در ادبیات باستانشناسی، اشیا کوچک قابل حمل سنگی، گلی، استخوانی یا فلزی، معمولاً به قطر ۱-۵ سانتیمتر، با یک سطح منقوش بهصورت کنده یا شیاردار با یک دسته حلقوی سوراخدار، مهر نامیده میشوند. مکانیسم کارکرد مهرها در دوران پیشازتاریخ، تفاوتهای آشکاری را نشان میدهند. ب چکیده کامل
در ادبیات باستانشناسی، اشیا کوچک قابل حمل سنگی، گلی، استخوانی یا فلزی، معمولاً به قطر ۱-۵ سانتیمتر، با یک سطح منقوش بهصورت کنده یا شیاردار با یک دسته حلقوی سوراخدار، مهر نامیده میشوند. مکانیسم کارکرد مهرها در دوران پیشازتاریخ، تفاوتهای آشکاری را نشان میدهند. بارزترین تفاوتها را میتوان در پیدایش مهرهای استوانهای و یا پیدایش مهرهای مشبک فلزی در عصر مفرغ مورد توجه قرار داد. هدف از پژوهش حاضر، طبقهبندی و گونهشناسی و شمایلنگاری مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان است. مقاله حاضر در پی پاسخ به پرسشهای ذیل است: از جمله اینکه، مهرهای تپه حصار به لحاظ گونهشناسی، چه اشکالی را شامل میشود؟ نقشمایههای بهکاررفته بر روی مهرهای تپه حصار چه موضوعاتی را در بر میگیرند؟ این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است که سعی دارد با رویکرد کتابخانهای به طبقهبندی و گونهشناسی مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان بپردازد. مهرهای حصار Iو II اغلب از بافت قبور و مهرهای حصار III اغلب از بافت معماری یافت شدهاند. مهرهای حصار از سنگها و مواد متفاوتی ساختهشدهاند که برخی از مواد، بومی بوده و برخی دیگر از مناطق دیگر به محوطه وارد شدهاند که بیانگر گستره تجارت و بازرگانی محوطه تپه حصار دامغان است. نتیجه این مطالعه نشان میدهد که اغلب مهرهای تپه حصار از نوع مهر مسطح یا استامپی هستند و نقوش هندسی فراوانترین نقشمایه حکاکی شده بر روی مهرهای تپه حصار است. مهرهای تپه حصار از لحاظ گونهشناختی و نقشمایه بیشترین شباهت را با مهرهای شوش و تپه سیلک دارند و در خارج از فلات ایران شباهتهایی با مهرهای بینالنهرینی و همچنین، آسیای مرکزی را نان میدهند. با پیشرفت تجارت تغییراتی در کیفیت جنس و نقوش مهرهای تپه حصار ایجاد شده است و در این تغییرات هم عامل ارتباط با اقوام دیگر و هم تغییر تفکر مردمان بومی منطقه میتواند سهیم بوده باشد.
پرونده مقاله
لایهنگاری از روشهای پایه در باستانشناسی میدانی است. هدف عمده از لایهنگاری گردآوری اطلاعات برای گاهنگاری نسبی و پیشنهاد توالی است. در این مقاله اطلاعات لایهنگاری در گمانه یک تپه برج نیشابور که در منطقهای از نظر مطالعات پیش از تاریخی ناشناخته واقع شده، ارائه شده است چکیده کامل
لایهنگاری از روشهای پایه در باستانشناسی میدانی است. هدف عمده از لایهنگاری گردآوری اطلاعات برای گاهنگاری نسبی و پیشنهاد توالی است. در این مقاله اطلاعات لایهنگاری در گمانه یک تپه برج نیشابور که در منطقهای از نظر مطالعات پیش از تاریخی ناشناخته واقع شده، ارائه شده است. همراه این اطلاعات و با رویکردی نظری، دو واقعیت در ارتباط با لایهنگاری طرح و بحث شدهاند. واقعیت نخست: لایه سطحی و سطحی بودن لایهها است. در این بحث گردآوری اطلاعات در مورد امکان تاثیر پذیرفتن هریک از لایهها طی ساخت و ساز لایههای رویشان مورد بحث قرار گرفته و نمود مادی چنین تأثیری ارزیابی شده است. واقعیت دوم: عامل اصلی سازماندهنده به بقایا، ساختارها و نهشتههای هر لایه است. عامل اصلی سازماندهنده به لایه، تفسیر باستانشناس بر اساس بافتار لایه، در هنگام لایهنگاری است. بر مبنای واقعیت دوم چارچوبی برای ارزیابی اصالت هر لایه و اطلاعات آن متناسب با هدف لایهنگاری و پژوهش میدانی پیشنهاد میشود. در نظر داشتن واقعیتهای یاد شده در فرآیند لایهنگاری امکان واقعنمایی گاهنگاری و توالی را فراهم کرده و زمینه گردآوری اطلاعات پایه برای تحلیل فرآیند شکلگیری لایهها و براساس آن فرآیند شکلگیری استقرار بر مبنای لایهها و گمانهها را مهیا میکند. اطلاعات گمانه یک لایهنگاری در استقرار برج نیشابور نشان میدهد که موقعیت گمانه طی اواخر دوره مسسنگی و اوایل دوره مفرغ مورد استفاده قرار گرفته است. رویکرد تفسیری و دو واقعیت طرح شده در بافتار نظری زمینه ارائه تفاسیری در مورد موقعیت گمانه یک را فراهم کرده است. وجود نهشتههای آبرفتی در لایههای پایینی، وجود دو برآمدگی استقرار دوره اوایل مسسنگی در محدوده گمانه و حاشیهای بودن موقعیت گمانه نسبت به استقرار در اکثر دورهها از جمله تفاسیر ارائه شده است.
پرونده مقاله
شهرستان ایجرود در جنوب غرب استان زنجان واقع است. از نظر موقعیت جغرافیایی، این شهرستان مابین شرق زاگرس و کرانه غربی مرکز فلات ایران قرار دارد و از این نظر در مطالعات باستانشناسی حائز اهمیت است. بررسی و شناسایی فصل سوم شهرستان ایجرود با هدف شناسایی آثار تاریخی استان در ر چکیده کامل
شهرستان ایجرود در جنوب غرب استان زنجان واقع است. از نظر موقعیت جغرافیایی، این شهرستان مابین شرق زاگرس و کرانه غربی مرکز فلات ایران قرار دارد و از این نظر در مطالعات باستانشناسی حائز اهمیت است. بررسی و شناسایی فصل سوم شهرستان ایجرود با هدف شناسایی آثار تاریخی استان در راستای تهیه نقشه باستانشناسی انجام گرفت. بر همین اساس در سال ۱۳۹۰ دهستان ایجرود بالا، بخش جنوبی دهستان ایجرود پایین و دهستان سعیدآباد مورد بررسی قرار گرفت. برآیند این بررسی باستانشناختی، شناسایی ۷۵ اثر از دوره های مختلف است. از میان محوطه های ثبت شده، ۲۳ محوطه و تپه، مربوط به دورههای مس سنگی، مفرغ و آهن است. محوطه های دوره مسسنگی که قدیمی ترین آثار شناسایی شده در محدوده بررسی هستند، تحت تأثیر سنت سفالی دالما قرار دارند. استقرارهای این دوره هم از نوع کوچنشینی و هم دائم هستند. استقرارهای دوره مفرغ مربوط به مراحل میانی و جدید است و از مفرغ قدیم هیچ شواهدی در محدوده بررسی موجود نیست. مقایسات انجام شده بیانگر برهمکنش های فرهنگی دوره مفرغ این منطقه با غرب مرکز فلات ایران (دشت قزوین) است. از دوره آهن، از فازهای I، II و III گورستان و استقرارگاههایی مشخص گردید که نشان از تشابهات فرهنگی با مرکز فلات و شمال غرب ایران در دوره مذکور است.
پرونده مقاله
عصر مفرغ جدیددر تپه سگزآباد در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد به ناگاه و بدون داشتن ارتباط با فرهنگهای قبلی پیش از تاریخی منطقه بروز مییابد. سفالهای تکرنگ و چند رنگ (پلیکرم، نوع ارومیه) دستساز، شاخصههای فرهنگی این دوره هستند. کاوشهای آموزشی- پژوهشی گروه باستانشنا چکیده کامل
عصر مفرغ جدیددر تپه سگزآباد در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد به ناگاه و بدون داشتن ارتباط با فرهنگهای قبلی پیش از تاریخی منطقه بروز مییابد. سفالهای تکرنگ و چند رنگ (پلیکرم، نوع ارومیه) دستساز، شاخصههای فرهنگی این دوره هستند. کاوشهای آموزشی- پژوهشی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران در پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه لایههای استقراری بخش جنوبی این محوطه به انجام رسید و سه ترانشه ۶، ۷ و ۸ مورد کاوش قرار گرفتند. در ترانشه ۶ آثار فرهنگی ادوار مختلفی از جمله عصرآهن I، دوره مفرغ جدیدو دوره مس سنگی جدید یافت شد. در بین این آثار حجم و تراکم سفالهای دو و چند رنگ دوره مفرغ جدید قابل توجه بود. این نوشتار بر گونهشناسی، طبقهبندی و معرفی انواع مختلف نقوش این سفالها تمرکز خواهد داشت.
پرونده مقاله
کاوشهای آموزشی ـ پژوهشی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران در پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه لایهها و توالی فرهنگی بخش جنوبی این محوطه، صورت پذیرفت. در این فصل دو ترانشه ۷ و ۸ بهمنظور دست یابی به هدف تعیین شده، مورد کاوش قرار گرفت. متأسفانه، لایههای فرهنگی تپه چکیده کامل
کاوشهای آموزشی ـ پژوهشی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران در پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه لایهها و توالی فرهنگی بخش جنوبی این محوطه، صورت پذیرفت. در این فصل دو ترانشه ۷ و ۸ بهمنظور دست یابی به هدف تعیین شده، مورد کاوش قرار گرفت. متأسفانه، لایههای فرهنگی تپه سگزآباد به دلیل حفاریهای غیر مجاز گسترده به شدت مضطرب شده است، ولی به نظر میرسد بخشهای جنوبی محوطه کمتر مورد تعرض قرار گرفته و لایههای فرهنگی در این بخش مخصوصاً در ترانشه ۷ توالی منطقی و منظمی دارند. در این ترانشه شواهدی از دورههای مفرغ جدید، عصر آهن و دوره تاریخی شناسایی شد ولی به دلیل کوچک بودن ابعاد ترانشهها (۲ × ۲ متر)، تیم کاوش موفق به شناسایی معماری مشخصی نشد، ولی سفالهای بدست آمده از این کاوش امکان ارائه گاهنگاری نسبی این بخش را میسر میسازد. ضخامت لایههای فرهنگی در این بخش، مخصوصاً در ترانشه ۷ نشان دهنده وسعت زیاد این محوطه است که لزوم انجام تعیین حریم بر مبنای گمانه زنی را ایجاب میکند. این نوشتار بر گونهشناسی، طبقهبندی، معرفی و مقایسه انواع سفالهای بدست آمده از این دو ترانشه و لایهنگاری و ارائه گاهنگاری نسبی تاکید دارد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد