• فهرست مقالات باورهای اسطوره‌ای

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - پلنگ در باورهای اسطوره‌ای منطقه سمنان (بر اساس افسانه‌های عامیانه منطقه پرور و شهمیرزاد)
        ندا ایمانی خوشخو عصمت اسماعیلی
        افسانه‌های عامیانه، در مرز میان خیال و واقعیت، هم‌مرز با جهان اسطوره و همسایه با جهان حقیقی هستند. مضامین مشترک میان افسانه‌های عامیانه، حاکی از اشتراک بن‌مایه‌های اسطوره‌ای آنها است. تحلیل رمزها و نشانه‌های افسانه‌ها و اسطوره‌ها به درک سیر فرهنگی و عوامل شکل‌گیری آنها چکیده کامل
        افسانه‌های عامیانه، در مرز میان خیال و واقعیت، هم‌مرز با جهان اسطوره و همسایه با جهان حقیقی هستند. مضامین مشترک میان افسانه‌های عامیانه، حاکی از اشتراک بن‌مایه‌های اسطوره‌ای آنها است. تحلیل رمزها و نشانه‌های افسانه‌ها و اسطوره‌ها به درک سیر فرهنگی و عوامل شکل‌گیری آنها یاری می‌رساند. در این مقاله کوشیده‌ایم با تحلیل یکی از نشانه‌های رمزی در افسانه ـ اسطوره‌های منطقة سمنان، به واکاوی یک نشانة مشترک در اسطوره‌های شرقی بپردازیم. عنصر پلنگ در دو افسانة روایت‌شده در منطقة شهمیرزاد و پرور (در استان سمنان)، شباهت‌های معنا داری به رمز پلنگ در قصه‌های مربوط به ایزدبانوان دارد. پلنگ در این افسانه‌ها با دور شدن از خوی طبیعی و وحشی خود و یافتن نقش نگهبانی و همراهی توأم با رمز و راز، در کنار شخصیت اصلی روایت که یک زن است، قرار می‌گیرد. این افسانه‌ها باورهای اسطوره‌ای مردمان مناطق مورد بررسی، دربارة این حیوان را بیان می‌کنند. با توجه به ارتباط میان پلنگ و ایزدبانوان در اسطوره‌ها، پلنگ می‌تواند در افسانة مربوط به پرور، نماد و رمزی از یک ایزدبانو و در افسانة رایج در شهمیرزاد، هم نمادی از یک ایزدبانو و هم نمادی از نگهبان و ملازم ایزدبانو باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی بازتاب باورهای آئین میترایی در افسانه‌های لری
        سودابه کشاورزی زرین تاج واردی
        میترائیسم یا مهرپرستی یکی از کهن‌ترین آئین‌های جهان است که پرستش آن به دوران ماقبل زرتشت برمی‌گردد. میترا خداوند پیمان و روشنایی است که با بی‌نظمی، خشک‌سالی، نافرمانی و دروغ مخالف است و به جنگاوری مشهور است. به دلیل ویژگی‌های خاص این ایزد، آئین میترایی در مناطق زیادی رو چکیده کامل
        میترائیسم یا مهرپرستی یکی از کهن‌ترین آئین‌های جهان است که پرستش آن به دوران ماقبل زرتشت برمی‌گردد. میترا خداوند پیمان و روشنایی است که با بی‌نظمی، خشک‌سالی، نافرمانی و دروغ مخالف است و به جنگاوری مشهور است. به دلیل ویژگی‌های خاص این ایزد، آئین میترایی در مناطق زیادی رواج یافت. با توجّه به اینکه افسانه بازماندۀ روایت‌های مقدّس اسطوره‌ای است که ریشه در برخی از اعتقادات آئینی دارد، در پژوهش حاضر با روش توصیفی‌ ـ تحلیلی، به بررسی بازتاب باورهای آئین میترایی در افسانه‌های لری پرداخته می‌شود. بستر پژوهشی مقاله افسانه‌هایی است که به زبان فارسی در استان‌های لرنشینِ چهار محال و بختیاری، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد گردآوری شده‌اند. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل رد پای باورهای میترایی و کارکردهای آن در افسانه‌های لری است. خواننده با مطالعۀ این مقاله درمی‌یابد که بعضی از باورهای اسطوره‌ای و دینی مربوط به آئین میترایی، با حفظ کارکرد خود و برخی دیگر با دگردیسی‌هایی، در افسانه‌های لری ریشه دوانیده است. باورهای مربوط به چگونگی تولد، جنگاوری و بارورکنندگی ایزد مهر و نیز باورهایی که در این آئین پیرامون پدیده‌های خورشید، خروس، کلاغ، عقاب، سرباز، آتش، عدد هفت و گاو وجود دارد، از این دسته‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بن‌مایه‌های اسطوره‌ای حکایت خیر و شرّ در هفت‌پیکرنظامی
        سید احمد پارسا
        بسیاری از باورها و آیین‌های باستانی ملل مختلف در حکایت‌ها و افسانه‌های کهن آنان تجلّییافته‌اند. هدف پژوهش حاضر بررسی بن‌مایه‌های اسطوره‌ای حکایت خیر و شرّ در هفت‌پیکر نظامی گنجه‌ای و پیوند آن با شاهنامه فردوسی است. در این راستا، با روش توصیفی و کتابخانه‌ای و تحلیل محتوا چکیده کامل
        بسیاری از باورها و آیین‌های باستانی ملل مختلف در حکایت‌ها و افسانه‌های کهن آنان تجلّییافته‌اند. هدف پژوهش حاضر بررسی بن‌مایه‌های اسطوره‌ای حکایت خیر و شرّ در هفت‌پیکر نظامی گنجه‌ای و پیوند آن با شاهنامه فردوسی است. در این راستا، با روش توصیفی و کتابخانه‌ای و تحلیل محتوا، ارتباط حکایت خیر و شرّ در هفت‌پیکر با داستان کاوه و ضحاک در شاهنامه و پیوند این دو با یکی از باورهای بنیادین آریاییان، یعنی باور به اصل خوبی و بدی –کهبرخاستهازنبرداهریمنوهرمزددراسطورهآفرینشاست–بررسیشدهاست. این پژوهش نشان می‌دهد که حکایت خیر و شرّ از داستان کاوه و ضحاک تأثیر پذیرفته است؛ به گونه‌ای که حتّی در برخی از موارد می‌توان این حکایت را مکمّل داستان شاهنامه به شمار آورد. پرونده مقاله