یا غم غربت همان حس دلتنگی شاعر یا نویسنده است، در فقدان چیزهایی از قبیل دوری از سرزمین مادری، میل حب الوطنی و... که در موقعیت کنونی برای او دور از دسترس است. تغییر و تحول اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی در برانگیختن این حس غریب غربت بسیار موثر است. عرفان تماما نوستالژی است برای نمونه میتوان به غم غربت، جدایی نی از اصل که نیستان نامیده میشود، سیر و سفر روح و نیز به تنگنای جسم و... در آثار شاعر صاحب سبک و عارفی همچون مولانا، که به این حس زیبا جلوة ویژهای داده است، اشاره نمود. یکی ازمواردی که به دنبال غم غربت و دوری درآثار سنتی ومعاصر، مخصوصا در اشعار و نوشتههای گرانقدر مولانا جلال الدین، احساس میگردد میل به تجدید وضعیت و شوق وصال و بازگشت به اصل است. در این مقاله با پژوهش در شش دفتر مثنوی معنوی مولانا، شیوهها ومیانجیهای علاقمندی، آرزو، طلب و جستجو مورد بررسی قرار گرفته است
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی واقعیت درمانی بر بحران هویت و احساس غم غربت بود، که به روش شبه تجربی در یک طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 1500 نفر از دانش آموزان پسر دوره متوسطه خوابگاهی مدارس شبانه روزی شهر اصفهان در چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی واقعیت درمانی بر بحران هویت و احساس غم غربت بود، که به روش شبه تجربی در یک طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 1500 نفر از دانش آموزان پسر دوره متوسطه خوابگاهی مدارس شبانه روزی شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بودند که از میان آنها 30 نفرکه مطابق معیارهای ورود و خروج مطالعه بودند به شیوه در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه (15نفری) قرار گرفتند. همه شرکت کنندگان ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه بحران هویت احمدی (1376) و احساس غم غربت فن فلیت (2001) را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت واقعیت درمانی قرار گرفتند ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تحلیل شدند. تجزیه اطلاعات با آزمون واریانس و اندازهگیری مکرر نشان داد که واقعیت درمانی بر کاهش بحران هویت و احساس غم غربت تاثیرگذار است (05/0p<).
پرونده مقاله
نوستالژی (غمیاد) در " نفثة المصدور" چکیده نوستالژی(غمیاد) یا غم غربت یکی از حالات روانی ناخودآگاه انسان است که در آثار ادبی ملل مختلف بازتاب داشته است.احساس غمزدگی و دلتنگی شدید که با دگرگونی اوضاع فردی، اجتماعی و سیاسی رخ می دهد و شخص را دچار آشفتگی روحی می نماید.این چکیده کامل
نوستالژی (غمیاد) در " نفثة المصدور" چکیده نوستالژی(غمیاد) یا غم غربت یکی از حالات روانی ناخودآگاه انسان است که در آثار ادبی ملل مختلف بازتاب داشته است.احساس غمزدگی و دلتنگی شدید که با دگرگونی اوضاع فردی، اجتماعی و سیاسی رخ می دهد و شخص را دچار آشفتگی روحی می نماید.این تغییرات ناگهانی منجر به واکنش غیر ارادی "مرور خاطرات" و حسرت گذشته" می گردد. نویسندهّ کتاب" نفثة المصدور" که در دستگاه حکومتی "جلال الدین خوارزمشاه" خدمت می کرده است از نزدیک شاهد وحشت انگیزترین قتل و غارت تاریخ ایران یعنی ایلغار مغول بوده است.وی اگر چه خود جان سالم به در برده است اما افسرده و غمزده ،در حسرت و اندوه بسیار ،توام با بیم و امید، رنج زیستن در آن ایام دشوار را تحمل کرده است. رنجنامۀ بی نظیر او با نگارشی ادیبانه و با "نثری در آستانۀ شعر " احساسات تلخ و جانکاه نویسنده را به خوبی به خواننده منتقل می کند.بیان شکوه های نوستالژیک از موارد قابل توجه در این اثر است که مفاهیم متعددی چون :غم غربت ، شکوه از تقدیر و روزگار،دوری از خانواده، فراق سلطان،جدایی دوستان، حسرت فرصت های از دست رفته، شکوه از شکوه به تاراج رفتۀ ایران،... ،را در بر می گیرد. پربسامد ترین نوستالژی در این کتاب از نوع گذشته گرای فردی است که به طور مستمر بیان شده و محتوای اصلی کتاب را در برمی گیرد.
