پژوهش حاضر، در حوزه رفتار مصارف کننده و با محوریت بازاریابی محصولات و مواد غذایی طرح و اجرا شده است. هدف اصلی پژوهش، ساختاریابی و اعتبارسنجی روابط یک الگوی نوین از نوهراسیها و مشغولیتهای غذایی و سبکهای زندگی غذایی به عنوان پیشبین کنندههای رضایت و وفاداری مشتریان فر چکیده کامل
پژوهش حاضر، در حوزه رفتار مصارف کننده و با محوریت بازاریابی محصولات و مواد غذایی طرح و اجرا شده است. هدف اصلی پژوهش، ساختاریابی و اعتبارسنجی روابط یک الگوی نوین از نوهراسیها و مشغولیتهای غذایی و سبکهای زندگی غذایی به عنوان پیشبین کنندههای رضایت و وفاداری مشتریان فروشگاههای زنجیرهای سطح شهر تهران است. از نظر روششناسی، این مطالعه از نوع پیمایشی و کاربردی بوده و مبتنی بر روشهای توصیفی - زمینهیابی است. دادهها از طریق پرسشنامه استاندارد سبک زندگی غذایی، صفات شخصیتی غذایی شامل مقیاس نوهراسی غذایی و مقیاس مشغولیت غذایی و همچنین آزمون محقق ساخته رضایت و وفاداری مشتریان جمعآوری گردید. اعتبار محتوای عوامل با نظر خبرگان و اعتبار سازه آزمون با استفاده از روشهای تحلیل عاملی تأیید شد. پایایی آزمون نیز با توجه به آلفای کرونباخ محاسبه و تأیید گردید. نتایج پژوهش: یافتههای پژوهش نشان داد که متغیرهای مطرح شده، پیشبینهای مناسبی از رضایت و وفاداری مشتریان هستند. به گونهای که میتوان اذعان نمود سبک زندگی غذایی و صفات شخصیتی غذایی، به طور قابل توجهی الگوی رضایتمندی و وفاداری مشتریان را تبیین مینمایند. از محدویتهای ذاتی پژوهش حاضر میتوان از رویکرد نوین و پیچیده بکار گرفته شده در شناخت عوامل موثر رضایتمندی و وفاداری مشتریان حوزه موادغذایی به رغم وجود مشتریان پرشمار با انگیزهها و سلایق متنوع فروشگاههای زنجیرهای اشاره نمود. کاربردهای مدیریتی و نوآوری پژوهش: نتایج این تحقیق با آزمون محرکهای شناختی رضایت و وفاداری مشتریان موادغذایی و جنبههای رفتاری آنان، درک عمیقی در انگیزه و رفتار مشتریان فراهم میآورد که با توجه به رقابت شدید در صنایع غذایی، کاربردهای عملی مهمی برای مدیران بازاریابی و خردهفروشان موادغذایی در جهت اتخاذ تصمیمات درست و مقتضی دارد.
پرونده مقاله
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و تبیین مدل صفات شخصيتي مصرف كننده مبتنی بر رویکرد خرید تکانشی انجام شد.
طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: روش شناسی تحقیق حاضر توصیفی-اکتشافی با رویکرد ترکیبی (از نوع متوالی، کیفی-کمی) بود. مراحل انجام شامل: انجام مصاحبه با زنان با تجربه خريد چکیده کامل
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و تبیین مدل صفات شخصيتي مصرف كننده مبتنی بر رویکرد خرید تکانشی انجام شد.
طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: روش شناسی تحقیق حاضر توصیفی-اکتشافی با رویکرد ترکیبی (از نوع متوالی، کیفی-کمی) بود. مراحل انجام شامل: انجام مصاحبه با زنان با تجربه خريد تكانشي و تحلیل داده ها به کمک روش تحلیل تم برای شکل دهی مدل و سپس آزمون و اعتبارسنجی مدل جهت شناسایی الگوی نهایی. مشارکت کنندگان تحقیق در بخش کیفی عبارت بودند از زنان 2 کشور همسایه حاشيه خليج فارس بانضمام 2 استان جنوبی ايران كه با استفاده از تستهاي آر.اف.ام و بارات (1994) تكانشگري آنان در مصرف لوازم آرایشی اثبات شده بود. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه زنان پرمصرف لوازم آرایشی در 3 کشور حاشيه خليج فارس بانضمام زنان استانهای جنوبی ايران. همچنین تحلیل کیفی دادههای حاصل از انجام مصاحبه در تحقیق پیش رو با استفاده از روش تحلیل تم و تحلیل دادههای کمی با استفاده از نرمافزارهای SPSS و SmartPLS 3 و در سطح معناداری 5 درصد انجام شد.
