• فهرست مقالات دستور نقش‌گرا

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی اغراض ثانوی خبر و انشا در حکایت تمثیلی پادشاه و کنیزک مولانا و مقایسه آن با دستور نقشگرای هلیدی
        فاطمه صالحی احمد ذاکری
        علم معانی به‌عنوان یکی از شاخه‌های بلاغت یا ریطوریقا در ادب اسلامی، شباهت و ارتباط بسیار زیادی با دانش زبان‌شناسی و سه شاخه اصلی آن یعنی واج شناسی، نحو و معنی‌شناسی و به‌تبع آن نظریه‌های نقد ادبی نوین دارد. هلیدی یکی از پژوهشگران برجسته مکتب زبان‌شناسی انگلستان است که د چکیده کامل
        علم معانی به‌عنوان یکی از شاخه‌های بلاغت یا ریطوریقا در ادب اسلامی، شباهت و ارتباط بسیار زیادی با دانش زبان‌شناسی و سه شاخه اصلی آن یعنی واج شناسی، نحو و معنی‌شناسی و به‌تبع آن نظریه‌های نقد ادبی نوین دارد. هلیدی یکی از پژوهشگران برجسته مکتب زبان‌شناسی انگلستان است که دیدگاه‌هایش در دستور نقش‌گرا، مشبابهت‌های فراوانی با مباحث خبر، انشا و اغراض ثانوی کلام در علم معانی دارد. مقاله حاضر با تکیه بر داستان تمثیلی پادشاه و کنیزک مولانا جلال‌الدین در مثنوی معنوی، سعی در مقایسه، بررسی و نمایاندن مشترکات، همپوشانی‌ها و مشابهت‌های موجود میان مبحث اغراض ثانوی خبر و انشای علم معانی و مباحث موجود در دستور نقش‌گرای هلیدی دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - مقایسۀ استعارۀ دستوری گذرایی در شعر تعلیمی و عاشقانۀ سعدی
        فرخنده زاده هفت تنانیان شاهرخ حکمت محسن ایزدیار
        استعارۀ گذرایی، یکی از استعاره‌های دستوری است که در دستور نقش‌گرای نظام‌مند هلیدی، بدان پرداخته می‌شود. این مقاله می‌کوشد که استعارۀ گذرایی را در دو گونۀ ادبی تعلیمی و عاشفانۀ سعدی مقایسه کند. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و مقایسه‌ای است یافته‌های این مطالعه عبارتند چکیده کامل
        استعارۀ گذرایی، یکی از استعاره‌های دستوری است که در دستور نقش‌گرای نظام‌مند هلیدی، بدان پرداخته می‌شود. این مقاله می‌کوشد که استعارۀ گذرایی را در دو گونۀ ادبی تعلیمی و عاشفانۀ سعدی مقایسه کند. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و مقایسه‌ای است یافته‌های این مطالعه عبارتند از: روساخت بندها نشان می‌دهد که بر خلاف انتظار، در شعر عاشقانۀ سعدی، بسامد فرایند مادی بیشتر از فرایندهای دیگر است. پس از آن فرایند رابطه‎ای با اختلاف بسیار قرار دارد. در شعر تعلیمی نیز، به لحاظ روساختی، فرایندهای مادی و رابطه‎ای با یسامدی تقریباً یکسان از دیگر فرایندها پیشی گرفته‌اند. فرایند بعدی، از لحاظ کاربرد، فرایند ذهنی است اما تحلیل ژرف‌ساختی بندها، نشان می‌دهد که بخش قابل توجهی از فرایندها در شعر سعدی، اساساً در ژرف‌ساخت، ذهنی یا رفتاری بوده‌اند که احساسات درونی انسان را به خوبی نشان می‌دهند اما تحت تأثیر استعارۀ گذرایی، غالباً در رو ساخت به فرایندهای مادی و رابطه‌ای تغییر ماهیت داده‌اند. به نظر می‌رسد شاعر کوشیده است، احساسات درونی شخصیت‌های حاضر در حکایات و یا عاشق و معشوق را در شعر عاشقانه به نحو برجسته‌ای، عینی‌تر و ملموس‌تر کند. تبدیل فرایندهای ذهنی و رفتاری به مادی و رابطه‌ای در شعر عاشقانۀ سعدی نسبت به شعرتعلیمی به طور معناداری بیشتر است. با توجه به این‌که پاره‌ای از استعاره‌های گذرایی در شعر سعدی، یا مصداق کنایه‌اند و یا دارای معنای ثانویه هستند که در علم بلاغت ارزیابی می‌شوند؛ به نظر می‌رسد که استعارۀ گذرایی می‌تواند پژوهشگران حوزه ادبیات را در بازتعریف پاره‌ای از مباحث علم معانی و بیان یاری نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - سبک‌شناسی حکایات گلستان بر اساس فعل بر مبنای دستور نقشگرای نظام‌مند
        مریم نخعی
        دستور نقش‌گرای نظام‎مند، ارائه‎گر ابزاری برای کشف معنا در زبان و ارتباط کاربرد زبان با بافت‌های اجتماعی است تا در درک ما از زندگی اجتماعی مشارکت نماید. به این دلیل که در این دستور الگوهای تجربه به‌صورت افعال و فرآیندها به‌واسطة فرانقش اندیشگانی حاصل می‌شوند، بنا چکیده کامل
        دستور نقش‌گرای نظام‎مند، ارائه‎گر ابزاری برای کشف معنا در زبان و ارتباط کاربرد زبان با بافت‌های اجتماعی است تا در درک ما از زندگی اجتماعی مشارکت نماید. به این دلیل که در این دستور الگوهای تجربه به‌صورت افعال و فرآیندها به‌واسطة فرانقش اندیشگانی حاصل می‌شوند، بنابراین با بررسی و تعیین افعال و فرآیندها و میزان رخداد آن‌ها در یک داستان، می‌توان راه به تجربیات، افکار و دنیای ذهن نویسنده برد. در تحقیق حاضر و بر مبنای این دستور، به بررسی 40 حکایت از هشت باب گلستان سعدی پرداخته شده است تا با تعیین افعال و میزان کاربرد فرآیندهای فرانقش تجربی در آن‌ها به‎عنوان شاخصی سبکی، به بررسی ارتباط میان فرآیند به کار رفته و مضمون حکایات گلستان پرداخته شود. نتایج تحلیل، حاکی از آن است که فرآیند رابطه‎ای و بهره‌گیری از ساختار وصفی در چهار باب از هشت باب، فرآیند غالب است؛ ضمن آن‌که پایین‌ترین میزان بهره‎گیری از فرآیند ذهنی و وجودی حاکی از بیان پیام موجود در حکایات، با استفاده از زبانی ساده و بدون ابهام و دشواری است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تحلیل سبکی داستان‌های «ایرج» و «رستم و شغاد»، بر اساس دستور نقش‌گرای نظام‌مند هلیدی
        خدیجه بهرامی رهنما امیرحسین ماحوزی
        هلیدی، در زبان‌شناسی نقش‌گرای نظام‌مند، بر سه کارکرد اندیشگانی، بینافردی و متنی ﺗﺄکید فراوان دارد که به وسیله آن‌ها، می‌توان بندهای متون ادبی را مورد تحلیل قرار داد و به سبک خاص شاعر یا نویسنده دست یافت. شاهنامه، ظرفیّت بسیاری برای کاوش در حوزه‌های مختلف، از جمله؛ دستور چکیده کامل
        هلیدی، در زبان‌شناسی نقش‌گرای نظام‌مند، بر سه کارکرد اندیشگانی، بینافردی و متنی ﺗﺄکید فراوان دارد که به وسیله آن‌ها، می‌توان بندهای متون ادبی را مورد تحلیل قرار داد و به سبک خاص شاعر یا نویسنده دست یافت. شاهنامه، ظرفیّت بسیاری برای کاوش در حوزه‌های مختلف، از جمله؛ دستور نقش‌گرا داراست. از این روی، از میان داستان‌های مختلف شاهنامه، دو داستان ایرج و رستم و شغاد را، بر اساس نظریه هلیدی مورد تحلیل سبکی قرار داده‌ایم. این جستار درصدد است، با روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری اطّلاعات، به شیوه کتابخانه‌یی، ﻣﺴﺄله انواع فرایندها، چگونگی انسجام یافتن متن و فرانقش بینافردی را در این دو داستان‌ مورد بررسی قرار دهد. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که از میان فرایندهای به کار رفته، فرایند مادی، بیشترین بسامد را در هر دو داستان داراست که این، بیانگر رخدادها، کنش‌های عینی و ملموس به کار رفته در صحنه‌ها است. در بخش غیرساختاریِ فرانقش متنی، انسجام دستوری و انسجام واژ‌ه‌ها، سبب پیوستگی و هماهنگی متن گشته است. در انسجام دستوری، ادات ربط، در انسجام واژه‌ها- بازآیی، مولّفه تکرار، در انسجام واژه‌ها- باهم‌آیی، باهم‌آیی متداعی بیشترین بسامد را در هر دو داستان دارا هستند. نوع فعل‌های به کار رفته، گذشته و فاعل‌ها، اغلب آشکار هستند و وجه خبری که بر پای‌بندی حقیقت گزاره‌ها و قطعیّت متن ﺗﺄکید دارد، بسامد فراوانی در این داستان‌ها دارد. بررسی و تطبیق هر سه لایه معنایی نظریه هلیدی در داستان‌های ایرج و رستم و شغاد، بر ساختاری واحد، یکپارچه و دارای انسجام هر دو متن ﺗﺄکید فراوان دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تحلیل فرانقش اندیشگانی شعر «خوان هشتم» از مهدی اخوان‌ثالث بر اساس دستور نقش‌گرای هلیدی
        محمد تقی جهانی سارا حسینی
        چکیده دستور نقش‌گرای هلیدی از آن رو که امکان بررسی متون را به صورت یک کلِ منسجم و یک پارچه فراهم می‌کند، در مطالعات ادبی نیز بسیار موثر واقع گردیده ‌است. این شاخه از دستور نوین، با تکیه بر سه فرانقش عمدۀ اندیشگانی، بینافردی و متنی، به واکاوی متون و هم چنین بررسی نقش زب چکیده کامل
        چکیده دستور نقش‌گرای هلیدی از آن رو که امکان بررسی متون را به صورت یک کلِ منسجم و یک پارچه فراهم می‌کند، در مطالعات ادبی نیز بسیار موثر واقع گردیده ‌است. این شاخه از دستور نوین، با تکیه بر سه فرانقش عمدۀ اندیشگانی، بینافردی و متنی، به واکاوی متون و هم چنین بررسی نقش زبان در بازنمود واقعیت، تعامل بینا‌فردی و معنای متون می‌پردازد. فرانقش اندیشگانی از میان این سه فرانقش، شامل شش نوع فرایند مادی، ذهنی، رابطه‌ای، رفتاری، کلامی و وجودی می‌گردد. در آثار حماسی کهن، بدان دلیل که حماسه‌سرا می کوشید تصویری عینی و ملموس از داستانی قهرمانی و ملّی خلق کند، از فرایندهای مادی بیش از دیگر فرایندها بهره می‌برد، اما در حماسه‌های نوین با توجه به تغییر مختصات جوامع انسانی، حماسه‌سرا، با توجه به شکلی که برای روایت برمی‌گزیند، ممکن است از فرایندهایی مختلف در اثرش استفاده‌ کند. شعر خوان هشتم اثر مهدی اخوان ثالث از برجسته‌ترین حماسه‌سرایان معاصر است که از فرایندهای ذهنی و پس از آن فرایندهای ذهنی و کلامی بیش‌ترین استفاده را کرده ‌است. شکل روایی داستان، حضور یک نقال در روایت و پس از آن حضور شاعر به عنوان نقال یا راوی دوم، غلبۀ ساختار وصفی قصه و هم چنین پیوند با داستان هفت خوان رستم را می‌توان از مهم‌ترین دلایل کاربست این نوع فرایندها در شعر خوان هشتم دانست. پرونده مقاله