پرونده مقاله
چکیده نوستالژی، یادآوری خاطرات شیرین روزهایی است که رفته اند و دیگر برنمی گردند. نوستالژی یا غم غربت، احساس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشته دلپذیر و همراه با حالت حسرت و دلتنگی است. می توان گفت این رفتار ناخودآگاه به منزله یک احساس عمومی در همه افراد وجود دارد. همواره انسان چکیده کامل
چکیده نوستالژی، یادآوری خاطرات شیرین روزهایی است که رفته اند و دیگر برنمی گردند. نوستالژی یا غم غربت، احساس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشته دلپذیر و همراه با حالت حسرت و دلتنگی است. می توان گفت این رفتار ناخودآگاه به منزله یک احساس عمومی در همه افراد وجود دارد. همواره انسان در تلاش است تا برای رهایی از وضع نامطلوب کنونی خود، جایگزینی پیدا کند او مطلوبش را گاه با پناه بردن به گذشته و گاه با رویای آینده جستجو می کند موقعیت و شرایط زندگی، اندیشه و عاطفۀ قوی منجر به برانگیخته شدن حس نوستالژیکی قوی در بهار شده است. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی به بررسی عوامل ایجاد غم غربت و حسرت به گذشته، در شعر بهار می پردازد. از آنجا که بهار شاعر مردمی و وطن پرستی است ، بیشتر نوستالژی های او را وطن ، سیاست ، آزادیخواهی ، زندان و تبعید در بر می گیرد.حسرت نابودی ارزش های اخلاقی وحسرت گذشته درخشان ایران نیز ازمصادیق برجسته نوستالژی شعر بهار است.
پرونده مقاله
نوستالژی یا غم غربت اصطلاح علم روانشناسی است که وارد ادبیات شده است و به معنی رفتاری ناخودآگاه است که به صورت احساس غریزی و طبیعی در انسان ها بروز می کند. این رفتار تحت تأثیر عوامل فردی و اجتماعی مختلفی شکل می گیرد، مانند حبس و تبعید، یادآوری خاطرات کودکی و جوانی، حسرت چکیده کامل
نوستالژی یا غم غربت اصطلاح علم روانشناسی است که وارد ادبیات شده است و به معنی رفتاری ناخودآگاه است که به صورت احساس غریزی و طبیعی در انسان ها بروز می کند. این رفتار تحت تأثیر عوامل فردی و اجتماعی مختلفی شکل می گیرد، مانند حبس و تبعید، یادآوری خاطرات کودکی و جوانی، حسرت بر گذشتة پرشکوه، اندیشیدن به مرگ و رسیدن پیری. نادرپور یکی از شاعران برجستة مکتب رمانتیسم است که شاخصه های نوستالژی در اشعار او نمود دارد. شاخصه هایی چون وطن، کودکی، جوانی و پیری، خانواده، دوستان دیرینه، اسطوره، باستان گرایی، آرمان شهر، معشوق در شعر نادرپور حضور مؤثر دارند. روش این پژوهش، توصیفی و به صورت تحلیل محتواست. نتایج به دست آمده نشان میدهد که کوچ شاعر به دیار غربت، روحش را آزرده است و غم غربت، گریبان شاعر را رها نمی کند. همچنین نادرپور در چندین سرودة خود از آینده ای ناخوشایند هراسناک است؛ لذا برای مردمانش رویایی آینده ای خوشایند را از خداوند آرزوی کند، همین رویا موجب شده که او زمین را شایستة محبت کردن نداند و معتقد باشد که باید سیارۀ دیگری که در آن ظلم و ستم نباشد، پیدا کرد. نادرپور همواره در جست وجوی نجات دهنده ای است که او را از آسمان ها به زمین بیاورد. دلتنگی برای دوستانش موجب شده تا در اشعار او از 57 تن از دوستان یاد شود که شاعر شعر خود را به آنان تقدیم کرده است یا به یاد آنان سروده است. بحث قابل ملاحظۀ دیگر اینکه بین نوستالژی و ساختار ذهنی و زبانی شاعر رابطة معناداری وجود دارد.
پرونده مقاله
خاقانی شاعری اندوهپیشه و حسرتسراست. نگاشتههای او که آیینۀ راستکردار روانش است، مشحون از واژههای ناخرسندی و نامرادی است. روحیۀ زودرنج و حساس او، کملطفی و کممهری پدر، انزواطلبی و مرگطلبی، هجران و دوری از سرزمینهای دوست-داشتنیاش و درد و غم از دست دادن عزیزان و آش چکیده کامل
خاقانی شاعری اندوهپیشه و حسرتسراست. نگاشتههای او که آیینۀ راستکردار روانش است، مشحون از واژههای ناخرسندی و نامرادی است. روحیۀ زودرنج و حساس او، کملطفی و کممهری پدر، انزواطلبی و مرگطلبی، هجران و دوری از سرزمینهای دوست-داشتنیاش و درد و غم از دست دادن عزیزان و آشنایانی که عمری با آنها خاطره داشته، همچنین حبس و دربدری و در نتیجه گذشتهنگری و گذشتهگرایی، بنمایههای مهم اشعار و گفتههای نوستالژیک خاقانی است. از این منظر، شاید به جرأت بتوان گفت که بر اساس شواهد و اسناد، وی محزونترین و دردچشیدهترین شاعری است که در قرن ششم میزیسته است.
پرونده مقاله
نوستالژی یا غم غربت از مباحث مرتبط با روانشناسی است که آن را حسرت شیرین و تقابل زمان حال با گذشتهها دانستهاند. نوستالژی، تاریخی به قدمت هبوط آدم(ع) دارد و از دیرباز درونمایه بسیاری از آثار ادبی را شامل است. نوستالژی و غم غربت در کنار مضامینی نظیر حسرتِ بازگشت به دو چکیده کامل
نوستالژی یا غم غربت از مباحث مرتبط با روانشناسی است که آن را حسرت شیرین و تقابل زمان حال با گذشتهها دانستهاند. نوستالژی، تاریخی به قدمت هبوط آدم(ع) دارد و از دیرباز درونمایه بسیاری از آثار ادبی را شامل است. نوستالژی و غم غربت در کنار مضامینی نظیر حسرتِ بازگشت به دوران کودکی، یادآوری مهر مادری، یاد وطن و توجه به آدابورسوم و آیینهای بومی محلی و فرهنگعامه، وقتی در ادبیات در تقابل با زندگی شهرنشینی و یأس و تنهایی جهان مدرن قرار میگیرد، برجستگی خاصی به شعر و نثر میدهد. حسین پناهی هنرمندی نوستالژیگراست. از مهمترین ویژگیهای هنر او بیان نوستالژیک شعر و نثر اوست. پژوهش حاضر به بررسی بیان نوستالژیک شعر حسین پناهی میپردازد و در پایان به این نتیجه میرسد که غم غربت جانمایه شعر پناهی است و زیستن او در تهران بهنوعی برای او اسارتی اجباری بوده است. روش این پژوهش تحلیلی- توصیفی و از نوع کیفی است و به بررسی جنبههای نوستالژی در شعر و اندیشه حسین پناهی میپردازد.
پرونده مقاله
نوستالژی از اصطلاحات علم روانشناسی و به معنای دل تنگی، حسرتزدگی، و غم غربت است که از دیرباز، در ادبیات فارسی نمود گستردهای داشته و جایگاهی ویژه را در شعر غنایی به خود اختصاص داده اسـت. هدف ما در پژوهـش حاضر بررسی وجوه نوستالژی در اشعار حافظ در سـه بخش فردی، سیـاسی- ا چکیده کامل
نوستالژی از اصطلاحات علم روانشناسی و به معنای دل تنگی، حسرتزدگی، و غم غربت است که از دیرباز، در ادبیات فارسی نمود گستردهای داشته و جایگاهی ویژه را در شعر غنایی به خود اختصاص داده اسـت. هدف ما در پژوهـش حاضر بررسی وجوه نوستالژی در اشعار حافظ در سـه بخش فردی، سیـاسی- اجتماعی، و عرفانی با روش توصیفی – تحلیلی است. عصر حـافـظ دورهای بحـرانی در تـاریخ ایران بوده است؛ از ایـنرو، تأثـرات حاصـل از اوضـاع نـابهنـجار سیاسـی- اجتماعی در سرودههای این شاعر بسیار برجسته است؛ به گونـهایکه بسیاری از مصـادیق نوستـالژی در شـعر حافــظ ریـشه در زمیـنـه هــای ســیاسی- اجتماعی عـصر او دارد. اندیشههای عرفانی خواجه در نگاه به گذشته ازلی و هبوط انسان به کره خاکی با حسرت و اندوه جدا شدن از عالم مـعنا پیوند مـیخورد و نگاه متفاوت حافظ به این مسأله هم شایسته بررسی است. با توجه به شخصیت فعال و مؤثر حافظ، در شعر او موارد نقض نوستالژی را نیز میتوان مشاهده کرد؛ اندیشههایی چون غمستیزی و شادخواری، امیدواری به آینده، توکل به لطف خدا و رضا دادن به داده او حافظ را یاری کرده است تا در آن روزگار سیاه، اسیر سلطه غم و حسرت نشود.
پرونده مقاله
چکیده
در این پژوهش به بررسی غم غربت در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی مولانا جلالالدّین بلخی پرداخته میشود. غم غربت به عنوان یک حالت غریزی و طبیعی و روانی، زمانی ایجاد میشود که انسان مالکیّت خود را در مورد بعضی چیزها از دست بدهد و فقدان آن ها موجب درد و حسرت شدید در ر چکیده کامل
چکیده
در این پژوهش به بررسی غم غربت در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی مولانا جلالالدّین بلخی پرداخته میشود. غم غربت به عنوان یک حالت غریزی و طبیعی و روانی، زمانی ایجاد میشود که انسان مالکیّت خود را در مورد بعضی چیزها از دست بدهد و فقدان آن ها موجب درد و حسرت شدید در روان آدمی بشود. از میان شاعران عارف، مولانا جلالالدّین بلخی، این اندیشة والای عرفانی را بیشتر و عمیق تر مطرح می کند. از میان عوامل مطرح شده برای ایجاد غم غربت، در شعر مولانا (دفتر اوّل و دوم) تنها غم دوری معشوق حقیقی و دلتنگی برای وطن نخستین نمود پیدا می کند و شوق فراهم شدن این شرایط او را غزلخوان عشق می کند. در اندیشة او هبوط و سپس غربت انسان در این دنیا دلایل چندی دارد که در دفتر اوّل و دوم مثنوی معنوی، سرنوشت و تقدیر و گناه آدم را دلایل این هبوط ذکر می کند. مولانا برای بیان غربت انسان در این دنیا و غم غربت او، بیشتر از حکایت های تمثیلی کمک می گیرد و فهم قصّة هجران را ملموس تر می کند. در شعر عرفانی، عارف سرانجام مالکیّت خود را در مورد چیزهای از دست رفته و شرایط خوش گذشته که از دست داده بود؛ به دست می آورد و بازگشت به وطن اصلی و جهان معنا و وصال معشوق حقیقی با هم و یک جا برای عارف دست خواهد داد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد