یشگویی از دیرباز بخشی از زندگی بشر بوده است. جام از جمله ابزارهایی بود که افزون بر زینتبخشی مجالس و کاربردهای آیینی، در پیشگویی نیز به کار میرفت، از این روست که در ادبیات از جام جم و جام کیخسرو یاد شده است. این پژوهش مبنی بر شیوة کتابخانهای و به ترتیب قدمت به منابعی چکیده کامل
یشگویی از دیرباز بخشی از زندگی بشر بوده است. جام از جمله ابزارهایی بود که افزون بر زینتبخشی مجالس و کاربردهای آیینی، در پیشگویی نیز به کار میرفت، از این روست که در ادبیات از جام جم و جام کیخسرو یاد شده است. این پژوهش مبنی بر شیوة کتابخانهای و به ترتیب قدمت به منابعی از جمله ایران باستان، فارسی میانه، تاریخهای اسلامی، ادبیات، فرهنگها، آثار مستشرقان و محققان معاصر ایرانی استناد یافته است. از آنجایی که بالندگی و گسترش زمین، وفور نعمت، بیمرگی، نهادن نوروز، شادمانی، بزم و میگساری از ویژگیهای جم و عهد شهریاری اوست و باتوجه به این نکته که منجیک ترمذی برای نخستین بار، در قرن چهارم، از ساغر جم با خصوصیات: ظرفی منسوب به جم و ویژة می یاد کرده و با این تذکار که روند یادشده در ادبیات تداوم یافته است، میتوان نتیجه گرفت که نخست، جام جم با می و بزم، تناسب داشته و در فراز و فرودهای نوین فرهنگی، ویژگی تسخیر جهان و جهاننمایی بدان پیوسته است، همچنان که اسطورة سامی سلیمان با جم درآمیخته است. در گذر زمان، این دو جام، افزون بر معنای حقیقی، معانی مجازی، نیز یافته و هر یک از جریانهای ادبی، به فراخور مسلک و هدف خود از آن بهره بردهاند.
پرونده مقاله
در غزلی از دیوان حافظ به مطلعِ دلم جز مهر مهرویان طریقی برنمیگیرد ز هر در میدهم پندش ولیکن درنمیگیرد بیتی در همة نسخهها بهجز نسخة ایاصوفیه به صورت زیر آمده است: من آن آیینه را روزی بهدستآرم سکندروار اگر میگیرد این آتش زمانی ور نمیگیرد چکیده کامل
در غزلی از دیوان حافظ به مطلعِ دلم جز مهر مهرویان طریقی برنمیگیرد ز هر در میدهم پندش ولیکن درنمیگیرد بیتی در همة نسخهها بهجز نسخة ایاصوفیه به صورت زیر آمده است: من آن آیینه را روزی بهدستآرم سکندروار اگر میگیرد این آتش زمانی ور نمیگیرد اما در نسخة ایاصوفیه، مصراع دوم این بیت بهشکل زیر آمده است: من آن آیینه را روزی بهدست آرم سکندروار اگر میگیرد این آتشزبانی ور نمیگیرد باتوجه به اینکه حافظ در همان غزل به آتشزبانی خود اشاره دارد: میان گریه میخندم که چون شمع اندرین مجلس زبان آتشینم هست لیکن در نمیگیرد و شارحان دیوان حافظ، این ارتباط باریک عمودی میان ابیات را از نظر دور داشته و متوجه حذف یک نقطه (در حرف ب) در ترکیب آتشزبانی نشدهاند، نگارندة این مقاله، با مراجعه به منابع کهن، دربارة این نکتة مهمّ که معنی بیت را بسیار روشن میکند، بحث کرده که امید است در نظر نکتهدانان پذیرفته باشد.
پرونده مقاله
چکیده
در این پژوهش کیفی- کمی، نخست، ژرف ساخت عنصر قدیم اسطورۀ جمشید، یعنی جم و خورشید و پیشینۀ عنصر جدید آن موسوم به جام جم، توصیف و تحلیل و سپس میزان و چگونگی بهره مندی خواجو و حافظ از دو عنصر مذکور بررسی شده است: الف. خواجو افزون بر عنصر قدیم جم و خورشید در گوهرنامه چکیده کامل
چکیده
در این پژوهش کیفی- کمی، نخست، ژرف ساخت عنصر قدیم اسطورۀ جمشید، یعنی جم و خورشید و پیشینۀ عنصر جدید آن موسوم به جام جم، توصیف و تحلیل و سپس میزان و چگونگی بهره مندی خواجو و حافظ از دو عنصر مذکور بررسی شده است: الف. خواجو افزون بر عنصر قدیم جم و خورشید در گوهرنامه و گل و نوروز، عنصر جدید جام جم را در روضه الانوار، کمال نامه و همای و همایون به فراخور اهداف برگزیده، حال آن که حافظ در دیوان، جام جم را با بسامد چیره اختیار کرده است. ب. خواجو گرچه هر دو عنصر قدیم و جدید اسطورۀ جم را در منظومه های خویش آورده است، میانگین بسامدی آثار خواجو مبیّن چیرگی جام جم است. ج. معادل سازی های جم و خورشید در گل و نوروز و گوهرنامه، نشان دهندۀ ارتباط و یگانگی جم و خورشید در این منظومه هاست. د. اگر ایزد خورشید: مِهر؛ در این معادله ها، جای گزین واژۀ خورشید گردد، معادلۀ تازه جم و مِهر پدید می آید و این موضوع، به احتمال، مؤید بهره برداری مِهرپرستانۀ نیاکان ما از عناصر قدیم اسطورۀ جم به فراخور موضوع و ویژگی انعطاف پذیرانه و انطباق پذیرانۀ ذاتی اساطیر است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد