• فهرست مقالات شاخص سبزینگی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تحلیل سنجش از دوری دینامیک فضایی پوشش گیاهی محصول سنجنده MODIS در ارتباط با شرایط اقلیمی (مورد: استان چهارمحال و بختیاری)
        بهزاد امرایی منصور حلیمی
        زمینه و هدف: در هر منطقه ای کلونی های گیاهی حاصل تعامل بلندمدت بین پوشش گیاهی و شرایط اقلیم محلی است. تغییرات اقلیمی می تواند به صورت بارزی در تغییرات پوشش گیاهی آن منطقه منعکس شود. هدف اساسی این تحقیق تحلیل روابط زمانی مکانی بین تعیین گرهای آب و هوایی و شاخص های پوشش گ چکیده کامل
        زمینه و هدف: در هر منطقه ای کلونی های گیاهی حاصل تعامل بلندمدت بین پوشش گیاهی و شرایط اقلیم محلی است. تغییرات اقلیمی می تواند به صورت بارزی در تغییرات پوشش گیاهی آن منطقه منعکس شود. هدف اساسی این تحقیق تحلیل روابط زمانی مکانی بین تعیین گرهای آب و هوایی و شاخص های پوشش گیاهی سنجنده MODIS در استان چهار محال و بختیاری است.روش بررسی: در این راستا محصول پوشش گیاهی سنجنده MODIS طی 10 سال (2008-2018) به صورت ماهانه، اخذ گردید. دو شاخص اقلیمی دمای لایه رویه ای خاک (LST) MODIS، و بارش های ایستگاه های باران سنجی و سینوپتیک، به عنوان تعیین گرهای عمده اقلیمی مورد استفاده قرار گرفت. از آنالیز همبستگی فضایی پیکسل به پیکسل Pearson در سطح اطمینان 95/0 (P_value =0.05)، برای استخراج همبستگی فضایی و پوشش گیاهی MODSI با تعیین گرهای اقلیمی استفاده شده است.یافته ها: نتایج گویای آن بود که در این منطقه به دلیل نبود تنش رطوبتی شدید، پوشش گیاهی، دینامیک فضایی و درون سالی پوشش گیاهی منطقه توسط دمای لایه رویه ای خاک کنترل می شود. به طوری که در مقیاس ماهانه، پوشش گیاهی MODSI به صورت همزمان، با دمای لایه روی خاک به ویژه در ماه های اواخر زمستان و اول بهار همبستگی داشت. در ماه های فصل تابستان تنش حرارتی شدید باعث افت سطح سبزینگی و به تبع آن افت NDVI سنجنده MODIS شده است و ارتباط دمای خاک و پوشش گیاهی در همه جای استان تضعیف شده است.بحث و نتیجه گیری: در استان کهکیلویه و بویراحمد، عامل دمای رویه ای خاک با کنترل فازهای فنولوژیک پوشش گیاهی منطقه، ارتباط مستقیم و معنی داری دارد و محرک اصلی دینامیک زمانی و مکانی پوشش گیاهی می باشد که محصول سنجش از دوری سنجنده MODIS این وابستگی را به وضوح نشان داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تاثیر آبیاری تکمیلی و سوپرجاذب بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام نخود دیم (.Cicer arietinum L)
        سیده نساء شاهرخی احمد نادری پیام پزشکپور مانی مجدم عادل مدحج
        کم آبی از جمله عواملی است که با ایجاد محدودیت در رشد، دست یابی به عملکرد بالا را دشوار می سازد و استفاده بهینه از آب نقش مهمی در حصول عملکرد مورد انتظار دارد. همچنین، توجه به نقش مدیریتی کاربرد برخی از مواد افزودنی نظیر سوپرجاذب ها به منظور استفاده بهینه از آب در کشاو چکیده کامل
        کم آبی از جمله عواملی است که با ایجاد محدودیت در رشد، دست یابی به عملکرد بالا را دشوار می سازد و استفاده بهینه از آب نقش مهمی در حصول عملکرد مورد انتظار دارد. همچنین، توجه به نقش مدیریتی کاربرد برخی از مواد افزودنی نظیر سوپرجاذب ها به منظور استفاده بهینه از آب در کشاورزی، در شرایط تنش کم آبی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین منظور آزمایشی به‌صورت کرت‌های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 94- 1393 در ایستگاه تحقیقاتی سراب چنگائی، خرم آباد به اجرا درآمد. تیمار آبیاری تکمیلی در سه سطح دیم، آبیاری تکمیلی در مرحله 50 درصد گل‌دهی و آبیاری تکمیلی در مرحله 50 درصد گل‌دهی + 50 درصد غلاف‌دهی) در کرت‌های اصلی، سوپرجاذب (مصرف 90 کیلوگرم در هکتار و عدم مصرف) در کرت های فرعی و ارقام نخود (آرمان، آزاد، هاشم، عادل و لاین ILC482) در کرت های فرعی-فرعی قرار داده شدند. بیشترین عملکرد دانه و پروتئین (به ترتیب 3890 و 870 کیلوگرم در هکتار)، در شرایط آبیاری تکمیلی در دو مرحله و مصرف سوپرجاذب به‌دست آمد که نسبت به شاهد دیم و عدم مصرف سوپرجاذب به‌ترتیب 24 و 21 درصد بیشتر بود. بیشترین شاخص سبزینگی برگ (39/22)، تعداد غلاف در بوته (22/1)، وزن صد دانه (52/4 گرم) و عملکرد زیستی (5431/5 کیلوگرم در هکتار) مربوط به آبیاری دو مرحله ای بود. همچنین بیشترین تعداد غلاف در بوته (27/7) در رقم هاشم و مصرف سوپرجاذب مشاهده شد که نسبت به عدم مصرف سوپرجاذب در همین رقم به‌ترتیب 34 درصد بیشتر بود. برهمکنش سوپرجاذب و رقم نشان داد که بیشترین عملکرد دانه (4159 کیلوگرم در هکتار)، نیتروژن دانه (3/69 درصد) و عملکرد پروتئین (960 کیلوگرم در هکتار) در رقم عادل و در شرایط مصرف سوپرجاذب بود. در شرایط دیم، مصرف سوپرجاذب باعث افزایش عملکرد دانه و عملکرد پروتیئن ژنوتیپ های نخود شد. نتایج نشان داد که در تمام سطوح آبیاری تکمیلی، استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب موجب بهبود شرایط رشدی گیاه و افزایش معنی دار کمیت دانه گردید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - اثر پیش تیمار بذر با آب و اشعه فرابنفش بر برخی از خصوصیات رشدی و فیزیولوژیکی گیاه نخود فرنگی (Pisum sativum L.)
        بهنوش رسایی سعید جلالی هنرمند علی رسایی مجید عبدلی
        به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر به صورت هیدروپرایمینگ و اشعه فرابنفش (UV) بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نخود فرنگی رقم دورین (cv. Dorian)، آزمایشی طی سال 1393 در آزمایشگاه هیدروپونیک پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در قالب طرح کاملاً تصادفی با چکیده کامل
        به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر به صورت هیدروپرایمینگ و اشعه فرابنفش (UV) بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نخود فرنگی رقم دورین (cv. Dorian)، آزمایشی طی سال 1393 در آزمایشگاه هیدروپونیک پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای اعمال شده بر روی بذر شامل: (1) بذر خشک (شاهد)، (2) هیدروپرایمینگ به مدت 14 ساعت، (3) هیدروپرایمینگ + UV-A، (4) هیدروپرایمینگ + UV-AB و (5) هیدروپرایمینگ + UV-C بودند. نحوه اجرای تیمارهای 3، 4 و 5 بدین صورت بود که بذرها پس از قرارگیری در آب به مدت 12 ساعت (هیدروپرایم)، به ترتیب تحت تابش پرتوهای فرابنفش UV-A، UV-AB و UV-C به مدت 2 ساعت قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای پرایمینگ بر وزن تر، طول گیاه و میزان پراکسید هیدروژن در سطح یک درصد و بر شاخص سبزینگی و محتوای آب نسبی برگ در سطح پنج درصد معنی دار و بر عملکرد کوانتومی فتوسیستم II غیرمعنی‌دار بود. نتایج مقایسه میانگین نشانگر این مطلب بود که تیمارهای هیدروپرایمینگ و هیدروپرایمینگ + UV-A سبب بیشترین افزایش وزن تر، طول گیاه و شاخص سبزینگی برگ نخود فرنگی نسبت به شاهد (عدم پرایمینگ) شد. تیمار هیدروپرایمینگ + UV-AB سبب کاهش صفات فوق شد. به طور کلی می توان بیان کرد که پیش تیمار بذور با آب (هیدروپرایم) و هیدروپرایمینگ + اشعه UV-A تأثیر مثبتی بر خصوصیات رشدی و فیزیولوژیکی نخود فرنگی داشت ولی کاربرد توأم آن ها به خصوص اشعه UV-AB کارایی چندانی ندارد و برای این گیاه مفید نبود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - اثر پیش تیمار بذر با آب و اشعه فرابنفش بر برخی از خصوصیات رشدی و فیزیولوژیکی گیاه نخود فرنگی (Pisum sativum L.)
        بهنوش رسایی سعید جلالی هنرمند علی رسایی مجید عبدلی
        به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر به صورت هیدروپرایمینگ و اشعه فرابنفش (UV) بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نخود فرنگی رقم دورین (cv. Dorian)، آزمایشی طی سال 1393 در آزمایشگاه هیدروپونیک پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در قالب طرح کاملاً تصادفی با چکیده کامل
        به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر به صورت هیدروپرایمینگ و اشعه فرابنفش (UV) بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نخود فرنگی رقم دورین (cv. Dorian)، آزمایشی طی سال 1393 در آزمایشگاه هیدروپونیک پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای اعمال شده بر روی بذر شامل: (1) بذر خشک (شاهد)، (2) هیدروپرایمینگ به مدت 14 ساعت، (3) هیدروپرایمینگ + UV-A، (4) هیدروپرایمینگ + UV-AB و (5) هیدروپرایمینگ + UV-C بودند. نحوه اجرای تیمارهای 3، 4 و 5 بدین صورت بود که بذرها پس از قرارگیری در آب به مدت 12 ساعت (هیدروپرایم)، به ترتیب تحت تابش پرتوهای فرابنفش UV-A، UV-AB و UV-C به مدت 2 ساعت قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای پرایمینگ بر وزن تر، طول گیاه و میزان پراکسید هیدروژن در سطح یک درصد و بر شاخص سبزینگی و محتوای آب نسبی برگ در سطح پنج درصد معنی دار و بر عملکرد کوانتومی فتوسیستم II غیرمعنی‌دار بود. نتایج مقایسه میانگین نشانگر این مطلب بود که تیمارهای هیدروپرایمینگ و هیدروپرایمینگ + UV-A سبب بیشترین افزایش وزن تر، طول گیاه و شاخص سبزینگی برگ نخود فرنگی نسبت به شاهد (عدم پرایمینگ) شد. تیمار هیدروپرایمینگ + UV-AB سبب کاهش صفات فوق شد. به طور کلی می توان بیان کرد که پیش تیمار بذور با آب (هیدروپرایم) و هیدروپرایمینگ + اشعه UV-A تأثیر مثبتی بر خصوصیات رشدی و فیزیولوژیکی نخود فرنگی داشت ولی کاربرد توأم آن ها به خصوص اشعه UV-AB کارایی چندانی ندارد و برای این گیاه مفید نبود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی اثر پیش تیمار بذر با پراکسید هیدروژن بر ویژگی‌های فیزیولوژیک و وابسته به عملکرد ماش در شرایط تنش خشکی
        امید صادقی پور حوریه بابایی علیرضا پازکی
        به منظور بررسی پیش تیمار بذر با پراکسید هیدروژن در تحمل به تنش خشکی ماش آزمایشی در سال 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی شهر ری اجرا شد. این طرح گلدانی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. فاکتور اول چکیده کامل
        به منظور بررسی پیش تیمار بذر با پراکسید هیدروژن در تحمل به تنش خشکی ماش آزمایشی در سال 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی شهر ری اجرا شد. این طرح گلدانی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با چهار تکرار اجرا گردید. فاکتور اول آبیاری در دو سطح شامل: آبیاری پس از 60 و 120 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر به ترتیب به عنوان شرایط نرمال و تنش خشکی بود. فاکتور دوم نیز شامل 5 سطح خیساندن بذر در غلظت های مختلف پراکسید هیدروژن (0، 30، 60، 90 و 120 میلی مولار) به مدت 6 ساعت بود. نتایج نشان داد تنش خشکی به طور معنی‌داری ارتفاع بوته، زیست توده، عملکرد و اجزای عملکرد، سطح برگ، شاخص سبزینگی، هدایت روزنه‌ای و محتوی آب نسبی برگ‌های ماش را کاهش داد. از سوی دیگر، پیش‌تیمار بذر با غلظت 90 میلی مولار پراکسید هیدروژن تمامی صفات فوق را تحت تنش خشکی افزایش داد. این تیمار عملکرد دانه تک بوته را تحت شرایط تنش خشکی در مقایسه با عدم کاربرد آن 25 درصد افزایش داد. این نتایج نشان داد که تیمار بذر با پراکسید هیدروژن از طریق افزایش شاخص سبزینگی برگ، هدایت روزنه‌ای، محتوی آب نسبی و سطح برگ موجب بهبود رشد و تحمل به تنش خشکی در ماش گردید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - اثر کودهای زیستی ورمی‌کمپوست و بارور۲® بر برخی صفات کمی و میزان جذب عناصر در ریحان سبز (Ocimum basilicm L.) در منطقه گچساران
        مهدی حسینی فرهی مرضیه نوروزی نژاد
        به منظور بررسی اثر کودهای زیستی فسفات بارور2® و ورمی‌‌کمپوست بر ویژگی‌های کمی و میزان جذب عناصر معدنی در ریحان سبز در منطقه گچساران، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1393 انجام گردید. فاکتور اول کود فسفات بارور2® در غلظ چکیده کامل
        به منظور بررسی اثر کودهای زیستی فسفات بارور2® و ورمی‌‌کمپوست بر ویژگی‌های کمی و میزان جذب عناصر معدنی در ریحان سبز در منطقه گچساران، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1393 انجام گردید. فاکتور اول کود فسفات بارور2® در غلظت‌های صفر،50، 75 و 100 گرم در هکتار به صورت بذرمال و فاکتور دوم مقادیر حجمی ورمی‌کمپوست و خاک در پنج نسبت صفر به 100، 25 به 75، 50 به 50، 75 به 25، 100 به صفر درصد بود. صفاتی از قبیل ارتفاع بوته، وزن تر و خشک اندام‌هوایی، غلظت پتاسیم و نیتروژن برگ، شاخص سبزینگی برگ و تعداد برگ مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. نتایج نشان داد که برهم کنش ورمی‌کمپوست و کود فسفات بارور2® بر تمامی ویژگی‌ها به جز شاخص سبزینگی برگ ریحان سبز معنی دار بود (p<0.05). بیشترین میزان ارتفاع بوته، تعداد برگ و غلظت عناصر نیتروژن و پتاسیم در کاربرد 100 گرم در هکتار کود فسفات بارور2® و نسبت حجمی 50-50 خاک و ورمی-کمپوست بدست آمد. همچنین بیشترین وزن تر و خشک اندام هوایی درگیاهان کاشته شده در محیط کشت حاوی 100 درصد ورمی‌کمپوست و کاربرد 75 گرم در هکتار کود فسفات بارور2® در مقایسه با سایر تیمارها مشاهده گردید. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، کاربرد 100 گرم در هکتار کود فسفات بارور2® و نسبت حجمی 50-50 ورمی‌کمپوست و خاک به منظور بهبود ویژگی‌های کمی ریحان سبز درمنطقه گچساران مناسب می‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - تأثیر محلول‌پاشی روی و زمان انتقال نشاء بر خصوصیات زراعی و فیزیولوژیک دو رقم کلزای بهاره
        حمید جباری سحر خادم حمید مظفری نادیا صفوی فرد
        به منظور تأثیر محلول‌پاشی روی و مراحل انتقال نشاء در کشت نشایی دو رقم کلزای بهاره این آزمایش در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر در سال زراعی 96-1395 انجام شد. تیمارهای آزمایشی در این بررسی شامل 10 تیمار (کشت مستقیم ب چکیده کامل
        به منظور تأثیر محلول‌پاشی روی و مراحل انتقال نشاء در کشت نشایی دو رقم کلزای بهاره این آزمایش در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر در سال زراعی 96-1395 انجام شد. تیمارهای آزمایشی در این بررسی شامل 10 تیمار (کشت مستقیم بذر هیبرید هایولا 420 و رقم دلگان در 15 اسفندماه، کشت نشایی هیبرید هایولا 420 و رقم دلگان در مرحله دو و چهار برگی بدون محلول پاشی روی و همراه با محلول پاشی روی بود. نتایج نشان داد که بالاترین و پایین‌ترین میانگین عملکرد به ترتیب به تیمارهای کشت نشایی هیبرید هایولا 420 در مرحله دو برگی همراه با محلول پاشی روی و کشت مستقیم بذر هیبرید هایولا 420 به مقادیر 2628 و 1046 کیلوگرم در هکتار اختصاص داشت. کشت نشایی هایولا 420 در در مراحل دو و چهار برگی با محلول پاشی روی سبب افزایش 51 و 86 درصدی عملکرد دانه نسبت به کشت مستقیم شد. همچنین کشت نشایی رقم دلگان در مراحل دو و چهار برگی با محلول پاشی روی منجر به افزایش 93 و 35 درصدی عملکرد دانه نسبت به کشت مستقیم شد. به‌طورکلی در کشت نشایی و به‌ویژه در تیمارمحلول‌پاشی روی، در مقایسه با کشت بذری کلزا تعداد دفعات آبیاری یک تا دو مرتبه کاهش یافت و به دلیل افزایش شاخص‌های سطح برگ و سبزینگی گیاه، جذب بهتر تابش و بالاتر بودن تعداد خورجین و تعداد دانه در خورجین، عملکرد دانه و شاخص برداشت بیشتر بود. پرونده مقاله