یافته ها: یافتههای حاصل از تحلیل کیفی نشان داد مدل مفهومی تحقیق مشتمل بر متغیرهای: احساس ضرورت خرید، گرایش به خرید تکانشی، رفتار خرید تکانشی، پیامدها،حافظه سپاری و اشباع خرید است که این مدل در بخش کمی مورد آزمون واقع شدکه یافتهها در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد به غیر از یک مسیر، کلیه مسیرهای مدل مورد تایید و معنی دارند.
پرونده مقاله
با توجه به پیامدهای منفی فراگیر تقلب های حسابداری و کارآمدی افشاگری در کشف آنها، در این پژوهش به بررسی تمایل به افشاگری تقلب های حسابداری مبتنی بر صفات شخصیتی، وضعیت اخلاقی و عدالت سازمانی در مورد حسابسازی و اختلاس پرداخته شده است. جامعه آماری کارکنان حسابداری و حجم نمو چکیده کامل
با توجه به پیامدهای منفی فراگیر تقلب های حسابداری و کارآمدی افشاگری در کشف آنها، در این پژوهش به بررسی تمایل به افشاگری تقلب های حسابداری مبتنی بر صفات شخصیتی، وضعیت اخلاقی و عدالت سازمانی در مورد حسابسازی و اختلاس پرداخته شده است. جامعه آماری کارکنان حسابداری و حجم نمونه596 نفر می باشد. ابزار گردآوری داده ها، با آلفای کرونباخ حداقل 0.9 پرسشنامه استاندارد صفات شخصیت پنج عاملی (کاستا و مک کری،1992)، پرسشنامه استاندارد وضعیت اخلاقی(فورسیت،1980) وسناریوهای های عدالت سازمانی اختصاصی تقلب حسابداری می باشد. با روش معادلات ساختاری با حداقل مربعات جزیی، نتیجه پژوهش نشان می دهد که در سطح معناداری 99.9 درصد، صفات شخصیتی(روان نژندی، برونگرایی، تجربه پذیری، سازگاری و وظیفه شناسی)، وضعیت های اخلاقی(ایده ال گرایی و نسبی گرایی)، عدالت سازمانی(رویه ای، تعاملی و توزیعی)، بر تمایل به افشاگری هر دو نوع تقلب اثر دارد و همچنین تمایل به افشاگری اختلاس بیشتر از افشاگری حسابسازی می باشد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، بررسی نقش پیش بین صفات شخصیتی، عزتنفس و جهتگیری مذهبی کارکنان در رفتار شهروندی سازمانی آنان بود. در یک طرح همبستگی تعداد 310 نفر از کارکنان آموزش و پرورش استان خراسان شمالی، به شیوه نمونهبرداری خوشهای انتخاب شدند و پرسشنامههای رفتار شهروندی سازمانی چکیده کامل
هدف این پژوهش، بررسی نقش پیش بین صفات شخصیتی، عزتنفس و جهتگیری مذهبی کارکنان در رفتار شهروندی سازمانی آنان بود. در یک طرح همبستگی تعداد 310 نفر از کارکنان آموزش و پرورش استان خراسان شمالی، به شیوه نمونهبرداری خوشهای انتخاب شدند و پرسشنامههای رفتار شهروندی سازمانی (مقیمی، 1384)، شخصیت NEO (کاستا و مککری، 1985)، جهتگیری مذهبی آلپورت (فگین، 1963) و عزتنفس (روزنبرگ، 1965) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که: آداب اجتماعی برحسب رضامندی از خود، خویشتنداری (01/0 > P ) و نظم و ترتیب (05/0 > P ) قابل پیشبینی است.جهتگیری مذهبی، بعد شایستگی شخصی و نمره کل عزتنفس قادر به پیشبینی آداب اجتماعی نبودند. نوعدوستی و هماهنگی متقابل برحسب خویشتنداری، جهتگیری مذهبی درونی (01/0 > P ) و نظم و ترتیب (05/0 > P ) قابل تبیین بودند ولی جهتگیری مذهبی بیرونی و عزتنفس و ابعاد آن قادر به پیشبینی نوعدوستی و هماهنگی متقابل نبودند. وجدان کاری نیز برحسب محتاط بودن در تصمیم گیری و رضامندی از خود (05/0 > P ) قابل پیشبینی بود. محافظت از منابع سازمان برحسب نظم و ترتیب (01/0 > P ) و عزتنفس (05/0 > P ) قابل تبیین بود. جوانمردی و نزاکت برحسب رضامندی از خود، جهتگیری مذهبی درونی (01/0 > P ) و جهتگیری مذهبی بیرونی (05/0 > P ) قابل پیشبینی بود. در مجموع در میان متغیرهای پیشبین، صفات شخصیتی از بیشترین توان پیشبینی برای رفتار شهروندی سازمانی برخوردار بودند.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، پیشبینی خودکارآمدی دختران بر اساس ویژگیهای شخصیتی مادرانشان بود. روش پژوهش همبستگی و تعداد نمونه 351 دانشآموز مقطع متوسطۀ استان البرز بود که بهصورت نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامۀ شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1985) و خودک چکیده کامل
هدف از این پژوهش، پیشبینی خودکارآمدی دختران بر اساس ویژگیهای شخصیتی مادرانشان بود. روش پژوهش همبستگی و تعداد نمونه 351 دانشآموز مقطع متوسطۀ استان البرز بود که بهصورت نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامۀ شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1985) و خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) بود. تحلیل یافتهها نشان داد از بین متغیرهای پیشبین، تنها خردهمقیاس مسؤولیتپذیری مادران، خودکارآمدی دختران را پیشبینی میکند و ضریب رگرسیون (226/0= &beta)، نشاندهندۀ رابطۀ مثبت مسؤولیتپذیری مادران با خودکارآمدی دختران بود (002/0>P ). همچنین، معدل دختران دبیرستانی با ضریب رگرسیون (330/0= &beta)، گویای همبستگی مثبت و معنادار (0001/0>P )؛ و سن مادران با ضریب رگرسیون (105/0-= &beta) گویای همبستگی منفی و معنادار با خودکارآمدی دختران آنها بود (037/0>P ). بنابراین، میتوان نتیجه گرفت با توجه به نقشی که مسؤولیتپذیری و فاصلۀ سنی کم مادران با دختران، بر خودکارآمدی دخترانشان دارد، لازم است با تقویت منابع مسؤولیتپذیری مادران، و تشویق مادران به فرزنددار شدن در سنین جوانی، خودکارآمدی فرزندان نوجوان آنها را افزایش داد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف تعیین رابطه شیوههای یادگیری کلب، صفات شخصیتی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان اجرا شد. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل 3145 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بود که از میان آنها 320 نفر از رشتههای مختلف (196 دختر و 124 پسر) با استفاده ا چکیده کامل
این پژوهش با هدف تعیین رابطه شیوههای یادگیری کلب، صفات شخصیتی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان اجرا شد. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل 3145 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بود که از میان آنها 320 نفر از رشتههای مختلف (196 دختر و 124 پسر) با استفاده از جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان و به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو و سیاهه سبکهای یادگیری کلب بود. برای سنجش عملکرد تحصیلی میانگین نمرات دانشجویان مورد استفاده قرار گرفت. دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه (شیوهی گام به گام) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین شیوههای یادگیری و صفات شخصیتی دانشجویان با عملکرد تحصیلی آنها رابطه معنادار وجود دارد و هر یک از شیوههای یادگیری دانشجویان با برخی از صفات شخصیتی آنها رابطه دارد .نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نمایان ساخت که صفات شخصیتی روان نژندی و وظیفه شناسی، و شیوههای یادگیری مفهومسازی انتزاعی و آزمایشگری فعال با عملکرد تحصیلی دارای رابطه چند گانه معنادار هستند و این متغیرها بهترین متغیرهای پیش بین برای عملکرد تحصیلی دانشجویان بودند که در مجموع توانستند 28 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی را تبیین کنند. در این مقاله ضمن ارائه نتایج، پیرامون کاربردها و محدودیتهای آن نیز گفتگو شده است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های فرزندپروری، صفات شخصیتی و ویژگی کمال گرایی والدین بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 7 تا 10 سال شهر تهران در سال تحصیلی 1 چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های فرزندپروری، صفات شخصیتی و ویژگی کمال گرایی والدین بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 7 تا 10 سال شهر تهران در سال تحصیلی 1398 بودند. تعداد 250 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پژوهش پرسشنامه های علائم مرضی کودکان (گادو و اسپرافکین، 1994)، سبک های فرزندپروری (بامریند، 1991)، صفات شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1992) و کمالگرایی (فراست و همکاران، 1990) بود. پایایی پرسشنامهها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای هر چهار پرسشنامه بالای 0.7 بهدست آمد. همینطور از روایی محتوا بهمنظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامهها به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرم افزار spss-22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه) انجام پذیرفت. نتایج تحلیل دادهها نشان داد سبک فرزندپروری مستبدانه. 17% و روان آزرده خویی می تواند 24% به صورت مثبت و معنا دار، متغیر برون گرایی و سازش پذیری به ترتیب 19% و 23% به صورت منفی و معنادار، همچنین نگرانی درباره اشتباهات، شک درباره اعمال، انتقادگری والدینی و استانداردهای شخصی به ترتیب 13%، 24%، 34% و 28% به صورت مثبت و معنادار قادر به پیش بینی متغیر نافرمانی مقابله ای هستند (0.05>P). بنابراین بر اساس یافته های پژوهش حاضر، نافرمانی مقابله ای در کودکان با سبک های فرزندپروری، صفات شخصیتی و ویژگی کمال گرایی والدین رابطه دارد و می تواند توسط آن پیش بینی شود.
پرونده مقاله
در این پژوهش برای بررسی رابطه بین صفات شخصیتی با خلاقیت با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 125 نفر از دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر تهران انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های شخصیت ان ایی اُ[1]، خلاقیت عابدی را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با آزمون های چکیده کامل
در این پژوهش برای بررسی رابطه بین صفات شخصیتی با خلاقیت با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 125 نفر از دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی شهر تهران انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های شخصیت ان ایی اُ[1]، خلاقیت عابدی را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که وجدانی بودن، گشودگی به تجربه و توافق پذیری با خلاقیت رابطه مستقیم، معنادار و روان رنجور خویی با خلاقیت رابطه معکوس و معنادار دارند. از بین صفات شخصیتی، تنها وجدانی بودن و روان رنجورخویی به طور معنادار توان پیش بینی خلاقیت را دارند. 4.(NEO)
پرونده مقاله
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجیگری هوش هیجانی بود.
روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بزرگسالان ایرانی ساکن شهر مشهد در سال 2021 در دامنه سنی 18 تا 60 سال بودند که از این میان 407 چکیده کامل
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و رضایت از زندگی با نقش میانجیگری هوش هیجانی بود.
روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل بزرگسالان ایرانی ساکن شهر مشهد در سال 2021 در دامنه سنی 18 تا 60 سال بودند که از این میان 407 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت نئو (Costa & McCrae, 1992)، پرسشنامه رگه هوش هیجانی - فرم کوتاه (Petrides & Furnham, 2006) و پرسشنامه رضایت از زندگی (Diener et al., 1985) جمعآوری شدند. دادهها با استفاده از روشهای همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نرمافزارهای SPSS نسخه 26 و AMOS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. روانرنجوری، برونگرایی، گشودگی به تجربه و وجدانگرایی بر رضایت از زندگی و هوش هیجانی اثر مستقیم معنادار داشتند. همچنین، مولفههای هوش هیجانی شامل درک و ارزیابی عواطف خود و دیگران، خوشبینی، خودآگاهی و مهارتهای اجتماعی بر رضایت از زندگی اثر مستقیم معنادار داشتند. علاوه براین، نقش میانجی خوشبینی در رابطه بین روانرنجوری، برونگرایی و وجدانگرایی با رضایت از زندگی (05/0p<)، نقش میانجی خودآگاهی، درک و ارزیابی عواطف خود و دیگران در رابطه بین روانرنجوری، برونگرایی، گشودگی به تجربه و وجدانگرایی با رضایت از زندگی (001/0p<) و نقش میانجی مهارتهای اجتماعی در رابطه بین روانرنجوری، برونگرایی و وجدانگرایی با رضایت از زندگی (001/0p<) تایید شدند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت که صفات شخصیتی از طریق هوش هیجانی بر رضایت از زندگی اثر میگذارد؛ درنتیجه یکی از راههای افزایش رضایت از زندگی بالا بردن هوش هیجانی افراد با توجه به صفات شخصیتی آنهاست.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف مقایسه صفات شخصیتی در افراد وسواسی-اجباری و بهنجار صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مبتلایان به اختلال وسواسی – اجباری (اعم از مؤنث و مذکر) مراجعه کننده به مراکز درمانی موجود در شهر تبریز تشکیل میدادند. در این راستا که در قالب طرح علّی چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مقایسه صفات شخصیتی در افراد وسواسی-اجباری و بهنجار صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مبتلایان به اختلال وسواسی – اجباری (اعم از مؤنث و مذکر) مراجعه کننده به مراکز درمانی موجود در شهر تبریز تشکیل میدادند. در این راستا که در قالب طرح علّی - مقایسهای انجام شد، تعداد 30 نفر (18زن و 12مرد) از بیماران وسواسی به صورت در دسترس از مراکز و کلینیکهای روانپزشکی شهر تبریز انتخاب و با 30 نفر (18زن و12مرد) از افراد سالم که از طریق اطلاعات دموگرافیک همتاسازی شده بودند، با استفاده از سیاهه وسواس فکری – عملی مادزلی (MOCI) و پرسش نامه 5 عامل شخصیتی نئو مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها بر پایه نرمافزار (17)SPSS انجام شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد تفاوت معنیداری بین دو گروه در نمره کل صفت نوروتیسیسم و چهار خرده مقیاس این صفت یعنی اضطراب، افسردگی، کمرویی و آسیبپذیری وجود دارد و افراد مبتلا به OCD در این صفت و از شش خرده مقیاس در چهار خرده مقیاس آن نمرات بالاتری کسب کردند. اما در دو خرده مقیاس نوروتیسیسم و صفات برونگرایی، انعطافپذیری، دلپذیر بودن، با وجدان بودن و خرده مقیاسهای آنها بین دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد. بنظر میرسد افراد مبتلا به OCD در قیاس با افراد بهنجار حداقل در صفت شخصیتی نوروتیسیسم عمدهترین تفاوت و بالاترین نمرات را دارا می باشند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف اثر صفات شخصیتی بر میزان موفقیت معلمان صورت گرفت. مطالعه حاضر از نوع کمی و در زمره تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی بود. در این پژوهش متغیر صفات شخصیتی به عنوان پیش بین و موفقیت حرفه ای معلمان به عنوان متغیر ملاک درنظر گرفته شده اند. برای دستیابی به این ه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف اثر صفات شخصیتی بر میزان موفقیت معلمان صورت گرفت. مطالعه حاضر از نوع کمی و در زمره تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی بود. در این پژوهش متغیر صفات شخصیتی به عنوان پیش بین و موفقیت حرفه ای معلمان به عنوان متغیر ملاک درنظر گرفته شده اند. برای دستیابی به این هدف، تعداد 234 معلم با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از بین معلمان مقطع متوسطه دوم شهرستان بجنورد به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابتدا میزان موفقیت آنها توسط مدیران و دانش آموزان از طریق پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس پرسشنامه پنج عاملی صفات شخصیت فرم کوتاه توسط دبیران تکمیل گردید. ابتدا ویژگی های توصیفی داده های حاصل از نمونه پژوهش بررسی شد. نتایج نشان داد صفات شخصیتی روان رنجورخویی، برونگرایی و توافق پذیری ضرایب تاثیر معناداری در پیش بینی موفقیت حرفه ای معلمان دارند.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد