در دهه 1980 میلادی شاهد استقرار تعدادی از، راهبردهای جدید تولید، نظیر تولید بهنگام ، تولید ناب، سیستم های کانبان ومدیریت کیفیت جامع بودیم. این راهبردهای جدید تولید توسط تعدادی از شرکت ها برای بهبود سیستم مدیریت، افزایش تولید وبهبود کیفیت فرآیند و همچنین کاهش ضایعات تولی چکیده کامل
در دهه 1980 میلادی شاهد استقرار تعدادی از، راهبردهای جدید تولید، نظیر تولید بهنگام ، تولید ناب، سیستم های کانبان ومدیریت کیفیت جامع بودیم. این راهبردهای جدید تولید توسط تعدادی از شرکت ها برای بهبود سیستم مدیریت، افزایش تولید وبهبود کیفیت فرآیند و همچنین کاهش ضایعات تولید و هزینه های موجودی، به منظور بهتر کردن رقابت در بازارهای گوناگون مورداستفاده قرار گرفت ه اند. اخیراً با وجود ی که این راهبردها بیشتر برروی بهبود مدیریت زنجیره تأمین برای دست یابی به آرمان های آنهامتمرکز شده است، از این رو تعدادی از راهبردهای توسعه یافته مدیریت زنجیره تأمین را می توان به کمک یک رایانه تجزیه و تحلیلنمود. ابزارهای پشتیبانی کننده تصمیم به کمک رای انه، نقش بسیار مهمی را در همکاری و اداره کردن بازارهای پشتیبان کنندهتصمیم گیرندگان از یک مجموعه با چندین جزء مرکب زنجیره تأمین، ارائه می کنند. این مقاله یک ابزار پشتیبانی کننده تصمیم گیریبه کمک رایانه را با یک مدل بهینه سازی خطی عدد صحیح، از یک شبکه تعمی م یافته ، با چند محصول ، چند مرحله ای، چند دورهزمانی، با ظرفیت، با تقاضای قطعی، سیستم زنجیره تأمین را توسعه داده است. مدل مطرح شده یک سسیستم کنترل کانبان را برایطراحی و اختصاص تولید و تحویل در سر تا سر زنجیره تأمین مورد استفاده قرار داده است. هدف اولیه مدل ، حداقل کردن هزینهتزریق کردن کانبان، هزینه موجودی کالای ساخته شده و هزینه موجودی کار در جریان ساخت ، در سیستم است . مسائل عملیسیستم های زنجیره تأمین با بهینه سازی اختصاص تولید و تحویل ارتباط داده شده است.
پرونده مقاله
در این تحقیق مدل جدیدی برای ارزیابی سیاستهای ظرفیتی براساس سفارشات جدید محصولات، موجودی مالی و بودجه بر اساس سیستم های پویا ارائه شده است. قلمرو تحقیق شرکت ملی گاز ایران می باشد. دادههای به دست آمده از طریق مصاحبههای اکتشافی از کارشناسان شرکت ملی گاز ایران انتخاب شد. چکیده کامل
در این تحقیق مدل جدیدی برای ارزیابی سیاستهای ظرفیتی براساس سفارشات جدید محصولات، موجودی مالی و بودجه بر اساس سیستم های پویا ارائه شده است. قلمرو تحقیق شرکت ملی گاز ایران می باشد. دادههای به دست آمده از طریق مصاحبههای اکتشافی از کارشناسان شرکت ملی گاز ایران انتخاب شد.در ابتدا بر اساس ارزیابی مطالعات نظری، مصاحبههای اکتشافی با خبرگان و توسعه چارچوب مفهومی پژوهش انجام شده و پس از بررسی اطلاعات مربوط به رفتار متغیرها، ارتباطات منطقی از نحوه تاثیرگذاری آنها بر روی یکدیگر استخراج شده و پس از بیان فرضیه پویایی، نموار علت معلولی مربوط تهیه شد. پس از ترسیم نمودار حلقههای علی و معلولی و به منظور آنالیز و تحلیل پارامترهای دخیل در مدل، نمودار انباشت جریان رسم گردید. مدل طراحی شده اجرا شده و رفتار متغیرها بررسی و سپس اعتبارسنجی مدل انجام شد.مدل شامل چهار بخش سفارشات ، تولید ، تحقیق و توسعه ظرفیت سازی و بخش مالی می باشد.پس از اجرای برنامه ارتباط و تاثیر پارامترها بر یکدیگر مشخص گردید . نتایج نشان داد که شرکت ظرفیت تولید و سطح موجودی خود را با در نظر گرفتن نرخ سفارش دریافتی از سوی مشتریان تنظیم مینماید و خروجی محصول خود را با نگرش عدم خروجی قابل ذخیره در نظر گرفت و همانطور که در مدل مشاهده نمودید با این رویکرد توانست تا ظرفیت تولید و سطح موجودی را با نیاز بازار تطابق بخشد.
پرونده مقاله
این تحقیق سعی دارد درجه سازگاری شرکتهای تولید کننده قطعات خودرو با اهرم های سیستم تولیدی JIT را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه مجزا استفاده شده است. پرسشنامه اول جهت تعیین وضعیت موجود شرکتهای سازنده قطعات خودرو با شرایط اهرمهای سی چکیده کامل
این تحقیق سعی دارد درجه سازگاری شرکتهای تولید کننده قطعات خودرو با اهرم های سیستم تولیدی JIT را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه مجزا استفاده شده است. پرسشنامه اول جهت تعیین وضعیت موجود شرکتهای سازنده قطعات خودرو با شرایط اهرمهای سیستم تولید بموقع در اختیار97 نفر از مدیران تولید آنها قرار گرفت. در این پرسشنامه 42 سوال پنج گزینه ای مطرح شده بود که سؤالات در محدوده 100- 0 امتیازبندی شده بودند. از آنجایی که اهمیت وزنی معیارهای فرعی اهرمها متفاوت بودند بدین منظور پرسشنامه دوم (ماتریس مقایسات زوجی) جهت تعیین درجه اهمیت معیارها، مجدداً در اختیار همان 97 نفر قرار گرفت. سرانجام با استفاده از فرمول میانگین وزنی درجه سازگاری شرکتهای سازنده قطعات خودرو با هر یک از اهرمهای سیستم تولیدی JIT اندازه گیری گردید. پس از محاسبات مربوط به میانگین درجه سازگاری شرکتها با اهرمهای سیستم JIT ، نمودار راداری نشان داد که وضعیت شرکتهای سازنده قطعات خودرو در شهرستان تبریز با شرایط اهرمهای سیستم تولید بموقع تا حد نسبتاً زیادی از سطح مطلوب فاصله دارد.
پرونده مقاله
بهینهسازی فرایندهای سازمانی و یکپارچهسازی آنها، جوهره جدید تئوری سازمان میباشد. ظهور مفهوم بنگاه توسعه یافته (EE) که سازمان را وادار به اتخاذ راهحلهای یکپارچه می نماید، در این راستا است. رویکردهای گوناگونی در بسط این مفهوم مفید بودهاند که در این میان در سالهای اخ چکیده کامل
بهینهسازی فرایندهای سازمانی و یکپارچهسازی آنها، جوهره جدید تئوری سازمان میباشد. ظهور مفهوم بنگاه توسعه یافته (EE) که سازمان را وادار به اتخاذ راهحلهای یکپارچه می نماید، در این راستا است. رویکردهای گوناگونی در بسط این مفهوم مفید بودهاند که در این میان در سالهای اخیر رویکرد مدیریت زنجیره عرضه (SCM) مؤثرترین گامها را برداشته است. این رویکرد با توجه به محدودیتها و نقاط ضعف آن نیاز به اصلاح و توسعه دارد. یکی از طرق توسعه این رویکرد، تلفیق آن با سایر رویکردها میباشد. با توجه به نیازمندیهای این رویکرد، یکی از مؤثرترین رویکرد قابل تلفیق میتواند تئوری محدودیتها (TOC) باشد. لذا سؤالات اساسی زیر مطرح است:‍ رویکرد مدیریت زنجیره عرضه را به چه صورت میتوان با تئوری محدودیتها تلفیق داد و موارد تلفیق کدامند؟ آیا رویکرد تلفیقی SCM و TOC نیازمندیهای بنگاه توسعه یافته را میتواند تامین نماید و به معماری جدید آن کمک کند؟ تحقیق حاضر به دنبال توسعه مفهومی رویکردهای بنگاه توسعه یافته، مدیریت زنجیره عرضه و تئوری محدودیتها بوده و تلاش دارد با تلفیق مفهومی آنان، رویکردی تلفیقی ارائه داده و براساس آن معماری جدید از بنگاه توسعه یافته را مطرح نماید. پس فرضیه های تحقیق به صورت زیر شکل گرفتند: رویکردهای مدیریت زنجیره عرضه و تئوری محدودیتها را از طریق پایهها و کاستیهای کلیدی هر دو نظریه میتوان تلفیق نمود. رویکرد تلفیقی SCM و TOC منجر به معماری جدید بنگاه توسعه یافته گردیده و نیازمندیهای آنرا برآورد میسازد. تحقیق حاضر تلاشی در جهت چگونگی سازگاری دو رویکرد به منظور ارائه راهحل تلفیقی میباشد. این کار با ایده معماری تلفیقی براساس پایهها و کاستیهای هر دو نظریه و با تمرکز بر مفاهیم هریک به جای جنبههای صرفاً کاربردی میخواهد به معماری جدید بنگاه توسعه یافته دست پیدا کند. در جهت توسعه مفهومی رویکردهای بنگاه توسعه یافته، مدیریت زنجیره عرضه و تئوری محدودیت‎ها، مطالعه گسترده کتابخانهای و مصاحبههای آزاد با صاحبنظران صورت پذیرفت که به شکلگیری نتایج اولیه کمک نمود. براساس نتایج اولیه و براساس روش دلفی گروهی متخصص در این زمینه که شامل اساتید، مدیران وکارشناسان صنایع بودند تشکیل و مصاحبههائی هدفدار با آنان انجام پذیرفت. براساس اطلاعات حاصله از مطالعات و مصاحبهها، فرضیه های اساسی و نتایج احتمالی تبیین گردید. نتایج حاصله به صورت پرسشنامه باز مجدداً برای گروه متخصص جهت نظرخواهی مطرح گردید. براساس نظرات جمعبندی شده، پرسشنامه تحقیقاتی به صورت بسته پاسخ تدوین شده و در بین اساتید، مدیران عالی، کارشناسان صنایع و دانشجویان کارشناسیارشد توزیع و نظرات آنان جمعآوری و جمعبندی شد. دادههای حاصله، تلخیص و با روش آماری کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته و نتیجهگیری گردید. نتایج تحقیق موارد تلفیق دو رویکرد را روشن نموده و مشخص می‎نماید که رویکرد تلفیقی، نیازمندیهای بنگاه توسعه یافته را تامین می‎کند. براساس این رویکرد تلفیقی در جهت معماری بنگاه توسعه یافته، ویژگیهای ساختار سازمانی، الگوی مفهومی فرایند تصمیمگیری، ابزار تصمیمگیری، ویژگیهای رهبری اثربخش و فرهنگ سازمانی پیشنهاد گردید.
پرونده مقاله
بهینهسازی فرایندهای سازمانی و یکپارچهسازی آنها، جوهره جدید تئوری سازمان میباشد. ظهور مفهوم بنگاه توسعه یافته (EE) که سازمان را وادار به اتخاذ راهحلهای یکپارچه می نماید، در این راستا است. رویکردهای گوناگونی در بسط این مفهوم مفید بودهاند که در این میان در سالهای اخ چکیده کامل
بهینهسازی فرایندهای سازمانی و یکپارچهسازی آنها، جوهره جدید تئوری سازمان میباشد. ظهور مفهوم بنگاه توسعه یافته (EE) که سازمان را وادار به اتخاذ راهحلهای یکپارچه می نماید، در این راستا است. رویکردهای گوناگونی در بسط این مفهوم مفید بودهاند که در این میان در سالهای اخیر رویکرد مدیریت زنجیره عرضه (SCM) مؤثرترین گامها را برداشته است. این رویکرد با توجه به محدودیتها و نقاط ضعف آن نیاز به اصلاح و توسعه دارد. یکی از طرق توسعه این رویکرد، تلفیق آن با سایر رویکردها میباشد. با توجه به نیازمندیهای این رویکرد، یکی از مؤثرترین رویکرد قابل تلفیق میتواند تئوری محدودیتها (TOC) باشد. لذا سؤالات اساسی زیر مطرح است:‍ رویکرد مدیریت زنجیره عرضه را به چه صورت میتوان با تئوری محدودیتها تلفیق داد و موارد تلفیق کدامند؟ آیا رویکرد تلفیقی SCM و TOC نیازمندیهای بنگاه توسعه یافته را میتواند تامین نماید و به معماری جدید آن کمک کند؟ تحقیق حاضر به دنبال توسعه مفهومی رویکردهای بنگاه توسعه یافته، مدیریت زنجیره عرضه و تئوری محدودیتها بوده و تلاش دارد با تلفیق مفهومی آنان، رویکردی تلفیقی ارائه داده و براساس آن معماری جدید از بنگاه توسعه یافته را مطرح نماید. پس فرضیه های تحقیق به صورت زیر شکل گرفتند: رویکردهای مدیریت زنجیره عرضه و تئوری محدودیتها را از طریق پایهها و کاستیهای کلیدی هر دو نظریه میتوان تلفیق نمود. رویکرد تلفیقی SCM و TOC منجر به معماری جدید بنگاه توسعه یافته گردیده و نیازمندیهای آنرا برآورد میسازد. تحقیق حاضر تلاشی در جهت چگونگی سازگاری دو رویکرد به منظور ارائه راهحل تلفیقی میباشد. این کار با ایده معماری تلفیقی براساس پایهها و کاستیهای هر دو نظریه و با تمرکز بر مفاهیم هریک به جای جنبههای صرفاً کاربردی میخواهد به معماری جدید بنگاه توسعه یافته دست پیدا کند. در جهت توسعه مفهومی رویکردهای بنگاه توسعه یافته، مدیریت زنجیره عرضه و تئوری محدودیت‎ها، مطالعه گسترده کتابخانهای و مصاحبههای آزاد با صاحبنظران صورت پذیرفت که به شکلگیری نتایج اولیه کمک نمود. براساس نتایج اولیه و براساس روش دلفی گروهی متخصص در این زمینه که شامل اساتید، مدیران وکارشناسان صنایع بودند تشکیل و مصاحبههائی هدفدار با آنان انجام پذیرفت. براساس اطلاعات حاصله از مطالعات و مصاحبهها، فرضیه های اساسی و نتایج احتمالی تبیین گردید. نتایج حاصله به صورت پرسشنامه باز مجدداً برای گروه متخصص جهت نظرخواهی مطرح گردید. براساس نظرات جمعبندی شده، پرسشنامه تحقیقاتی به صورت بسته پاسخ تدوین شده و در بین اساتید، مدیران عالی، کارشناسان صنایع و دانشجویان کارشناسیارشد توزیع و نظرات آنان جمعآوری و جمعبندی شد. دادههای حاصله، تلخیص و با روش آماری کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته و نتیجهگیری گردید. نتایج تحقیق موارد تلفیق دو رویکرد را روشن نموده و مشخص می‎نماید که رویکرد تلفیقی، نیازمندیهای بنگاه توسعه یافته را تامین می‎کند. براساس این رویکرد تلفیقی در جهت معماری بنگاه توسعه یافته، ویژگیهای ساختار سازمانی، الگوی مفهومی فرایند تصمیمگیری، ابزار تصمیمگیری، ویژگیهای رهبری اثربخش و فرهنگ سازمانی پیشنهاد گردید.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد